مهاجران تازه‌وارد: زندگی در کانادا گران‌تر از چیزی است که تصور می‌کردیم

۶۷ درصد مهاجران از کیفیت زندگی در کانادا رضایت دارند

مهاجران تازه‌وارد: زندگی در کانادا گران‌تر از چیزی است که تصور می‌کردیم

طبق نتایج یک بررسی گسترده که به‌تازگی توسط موسسه لژه صورت گرفته است، ۸۴ درصد مهاجران تازه‌وارد می‌گویند از سنگینی هزینه‌ها در کانادا شوکه شده‌اند چراکه قبل از مهاجرت هرگز تصور نمی‌کردند زندگی در کانادا این‌قدر گران باشد.

 

 

آنهایی که غم و اندوه جلای وطن و مشقات طاقت‌فرسا و هزینه‌های کمرشکن مهاجرت را به جان می‌خرند، قطعاً اولین هدفشان ارتقای کیفیت زندگی خود و خانواده‌شان در کاناداست و این امر کاملاً طبیعی است؛ اما آیا واقعاً در کانادا شرایط برای تحقق این آرزوی آن‌ها فراهم است؟ بعد از گذشت ۵ یا ۱۰ سال شرایط مالی و سطح زندگی آن‌ها چگونه است؟

به گزارش هفته به نقل از لاپرس، طبق نتایج یک بررسی گسترده که به‌تازگی توسط موسسه لژه صورت گرفته است، ۸۴ درصد مهاجران تازه‌وارد می‌گویند از سنگینی هزینه‌ها در کانادا شوکه شده‌اند چراکه قبل از مهاجرت هرگز تصور نمی‌کردند زندگی در کانادا این‌قدر گران باشد.

در این مطالعه که ازنظر گستردگی حتی برای لژه هم بی‌سابقه است، از ۲۱۰۸ مهاجر که کمتر از یک دهه در کانادا زندگی کرده‌اند، ۸۰ سؤال پرسیده شد. یکی از جالب‌ترین سؤالات مربوط به تطابق انتظارات آن‌ها و واقعیات زندگی در کانادا بود. دست‌کم ۸۴ درصد پاسخ‌دهندگان گفتند زندگی در کانادا گران‌تر از آن چیزی است که قبل از مهاجرت تصور می‌کردند. حتی نیمی از مهاجران شکاف بین انتظارات و واقعیات زندگی در کانادا را «چشمگیر» دانستند.

کریستین بورک، معاون اجرایی لژه، می‌گوید: هزینه‌های بالای زندگی در کانادا اولین چیزی است که مهاجران تازه‌وارد را شوکه می‌کند و این قابل‌درک است. زندگی در کانادا برای مهاجران واقعاً سخت شده است.

در این نظرسنجی وقتی از مهاجران خواسته شد وضعیت مالی خود را توصیف کنند، ۱۳ درصد خود را فقیر دانستند و ۶۰ درصد هم گفتند در طبقه متوسط رو به پایین قرار می‌گیرند و فقط ۱۹ درصد خود را در طبقه متوسط رو به بالا می‌بینند. بقیه هم پاسخ این سؤال را نمی‌دانستند یا ترجیح دادند جواب ندهند.

اما علیرغم همه اینها، مهاجران تازه‌وارد عمدتاً از کیفیت زندگی جدید خود در کانادا راضی هستند و ۶۷ درصد زندگی خود را بهتر از زندگی در کشور متبوعشان می‌دانند؛ اما مسئله بسیار عجیب این است که ۱۴ درصد معتقدند کیفیت زندگی که کانادا برای آن‌ها فراهم کرده پایین‌تر از کشور خودشان است.

سؤال دیگری که مطرح شد این بود که اگر دوباره امکان تصمیم‌گیری داشتید، آیا باز هم به کانادا مهاجرت می‌کردید؟ پاسخ به این سؤال هم واقعاً تعجب‌برانگیز بود. یک‌سوم افراد پاسخ منفی دادند. به گفته آقای بورک، این نسبت بالا نشان می‌دهد که دل کندن از خانه و کاشانه و خو گرفتن با زندگی در یک کشور جدید چقدر دشوار است حتی اگر آن کشور کانادا باشد که ۸۲ درصد مهاجران از گرمی استقبال آن رضایت دارند.

