خبرنگاران: مریم ایرانی، امیر مولایی و محمد کرمزاده
خیلیها زندگی دانشجویی در خارج از کشور را تحصیل در غربت میدانند؛ اما این داستان در مونترال موضوعیت ندارد. اینجا کسی غریب نیست و غربت جایش را به قربت داده است چون کامیونیتی در مونترال هوای جوانان دانشجوی خود را دارد. شاید به همین دلیل است که بسیاری مونترال را بهشت دانشجویان مینامند.
کنفسیوس میگوید: «یک سفر هزار فرسنگی با قدمهای نخست آغاز میشود». آغاز کردن، سختترین مرحله هر مسیر و سفر جدیدی است. وقتی دانشجو هستید، برای هر آغازی در زندگی، همواره کسانی هستند که دستت را بگیرند و دلداریت دهند. گاهی پدر و مادر و گاهی دوستانی که در روزهای سخت زندگی، تلخیها را برایت شیرین میکنند. وقتی که برای هجرت از سرزمینی مادری آماده میشوی و به مقصدی پرواز میکنی که هرگز ندیدهای، ترسها و تردیدهای زیادی به سراغت میآید. مخصوصا وقتی هواپیما در آسمان اوج میگیرد و زیرپایت خالی میشود، ترس به طور عجیبی سراغت میآید که حالا در جایی ناآشنا که کیلومترها دورتر از همهکس و همهچیزی است که دوستشان داشتی، چگونه زندگی خواهی کرد.
اما اگر دلمان قرص باشد به بودن کسانی که روزی مانند ما بر همین خاک فرود آمدند و دوباره شروع کردند، اگر دستهایمان را به گرمی بفشارند و یاریمان کنند تا زودتر خودمان را پیدا کنیم، آغاز، برای ما شیرینترین خاطره تمام عمر خواهد بود.
کارگاه «راهنمایی دانشجویان تازه وارد مونترال» همان دست گرمی است که برای تمامی کسانی که به امید ساختن روزهای بهتر، رنج سفر را بر خود هموار کردهاند، دراز شده است. آخر هفته گذشته چند انجمن دانشجویی دست به دست هم دادند و با حمایت بانک آربیسی و دانشگاه کنکوردیا، کارگاهی برای دانشجویان تازهوارد تدارک دیدند. در این کارگاه عناوینی چون «حمل و نقل در مونترال»، «اجاره منزل»، «سرویسهای مخابراتی»، «بورسهای تحصیلی»، «بیمه و خدمات درمانی»، «حسابهای بانکی»، «اقامت و مهاجرت»، «آموزش و تفریح در حین تحصیل»، «خرید ملزومات اولیه زندگی» حاصل دسترنج داوطلبینی بود که برای خوشامدگویی به دوستان تازه و یاری رساندن به آنها تهیه شده بودند. در مجموع صد نفر در این همایش شرکت کردند و از کارگاهها استفاده کردند.
روز اول کارگاه
روز اول کارگاه «راهنمایی دانشجویان تازهوارد شهر مونترال» با استقبال خوبی آغاز شد. دیدن انبوه جمعیت همزبان و مشتاق، حس دلگرمی را بین تکتک افراد ایجاد میکرد. با توجه به دفترچهای که در بدو ورود به شرکتکنندگان در همایش داده میشد، کاملاً محسوس بود که برگزارکنندگان و متصدیان، برنامهریزی دقیقی را برای تکتک پنلها در یک کارگاه دوروزه نظر گرفته بودند. برنامه با معرفی خلاصه موضوعات کارگاه توسط مجری شروع شد. نظم و ترتیب برنامه خوب بود. افراد داوطلب، بهطورجدی مشغول به همکاری بودند تا کارگاه مطابق برنامه اجرا شود.
