من دیشب رسیدم. ولی تمام امروز را بخاطر اینکه مشغول ضبط برنامه تلویزیونی و مصاحبه بودم، اینجا نبودم. در آغاز کار و در شکل گرفتن اسناد این گروه من نقش داشتم. امیدوارم موفق باشند روی هم رفته به نظر میرسد که هنوز یک پیگیری وجود دارد که یک جریان سالم جمهوریخواهی سکولار بوجود بیاید و برایشان آرزوی موفقیت میکنم. تا چه اندازه موفق باشد دیگر بستگی دارد به کار و کوشش دوستانی که اینجا هستند.
به نظر میآید پروسهای دارد تکرار میشود. شکل گیری اتحاد جمهوریخواهان 17، 18 سال پیش بود و الان گروهی از عزیزان مشغول راه اندازی یک مجموعه با همان اهداف هستند. اینطور نیست؟
اتحاد جمهوریخواهان وقتی بوجود آمد، البته من جزو آن جریان نبودم، میخواست با ادامه جنبش اصلاحاتِ درون کشور کار بکند و چون آقای خاتمی شکست خورده بود روی این واکنش درست شد. و خیلیها به آن پیوستند. گرفتاری اتحاد جمهوریخواهان در این بود که داخل چهارچوب اصلاحات باقی ماند و عده زیادی رفته رفته از آن جدا شدند. حرکتی که چند سال پیش در نیویورک بوجود آمد و این گروه را شکل داد؛ در واقع مادربزرگ این گروه را شکل داد یک تفاوت اساسی داشت و آن این بود که خواهان گذار مسالمتآمیز از جمهوری اسلامی بود. و به هیچ وجه علاقهمند به خطِ اصلاحات نبود. و در این زمینه با حرکت اتحاد جمهوریخواهان زاویه داشت. البته کوششهایی برای اینکه شاید بتوانند با اتحاد جمهوریخواهان یکی بشوند انجام دادند، ولی جریانهای اصلاحطلبِ درون اتحاد جمهوریخواهان این اجازه را ندادند. میتوانم اینگونه بگویم که این جریان تفاوتش با اتحاد جمهوریخواهان در تحولخواهی در جامعه است. و خواهان گذار از جمهوری اسلامی است. بنابراین یک تفاوت جدی با آن حرکت دارد.
آیا وقتی از اصلاحات و اصلاحطلبی صحبت میکنید منظورتان یک جناح سیاسی است یا مفهوم اصلاحطلبی؟
بههرحال اصلاح که خود بخود چیز بدی نیست. چیز بسیار مثبتی است. در هر نظامی اصلاحات و رفرم را باید به سود جامعه و مردم بدانیم. موضوع بر سر این است که آیا میتوان پذیرفت یک نظام ایدئولوژیک دینی از راه اصلاحات تبدیل به یک نظام سکولار بشود؟ به نظر اینطور نمیآید. چنین پروژهای در ایران شکست خورده است. بنابراین بیشتر مراد اصلاحطلبی دولتی است. یعنی کسانی که میخواهند این اصلاحات درون دولت انجام بشود. خیلیها در همان اتحاد جمهوریخواهان هستند و گروههای دیگری که فکر میکنند که باید از جناحهای میانهرو دولت مانند آقای روحانی پشتیبانی کرد و جامعه ایران نباید رادیکالیزه بشود. اما همبستگی جمهوری خواهان بیشتر در این فکر است که باید از این حکومت گذر کرد و راه دیگری جز این نیست.
کلا گروههای فعال خارج از کشور تا چه حدی میتوانند در تحولات داخل موثر باشند؟
به نظر من تاثیر دارد. ولی به هیچوجه نباید خودفریبی کرد که تحول در ایران را میشود از خارج سازماندهی کرد. و یکی از کجرویهاییست که بعضی از گروهها انجام دادهاند و امروز هم خیلیها با آمدن آقای ترامپ بسیار علاقهمند شدند به این که در این تغییرات چلبیوار در آینده ایران نقش داشته باشند. من این را نمیپذیرم. فکر میکنم که باید پذیرفت تحول در ایران انجام بشود ولی در خارج به دلیل آزادیهایی که وجود دارد که اگر یک جبههی گستردهی پشتیبانی از این بانگ اعتراضی مردم بوجود بیاید در ایران تاثیر خواهد داشت. من فکر میکنم باید یک جبههی وسیعتری از جمهوریخواه و غیرجمهوریخواه در پشتیبانی از این حرکت آزادیخواهانه در ایران بوجود بیاید.
وقتی راجع به «غیرجمهوریخواه» صحبت میکنید فکر میکنم ما یک ابسیون نداریم و آن هم نیروهای مشروطه و طرفدار سلطنت است. درست است؟
نه ببینید دوستانی که الان اینجا هستند و پیام میدهند همین حزب سکولار دموکرات. بیشتر افرادی که در درونشان هستند جمهوریخواه هستند ولی خودشان را بعنوان یک پروژه جمهوریخواهی اعلام نکردند. چرا نمیشود با اینها کار کرد؟ کسانی که از جمهوری اسلامی بریدند اصلاحطلبان بودند جدا شدند، روشنفکران دینی هستند. اینها خودشان را هویتی بعنوان جریان جمهوریخواهی اعلام نکردند. بسیاری از کسانی که طرفدار رضا پهلوی هستند و فکر میکنند که در این زمینه میشود گسترده کار کرد. چرا نمیشود در یک چتر وسیعتری در راستای چند موضوع اساسی که به نظر من یکی از مهمترین آنها حقظ یکپارچگی ایران است، کار کرد؟ بر سر این مسائل میتوان کنار آمد و از یک راهکاری که در ایران هم پیشنهاد میشود مانند رفراندوم برای گذار از جمهوری اسلامی، تشکیل مجلس موسسان، از چنین درخواستهایی پشتیبانی کرد چون اگر چنین نکنیم آلترناتیو ما جنگ خواهد بود، آلترناتیو احتمالا حتی تجزیه ایران خواهد بود.
اگر بخواهیم خط قرمزی برای این اتحاد و جبهه ترسیم کنیم، آن چیست؟ و سراغ کدام نیروها این جبهه نباید برود؟
به نظر من کسانی که بدنبال قومگرایی هستند؛ از پیش میخواهند ایران را به پایگاه فدرال قومی تبدیل کنند. من حاضر نیستم با چنین گروههایی همکاری کنم. کسانی که امیدوارند که با دخالت خارجی، این تحول در ایران انجام بشود. یعنی چشم امیدشان مثلا به دولت آقای ترامپ یا عربستان یا اسرائیل است، اینها خط قرمز هستند.
آقای محمد امینی گرامی از شما سپاسگزارم.
ارسال نظرات