حکایتِ «آتش افتادن در شهر به ایامِ عُمر، رضیالله عنه»؛ دفتر اول مثنوی
۱. آتشی افتاد در عهد عمر
همچو چوب خشک میخورد او حجر
۲. در فتاد اندر بنا و خانهها
تا زد اندر پر مرغ و لانهها
۳. نیم شهر از شعلهها آتش گرفت
آب میترسید از آن و میشکفت
۴. مشکهای آب و سرکه میزدند
بر سر آتش کسان هوشمند
۵. آتش از استیزه افزون میشدی
میرسید او را مدد از بیحدی
۶. خلق آمد جانب عمّر شتاب
کآتش ما مینمیرد هیچ از آب
۷. گفت آن آتش ز آیات خداست
شعلهای از آتش بخل شماست
۸. آب بگذارید و نان قسمت کنید
بخل بگذارید اگر آل منید
۹. خلق گفتندش که در بگشودهایم
ما سخی و اهل فتوّت بودهایم
۱۰. گفت نان در رسم و عادت دادهاید
دست از بهر خدا نگشادهاید
۱۱. بهر فخر و بهر بَوش و بهر ناز
نه از برای ترس و تقوی و نیاز
۱۲. مال تخمست و بهر شوره منه
تیغ را در دست هر رهزن مده
۱۳. اهل دین را باز دان از اهل کین
همنشین حق بجو با او نشین
۱۴. هر کسی بر قوم خود ایثار کرد
کاغه پندارد که او خود کار کرد
درنگی نکات و عبارات (بر اساس شرح کریم زمانی):
رضیاللهعنی: عبارت دعایی؛ خدا از او راضی باشد.
ب ۱. آتشی بر شهر افتاد که حتی سنگ را مانند چوب خشک میخورد.
ب ۲. آتش به بناها و خانهها سرایت کرد. حتى لانهها و آشیانها و پر مرغان را نیز سوزانید.
ب ۳. نصف شهر از شعلهها آتش گرفت و سوخت. آب از آن آتش میترسید و از اینگونه التهاب و شعلهوری در شگفت میشد.
ب ۴. مردم برای فرو نشاندن آتش، مشکهای پر از آب و سرکه را به روی آتش میریختند. گفتهاند که «سرکه» حاوی اسید استیک است و چون در آتش ریخته شود گاز انیدریک کربنیک تولید شود که موجب فرو نشاندن آتش است.
ب ۵. ولی آتش بر خشم و التهابش افزوده میشد، گویی که از عالم بیانتها تغذیه و مدد میشد.
ب ۶. مردم شهر شتابان نزد عمر آمدند و گفتند: آتش ما از هیچ نوع آبی خموش و افسرده نمیشود.
ب ۷. عمر گفت: این آتش از نشانههای خداوند است. اما در واقع شعلهای است که از بخل و ستم شما برخاسته است.
ب ۸. آبریختن را ترک کنید و به بینوایان نان بدهید و میان آنان ارزاق تقسیم کنید و اگر پیرو هستید دست از تنگچشمی و بخل بکشید.
ب ۹. مردم شهر به عمر گفتند: در خانه هایمان را گشوده ایم و ما مردمی بخشنده و دستودلباز و جوانمردیم.
ب ۱۰. عمر گفت: شما نان را از روی رسم و عادت دادهاید، آن هم برای نشاندادن و نمایشِ سخاوت.
ب ۱۱. بَوش: نازیدند و نمایشدادن است. شما حرکات نمایشگونه را در پیش گرفتید و نه صدقهای واقعی و از سرِ ترس و تقوا را.
ب ۱۲. مال همچون تخم و بذر گیاه است به دست هر دزد و راهزنی بدهی. انفاق نیز باید هم خالصانه انجام شود و هم در جای خود و شود مانند بذرافشانی در زمین شورهزار است که هیچ حاصلی ندارد یا مثل آن است که شمشیر تیز را به دست زنگی مست بدهی.
ب ۱۳. دینداران را از کینداران تشخیص و تمیز بده. و بکوش تا یارانِ راستین حقیقت را دوستان خود برگزینی.
ب ۱۴. همه معمولا نسبت به قوم و کسانش بخشش و ایثار میکنند، و آدمیان نادان خیان میکند که اگر بر کسانشان چیزی بخشید واقعا آدم سخاوتمندی شده است.
جمعبندیِ کاربردی
خیر واقعی و نشاندنِ آتشِ مصیبتها فقط و فقط در حالتی ممکن است که افراد از بخشش صِرف به اقوام دست بردارند و همگان را مانند خویشان خود شایسته برای بخشندگی ببینند.
نویسنده شیرازی مجتبی فیلی این نکته را پس از سیل شیراز و حضور زیبا و خودجوشِ مردم چنین بهزیبایی بیان کرده است:
آب بگذارید و نان قسمت کنید
مجتبی فیلی؛ داستاننویس
ایرانیها هنوز ایرانیاند
اینان همانند که با فردوسی و خیام و شمس و رودکی و سعدی و بیدل و حافظ هممیهناند.
امروز در خیابانهای شیراز صحنههای نابی بود. مکانیکها و صافکارها و برقکارهایی که ردیف شده بودند و به رایگان خودروی مسافران سیلزده را تعمیر میکردند. فروشندگان لوازم یدکی که قطعات فروشگاههایشان را به شکرانهٔ این که سیل نبرده، بار وانت کرده و آورده بودند. دستمزدها رایگان بود. قطعهفروشها شماره کارت میدادند و پول نمیگرفتند. اعتماد میکردند به هممیهنانِ مهمانشان و میگفتند تا ماههای بعد اگر توانستند، واریز کنند. اگر هم نتوانستند، میگذاریم پای دشواریهای مالیای که مسافران از سیل دیدهاند و اصلا خیال میکنیم که انبارمان را سیل برده است؛ پس نوشجان هموطنانمان.
