خانم اِلِنور نَش عزیز، وقتی میگویید جشن 30 امین سال تاسیس، واقعا حس عجیبی به من دست میدهد. این زمان طولانی و با موفقیت را چگونه طی کردید؟ خیلی دوست دارم بدانم این ایده از کجا آمده است.
بله دقیقا 30 سال قبل یک عده از راهبههای کلیسای کاتولیک، در محله کت دنژ دور هم جمع شدند و با خودشان فکر کردند که چطور میتوانند به کسانی که از کشورها و یا مناطق دیگر در کبک وارد میشوند، کمک کنند تا سریعتر خود را با جامعه تطبیق دهند. در واقع بهتر سیستم را بشناسند، با تفاوتهای فرهنگی آشنا شوند و هر چه زودتر راه خودشان برای پیشرفت در جامعه جدید را پیدا کنند. در طول 30 سال گذشته، مرکز ما به شدت درگیر این مساله بود که با حفظ همان هدف اولیه تشکیل این مجموعه، ساختارهای خودش را مطابق نیازهای روز پیشرفت بدهد و در نتیجه این مجموعهای بشود که الان میبینید. امروز ما 8 سرویس و خدمات متفاوت به مهاجران و پناهندگانی که وارد کبک و شهر مونترال میشوند، ارائه میدهیم که از طرف دولت کبک حمایت مالی میشود.
تفاوت اصلی و بارز خودتان را با سایر مجموعههای مشابه در چه میدانید؟
خوب میتوانم بگویم که ما تقریبا شبیه همه آنها هستیم ولی یک تفاوت بزرگ داریم. همانطور که راهبههایی که این مجموعه را تاسیس کردند میخواستند درهای این مرکز، رو به همه کسانی که برای زندگی در این جامعه کمک میخواهند باز باشد، ما هم با افتخار همان کار را داریم انجام میدهیم. درهای این مرکز رو به همه باز است. چه مهاجر قانونی باشند، چه پناهنده و چه دانشجو و یا حتی کسی که برای مدت کوتاهی برای کار کردن به اینجا آمدهباشد.
کلیسای کاتولیک هنوز هم حامی موسه شما است؟
نه. مثل بقیه چیزهایی که در کبک از حالت مذهبی خارج شدند، موسسه ما هم علیرغم اینکه در سنگ بنای اولیه یک موسسه مذهبی بود، امروز هیچ ارتباطی به مذهب ندارد. البته که نگاه و طرز فکر مذهبی موسسان در پذیرش افراد مختلف، فارغ از هر گونه تفاوت نژادی، جنسی و مذهبی، نیروی محرکه مجموعه ما بودهاست. دیدگاه نوعدوستی که در سایر ادیان مانند اسلام و یهودیت و بودیسم هم دیده میشود. در هر حال برای ادای احترام به موسسان اولیه، اسم خوابگاه این مجموعه Maria-Goretti هنوز به نام یکی از راهبههای موسس است.
کسانی که با شما کار میکنند چند نفر هستند. برای اداره چنین مجموعه بزرگی شما نیاز به افراد زیادی دارید که با شما همکاری کنند.
ما هر روز با 25 نیروی ثابت کار میکنیم و اگر بخواهم به کل مجموعه اشاره کنم باید بگویم که سال گذشته 65 نفر را در قسمتهای مختلف استخدام کردیم و این مجموعه بزرگ را با همین همکاران اداره میکنیم. عده زیادی از افراد هم به طور داوطلبانه با ما کار میکنند. تمام سرویسها و خدمات ما را دولت کبک حمایت میکند. قطعا این کار سنگین و بزرگ بدون حمایت عده زیادی از همکاران و افراد میسر نمیشد.
من به شدت تحت تاثیر این مجموعه بزرگ و کار گروهی شما قرار گرفتم. همکاران شما همه اهل کبک هستند؟
بیشتر کارمندها از کبک هستند. ولی از آمریکای جنوبی، روآندا، لبنان، مراکش، الجزیره و چین هم کارمند داریم.