کارگاه اول با موضوع حملونقل شهری با توضیحات خانم لیلا جماعت شروع شد که درباره حملونقل عمومی شهر، اجاره کردن ماشین و دوچرخه، گرفتن گواهینامه و حتی خریدن بلیتهای مسافری اطلاعات جامعی را در اختیار شرکتکنندگان قراردادند. موضوع دوم کارگاه مسائل مربوط به اسکان بود که یکی از دغدغههای اصلی دانشجویان تازهوارد است و ارائه این بخش بر عهده آقای محمدرضا معتمدی بود. این بخش با توجه به تسلط کامل سخنران به موضوع و همراه بودن با چاشنی طنز بسیار شنیدنی، سرگرمکننده و مفید بود. معتمدی، بهخوبی در رابطه با انواع مختلف آپارتمان، اجاره آن، انتخاب منطقه، روشهای جستجوی خانه، مخارج جانبی منزل و ترفندهایی برای آنکه تازهواردان انتخاب درستی برای خانه داشته باشند صحبت کرد. از جالبترین بخشهای این کارگاه، نکات مربوط به جزئیات قرارداد خانه بود، بهطوریکه بعضی از این نکات شاید حتی برای کسانی که مدتی هم در این شهر بودهاند تازگی داشت. مجری در مدت استراحت کوتاه بین دو کارگاه از حضار درخواست کرد که فرمی را برای شرکت در قرعهکشی مسابقه پر کنند چون از طرف بانک آربیسی جوایزی برای افراد برنده در نظر گرفته شده است. قسمت بعدی برنامه، کارگاه سرویسهای مخابراتی بود که توسط خانم مونا ضرابی ارائه شد و مسائل مربوط به گرفتن تلفن همراه یا ثابت، اینترنت، انواع شرکتها و قراردادهای موجود مطرح شد. به نظر میرسید اطلاعات ارائهشده برای تازهواردان کافی باشد. پس از حدود یک ساعت و نیم بخش پذیرایی آغاز شد که در این فاصله ما هم توانستیم با تعدادی از شرکتکنندگان صمیمانه درباره کارگاه گپ بزنیم و نظرشان را جویا شویم.
دانشجویی که تقریباً بلافاصله از فرودگاه به همایش آمده بود
«اصلان» یکی از بامزهترین و باانگیزهترین دانشجویانی است که در این کارگاهها شرکت کرده است. او تازه هشت ساعت است که به مونترال رسیده و ترجیح داده بهجای اینکه در خانه بخوابد و از جت لگ بنالد، در این همایش شرکت کند. امیر، همکار مجله، با او همدوره درمیآیند و میفهمیم که اصلان، مدرک پزشکی با تخصص ارتوپدی از دانشگاه فردوسی مشهد دارد و آمده تا در دانشگاه مکگیل، دوره تخصصی «نوآوری در جراحی» بگذراند. اینطور که خودش میگوید از دانشگاه هاروارد هم پذیرش داشته است ولی دولت امریکا دو بار ویزایش را رد کرد و او هم پرونده آمریکا را بسته و عطایش را به لقایش بخشیده و مکگیل را برای ادامه تحصیل انتخاب کرده است.
سید صالح دانشجوی دکترای مهندسی شیمی با همسرش در این همایش شرکت کرده است، میگوید که این کارگاه بهموقع برایش تشکیل شده چون آنها خودشان مدتی را گشتهاند و توانستهاند جواب خیلی سؤالات را که برایشان ایجاد شده بود را در این همایش پیدا کنند. وی میافزاید شاید اگر در روزهای اول در این همایش شرکت میکردند، اینقدرها که الآن برایشان مفید است، آن موقع مفید نبود.
امیر خیلی راضی به نظر نمیرسد. او میگوید انتظار داشته که محتوای سمینار خیلی با فایل پیدیاف دفترچه متفاوت باشد و اصلاً برای همین شرکت کرده اما چیز بیشتری جز اطلاعات همان دفترچه به دست نیاورده است. به قول خودش اینقدر به درودیوار خورده تا مسیرش را پیدا کرده است و الآن دیگر در این همایش، چیز جدیدی برای او وجود ندارد.
مجتبی هشت روز است که آمده ولی تا اینجا خیلی فعال و پرجنبوجوش ظاهر شده است. به گفته خودش در همان روزهای اول هم خانه اجاره کرده و هم حساب بانکی باز کرده، اما او هم معتقد است این همایش اطلاعات خوب و منسجمی در اختیارش گذاشته است.
حامد هم میگوید که یک سری نکات ریزی در این همایش برایش مطرح شده که مفید بوده است. مثلاً در مورد تابلوهای خیابان یا اتوبوسها که دقیقاً نمیدانسته بعضی علامتهای رویشان چه چیزهایی هستند.