تعمیرکاران موبایل هم رایگان به خط شده بودند. دهها آگهی در سایت دیوار داده بودند برای اسکان رایگان مسافران سیلزده در خانههاشان. مگر نه این بود که بچههای هممیهنانشان، چون بچههای خودشان است؟
هیچ کدام از کسانی که من دیدم، روشنفکر و نویسنده و فیلسوف نبودند. همین مردم ساده بودند و آنقدر درک و شعور داشتند که یک کمربند انسانی راه انداخته بودند و نمیگذاشتند کسی از کارهایشان هیچ عکس و فیلمی بگیرد، تا مبادا اتحادیههای مختلف صنفی و غیره، به نفع تبلیغات سیاسی، کارشان را مصادره کنند، تا مبادا مقایسه کنند با مهماننوازی دیگر مردمان شریف ایران و مقایسههای قومی و اقلیمی پیش آید.
باور کردناش دشوار بود که اینها مردمان عادیاند.
و این مهربانی تنها مختص اهالی شیراز نیست. این رفتار نیک را میتوان به گونههای دیگر در همه جای خاک ایران دید. از خاک پاک خراسان تا بوم یلان کردستان و کرمانشاه و پهلوانان مازن و گیلک و کرد و لر و لک و آذری و تات و بلوچ و ترکمن و خوزستانی و بوشهری و هرمزگانی و کرمانی و اصفهانی و تهرانی و یزدی و همه جای این فرهنگ کهن.
این ملت آینهٔ تمامنمای شعر بنیآدم سعدیاند و چو ایران نباشد، تن من مبادِ فردوسی.
شما محال است در هر جای ایران که باشید، شبی درِ خانهای را در روستایی دور بزنید و بگویید در راه ماندهاید و آنان به شما پناه ندهند. اگر خودشان نان شب نداشته باشند، مرغ و برهشان را قربانی میکنند تا از شما پذیرایی کنند. اینان ایرانیاند.
با تمام دژخیمیهایی که بر این ملت رفته، همچنان مهر ایرانی و پندار و گفتار و کردار نیک در سرشتشان است.
اینان ایرانیاند. ایرانی ماندهاند. ایرانیان هنوز ایرانیاند.»
فراخوان شرکت در بخش مسابقه داستان کوتاه جشنواره تیرگان ۲۰۱۹ منتشر شد
مهلت ارسال اثر: ۲۸ آوریل ۲۰۱۹
اعلام برندگان: ۲۳ ژوئن ۲۰۱۹
جشنواره تیرگان و کافهلیت از نویسندگان علاقهمند دعوت میکنند که داستانهای کوتاه خود را به زبان فارسی برای شرکت در بخش مسابقه داستان کوتاه تیرگان ۲۰۱۹ ارسال کنند.
بررسی داستانهای دریافتی در سه مرحله توسط گروه داوران اجرا میشود و سه داستان به عنوان برندگان جوایز اول تا سوم انتخاب خواهند شد.
نفر اول: ۵۰۰ دلار جایزه نقدی، تندیس آرش کمانگیر و لوح تقدیر.
نفر دوم: ۳۰۰ دلار جایزه نقدی و لوح تقدیر.
نفر سوم: ۲۰۰ دلار جایزه نقدی و لوح تقدیر.
داستانهای راهیافته به مرحله نهایی پس از ویرایش در مجموعهای به نام داستانهای کوتاه تیرگان منتشر خواهند شد.
- داستانهای ارسال شده باید واجد شرایط زیر باشند:
- به زبان فارسی نوشته شده باشند.
- بدون احتساب عنوان، واژگانشان کمتر از ۲۵۰۰ باشد.
- پیش از ارسال به مسابقه داستاننویسی تیرگان، در هیچ کتاب، نشریه، رسانه، تارنما، وبگاه یا بلاگی منتشر نشده باشند.
- متنهای ارسالی باید در قالب MS Word با پسوند doc، با صفحهبندی استاندارد A4 و با صفحههای شمارهگذاریشده باشند.
- فایل ارسالی باید تنها شامل متن و نام داستان (بدون نام یا اطلاعات نویسنده) باشد.
در فرم ثبتنام مسابقه، اطلاعات شامل نام نویسنده، نام داستان، تعداد کلمات، روش تماس با نویسنده و کشور محل اقامتش گردآوری میشود. فایل متن داستان در این فرم بارگذاری میشود.
هر نویسنده میتواند فقط یک داستان کوتاه ارسال کند. لطفا توجه کنید که با ارسال داستان به مسابقه داستاننویسی تیرگان، نویسنده اجازه چاپ و انتشار آن را به جشنواره واگذار میکند.
داوری مسابقه داستان کوتاه جشنواره تیرگان ۲۰۱۹
گروه داوری شامل چهار نفر از نویسندگان و منتقدان سرشناس ادبیات داستانی است. داستانها پیش از ارسال به داورها، شمارهگذاری شده و بدون نام نویسندهها برای داورها فرستاده میشوند. در سه مرحله داوری، سه داستان برتر و داستانهای برگزیده برای چاپ در مجموعه داستانهای کوتاه تیرگان انتخاب میشوند. در ارزشیابی هر داستان، ۵ عامل «خلاقیت و تخیل»، «زبان»، «پیرنگ و ساختار»، «پردازش شخصیتها» و «کشش و جذابیت» در نظر گرفته میشود. همه مراحل داوری با نظارت دبیر مسابقه داستاننویسی انجام خواهد گرفت.
ارسال نظرات