بزرگداشت مردی از تبار نادره‌کاران کاخ هنر؛

دکتر حورا یاوری: احسان یارشاطر هدیه‌ای بود به فرهنگ و مردم ایران‌زمین | پرونده1

دکتر حورا یاوری: احسان یارشاطر هدیه‌ای بود به فرهنگ و مردم ایران‌زمین | پرونده1

تاریخ معاصر ایران به نام و دستاوردهای علمی و فرهنگی پژوهندگان و استادان بزرگی آراسته است و آشنایی ایرانیان با پیشینه تاریخی و فرهنگی خود، از یک‌سو، و شیوه‌های جدید تحقیق و نگارش و آموزش، از سویی دیگر، مرهون دانش و پشتکار و همت آن‌هاست.

گروه ادبیات «هفته»: در روز یک‌شنبه دوم ژوئن ۲۰۱۹ طی مراسمی، خاطره و کارنامهٔ بی‌بدیل استاد احسان یارشاطر به همت انجمن ادبی ایرانیان مونترآل (فاضل) و با مشارکتِ «سَماک» و «نوروززمین» و «هفته» در دانشگاه کنکوردیا گرامی داشته شد. سخنان و شعرِ پرفسور محمد استعلامی و پیامِ خانم دکتر حورا یاوری، زینت‌بخش این مجلس بود که اینک افتخار داریم تا در نخستین شمارهٔ پس از آن نشست، هر دو متن را به خوانندگان فرهنگ‌دوست «هفته» تقدیم کنیم.

«با تشکر فراوان از آقای دکتر فرشید سادات‌شریفی و تقدیم مراتب ارادت به دانشمند بزرگوار آقای دکتر محمد استعلامی، و دوستان عزیزی که برای ادای احترام به دکتر احسان یارشاطر در جلسه حضور یافته‌اند.

تاریخ معاصر ایران به نام و دستاوردهای علمی و فرهنگی پژوهندگان و استادان بزرگی آراسته است و آشنایی ایرانیان با پیشینه تاریخی و فرهنگی خود، از یک‌سو، و شیوه‌های جدید تحقیق و نگارش و آموزش، از سویی دیگر، مرهون دانش و پشتکار و همت آن‌هاست. نام‌ها فراوان است برشمردن خدمات آن‌ها کار آسانی نیست. اما شمارهٔ کسانی که گذشته از آموزش و پژوهش و نگارش به هدف‌های دیگری چون تأسیس سازمان‌ها و مجامع فرهنگی و ادبی و هنری، و یاری‌گرفتن از پشتوانهٔ علمی و تحقیقی استادان و پژوهندگان دیگر برای انتشار مجلات علمی و تحقیقی، یا ترجمه متون ادبی و فلسفی غرب به زبان فارسی اندیشیده و در تحقق آن کوشیده‌اند، زیاد نیست.

نام کسانی چون محمدعلی فروغی و نقش عمدهٔ او در تأسیس فرهنگستان، علی‌اصغر حکمت و همت او در ایجاد نظام آموزشی مدرن در ایران، علی‌اکبر دهخدا و لغت‌نامه، غلامحسین مصاحَب و دایرة‌المعارف فارسی، همایون صنعتی‌زاده و نقش مؤثر او در مدیریت مؤسسهٔ فرانکلین و آشنا کردن ایرانیان با شیوه‌های مدرن چاپ و ویراستاری، پرویز خانلری با انتشار مجلهٔ سخن و شاهکارهای ادبیات فارسی، پایه‌گذاری سپاه دانش، سازمان مبارزه با بی‌سوادی، و بنیاد فرهنگ ایران، ایرج افشار با انتشار فرهنگ ایران‌زمین، آینده، و فهرست مقالات فارسی، و خدمات بی‌نظیری که در دوران تصدی کتابخانهٔ مرکزی دانشگاه تهران انجام داد در فهرست این ایرانیانِ راهگشا و چاره‌اندیش جلوه مشخصی دارد.

استاد احسان یارشاطر در شمار این نادره‌کاران است و از عهده سامان دادن به کارهایی برآمده که انجام آن‌ها از توان چند دانشمند برجسته و فعال هم بیرون بوده است.

