سردبیر|
خبرهای رسیده از ورشو شگفتانگیز است. درخواست مهاجرتِ متخصصان ورزشی و هنری و فنی به دلایل نامعلوم و اعلام نشدهای رد میشوند، درخواستهایی که در قالب برنامه خوداشتغالی ارائه شدهاند. برخی از این موارد چنان عجیب است که انسان انگشت بهدهان میماند. در پرونده این شماره از هفته به مشت کوچکی نمونه خروار پرداختهایم.
روی سایت هفته میتوانید مصاحبه مشروحی که با آقای بهروزی انجام دادیم بخوانید. «مهدی (امیر) بهروزی واجاری حدود ۵۰ سال سن دارد و سالیان سال بهعنوان بازیکن و مربی در رشته والیبال فعالیت داشته است. او سوابق طولانی در این رشته ورزشی دارد و به گفته خودش، او را در استان گیلان به اسم والیبال میشناسند. با این وجود، پرونده خوداشتغالیاش برای ورود به کانادا ریجکت شد. بهروزی معتقد است که اگر مدارک پرونده او را بهدرستی بررسی میکردند، میتوانستند بهراحتی به سوابق طولانی ورزشی او پی ببرند، اما حتی برخی مدارک ورزشی ترجمه شده پروندهاش را نگاه هم نکردهاند.»
شایسته ابراهیمی یک مورد دیگر است: «شایسته ابراهیمی، فارغالتحصیل دکترای زبان و ادبیات فارسی است. او از سال ۱۳۸۹ شمسی به طور حرفهای مشغول کار ویراستاری و ترجمه بوده و بیشتر از ۱۰۰ کتاب را ویرایش و با ۲۰ انتشارات مختلف همکاری داشته است. نوشتن مقالات علمی- پژوهشی در زمینه ادبیات کودکان و بزرگسال هم از دیگر بخشهای فعالیت حرفهای ایشان بوده است.
شایسته هم پرونده مهاجرتیاش در ورشو بررسی و رد شده و او امروز در میان ۱۰۵ ایرانی شاکی این دفتر مهاجرتی است. گفتوگوی کامل «هفته» با خانم شایسته ابراهیمی را روی سایت «هفته» بخوانید.
یکی دیگر از ایرانیان ریجکت شده، صنم نظامی است که سابقه طولانی در ورزش بسکتبال دارد. «صنم نظامی در رشته بسکتبال بانوان در سطح ملی و جهانی، فردی شناخته شده است و بسیاری از بستگان درجه اول صنم نظامی نیز در کانادا زندگی میکنند، اما با وجود چنین شرایطی از سوی سفارت کانادا در ورشو، ریجکت شده است.
گفتوگوی هفته با این ملیپوش سابق بسکتبال ایران، زوایای پنهان دیگری از ماجرای ریجکت دستهجمعی ایرانیان متقاضی خوداشتغالی را آشکار میکند.»
رخسار موسوینژاد، هنرمند با تجربهای است که به باور خودش پروندهاش بررسی نشده رد شده است. رخسار موسوینژاد یکی از ۱۰۵ ایرانی است که پروندهشان در بخش مهاجرت سارت کانادا در ورشو رد شده است. او یک هنرمند است با تجربه تدریس و کار و حتی مدیریت در زمینه بافت فرش و گلیم که البته بهنوعی پیشه خانوادگیشان هم بوده است. رخسار سال ۲۰۱۶ پروندهاش را به اداره مهاجرت آنکارا میفرستد و اداره مهاجرت هم از او درخواست تکمیل پرونده را میکند که به گفته او بهنوعی پذیرش درخواست مهاجرتی محسوب میشود اما با فرستادن پروندهاش به ورشو همه چیز تغییر پیدا میکند. خانم رخسار موسوینژاد به هفته میگوید: «من ۷۶۵ صفحه مدرک فرستادم؛ افسر چطور در ۱۰ دقیقه آن را خوانده؟! آنها به من گفتهاند: به همه ما گفتهاند که توانایی و انگیزه لازم را ندارم»
خانم فریده امین از دیگر متقاضیانی است که پروندهاش رد شده. او به هفته گفته است که اولین نفری بود که به این روند «ناروا و غیرمنصفانه» که شاید غیرقانونی هم است اعتراض کرده.
چنین روندهایی بار دیگر نیاز به انسجام در باهمستان و داشتن سازمانهای قوی را به رخ میکشند. به نظر میآید تا زمانی که ما با محوریت منافع مشترکِ به اتحاد و انسجام نرسیم همواره باید شاهد ضربه به یک بخش یا تمامی جامعهمان باشیم.
به امید تغییراتی عمیق در نگاه ما به منافع مشترک در جامعهمان.
ارسال نظرات