اشک رازی‌ست، ادبیات؛ ویژه‌نامهٔ شاملو

اشک رازی‌ست، ادبیات؛ ویژه‌نامهٔ شاملو

شاید یکی از چالش‌های ما مهاجران پیدا کردن ترجمه‌های خوب از شاعران بزرگ‌مان برای معرفی‌کردن آن‌ها به دوستان جدید در این سرزمین تازه و وطن دوم باشد؛ در ادامه شعری معروف و همیشه‌خواندنی از شاملو را با ترجمه‌ای درخور تقدیم شما می‌کنیم و امیدواریم کارهای مترجم آن را پی بگیرید.

 

عشق عمومی

احمد شاملو

اشک رازی‌ست

لب‌خند رازی‌ست

عشق رازی‌ست

اشک ِ آن شب لب‌خند ِ عشق‌ام بود.

قصه نیستم که بگوئی

نغمه نیستم که بخوانی

صدا نیستم که بشنوی

یا چیزی چنان که ببینی

یا چیزی چنان که بدانی…

من درد ِ مشترک‌ام

مرا فریاد کن.

درخت با جنگل سخن می‌گوید

علف با صحرا

ستاره با کهکشان

و من با تو سخن می‌گویم

نام‌ات را به من بگو

دست‌ات را به من بده

حرف‌ات را به من بگو

قلب‌ات را به من بده

من ریشه‌های ِ تو را دریافته‌ام

با لبان‌ات برای ِ همه لب‌ها سخن گفته‌ام

و دست‌های‌ات با دستان ِ من آشناست.

در خلوت ِ روشن با تو گریسته‌ام

برای ِ خاطر ِ زنده‌گان،

و در گورستان ِ تاریک با تو خوانده‌ام

زیباترین ِ سرودها را

زیرا که مرده‌گان ِ این سال

عاشق‌ترین ِ زنده‌گان بوده‌اند.

دست‌ات را به من بده

دست‌های ِ تو با من آشناست

ای دیریافته با تو سخن می‌گویم

به‌سان ِ ابر که با توفان

به‌سان ِ علف که با صحرا

به‌سان ِ باران که با دریا

به‌سان ِ پرنده که با بهار

به‌سان ِ درخت که با جنگل سخن می‌گوید

زیرا که من

ریشه‌های ِ تو را دریافته‌ام

زیرا که صدای ِ من

با صدای ِ تو آشناست.

(۱۳۳۴)

 

معرفی مترجم:

نیلوفر طالبی نویسنده؛ مترجم؛ هنرمند نمایشی (پرفورمر) و تهیه‌کنندهٔ هنری است. او درجایگاه هنرمند ایرانی-آمریکایی متولد انگلیس، در رسانه‌های مختلف انگلیسی‌زبان به‌عنوان هنرمندی شناخته می‌شود که غالبا آثاری مورد توجه غربیان اما در عین‌حال برگرفته از فرهنگ ایرانی ارائه می‌کند. کوشش تحسین‌شده‌ی او در اراپه‌ی پرتره‌ای هنری از شاعر ایرانی احمد شاملو ترجمه‌ی هنرمندانه‌ی بخشی از اشعار این بزرگ‌شاعر را نیز به همراه داشته که در قالب کتاب “Self-Portrait in Bloom” منتشر و نمونه‌هایی از آن در همین صفحه درج‌شده است.

اگر علاقه‌مند به آشنایی بیشتر با این هنرمند هستید، از وب‌سایت او به نشانی زیر دیدن فرمایید:

www.niloufartalebi.com

ارسال نظرات