از سازمانهای مردم نهاد (سمنها) که در ایران در حوزههای اجتماعی فعالیت جدی دارند چندین سمن در حوزه کودکان کار فعالیت میکنند. بخش قابل توجهی از کودکان کار را کودکان مهاجر افغان تشکل میدهند از اینرو، این سازمانها نقش مهمی در بازتاب مشکلات کودکان کار بخصوص کودکان مهاجر دارند. در سالهایی که مهاجران برای رفتن به مدرسه با محدویت مواجه بودند این انجمنها بستر مناسب برای آموزش کودکان فراهم کردهاند و هنوز بخشی از این کودکان که نمیتوانند به مدرسه بروند در مراکز آموزشی این نهادها تحصیل میکنند. «جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان» از کودکان کار و خیابان که در تهران، بویژه در منطقه ۱۷ فعالیت میکنند، مراقبت میکند. این جمعیت تاکنون توانسته امکاناتی را برای تحصیل و رشد کودکان مهاجر فراهم کنند. امیرحسین میربهاری یکی از اعضاء هیئت موسس این انجمن است. او یکی از فعالان اجتماعی و عضو شورای «جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان» است که تقریبا بیست سال در حوزه کودکان و بخصوص کودکان کار فعالیت میکند. با او به گفتوگو نشستهایم. |
آقای امیر حسین میربهاری گرامی «جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان» تشکیل شد؟
امیر حسین میربهاری: واقعیت این است که ما فعالان حوزه کودکان بودیم که در یک سازمان غیردولتی فعالیت میکردیم و به دلیل اختلاف سلیقه و نظر از آن سازمان جدا شدیم و در سال ۱۳۸۱ اقدام به تاسیس این «NGO» کردیم. در سال ۱۳۸۲ مجوز ما تصویب شد و از آن سال با اسم «جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان» فعالیت میکنیم. آنچه که سبب تشکیل «جمعیت دفاع» شد، شرایط خیلی سخت کودکان در جامعه بود، اوضاع و فعالیت اقتصادی و اجتماعی به گونهای بود که تعداد کودکان کار روز به روز بیشتر میشد و در حقیقت متولی مشخصی نداشت و معلوم نبود که مسئول برخورد با معضلات و مشکلات کودکان چه کسی است. در نتیجه میطلبید که فعالیت در این حوزه بیشتر و بیشتر شود. اگر چه در آن زمان یک یا دو سازمان قدیمیتر بودند که در این حوزه کار میکردند اما پاسخگوی مطالبات کودکان نبود و در نتیجه لازم بود که عدهای بیشتری وارد این عرصه شوند. در نهایت تصمیم گرفتیم که یک سازمان مستقل تاسیس کنیم. همچنین دلیل دیگر، واکنش جامعه بویژه جامعه جوان نسبت به شرایط کودکان کار بیشتر شده بود و این خمیرمایهای را دست فعالین این عرصه میداد که بتوانند با تشکیل سازمانهای مردمی و گروههای خودگردان به این موضوعات بپردازند. ناگفته نماند، هنوز هم لازم است که گروههای بیشتری در این حوزه فعال شوند.
با توجه به این «جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان» را بیشتر گروههای داوطلب تشکیل میدهند در ابتدای کار چند نفر بودید؟
امیر حسین میربهاری: برای تاسیس یک گروه هیئت موسس تشکیل دادیم که ۹ نفر بودیم، که برای انجام کارهای ابتدایی و تقاضای ثبت مجوز «جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان» کار میکردیم. همچنین برای جذب نیروی داوطلب ابتدا از بین آشناها و دوستان اطراف خودمان شروع کردیم. سپس محلی را اجاره کردیم که در آنجا رجوع دواطلبها خیلی زیاد شد. آن موقع کارها را به صورت گروهی تقسیم کرده و انجام میدادیم. یک عده کارهای داخلی و تعدادی از ما کارهای بیرونی جمعیت را انجام میدادیم.