فعالیت‌های دکتر یارشاطر، چه در ایران و چه در امریکا، به آموزش و پژوهش محدود نشده، نام او به تقریباً کلیهٔ زمینه‌ها و مطالعات ایران‌شناسی در ایران و جهان پیوند خورده و مؤسسات و بنیادهایی که پایه‌گذاری کرده، موجبات همکاری و فعالیت چندین نسل از پژوهندگان و محققان ایرانی و غیرایرانی را درزمینهٔ مطالعات ایران‌شناسی فراهم کرده است.

موفقیت در این کار جدا از فکر درست و برنامه‌ریزی دقیق و سنجیده، مستلزم پشتکار فراوان، جلب اعتماد و همکاری محققان دیگر و عرضهٔ نتایج کار به صورتی است که پشتیبانی مالی علاقه‌مندان به گسترش و توسعهٔ طرح‌های فرهنگی را موجب شود و ادامهٔ کار را ممکن کند.

احسان یارشاطر در سال ۱۹۴۷ به اخذ درجه دکترا در ادبیات فارسی از دانشگاه تهران نائل آمد، و در همان سال، با دریافت بورس تحصیلی از شورای فرهنگی بریتانیا به انگلستان رفت و زیر نظر والتر برونو هنینگ به آموختن زبان‌ها و ادبیات باستانی ایران پرداخت و در سال ۱۹۶۰ در کنفرانس بین‌المللی شرق‌شناسی که در مسکو برگزار شده بود، از پایان‌نامهٔ دکترایش، تحت عنوان «زبان تاتی جنوبی» با موفقیت دفاع کرد.

غیر از والتر برونوهنینگ (Walter Bruno Hening)، که استاد راهنمای احسان یارشاطر بود و ریاست کمیتهٔ ارزیابی را به عهده داشت، سر هارولد بیلی (William Bailey Harold)، امیل بنونیست (Emile Benveniste)، و ایلیا گرشویچ (Ilia Gershwitch) نیز در جلسه حضور داشتند.

احسان یارشاطر بر کرسی استاد پورداود

دکتر یارشاطر پس از مدت کوتاهی تدریس در سمت دانشیاری کرسی زبان اوستا و فارسی باستان در دانشگاه تهران، تصدی کرسی فرهنگ ایران باستان را پس از بازنشستگی استاد پورداود عهده‌دار شد. در سال‌هایی که دکتر یارشاطر در ایران بود، در کنار بسیاری از طرح‌های دیگر به تأسیس بنگاه ترجمه و نشر کتاب همت گماشت، که کار اصلی آن ترجمهٔ آثار ادبی و فلسفی طرازاول جهان به کمک مترجمین ممتاز به زبان فارسی بود.

ترجمهٔ محمدعلی جمال‌زاده از داستان «ویلهلم تِل»، ترجمهٔ پرویز خانلری از «تریستان و ایزوت»، ترجمهٔ محمود صناعی از «سه رسالهٔ افلاطون»، ترجمهٔ مهری آهی از «پدران و پسران» تورگینیف، و ترجمهٔ ادوارد ژوزف از «باباگوریو» اثر بالزاک، نخستین کتاب‌هایی بودند که همزمان با هم و با شکل و طرحی یکسان در ویترین کتاب‌فروشی کوچکی که بنگاه ترجمه و نشر کتاب تأسیس کرده بود، به بازار عرضه شدند و موردتوجه و استقبال قرار گرفتند.

بنگاه ترجمه و نشر کتاب مجموعاً شصت‌وسه جلد از آثار ادبی و فلسفی جهان را با ترجمه ممتازترین مترجمان به بازار فرستاد که از نمونه‌های دیگر آن می‌توان از «ایلیاد» هومر و «زندگی مردمِ نامی» اثر پلوتارک در چند جلد نام برد.

اما دامنهٔ کار بنگاه ترجمه و نشر کتاب بسیار از این گسترده‌تر بود و در طول سال‌های فعالیت مجموعه‌هایی چون «مجموعه ادبیات برای جوانان»، «مجموعه کتاب‌های کودکان»، «مجموعه ایران‌شناسی»، «مجموعه متون زبان فارسی»، «مجموعه کتاب‌های تاریخ و فلسفه»، «مجموعه داستان‌های ملل»، و «مجموعه سرگذشت بزرگان» منتشر کرد، که هرکدام از آن‌ها، با توجه به فقدان آثار مشابه در آن روزها در آشناکردن علاقه‌مندان با فرهنگ غرب و دستاوردهای آن نقش عمده‌ای بازی کردند.