از ایران چقدر مراجعهکننده داشتهاید؟
باید بگویم که تابهحال تعداد زیادی از ایرانیان را در موسسه خود نداشتهایم. برای خود من این جای تعجب بسیاری دارد. ایرانیهای زیادی در مونترال هستند ولی خیلی به موسسه ما مراجعه نمیکنند. شاید این گزارش شما یک باب آشنایی باشد. ما میتوانیم خیلی کمکهای خوبی به هموطنان شما بکنیم. من با ایرانیهای زیادی که این ور و آنوردیدهام صحبت کردم و فهمیدم که سیستم کاریابی در ایران خیلی متفاوت با اینجاست و قطعا آنها نیاز به کمک موسساتی مثل مجموعه ما دارند.
چه مشکلاتی را برای کاریابی در بین مهاجران ایرانی دیدهاید؟
مثلا نوشتن روزمه در بین ایرانیها، یکی از شایعترین مشکلات است. معمولا شما عادت دارید رزومههای طولانی با موقعیتها و عناوین شغلی بسیار بنویسید که واقعا لازم نیست به این حد طولانی باشند. شما باید دقیقا به تواناییهایی اشاره کنید که برای موقعیت کاری که اپلای میکنید، نیاز دارید. طولانینوشتن و شلوغ کردن رزومه ایده خوبی نیست. ما همین چیزها را به مراجعینمان میآموزیم. میآموزیم شما به چه استراتژی برای پیشرفت در اینجا نیاز دارید. آیا باید دوباره درس بخوانید؟ آیا نیازی به معادلسازی مدارک دارید؟ برای مصاحبه چگونه آماده شوید. در نتیجه ما استراتژی آموزش میدهیم ولی کار به طور مستقیم پیدا نمیکنیم.
کاملا درست است. من هم مدتها با این مساله مشکل داشتم. البته فکر میکنم مشکل بعدی ایرانیها مثل بقیه مهاجرین، دست و پنجه نرم کردن با زبان فرانسه است….
بله درست است. اما به هر حال این واقعیت زندگی در کبک است. باید از جایی شروع به یادگیری زبان کرد. من سیستمهای آموزش فرانسه خودمان را پیشنهاد میکنم. چون اساتید خوبی داریم و متدهای آموزشی بسیار جالب و پرطرفداری هم دارند و بسیاری از مهاجرینی که پیش ما هستند، از این کلاسها ابراز رضایت میکنند. البته چون پارت تایم هستند پولی به مهاجرین پرداخت نمیشود ولی به تقویت مهارتهای زبانی کمک ویژهای میکند. حتی اگر به موسسه ما نمیآیید برای یادگیری زبان فرانسه همین امروز اقدام کنید.
آیا شما کلاسهای زبان انگلیسی هم دارید؟
نه. ولی احتمال دارد در آینده به مجموعه اضافه کنیم. در هر حال دولت کبک برنامهای برای حمایت از زبان انگلیسی ندارد.
این برای خود شما که یک آمریکایی هستید و زبان انگلیسی زبان مادری شما است، آزاردهنده نیست؟
به هیچ وجه. بالاخره دولت کبک حق دارد از فرهنگ و زبان خودش حمایت کند. من زبان فرانسه را دوست دارم و پذیرفتم که کبک زبان رسمیاش فرانسوی است. من اینجا با یک کبکی ازدواج کردم دانشگاه مونترال رفتم و با این فرهنگ احساس نزدیکی میکنم.
یکی از سرویسهای جالبی که موسسه شما ارایه میدهد، اجاره خوابگاه به زنان و دختران است. درباره این بخش از مجموعه خودتان توضیح میدهید؟
بله این سرویس در مجموعهای به نام Maria-Goretti برای تمام زنان بالای 18 سال که زیر 45 سال باشند ارائه میشود. با پرداخت 390 تا 400 دلار در ماه آنها میتوانند در این مجموعه دارای یک اتاق با یخچال، تخت و گرمایش و آشپزخانه و سرویس مشترک با بقیه باشند که بسیار خدمت بزرگی است. همچنین برای کسانی که قصد اقامت کوتاه مدت دارند هم سرویسهای هتل روزانه موجود است که با شبی 15 دلار میتوان در این مجموعه اتاق گرفت. در کل هیچ مردی حق حضور در این خانهها را ندارد و به لحاظ امنیتی و روانی، محلی دنج برای آسایش افراد در نظر گرفته شدهاست. البته این تنها سرویسی است که در مجموعه ما تنها به زنان اختصاص دارد، بقیه خدمات به طور مشترک بین زنان و مردان ارائه میشوند.