کار خود را در ابتدا از کجا شروع کردید؟
امیر حسین میربهاری: من کار خود را از سال ۱۳۷۹ از پروژه خانه کودک ناصرخسرو شروع کردم و تقریبا دو سال همراه آنها بودم. سپس سال ۱۳۸۱ با تعدادی از دوستان از آنجا جدا شدیم. دفتر مشخصی نداشتیم و کارها و دیدارهایمان را در جاهای مختلفی برگزار میکردیم. مثل خانههایمان و یا دفاتر دیگر «NGO»ها برگزار میشد. به مرور در ۱۳۸۳ امکانی را از شهرداری منطقه ۱۷ گرفتیم که یک اتاق در ساختمانی به نام معاونت امور اجتماعی بود و بعد در پایان همان سال بود که به دنبال یک فضا و محل دائمی برای جمعیت گشتیم و یک ساختمان نسبتا مناسب را در پاسگاه نعمت آباد اجاره و شروع به کار کردیم.
در سالهای ابتدایی چه تعداد مددجو داشتید؟
امیر حسین میربهاری: به خاطر دارم که در سال ۱۳۷۴ که سال افتتاح پروژه بود؛ با گشایش اولین مرکز فعالیت، ورودی ما نزدیک به ۱۶۰ کودک بود در یک محل بسیار کوچک و محقر که اجاره کرده بودیم. به مرور به دلیل مشکلاتی که با همسایهها داشتیم مجبور شدیم که جای خود را عوض کنیم. سومین جایی که توانستیم اجاره کنیم ساختمان قدیمی و مخروبه یک آبانبار بود که ما آنجا را با قیمت بالا از مالکش اجاره کردیم فقط بدلیل اینکه به نسبت جاهای دیگه ایزوله و امنتر بود. ما فضا را تعمیر و بازسازی کردیم. یک ویژگی که این فضا داشت، یک آبانبار قدیمی بود که سابقا در آن آب را ذخیره میکردند و به محلیها میفروختند. در سالهای ابتدای کارمان، روازنه ۴۵۰ ورودی در بخش آموزش داشتیم و این غیر از مراجعات مددکاری و دیگر بخشها بود. به مرور به دلیل کمبود بودجه، هزینههای بالا و همچنین کمبود فضا مجبور شدیم که از تعداد کمتری از بچهها ثبتنام کنیم و ورودی ثبتنام بچهها را سالانه بین ۱۲۰ تا ۱۵۰ کودک نگه داریم. چون ظرفیت و فضای فعالیت آموزشی کم است. مراجعات محلی و مددجویانی که تحت پوشش هستند سه برابر این عدد است و چیزی حدود ۴۰۰ تا ۴۵۰ مددجو سالیانه تحت پوشش هستند که از طریق کمیته مددکاری و دیگر بخشها با آنها در ارتباط هستند.
«جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان» چه بخشهایی دارد؟
امیر حسین میربهاری: «جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان» از دسته انجمنهایی است که مرکز فعالیت محلی و میدانی با کودکان کار دارد، که ما اصطلاحا به آن پروژههای آموزشی-حمایتی میگوییم. در تهران و دیگر شهرستانها یک تعداد «NGO» هستند که همانند ما مستقیما با کودکان کار میکنند. «جمعیت دفاع» از دو بخش عمده تشکیل میشود؛ داخلی و بیرونی. بخش داخلی که با کودکان و داوطلبین در ارتباط است که درون پروژهها سازماندهی و متمرکز میشود. همچنین بخش بیرونی دارد که روابط عمومی و کمیته مالی هستند که با نهادهای دولتی و غیردولتی و افراد در اتباط هستند. در درون پروژه ما کمیتهها و واحدهایی داریم که عبارتند از آموزش که مسئولیت آموزشهای مختلف از جمله سوادآموزی و کلاسهای درس پایههای مقطع ابتدایی تا ششم را برگزار میکند و مهارتآموزی و یک بخش مددکاری داریم که در ارتباط با مسائلی که بچهها در داخل و بیرون پروژه با آن در اتباط هستند را پیگیری میکنند. یک واحد بهداشت داریم که ایمنی و بهداشت فردی و محیطی بچهها را کنترل میکند و درمان را در مراکز درمانی جاهای دیگر پیگیری میکنند. واحد کتابخانه داریم که روزانه در جمعیت فعالیت میکنند. غیر از همه اینها پروژه صبح جمعه را داریم که برای کودکان و افرادی که طی هفته امکان تحصیل ندارند تأسیس شد. صبح جمعه، بخش سوادآموزی داریم که برای نوآموزان (فارغ از سن و سال) است و با شیوه عمو خیاط آموزش میگیرند و در ادامه مقاطع دیگر ابتدایی را با بچهها کار میکنند. و یک تیم پرورشی داریم که بیشتر در صبح جمعه فعالیت میکنند.