بخش دوم کارگاههای روز اول
کارگاه مربوط به بورسهای تحصیلی و وامهای دانشجویی را ولید مسعودی ارائه میکند. او که دکترای مهندسی برق در دانشگاه کنکوردیا میخواند درباره بورسهایی که دانشجویان بینالمللی میتوانند بگیرند صحبت میکند. چند تا از مطرحترین این بورسها مثل FQRNT، MITAC و NSERC را معرفی میکند. از شرایط اعطای وامها و مبالغشان میگوید و اینکه برای اینکه دانشجویان اگر بخواهند در حین تحصیل وام یا بورس بگیرند باید چه کارهایی انجام بدهند. او همچنین بورسهایی که باید در موقع اپلای برای دانشگاه، دانشجویان آنها را در نظر بگیرند و اقدام کنند، معرفی میکند و شرایط معدل و نیز سال تحصیلی را که میتوانند برای این بورسها اقدام کنند را متذکر میشود.P28-DSC 0125کارگاه بعدی مربوط به بیمه و خدمات درمانی است که ابوالفضل محبی آن را ارائه میکند. این کارگاه سعی میکند تا تفاوت بیمهها و نیز خدماتی را که تحت پوشش بیمه قرار میگیرند برای حضار روشن کند. همچنین اگر بخواهند برای بیمه دندانپزشکی و چشم تحت پوشش قرار بگیرند چه مبالغی باید بپردازند را هم برای شرکتکنندگان توضیح میدهد. آشنایی با مراکز بیمه خصوصی و نیز چگونگی بیمه کردن اعضای خانواده از دیگر قسمتهای این کارگاه است. در حین مراسم مسابقه مونترالشناسی که اطلاعات عمومی درباره بناهای تاریخی و نیز مسائل اجتماعی استان کبک و شهر مونترال بود هم برگزار شد که در پایان کارگاه بیمه، با قرعهکشی، یکی از حضار هدیه 50 دلاری بانک آر. بی. سی. را برنده شد.
پس از انتهای بخش دوم باز هم به سراغ تعدادی از شرکتکنندگان رفتیم تا نظراتشان را در رابطه با کارگاهها جویا شویم. سودابه، دانشجوی ارشد رشته کامپیوتر کنکوردیا از جزئیات بیانشده در کارگاه ابراز رضایت کامل داشت. به نظر سودابه، مفیدترین بخش، مربوط به اسکان و اجاره خانه بود. احسان دانشجوی دکترای شیمی دانشگاه مکگیل، از اینکه تمامی اطلاعات موردنیاز در رابطه با اسکان و سایر چیزها در سه ساعت خلاصه شده بود و همچنین دفترچهای که در اختیار شرکتکنندگان قرار گرفته بود بسیار خرسند بود. البته سؤالاتی در رابطه با جایزههای در حین تحصیل دانشجویی داشت که با جزئیات موردنظر در کارگاه مربوطه ارائه نشده بود.
گلنوش هم که بهتازگی دانشجوی عمران کنکوردیا شده است، از طریق دریافت ایمیل با این کارگاه آشنا شده است و پیشنهادش برای بهتر شدن کارگاه، ایجاد یک صفحه اینترنتی برای بیان مطالب با جزئیات بیشتر است.
روز دوم همایش و آشنایی با مفهوم کردیت کارد
روز دوم همایش، با کارگاه توضیح در مورد حسابهای بانکی توسط آقای دارینی شروع شد. این یکی از مسائلی است که برای تازهواردان در روزهای اول اهمیت بسزایی دارد. دارینی با معرفی بانکهای مونترال و سپس حسابهای بانکی پرکاربرد که رواج بیشتری دارند جلسه را آغاز کرد. تفاوت کارتهای بانکی موجود در ایران با کانادا و توضیحات در مورد کارتهای اعتباری، انتقال پول بین بانکها و همچنین حسابهای دانشجویی که گاهی بهصورت رایگان در اختیار دانشجویان قرار میگیرد، در این بخش به اطلاع حضار رسید. از مهمترین نکات این بخش کردیت و چگونگی اعتبارسازی برای کردیت بود و سودهای مربوط به کردیت کارتها که در صورت عدم پرداخت بهموقع صورتحساب، لحاظ میگردد توضیح داده شد.P28-DSC 0298همچنین نکاتی برای جلوگیری از کلاهبرداریهای انجامشده از کارتهای اعتباری تذکر داده شد. پس از اتمام این بخش، آقای جلال حبیبی که مسئولیت بخش اقامت و مهاجرت را بر عهده داشت، اطلاعاتی در خصوص تمدید ویزای دانشجویی و CAQ و همچنین اجتناب از برخی اقدامات دیرهنگام برای تمدید آنها ارائه کرد. در این بخش همچنین مطالب مربوط به تجدید گذرنامه ایرانی و درخواست ویزا برای والدین و بستگان نزدیک و نحوه ه درخواست اقامت دائم پس از اتمام تحصیل در اختیار شرکتکنندگان قرار گرفت.
