خانم بنفشه طاهریان گرامی اولین نکتهای که همهٔ ما مشتاق دانستن هستیم، از ابعاد فرهنگی مختلف (دوبله، مدیر دوبلاژ، صداپیشگی، نویسندگی و بازیگری)، و اولویت و چگونگی راه پیداکردن آنها به زندگی هنری شماست.
همهٔ اینها بهنوعی از کودکی یا از همان زمانی که با مفهوم نوشتن آشنا شدم با من بوده و به گونههای مختلف خودشان را نشان دادهاند. در حقیقت، من از خوانندگان نسل «قصههای خوب برای بچههای خوب» هستم و همین، اولین ایدهٔ نوشتن در ذهن من بود. یادم است که در سال چهارم دبیرستان، علاوهبر انشاهای خودم، انشاهای همکلاسیهایم را هم مینوشتم و بعدها، وبلاگنویسی را ادامه دادم. اما بعد از مهاجرت، فاصلهای افتاد که در این چهار، پنج سال دوباره از سر گرفته شد. خواندن داستانهای کوتاه و اجرای نمایشنامههای دورهٔ راهنمایی این حس را پیش آورد که اجرا و بازیگری یکی از دغدغههای من باشد. اما بعد از گرفتن مدرک مهندسی، دوباره به حوزه هنری موردعلاقهام اما در مسیر گویندگی روی آوردم. تلاش و خواستنم در گویندگی چنان تأثیری داشت که خیلی سریع از گویندگی، مدیریت دوبلاژ را انجام دادم و بعد از مهاجرتم، بازیگری، تئاتر و ضبط نوشتههایم خودم را پیش گرفتم.
در اشاره به صحبتهای پیشین، در چه سالهایی و با چه کسانی کار میکردید؟
من در سال ۱۳۸۵ وارد انجمن گویندگان جوان شدم و بعد از دو مرحله آزمون و مصاحبه، دورهٔ کارآموزی رو گذراندم. از افتخارات من است که هنرجوی آقایان محمدرضا علیمردانی، حامد عزیزی، محمدرضا صولتی و مهرداد رئیسی و خانم آرزو آفری بودهام. از دوستان و همدورهایهایم هم امین قاضی، وحید رونقی، ساناز غلامی و مینا مؤمنی هستند که در تهران مشغولبه کارند. در کل، محیط بسیار خوبی و درسی برای من بود تا بتوانم استعدادم را پرورش بدهم.
باتوجه به فضای کانادا و کمک دولت به کسبوکارهای کوچک، آیا این امکان درزمینهٔ کاری شما هم فراهم شده است که مؤسسه یا مکانی مستقل داشته باشید یا هنوز نه؟
مؤسسهای کاملاً مستقل نه اما کارهایی در این رابطه انجام میدهم. کانادا احترام و حمایت زیادی نثار هنرمندش میکند؛ کانادا کشور ۷۲ ملت است که پذیرای هنرمندان در زمینههای متفاوت است و دولت از راههای مختلف مثل (اختصاص گرنت) هنرمندان را حمایت میکند و باعث رشد و شکوفایی هنرشان در کشور میزبان و در کنار دیگر هنرمندان میشود.
آیا بعد از مهاجرت، پلها و محدودیتهایی که در ایران داشتید برطرف شدند یا نه؟
بهطورکلی مهاجرت برای بسیاری از مهاجرین چه زن و چه مرد فرصتی بهوجود میآورد تا کارهایی را که سالها به آن علاقهمند بودند و هرگز به هر دلیلی دنبالش نرفتهاند، حالا امتحان کنند و اگر دغدغهشان باشد ادامهاش بدهند. مثل بازیگری برای من.
چه حس و برداشتی از تولید کار به زبان دیگر و در جامعهای دیگر دارید؟
گویندگی یا بازیگری به زبانی غیر از زبان مادری کار بسیار مشکلی است؛ ولی وقتی از پس آن برمیآیید درهای تازهای به رویتان بازمیشود. اجرا به زبان فارسی (چه در تئاتر و چه گویندگی) همیشه برای من همراه با یک شادی و رضایت وصفناپذیر است، کلمات برای من نهتنها بار معنایی دارند، بلکه به سردوگرمبودنشان هم آشنا هستم؛ اما اجرای تاتر به زبان انگلیسی به این شادی و رضایت، یک اعتمادبهنفس و غرور هم اضافه کرد چرا که گرچه هنوز کلمات برایم بار احساسی کمتری دارند و تمرکز بیشتری به روی ادای صحیح با کمترین لهجه دارم اما در بیان احساس به زبان دیگری هم موفق عمل کردم.
کارِ در آستانهٔ اجرا چه دارید؟
کار در دست اجرا، بازی در نمایشی ایرانی به زبان انگلیسی است که در روزهای پایانی مارس ۲۰۱۹ روی صحنه میرود؛ مدیر هماهنگی مجریان جشنوارهٔ نوروزی تیرگان هم هستم و در تابستان نیز جشنوارهٔ تیرگان را در پیش داریم.
و سخن پایانی…
زندگی برای همه اتفاقات خوب و بد دارد؛ اگر یاد بگیریم از یک اتفاق بد چطور یک اتفاق خوب بسازیم، راضیتر و شادتر زندگی میکنیم.
بانو بنفشه طاهریان عزیز، ممنونیم برای وقتی که در اختیار ما قرار دادید.
ارسال نظرات