احسان یارشاطر، انجمن کتاب در  تهران و کرسی ایران‌شناسی در دانشگاه کلمبیا

تأسیس انجمن کتاب در سال ۱۹۵۶ و وام‌دادن کتاب به علاقه‌مندان، بدون دریافت وثیقه و بدون مقررات دست‌وپاگیر از دیگر برنامه‌هایی بود که به ابتکار دکتر احسان یارشاطر در سال ۱۹۵۶ آغاز شد. بازگردانده شدن تقریباً همهٔ کتاب‌ها به انجمن کتاب، با چند استثنای معدود، از خاطره‌هایی خوبی است که دکتر یارشاطر در کتابی که اخیراً به همت دکتر ماندانا زندیان تحت عنوان «احسان یارشاطر در گفتگو با ماندانا زندیان» منتشر شده، مکرر به آن اشاره کرده است.

موفقیت این طرح به اجرای طرح دیگری به نام «کتابخانه سیار» انجامید. کتاب‌ها با وانت به مناطق دوردست می‌رسید و آسان و بدون وثیقه در اختیار مردم قرار می‌گرفت. طرح دیگر ایجاد «انجمن کتاب» و انتشار مجلهٔ «راهنمای کتاب» با همکاری عبدالحسین زرین‌کوب، ایرج افشار و مصطفی مقربی بود.

مجلهٔ راهنمای کتاب، که کسانی چون احمد آرام، احمد بیرشک، ابراهیم پورداود، سیدحسن تقی‌زاده، ذبیح‌الله صفا، یحیی مهدوی، و سعید نفیسی با آن همکاری می‌کردند، به‌زودی آوازه‌ای درخور یافت، و انتشار آن به‌عنوان نشریهٔ انجمن کتاب به همت ایرج افشار تا انقلاب اسلامی ادامه یافت. ایرج افشار پس از انقلاب انتشار مجلهٔ «آینده» را با همان سبک و سیاق راهنمای کتاب تا مدت‌ها ادامه داد.

دکتر یارشاطر در سال ۱۹۵۸ به دعوت دانشگاه کلمبیا به امریکا آمد، و پس از تأسیس کرسی هاکوب کورکیان در مطالعات ایران‌شناسی، همکاری با دانشگاه کلمبیا را آغاز کرد و تدریس دروس مربوط به تاریخ تمدن و فرهنگ ایران پس از اسلام، و متون ادبی فارسی را عهده‌دار شد. دکتر احسان یارشاطر در طی سال‌های اقامت در امریکا و همکاری با دانشگاه کلمبیا هدفی را که در ایران مجدانه در تحقق آن کوشیده بود، به گونه دیگری پی گرفت و در کنار کارهای آموزشی و پژوهشی مرکز ایران‌شناسی دانشگاه کلمبیا را تأسیس و انتشار دانشنامهٔ «ایرانیکا» را به‌منظور شناساندن تاریخ و تمدن و فرهنگ ایران به جهان، ابتدائاً با یک منشی نیمه‌وقت و یک ویراستار نیمه‌وقت، آغاز کرد.

حوزهٔ شمول دانشنامهٔ «ایرانیکا» قلمروِ گستردهٔ فرهنگ ایران و شاخه‌های مختلف زبان‌های ایرانی در طول تاریخ است که از مرزهای جغرافیایی امروز ایران بسیار فراتر می‌رود و سرزمین‌های خاورمیانه، قفقاز، آسیای مرکزی و شبه‌قارهٔ هند را در برمی‌گیرد. طرح انتشار دانشنامه در سال ۱۹۷۴ تصویب شده بود، اما گزینش مشاوران بین‌المللی، تهیهٔ بودجه موردنیاز و انتخاب ویراستاران چند سال طول کشید و نخستین دفتر دانشنامه در سال ۱۹۷۹ انتشار یافت.