البته این بخش ممکن است در حال حاضر برای تازهواردان ضروری نباشد ولی برای برنامهریزی آینده آنان میتواند مفید واقع شود. پس از پذیرایی کوتاه بخش دوم کارگاه با موضوع کار، آموزش و تفریح حین تحصیل آغاز شد که از جالبترین موضوعات مطرح شده برای تازهواردان بود که با استقبال زیادی هم مواجه شد. توضیحات این بخش توسط آرمین نجارپور داده شد که قوانین کار دانشجویی، یادگیری زبان فرانسه، امکانات ورزشی دانشگاه و دیگر تفریحات دانشجویی موجود در شهر را پوشش میداد.
بخش پایانی کارگاه هم توسط خانم مریم مقیمی در ارتباط با خرید ملزومات اولیه زندگی اجرا شد. پیدا کردن محل مناسب برای خرید نیازهای روزانه و لوازم منزل در ماههای ابتدایی، یکی از مسائل وقتگیر در روزهای اول برای تازهواردان است. مقیمی به معرفی فروشگاههای اصلی ارائهدهنده لوازمخانگی و فروشگاههای مواد غذایی و فروشگاههای ایرانی و حلال، فروشگاههای فروش عمده و همچنین نحوه خرید لوازم دستدوم پرداخت. در انتها نیز نکات مهمی برای خرید ازجمله توجه به نوع پروموشنها اشاره شد.
پس از اتمام کارگاه از دو نفر از شرکتکنندگان نظرشان را جویا شدیم. لعیا که بهتازگی دانشجوی رشته علوم کامپیوتر دانشگاه کنکوردیا شده، از طریق گروههای تلگرامی در جریان این کارگاه قرار گرفته است و اطلاعات ارائهشده در کارگاه را بسیار مفید میداند. همچنین ساناز که روزهای اولیه خود را در مونترال آغاز کرده از نکات ارائهشده در بخش اسکان رضایت کامل داشت. او به نکته دیگری هم اشاره کرد. کلی بودن اطلاعات مربوط به خرید و اجاره ماشین که انتظار داشت با جزئیات بیشتری ارائه شود. یکی از جالبتوجهترین شرکتکنندگان، مسلم 18 ساله بود که با ویزای توریستی به مونترال آمده و قصد پذیرش از یکی از دانشگاههای مونترال را دارد. با توجه به محدودیت زمانی او برای پذیرش دانشگاه و تبدیل کردن ویزایش به نوع دانشجویی که به دغدغه اصلی مسلم تبدیل شده بود او نیاز به اطلاعاتی که داشت که نتوانسته بود در این کارگاه هم جوابی برایش پیدا کند.
گفتگو با دکتر جلال حبیبی، سرپرست کارگاه «راهنمایی دانشجویان تازه وارد مونترال»
ایده اولیه این کار از کجا آمده است؟
ایده اولیه این کار در اوت سال 2015 شکل گرفت. قبل از آن برنامههای مختلفی که اتفاقاً مجله هفته خودش در جریان خیلی از این امور بوده برای کمک به تازهواردان از طرف افراد مختلفی انجام میشدند؛ اما بهطور خاص جزوهای به نام «سلام مونترال» تهیهشده بودند که ورژنهای مختلفی داشت و بهطور مداوم در حال آپدیت شدن بودند. این کتابچه در سایت کانون توحید مونترال هنوز هم برای دانلود موجود است.
هدف از این برنامه ایجاد یک پلتفرم جدید برای دانشجویانی بود که برای اولین بار وارد شهر مونترال میشوند و یکی دو هدف بهطور خاص در این برنامه مدنظر هستند. یکی اینکه در تهیه محتوا، فقط روی بحث دانشجویان تمرکز صورت گرفته است و مسئله دوم اینکه از حالت دانلود بودن صرف که برای خود کتابچه وجود داشت این کار خارج شده است. دلیلش هم این است که یک سری برهمکنشهای خوب و مثبت بین دانشجویان و گروههای دانشجویی و افراد دستاندرکار صورت بگیرد تا همه طرفین ماجرا هم را بشناسند. حسن این کار برای دانشجویان این است که یک قوت قلبی میگیرند و متوجه میشوند، افرادی در جامعه جدید هستند که به آنها اهمیت میدهند و برایشان وقت میگذارند و فضای بهتری در بدو ورود برایشان ایجاد میکنند.
