ساناز ستوده؛ از نوجوانی سخت‌کوش تا ستاره‌ای درخشان بر صحنه هنر

ساناز ستوده؛ از نوجوانی سخت‌کوش تا ستاره‌ای درخشان بر صحنه هنر

خیلی اوقات با خودم فکر می‌کردم ساناز نوجوان روزی آبروی جامعه هنری ایرانی‌تبار در کانادا خواهد شد. به‌سختی تمرین می‌کرد گاه در شرایطی دشوار.

 

سردبیر|

این شماره هفته به خانم ساناز ستوده، پیانیست مونترالی پرداخته است. امروز نوای پیانوی او در صحنه‌های موسیقی شرق و غرب طنین می‌اندازد و هنرش در اروپا و آمریکا و خاورمیانه می‌درخشد، در دانشگاه موسیقی تدریس می‌کند و رسانه‌های جهانی پای مصاحبه با او می‌نشینند. می‌دانم که این همه هرگز به آسانی به‌دست نمی‌آید.

وقتی که خیلی نوجوان بود با خانواده او آشنا شدم. مادرِ ساناز، خانم پروین زرساو در آن روزها به کاشتن نهال «هفته» کمک می‌کرد، بی‌چشمداشت، بی‌هیچ ادعا و با مهری فروزان. باورش به این نهال حقیقی بود و از هیچ کمکی برای به ثمر رساندن آن فروگذار نبود.

همان روزها گرچه تمام فکر و ذکر و کلام و عمل‌ام متوجه «هفته» بود اما عشق و تلاش ساناز به موسیقی و سازش آن‌قدر بزرگ بود که نمی‌توانست نادیده بماند.

خیلی اوقات با خودم فکر می‌کردم ساناز نوجوان روزی آبروی جامعه هنری ایرانی‌تبار در کانادا خواهد شد. به‌سختی تمرین می‌کرد گاه در شرایطی دشوار. به‌خاطر می‌آورم در آن روزها همسایه‌ی سالمندی داشتند که از مهر و موسیقی و محبتِ همسایگی کم‌بهره بود. ساناز در مک‌گیل درس موسیقی می‌خواند، دوره‌ی امتحانات بود و طبیعتاً باید به طور مرتب تمرین می‌کرد اما هربار پشت پیانو می‌نشست همسایه‌ی نامهربان به در و دیوار می‌زد تا او را از نواختن بازدارد. ساناز دل‌شکسته و غمگین می‌شد و مادر مهربان دستش را می‌گرفت، به او امید می‌داد و راهکار می‌جست. روشن است که این تنها چالش نبود.

ساناز عضو نوجوانِ یک خانواده تازه‌مهاجر بود و مثل همه ما، در ماه‌ها و سال‌های اول ورود به سرزمین نو با دشواری‌های رنگارنگ روبرو بود. اما او پشت‌گرم به حمایت‌های خانواده، به‌ویژه مادر پرمهرش، راه خود را هموار کرد و به جلو رفت و امروز یکی از هنرمندانی‌ست که شنیدن نامش در عرصه‌های هنری می‌تواند به هر ایرانی-کانادایی حس افتخار بدهد.

فرهنگ و ادبیات، به‌ویژه شعر فارسی پر است از ستایش سخت‌کوشی و هدف‌مندی و تلاش برای رسیدن به هدف، و به باور من ساناز ستوده شاهدی گویا و تاکیدی دوباره بر آن سروده‌هاست.
به سهم خودم به ساناز عزیز و خانواده مهربانش، به‌ویژه اما خانم پروین زرساور، مادر ساناز تبریک می‌گویم. مادر مهربانی که سختی‌های بسیاری را پذیرا شد تا ساناز به اهدافِ زیبایش برسد و همزمان نقشی جدی در تولد رسانه «هفته» ایفا کرد. پس از این فرصت بهره می‎برم تا بار دیگر از خانم زرساو و تمامی دوستان قدیمی «هفته» که بدون آنها راه بی‌نهایت دشوارتر می‌شد سپاسگزاری کنم.

ساناز عزیز موفقیت‌های هنرمندانی همچون شما برای جامعه‌مان افتخارانگیز است و سخت‌کوشی و هدفمندی شما نمونه‌ای نیک برای هر مهاجر تازه‌وارد.  برای شما سربلندی و موفقیت‌های بیشتر آرزو می‌کنم.

ارسال نظرات