یک نتیجه بسیار ناراحت‌کننده دیگر این بررسی این بود که فقط ۵۹ درصد تازه‌واردان توانسته‌اند شغلی درزمینهٔ تحصیلی یا تخصص خود پیدا کنند. این وضعیت نشان می‌دهد که به‌رغم کمبود نیروی کار در کانادا، هنوز برای به رسمیت شناختن مدارک و مهارت‌هایی که مهاجران در کشورهایشان کسب کرده‌اند، باید کارهای زیادی انجام شود؛ اما عوامل متعدد دیگری هم هستند که کار اشتغال مهاجران را در کانادا سخت می‌کند: نداشتن تجربه کاری در کانادا (۴۶٪)، نبود شبکه ارتباطی کارآمد (۳۵٪)، تفاوت‌ها در فرآیند استخدام (۲۳٪)، تعصب یا تبعیض (۲۱٪)، مشکلات زبانی (۱۸٪). در این میان فقط ۹ درصد تازه‌واردها می‌گویند که برای پیدا کردن شغل با چالش خاصی مواجه نشده‌اند.

از میان پاسخ‌دهندگان، ۳۷ درصد دارای مدرک لیسانس، ۲۸ درصد مدرک کارشناسی ارشد و ۴ درصد دارای مدرک دکترا بودند.

با این اوصاف، اصلاً تعجب‌آور نیست که چرا مهاجران جدید در کانادا به‌طور متوسط ۲۰ ماه طول می‌کشد تا ازنظر مالی خودکفا شوند. در میان مهاجرانی که کمتر از ۵ سال در کانادا زندگی کرده‌اند، ۴۵ درصد می‌گویند هنوز خودکفا نشده‌اند. این نسبت در گروهی که سابقه ۶ تا ۱۰ سال زندگی در کانادا را دارند، به ۲۲ درصد کاهش می‌یابد.

اما برخی از مهاجران وضعیت مالی غبطه برانگیزی دارند. مثلاً در میان صاحبان املاک و مستغلات، ۴۵ درصد می‌گویند ارزش خانه آن‌ها بین ۵۰۰۰۰۰ تا یک‌میلیون دلار است. دست‌کم ۱۳٪ هم خانه‌ای به ارزش بیش از ۱ میلیون دلار دارند. متأسفانه در برخی موارد این داده‌ها را حتی نمی‌توان با وضعیت افراد متولد کانادا مقایسه کرد.

همچنین طبق نظرسنجی لژه، ۱۴٪ مهاجران هرماه برای خانواده‌های خود در کشورشان پول ارسال می‌کنند و ۲۸٪ نیز در خارج کشور سرمایه‌گذاری کرده‌اند.

اکثر قریب به‌اتفاق این مهاجران در شرایطی به کانادا می‌آیند که به عنوان مثال هیچ شناختی از مفهوم اعتبار مالی ندارند و این به اذعان خودشان بزرگ‌ترین چالش مالی آن‌هاست ضمن اینکه بسیاری از اصطلاحات، مفاهیم و عملکرد بانک‌ها برای آن‌ها کاملاً ناشناخته است.

حتی بسیاری از متولدین کبک هم از مفاهیم و طرح‌های مالی و اعتباری مثل طرح بازنشستگی کبک (QPP) شناخت کافی ندارند؛ بنابراین تصور کنید یک مهاجر تازه‌وارد که علاوه بر مشکلات زبانی تا به حال این مفاهیم حتی به گوشش نخورده، چه‌کار باید بکند.

بررسی لژه نشان می‌دهد که ما چالش‌هایی را که یادگیری مفاهیم اقتصادی و مالی برای زندگی در جامعه کبک ایجاد می‌کند، دست‌کم می‌گیریم در حالی که همه این مفاهیم به‌طور مستقیم و قابل‌توجه بر کیفیت زندگی مهاجران تأثیرگذار هستند.

 

منبع

ارسال نظرات