امشب من از سودای جان دیوانه‌ام؛ از بیتا شعبان‌خانی

امشب من از سودای جان دیوانه‌ام؛ از بیتا شعبان‌خانی

امشب من از سودای جان دیوانه‌ام؛ شعری از بیتا شعبان‌خانی، شاعر ایرانی است.

امشب من از سودای جان دیوانه‌ام

گر بشکند عهد مرا با مهر او بیگانه‌ام

دلتنگی و اندوه را من تا کجا باید برم

ساقی به جامی گر رسد برگیرمش پیمانه‌ام

هرشب همای خاطرم تا کهکشان‌ها می‌رود

گویم چرا پروا زمن شاید که من افسانه‌ام

تنها شدم، شیدا شدم، شوریده و رسوا شدم

شاید تمسخر می‌کند برحالت مستانه‌ام

چه آب دیده در رهش چون سیل جاری می‌کنم

کاهی ز ساغر درپی یک جرعه جانانه‌ام

خواهم که شب بر شانه‌اش شب را سحرگاهان کنم

آتش زند برجان من آن عاشق فرزانه‌ام

شوق کلامم می‌کند راز درونم برملا

ای اختر تابان من حقا که من دردانه‌ام

ارسال نظرات