تا امروز ۱۶ جلد دانشنامه، تا اواخر حرف K منتشر شده و همراه با بسیاری از مداخل مربوط به حروف دیگر الفبا به‌رایگان در تارنمای ایرانیکا در دسترس عموم قرار گرفته است. دکتر احسان یارشاطر در طی این سال‌ها با ابتکار، دوراندیشی، دقت علمی، پشتکار و مدیریتی کم‌نظیر در توسعه مطالعات ایران‌شناسی در دانشگاه‌های مختلف امریکا کوشید، سمینار ایران‌شناسی دانشگاه کلمبیا را پایه‌گذاری کرد، و به تأسیس «بنیاد میراث ایران» همت گماشت.

یکی از هدف‌های اصلی بنیاد میراث، ایران فراهم‌آوردن شرایط و امکانات برای ترجمهٔ بسیاری از متون کلاسیک فارسی به زبان انگلیسی، و در چند مورد به زبان‌های فرانسه، ایتالیایی، آلمانی یا ژاپنی است، که از مهمترین نمونه‌های آن می‌توان به ترجمه تاریخ طبری در چهل جلد و تاریخ بیهقی و سیرالملوک خواجه نظام‌الملک طوسی اشاره کرد. از این گذشته آثار بسیاری از نویسندگان و شاعران معاصر، مانند صادق هدایت، جلال آل‌احمد، بهرام صادقی، و فروغ فرخزاد در مجموعهٔ «ادبیات معاصر ایران»، به زبان انگلیسی ترجمه و منتشر شد.

انتشار شاهنامهٔ فردوسی به تصحیح انتقادی جلال خالقی‌مطلق در هشت جلد در شمار مهم‌ترین طرح‌هایی است که در بنیاد میراث ایران انجام گرفته است. از این گذشته باید به طرح در دست اجرای «تاریخ ادبیات ایران به زبان انگلیسی» در هجده جلد اشاره کرد که تاکنون پنج جلد آن منتشر شده و سه جلد از آن به زبان فارسی نیز ترجمه شده است.

احسان یارشاطر انسانی بود با همتی بلند، هدفی بزرگ و اراده‌ای استوار، بهره‌مند از دانشی عمیق دربارهٔ فرهنگ و تمدن و تاریخ و ادب ایران، و آراسته به فضیلت انصاف و واقع‌بینی، که به وطن در مفهومی بسیار فراگیرتر و گسترده‌تر از مرزهای جغرافیایی آن می‌اندیشید. وطن او به گفتهٔ خودش، فرهنگ و ادب و هنر ایران بود. وطنی روشن و دل‌انگیز، وطنی که باز هم به گفتهٔ خودش آوای چنگ رودکی و سروده‌های فردوسی و خیام و نظامی و مولوی و سعدی و حافظ در آن طنین‌انداز است، و آوازه هنر نقاشان و نسخه‌پردازان و موسیقیدانان و معمارانش در جهان پیچیده است.

دکتر احسان یارشاطر در راه اعتلای این وطن، شناساندن دستاوردهای فرهنگی غرب به ایرانیان و آشناکردن جهانیان با این فرهنگ گام‌های بزرگی برداشت.

زندگی و دستاوردهای فرهنگی دکتر احسان یارشاطر هدیه‌ای است به فرهنگ ایران و به مردم ایران.

متشکرم

من دکتری‌ خود را در رشتۀ زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه شیراز در ادبیات معاصر و نقد ادبی دریافت کرده، و سپس در مقطع پسادکتری بر کاربردی‌کردن ادبیات ازطریق نگاه بین‌رشته‌ای متمرکز بوده‌ام. سپس از تابستان سال ۲۰۱۶ به مدت چهار سال تحصیلی محقق مهمان در دانشگاه مک‌گیل بودم و اینک به همراه همسر، خانواده و همکارانم در مجموعۀ علمی‌آموزشی «سَماک» در زمینۀ کاربردی‌کردن ادبیات فارسی و به‌ویژه تعاملات بین فرهنگی (معرفی ادبیات ایران و کانادا به گویشوران هردو زبان) تلاش می‌کنیم و تولید پادکست و نیز تولید محتوا دربارۀ تاریخ و فرهنگ بومیان کانادا نیز از علائق ویژۀ ماست.
مشاهده همه پست ها

ارسال نظرات