خبرنگار: مریم ایرانی/عکس: فرشید سلیمانپور گفتوگو با اصغر فرهادی در عین تواضع و سادگی ذاتی که او در رفتار و برخوردش با من نشان میداد، بسیار سخت بود. فرصت کوتاهی داشتم. شاید باید سوالهای زیادتری میپرسیدم ولی آقای فرهادی به شدت روی سوالات و پاسخها وسواس داشت و تاکید کرد که نمیخواهد درگیر حواشی گفتوگوهای مطبوعاتی باشد. در نتیجه ماحصل، گپی کوتاه در انتهای کارگاه فیلم نامهنویسی بود که آقای فرهادی منتظر بود تا ماشینی از طرف جشنواره فیلم تورنتو به دنبالش بیاید. |
- فرهادی این شیفتگی در تعریف کردن قصه آدمهای متوسط و سادهای که ناگهان در دل یک بحران پرتاب میشوند را در همان ابتداییترین آثار سینماییاش هم، منعکس میکند.
- فرهادی، به خوبی قدرتش را در نشان دادن تاثیرات معضلات اجتماعی چون طلاق عاطفی، نابسامانیهای اخلاقی، وضعیت اقتصادی و حاشیههای زندگی آپارتمانی روی روابط انسانی و شخصیتهای «چهارشنبهسوری» به رخ همتایان سینماییاش میکشد.
- مساله قضاوت، دروغ، پنهانکاری در جایی که به نظر عادی و معصومانه مینماید، به ناگاه تبدیل به جنایتی در حق «الی» که دستش از دنیا کوتاه است میشود.
آقای اصغر فرهادی رامی به نظر خودتان از زمان ساخت «داستان یک شهر» چقدر تغییر کردهاید. در روند ساخت فیلمهایتان و نوع نگاهتان چه تغییری را حس میکنید؟
منظورتان از لحاظ حرفهای است؟
منظورم انتخاب سوژهها و نوع افکارتان در نوشتن داستانها بود. به عنوان یکی از مخاطبین جدی که آثار شما را از همان سریال تا به امروز دنبال کردهام، همیشه حس میکنم، سلیقه فیلم سازیتان حتی همین امروز هم در فضای سریال «داستان یک شهر» است.
بله. من فکر میکنم که برای بیشتر نویسندهها و فیلمنامهنویسها که در این عرصه کار میکنند، یک دنیا وجود دارد که آن را صحیح و خطا گسترش میدهند و در کارهای بعدی به نمایش میگذارند. بعضیها هم هستند که البته به موضوعات مختلفی میپردازند ولی غالبا درباره یک موضوع که دغدغهشان است و از کودکی و نوجوانی و تجارب زندگی سرچشمه میگیرد، فیلم میسازند. اگر کسی آثار آنها را پشت سر هم نگاه کند کاملا متوجه میشود که یک زمینه مشترکی وجود دارد که با مرور زمان و تجارب دیگر که اضافه شدهاست، دنیای فیلمسازیشان وسیع تر شدهاست. این مساله درباره کارهای من هم وجود دارد.
همیشه تاکید میکنید که برای آدمهای معمولی فیلم میسازید. چرا؟
نه. هیچ وقت تماشاگرهای داستانم را تقسیمبندی نکردم. ولی اگر منظورتان این است که درباره آدمهای معمولی فیلم میسازم، بله. برای آدمهای روزمره. هیچ وقت آدم ویژه و عجیب و غریبی را که قدرت برتری نسبت به دیگران دارد و یا از آنها ضعیفتر است را نمیخواهم به تصویر بکشم.
این سلیقه شخصیشماست یا تجربه زندگی؟
میتوانم بگویم که مجموعهای از هر دو مورد است. بخشی از سلیقه و دغدغه من میآید. اما بخش مهمی را هم به مرور در زندگیام پیدا کردم و تصمیم گرفتم دربارهاش فیلم بسازم.