سرویسهای مخصوص خانوادهها و کودکان به چه صورت است؟ چه برنامههایی برای نزدیکی فرهنگی و فعالیتهای مشترک بین افراد تحت پوشش خود دارید؟
برای فرزندان، ما مدارسی در محله کت دنژ داریم که با ما همکاری میکنند و سرویسهای کمک تحصیلی به خانوادههای مهاجران در دروس تحصیلی ارائه میکنند. همچنین جلسات مشاوره و کمک به والدین برگزار میکنند. به جز این، سرویسهایی برای آموزش تغذیه صحیح و مناسب با حضور کارشناسان تغذیه داریم که از مراکز CLSC با ما کار میکنند و درباره خرید و تهیه مواد غذایی سالم با خانوادهها همکاری دارند. از طرفی هم خانوادههای مهاجرین با پرداخت مبالغی بین 8 تا 15 دلار میتوانند سبدهای خوراکی خانوار را تهیه کنند. برنامههای مختلف آشپزی، سیب چیدن، گردش دسته جمعی، پختن نان و آشنایی با آشپزی ملل و پخت کی از سایر برنامههایی است که آخر هفتهها یا در طول هفته برای خانوادههای مهاجرین برنامه ریزی شده تا با همدیگر آشنا بشوند. همه اینها در کنار نشستهای هفتگی یا ماهیانه که در مجموعه برای آشنایی بیشتر با فعالیتهای ما برگزار میشوند در راستای کمک به نزدیکی بیشتر فرهنگها و افراد به هم برنامه ریزی شدهاست.
نام موسسه شما بسیار جذاب انتخاب شدهاست؟ PROMIS به معنی قول و عهد است ولی باید معنایی گستردهتر از این داشته باشد درست است؟
بله این نام در واقع یک نام چند منظوره است. یک علامت اختصاری واژه های عبارت Promession d’ Integression Sociale است که توسط موسسین اولیه انتخاب شده است. اما برای خود من به مفهوم این است که ما تعهد داریم به افراد کمک کنیم تا راه خودشان را انتخاب کنند و در کبک زندگی موفق داشته باشند. ما قول میدهیم که مسیر خود را با ما به راحتی پیدا کنید. چه انتخابی برای شما بهتر است؟ آیا میتوانید با این جامعه خیلی زود ارتباط بگیرید. تعهد ما این است که شما با ما میتوانید.
چطور با مجله هفته آشنا شدید و دوست داشتید با جامعه ایرانی ارتباط بگیرید؟
من در اینترنت دنبال موسسات و رسانههای ایرانی گشتم و مجله هفته را پیداکردم. خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم که همچنین رسانهای اینجا هست و برای مدت زیادی در جامعه ایرانی چاپ میشود. تصمیم گرفتم با آقای شمیرانی تماس بگیرم و بخواهم از این طریق با ایرانیها آشنا شوم.
خانم اِلِنور نَش گرامی از شما سپاسگزاریم.