و چطور شروع کردید؟
بعد از تصویب طرح اولیه در اوت 2015، یک گروه 5 نفره از بچههای کانون توحید مونترال با هم در حدود 3 ماه کار کردند و اولین کارگاه در ژانویه 2016 تشکیل شد. کارهای کارگاه اول خیلی سنگین بود. چون هنوز یک برنامه مرتب و تنظیمشده برای این کار شکل نگرفته بود. از نتایج کارگاه اول بسیار راضی بودیم و بازخوردهای بسیار مناسبی هم گرفتیم.
چرا فقط اعضای انجمنهای دانشجویی دانشگاه مونترال و کنکوردیا در این برنامه درگیر هستند و از بقیه دانشگاههای مونترال مثل ایتیاس یا مکگیل نامی دیده نمیشود؟
ما از مشارکت بقیه انجمنها همیشه استقبال کردهایم؛ یعنی خیلی مایل هستیم که همفکری و مشارکت بیشتری بین گروههای مختلف از دانشگاههای مختلف وجود داشته باشد. ولی این مسئله خیلی زمان میبرد. علتش هم این است که بعضی گروههای دانشجویی باید بتوانند بهتدریج اعتماد کنند. الآن انجمن کاسپین و انجمن تحصیلات تکمیلی کنکوردیا که خودش یک نهاد کاملاً شناختهشده و دارای کارمند و دفتر اداری در دانشگاه است، با ما همکاریهای خوبی داشتند. امیدواریم با گذشت زمان و دیدن بازخوردها و نتایج این برنامه، دیگر گروههای دانشجویی هم کمکم وارد مشارکت شوند.
برای اجرای این کارگاه حمایت مالی دریافت کردید؟
ما در کارگاه اولیه هزینههای خودمان را از محل کمکهای مالی بین دوستان خودمان پرداخت کردیم. چون از اول در سیاست برگزاری این برنامهها هدف این بود که ما پولی از دانشجویان بابت شرکت در این کارگاه دریافت نکنیم. هزینههایی که ما باید در نظر بگیریم هزینه چاپ و تکثیر محتوای کارگاه برای شرکتکنندگان است که بهصورت خلاصه در کتابچه سمینار چاپ میشود. اجاره سالن برای کنفرانس و نیز هزینه خوراکیهایی که در سمینار داده میشود هم به هزینهها اضافه میشوند. انجمن تحصیلات تکمیلی کنکوردیا چون با برنامه همکاری دارد، به ما تخفیف میدهد و حق بیمهای که برای اجرای مراسم باید بپردازیم را از ما نمیگیرد. ولی برای اجاره محل کنفرانس، همچنان باید هزینه پرداخت شود. کارگاه اول و دوم در دانشگاه مکگیل برگزار شد ولی این دو کارگاه آخر را در کنکوردیا برگزار کردیم چون برای بیشتر دانشجویان، نزدیکتر و در دسترستر است.
البته انجمن تحصیلات تکمیلی برای ما فضای تمرین هم فراهم کرد. پوسترهای ما را چاپ کرد و برای ما تبلیغ کرد و البته سیستم صوتی و تصویری در اختیار کارگاه قرارداد. بچههای انجمن کاسپین هم در ارائه محتوای کارگاه مشارکت چشمگیری با ما داشتند.
چرا دانشگاه مکگیل و دانشگاه ایتیاس با وجود تعداد زیاد متخصصان و دانشجویان ایرانی در آن دانشگاهها، مانند کنکوردیا در برگزاری این کارگاه مشارکت مستقیم نکردند؟
خوب شاید این به توان ارتباطی محدود ما برگردد. مثلاً ما در دانشگاه ایتیاس یک کارمند پیدا کردیم که برای برنامه ما تبلیغ میکند و بروشورهای کنفرانس را برای دانشجویان میفرستد. ولی درواقع ما نیاز به داوطلب داریم که بتوانند گروههای دانشجویی دانشگاه را به برنامه ما جذب کنند. هنوز در دانشگاههای مکگیل و ایتیاس نتوانستیم خیلی فعالیت کنیم. البته چون در حال رشد هستیم کمکم این ارتباطات شکل میگیرد. مثلاً بانک آربیسی از کارگاه دوم به حمایت از ما پرداخت. چون بازخوردها را دیده بود و تصمیم گرفته بود حمایت کند. درهرحال حق میدهیم که گروههای مختلف اول بازتاب کار را ببینند و کمکم شروع به مشارکت کنند.