بعد از دریافت جایزه اسکار و تغییر فضای فیلمسازی که در خارج از ایران تجربه کردید، آیا روی این نگاه و دغدغه تاثیری احساس کردید؟ در واقع کار را برایتان سختتر کرد؟ از نظر ایدهها و موضوعات داستانهای فیلمهایتان چطور؟ چون تجربه نشان داده وقتی هنرمندان از سرزمین و بافت مخاطبان هم فرهنگ خود دور میشوند، مانند قبل ممکن است کار برایشان راحت پیش نرود.
هم سخت است و هم راحت. در ایران پشت سر هم فیلم ساختن کمی حاشیه دارد. در نتیجه مجبور هستم کمی فاصله بیندازم و خارج شوم و بخشی از فیلمهایم را خارج از ایران بسازم. اما ترجیح شخصی خودم همیشه این است که در ایران فیلم بسازم. ولی وقتی که میبینم، پشت سرم حرف و حدیث هست و میخواهد برایم مانع و حاشیه درست شود دیگر چارهای ندارم.
سخت تر هست ولی نشدنی نیست. راستش من خودم هم دوست دارم بروم در فرهنگهای دیگر ببینم چه خبر است و فیلم بسازم و آنها را بیشتر بشناسم.
درباره همین فیلم آخرتان «همه میدانند»، چه حسی داشتید کار راحتی بود یا سخت؟ از این جهت که در زبان و فرهنگ اسپانیایی فیلم را ساختید؟
بله. بسیار تجربه جذاب و خوبی بود. کار خیلی راحت پیش رفت و همه چیز از قبل به دقت برنامهریزی و آماده شده بود.
آقای اصغر فرهادی عزیز از شما سپاسگزاریم.
عارف محمدی در تورنتو و «آواز خدا» در مونترالعارف محمدی، مدیر و سرپرست مجموعه فرهنگی هنری «موج نو» در تورنتو است. او سالها قبل از ایران به کانادا مهاجرت کرد و بعد از فراز و نشیبهایی، توانست با تاسیس این گروه فرهنگی در سال 2003، نقش مهمی در شناساندن سینمای ایران به جامعه مهاجر ایرانی و کاناداییها داشته باشد. برگزاری کارگاههای متعدد آموزشی در حوزه سینما با حضور بزرگان هنر ایرانی چون اصغر فرهادی و فاطمه معتمد آریا و همچنین برپایی جلسات نقد فیلم و نیز بزرگداشت برای هنرمندان بزرگی چون جعفر والی، عباس کیارستمی، مهین اسکویی، مهدی رییس فیروز و بهروز وثوقی از جمله فعالیتهای او بوده است. عارف محمدی، گفتگوهای بسیار جذابی نیز با کارگردانان و چهرههای برجسته سینمای ایران انجام دادهاست و به همین دلیل او را میتوان یک مجموعه دایرهالمعارف از دانستنیها و حواشی سینمای ایران در گذر سالهای کاریاش دانست. عارف محمدی علاوه بر همه این فعالیتها، به مستند سازی هم علاقه زیادی دارد. فیلم قبلی او با نام «بازماندهای از ماگادان» توانست در سال 2014، جایزه بهترین فیلم مستند تلویزیونی رسانههای قومی کانادا را به خود اختصاص دهد. او امسال هم یک مستند بسیار ارزشمند به نام «آواز خدا» درباره ساز«تنبور» و یکی از چیرهدستترین نوازندگان ایرانی به نام«سید قدمیار» کارگردانی کردهاست که در محافل هنری و ادبی مورد تحسین و توجه ویژه قرار گرفتهاست. «آواز خدا» امسال در حشنواره بینالمللی فیلم مونترال حضور پیدا کرد. «هفته» با عارف محمدی که امسال در جشنواره فیلم تورنتو برای دومین بار توانسته است، کلاسهای بازیگری و کارگردانی را با حضور اصغر فرهادی برگزار کند، گفتگویی جذاب و خواندنی انجام دادهاست که شرح مفصل آن را در شماره بعدی خواهید خواند. |
ارسال نظرات