تقدیر از کسانی که قول دادهاند، مهاجران را تنها نگذارنددر حاشیه جشن 30 امین سال تاسیس موسسه «پرامیس»عصر پاییزی سرد روز 22 نوامبر از ایستگاه مترو Outremont بیرون میآیم. حوالی ساعت 6 بعد از ظهر است و هوای سرد و سوز بادهای قطبی آن، حسابی لرزه به تنم مینشاند. گوگل مپ، قبلا به من اعلام کرده که از اینجا تا محل تئاتر Rialto در خیابان پارک، باید از اتوبوس خط 160 استفاده کنم. طبق محاسبات، اتوبوس باید تا پنج دقیقه دیگر برسد، ولی این اتفاق نمیافتد. مدت زیادی را در سرما میایستم و منتظر رسیدن اتوبوس میشوم. خانم بسیار مهربانی هم کنارم ایستاده که بعد از چند دقیقه متوجه میشویم که با هم به جشن 30 امین سالگرد تاسیس موسسه PROMIS دعوت شدهایم. از کارمندان مراکشی این مجموعه است که ایران و فرهنگ ایرانی را به خوبی میشناسد. درباره آداب و رسوم و فرهنگ و مذهب شیعه وسنی با هم کمی حرف میزنیم. صحبتهایی بسیار دوستانه که بار دیگر به من ثابت میکند، تا چه حد اختلافات فرهنگی در جامعه مهاجری مونترال پذیرفته است و آدمها بیپرده درباره واقعیتهای خودشان میتوانند با هم درد و دل کنند. در هر حال اتوبوس نمیآید و در نهایت من و «نعیما» با یک تاکسی اشتراکی به محل جشن میرسیم. فضای داخلی سالن تئاتر، برای من یادآور خاطرات دوران کودکی و نوجوانی میشود. پوسترهای فیلمهای تاریخ سینمای کلاسیک دنیا، مثل «برباد رفته»، «بن هور» «کازابلانکا» و فیلمهای چاپلین، حس در خانه بودن را برایم زنده میکند. جشن سیامین سال تاسیس موسسه PROMISدر داخل با حضور بسیاری از دست اندرکاران و همکارانی که با تعهد و دلسوزی توانستهاند اینهمه سال در کنار هم کار کنند، در حال برگزاری است. گروه موسیقی با اجرای زیبا و جذابش، به جذابیت مراسم افزوده است. به دنبال جایی برای نشستن در سالن میگردم. میزی در نزدیکیهای صحنه تئاتر یک صندلی خالی دارد. میخواهم بنشینم که متوجه میشوم، صندلی برای یک آقای بسیار محترم و میانسال است که در همان حوالی مشغول صحبت است. میخواهم جایم را عوض کنم که اشاره میکند و با صندلی دیگری برمیگردد و بعدا میفهمم که این آقا کسی نیست جز مدیر بخش کاریابی و رزومهنویسی موسسه Jean Isseri. حسن تصادفی است که با هم سر یک میز نشستهایم و میتوانم بخشی از سولاتم را از او بپرسم. آقای دیگری هم سر میز ما نشسته که یکی از معلمان با سابقه فرانسه مجموعه است. برخوردهای متواضعانه و دوستانه این دو نفر که با من در ابتدای آشنایی نشان میدهند، به خوبی مشتی نمونه خروار از ارتباطات دوستانه کارکنان این مجموعه با مراجعه کنندگانشان است. برنامه با اجرای یک مجری دورگه کبکی-مراکشی آغاز میشود که به حضار تبریک میگوید و هنرهایی که از دو طرف به ارث برده را با اجراهایی سنتی از موسیقی شمال آفریقا ادامه میدهد. بعد کلیپی از معرفی قسمتهای مختلف مجموعه پخش میشود که با هوشمندی، قطعاتی از فیلمهای کلاسیک سینما مثل پدرخوانده، آوای موسیقی و انمیشین پری دریایی و…را با انتخاب دیالوگهایی مرتبط در کنار هم چیده و اسباب خنده و سرگرمی حضار را فراهم میکند. سخنرانیهای مدیران و دستاندرکاران مجموعه PROMIS از دیگر قسمتهای برنامه است و بعد نوبت به معرفی و تقدیر از همه کسانی میشود که طی سه دهه با جان و دل در این مجموعه عظیم کار کردهاند. کاری ارزشمند برای نزدیک کردن هرچه بیشتر مهاجرین به جامعه میزبان. بعد از پذیرایی شام و نوشیدنی، کمکم مراسم به پایان میرسد و اجرای گروه موسیقی نیز بدرقه راه همه میهمانان میشود. برای مهاجری چون من که به تازگی در این جامعه با تفاوت فراوان با فرهنگ خودم وارد شدهام، مجموعه PROMIS یک انگیزه درخشان برای حضور و نزدیک شدن است. نقطهای گرم و روشن که در سرمای شب پاییزی این سالگرد دلم را روشن کردهاست. نقطهای برای شروع و رشد و بالیدن در کنار کسانی که متعهدند تا به مهاجران کمک کنند. آنها طبق نامشان، PROMIS قول دادهاند که هیچ مهاجری را تنها نگذارند. |
ارسال نظرات