حمایت بانک آر. بی. سی. به چه شکل است؟
خوب در جریان مسابقهای که در حین برگزاری کارگاه برگزار میشود از بین کسانی که درست جواب دادهاند یک قرعهکشی صورت میگیرد و به برندگان از طرف بانک یک کارت هدیه 50 دلاری داده شد.
چند نفر در برنامه امسال شرکت کردهاند؟
الآن ظرفیت برنامه صد نفر است. کسانی که در این کارگاه شرکت میکنند باید تا یک روزی به ما دقیقاً آمار شرکت را بدهند که بتوانیم برایشان جزوه و محتوا تأمین کنیم.
برای اعلام برنامههایتان بیشتر در کجا تبلیغ کردید؟
مجله هفته انتخاب خوبی بود چون تابهحال نشان داده که قابلیت دورهم جمعکردن ایرانیان را دارد. هفته الآن بدون تعارف طوری است که میتواند اعتماد جامعه را به خودش جلب کند و برد خوبی دارد. البته ما بعد از تمام شدن سمینارها معمولاً یک آماری جمع میکنیم که چطور افراد از برنامه خبردار شدند و بر اساس آن رویکرد تبلیغاتی انتخاب میکنیم. مثلاً الآن میدانیم بیشترین تأثیر در جلب افراد به برنامه اخبار دهانبهدهان و از سایر دانشجویان شنیدن است و بعد هم کانالهای تلگرامی.
نیازسنجی برای تهیه سرفصلهای «سلام مونترال» چطور انجامشده است؟
من دقیق نمیدانم چون در گروههای اولیه تهیه «سلام مونترال» نبودم. البته حدس میزنم که بر اساس سؤالات و مطالبات دانشجویان بوده است. برنامه کارگاه چون فشرده است ما نمیتوانیم بیشتر از این به محتوایش اضافه کنیم. مگر اینکه برای برخی موضوعات خاص کارگاههای جداگانه بگذاریم. مثلاً برای پرکردن فرمهای مالیاتی در ماه آوریل یک کارگاه داریم که هرساله برگزار میشود. یک گروه چهار پنج نفره داریم که روی محتواها و سرفصلها نظارت میکنند ولی اصل نوشتن و تنظیم مطالبی که میخواهد گفته شود بر عهده ارائهکنندگان است و برای تنظیم آن زحمت زیادی میکشند.
شما برای مهاجرین برنامه ویژهای ندارید؟
نیازهای مهاجرین و دانشجویان خیلی با هم متفاوت هستند، سؤالات آنها با هم متفاوت است. البته مهاجرین برای آگاهی از برخی قسمتهای مشترک میتوانند در برنامه شرکت کنند. ولی هدف برنامه دانشجویان است نه مهاجرین. البته ایدهآل این است که برای آنها هم محتواهای جدیدی درست کنیم و استقبال میکنیم اگر کسانی بخواهند وارد برنامه بشوند و مدیریت آن را در دست بگیرند. مثلاً برای خرید منزل یا چیزهای دیگر به جامعه مهاجرین کمک کنند.
گپی کوتاه با شیما حسنآبادی، نماینده بانک آربیسی در کارگاه «راهنمایی دانشجویان تازه وارد مونترال»
بانک آربیسی چطور تصمیم گرفت از این برنامه حمایت کند؟
ما از طریق دانشجویانی که در برنامه باربیکیوی انجمن دانشجویی دانشگاه کنکوردیا شرکت کرده بودند در جریان این برنامه قرار گرفتیم و سپس از آن طریق با دکتر حبیبی آشنایی پیدا شد و بعد ترغیب شدیم که این کار را انجام بدهیم. بههرحال به دلیل تفاوتهایی که سیستم بانکی ایران با سیستم کانادا دارد همه در ابتدا همیشه غافلگیر میشوند و تعجب میکنند که مثلاً با کارت اعتباری چطور کار کنند و یا وام چطور بگیرند و بازپرداخت پول به چه صورت است برای همه اینها نیاز به کمک و حمایت دارند.
روی محتوای بخش بانکی شما نظارت داشتید؟
یکی از دانشجویان محتواها را جمعآوری و با ما مرور کرد تا مشکلی نباشد. در حد سرفصل توضیح دادن سعی میکنیم در تهیه محتوا کمک کنیم و بیشتر سعی میکنیم که مسائل مربوط به کلاهبرداری را توضیح بدهیم.
ارسال نظرات