گفت‌وگو با روزبه میرابراهیمی، روزنامه‌نگار:

اصل بی‌طرفی در رسانه یک رویاست

اصل بی‌طرفی در رسانه یک رویاست

روزبه میرابراهیمی یکی از روزنامه‌نگارانی است که او را باید به نسل بعد از دوم خرداد سال ۱۳۷۶ و بهار مطبوعات در ایران مرتبط دانست. او مثل بسیاری از روزنامه‌نگاران، کارش را از خبرنگاری شروع کرد و در نهایت به دبیرسرویسی و سردبیری رسید.

خبرنگار: سجاد صاحبان‌وند

روزبه میرابراهیمی یکی از روزنامه‌نگارانی است که او را باید به نسل بعد از دوم خرداد سال ۱۳۷۶ و بهار مطبوعات در ایران مرتبط دانست. او مثل بسیاری از روزنامه‌نگاران، کارش را از خبرنگاری شروع کرد و در نهایت به دبیرسرویسی و سردبیری رسید.

میرابراهیمی به مدت دو سال دبیرسرویس سیاسی روزنامه اعتماد بوده و هم‌چنین سابقه دبیر سرویسی اجتماعی و عضو شورای سردبیری روزنامه توسعه، معاون سرویس سیاسی روزنامه جمهوریت و هم‌چنین سردبیری سایت آنلاین «روزنا» یکی از بخش‌های روزنامه اعتماد ملی را دارد. وی هم‌چنین به صورت حق التحریر برای روزنامه‌ها و هفته نامه‌های همبستگی، شرق، صدای عدالت، طبرستان سبز، سپیده، جامعه مدنی و ملت همکاری کرده است. از آقای میر‌ابراهیمی چند کتاب به چاپ رسیده است از جمله «ناگفته‌های انقلاب 57» که به مجموعه‌ای از گفت‌وگوها و اسناد مرتبط با عباس امیرانتظام اختصاص دارد. کتاب «اصلاحات زیر هشت» و «تکاپوی‌اصلاح‌طلبی» مجموعه‌ای از مقالات او است. کتاب دیگر وی «ناگفته‌ها» است که مجموعه بلند گفت‌وگو با حسن نراقی نویسنده کتاب پرخواننده «جامعه شناسی خودمانی» است. کتاب‌های «سه گفت‌و‌گو» و «احمدی‌نژاد، معجزه‌ی ویرانگر» نیز از وی منتشر شده است. میرابراهیمی در سال‌های ۲۰۰۷-۲۰۰۸ و ۲۰۰۹-۲۰۱۱ «محقق میهمان» در دانشکده روزنامه‌نگاری دانشگاه «شهر نیویورک» و دانشگاه «ان‌وای‌یو» (دانشگاه نیویورک) بوده است. وی اکنون به عنوان روزنامه‌نگار آزاد فعالیت و به عنوان محقق درگیر یک پروژه تحقیقاتی در مورد بخشی از تاریخ ایران است.‎

روزبه میرابراهیمی گرامی به عنوان روزنامه‌نگاری که در خارج از ایران زندگی می‌کنی، با چه مشکلاتی روبرویی؟ چون به هر حال روزنامه‌نگاری به شدت وابسته به زبان است.

مشکلات یک روزنامه‌نگار که به خارج از ایران مهاجرت می‌کند، به موضوعات مختلفی وابسته است. به کدام کشور مهاجرت کرده؟ با زبان کشور میزبان چه قدر آشنایی دارد؟ فضای رسانه‌ای کشور میزبان چگونه است؟ جامعه میزبان در زمینه مهاجرپذیری چه مشخصه‌های مثبت یا منفی دارد؟ و از همه مهم‌تر خود فرد مهاجر چقدر آمادگی مهاجرت را داشته و چقدر انعطاف‌پذیر است؟ با در نظر گرفتن همه این موارد که اشاره مختصری به آن‌ها کردم تجربه شخصی من در دوره‌های مختلف، تجربه‌های متفاوتی را برایم به ثبت رسانده است. در ابتدای مهاجرت، زبان مهم‌ترین عامل محدودیت برای فعالیت‌های رسانه‌ای بود. به همین دلیل در عمل برای تداوم فعالیت رسانه‌ای‌ات «محدود» هستید به گزینه‌های محدود رسانه‌های فارسی‌زبان. اما اگر چشم‌انداز بلند مدت از آینده‌‌تان داشته باشید، باید به فکر استفاده از موقعیت‌های مقطعی باشید تا خود را با شرایط جامعه میزبان و واقعیت‌های پیرامون حرفه‌تان تطبیق بدهید. چون آن‌چه از روزنامه‌نگاری در کشورتان آموخته‌اید لزوما با فضای تازه‌ای که واردش شدید همخوان نیست و باید آماده تغییر باشید. اگر بخواهم تجربه مشکلاتی را که با آن روبه رو بودم خلاصه کنم، باید بگویم که دو چالش اصلی که با آن رو به‌رو بودم، اول چالش زبان و محدودیت فضای کاری، دوم چالش تغییرات حرفه‌ای برای به‌روز بودن در فضای رسانه‌ای جامعه میزبان. چالش‌های که انرژی زیادی برد اما اجتناب‌ناپذیر بود.

تعداد رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از ایران در حال افزایش است. به نظر شما این فرصت است یا تهدید؟

به نظر من افزایش رسانه‌ها هیچ وقت تهدید نیست. هرچه بیشتر بهتر، و هر چه متنوع‌تر، مفیدتر. خودم به عنوان یک آدم رسانه‌ای و تحلیلی، افزایش تولید محتوا، هر چقدر هم را که از نظر محتوایی تکثر داشته باشند، و شاید گاهی وقت‌ها هم کم کیفیت باشند، به کاهش تولید محتوا ترجیح می‌دهم. اطلاعات، خبر، گزارش و دیدگاه، هر چقدر بیشتر، قدرت انتخاب و بالارفتن آگاهی‌های جمعی بیشتر.

یعنی حتی رسانه‌هایی که منابع مالی نامشخص دارند یا حامیان مالی‌شان دولت‌های دیگر هستند، می‌توانند به جامعه ایرانی کمک کنند؟

واقعیت این است که هیچ رسانه‌ای بدون داشتن منابع تامین هزینه‌های راه‌اندازی و تداوم فعالیت، قادر به حضور در عرصه اجتماعی نیست. تامین هزینه هم یا باید از منابع شخصی تامین شود یا منابع غیرشخصی. به طور خاص هم، در رسانه‌های فارسی، چه در داخل ایران و چه در خارج ایران، ما تجربه کاربردی موفق اقتصاد رسانه‌ نداشتیم و به همین دلیل نه در ایران، نه در خارج از ایران ما کمتر رسانه‌ای را می‌توانیم نام ببریم که قادر باشد مدل‌های اقتصادی تجاری را اجرا کند که به معنای واقعی کلمه به استقلال مالی رسیده باشد.

اگر بخواهم صریح پاسخ سوال شما را بدهم، باید بگویم، از نظر من گردش آزاد اطلاعات، دسترسی دادن بدون سانسور به اطلاعات، و ایجاد دریایی از اطلاعات، تحلیل و دیدگاه به منظور بالابردن آگاهی جمعی، پایه‌های اساسی یک جامعه توانمند هستند و یک جامعه نمی‌تواند به خودش کمک کند مگر این‌که در قالب‌های مختلف (از جمله جامعه مدنی، جامعه رسانه‌ای) توانمند شده باشد و به اعتماد به نفس بالای جمعی رسیده باشد. در این مسیر به نظر من، بله. ایجاد هر رسانه‌ای مفید است. چون در نهایت بخش‌های شکل گرفته و توانمند شده جامعه است که از محصولات رسانه‌ها تغذیه می‌شوند و بنا به ساختار فکری، تحلیلی که در آن‌ها شکل گرفته است، محتوای رسانه‌ها را فیلتر می‌کنند و می‌پذیرند یا از کنار آن بی‌تفاوت می‌گذرند.

آن رسانه‌ها تا چه اندازه می‌توانند بی‌طرف باشند و به آزادی بیان کمک کنند؟

اولا بی‌طرفی در رسانه، مطلق نیست و یک رویا است. به نظر من هیچ رسانه‌ای در هیچ کجای دنیا به معنای مطلق کلمه بی‌طرف نیست. اگر اهل رسانه و قلم باشید خیلی زود این واقعیت به شما تحمیل خواهد شد که با هر انتخابی در واژه‌ها، ترکیب جملات، ساختار جمله‌بندی‌ها و یا در انتخاب تیتر و لید هر مطلب رسانه‌ای، شما جهتی را انتخاب می‌کنید. پس بی‌طرفی مطلق در رسانه‌ ممکن نیست. این‌که تعبیر از بی‌طرفی هم این باشد که به همه طرف‌ها (یک موضوع یا سوژه) عادلانه و فرصت برابر  داده شود هم درست نیست. آیا برای مثال وقتی در مورد نسل‌کشی در یک نقطه از دنیا گزارش تهیه می‌کنیم، باید به مسببان نسل‌کشی به همان اندازه که به قربانیان داستان فضا می‌دهیم، فضا بدهیم که متهم به طرفداری نشویم!؟ یک طرفه نبودن رسانه، شاید دست یافتنی‌تر باشد که به نظر من هست. یعنی همین که رسانه‌ای فقط تریبون یک نگاه، فکر نباشد و تلاش کند دیدگاه‌های مختلف و دریچه‌های مختلف را مدنظر قرار دهد مسیر درستی را طی می‌کند. و وقتی هم که به مفهوم آزادی بیان می‌رسیم، این یک طرفه نبودن رسانه مفید خواهد بود. پس در نگاه من، اگر رسانه‌ای یک‌جانبه‌نگر، تک‌بین، و بولتن اختصاصی یک تفکر و یا ایدئولوژی نباشد، وجودش به آزادی بیان کمک می‌کند. البته این موضوع را هم نباید فراموش کنیم که مفهوم آزادی بیان، مفهوم گسترده‌ای است که پذیرش دیگری و حق بیان آزادانه افکارش – به‌ویژه اگر مخالف دیدگاه ما باشد – کلیدی‌ترین شاخصه آن است.

روزبه میرابراهیمی عزیز از شما سپاسگزاریم

ارسال نظرات