واحدهای بیرونی که از زاویه کمیته روابط عمومی و کمیته مالی و بخشی کمیته مددکاری انجام میشود، در ارتباط با سازمانهایی است که به هر شکلی با کودکان در ارتباط باشد. بعنوان مثال با نهادی به اسم «شبکه یاری کودکان کار» در ارتباط هستیم و از آن طریق، جمعی به مسائل میپردازیم و موضوعات اجتماعی و سیاستهایی که دولت و نهادهای در ارتباط با کودکان را پیگیری میکنند. با نهادهای رسمی دیگر مثل بهزیستی، آموزش پرورش، وزارت کشور، وزارت رفاه و دیگر نهادها از طریق روابط عمومی در ارتباط هستیم. بخش دیگر جریان فعالیت مالی است که در ارتباط با سازمانها و افراد برای جذب کمکهای مالی است که گاه به شکل مشترک با روابط عمومی انجام میشود که آن هم گاهی با برگزاری مراسم و سمینارها و یا میزهای تبلیغاتی در مراکز فرهنگی و دانشگاهی انجام میشود و جهت جذب نیرو و امکانات مالی است.
«جمعیت دفاع از کودکان کار» چگونه اداره میشود؟
امیر حسین میربهاری: «جمعیت دفاع» مثل بسیاری از سازمانهای مردمی ساختار هیئت مدیرهای دارد و با همین عنوان مجوز خود را دریافت میکند. اما امور داخلی و فعالیت سازمانی جمعیت از طریق یک شورای مرکزی هدایت میشود. در واقع این سازمان باهم فکری و همکاری اعضای عمدتا داوطلب و تعداد کمی نیروهایِ موظف که مسئولیتهای دورهای دارند، اداره میشود. ما مثل دیگر سازمانها مجمع برگزار میکنیم و در مجمع اعضای هیئت مدیره انتخاب و در شورا مسئولین بخشهای مختلف را برای هر دوره مشخص میکنیم و از آن طریق کل این مجموعه اداره میشود.
آیا «جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان» حامیان ثابت هم دارد؟
امیر حسین میربهاری: در سالهای اخیر تنها از دو مسیر منابع مالی را تامین میکنیم. یکی کمکهای محدود و به ندرت دولتی مثل بهزیستی و وزارت رفاه تامین میشود که هر از گاهی بودجه خودگردانی به سازمانهای مردمی میدهند که «جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان» هم از آن دریافت داشته است. اما بخش عمده بودجه ما از طریق کمکهای مردمی و همیاری دوستان و اطرافیان و علاقمندان به کودکان تامین میشود که به شکل نقدی و غیرنقدی است. کمکهای غیرنقدی در قالب لوازم التحریر و لوازم مورد نیاز اداری و آموزش و بهداشتی و گاهی هم مواد غذایی برای تغذیه و چاشت کودکان به شکل بستهبندی است.
لطفا از کارهای انتشاراتی «جمعیت دفاع» بگویید. تا به حال جمعیت چه خروجیهایی مکتوبی داشته است؟
امیر حسین میربهاری: یکی از ضعفهایی که ما و دیگر انجمنها داریم این است که خروجیهای مکتوب ما خیلی به نسبت حجم کار ضعیف است. فرض بفرمایید که سالیانه طی سالهای قبل از ۱۳۹۳ نزدیک به صد نفر فعال بودند اما خروجی آن به سالی ده تا بروشور و کتاب هم نرسیده است و این نقص بسیار بزرگی برای «جمعیت دفاع» و دیگرسازمانهای مردمی است که به ازای کار و فعالیتی که انجام میدهند خروجی کافی و مناسب ندارند. اما در این سالها با فعالیتی مثل روابط عمومی و گروههای پژوهش بروشورها و جزوههای آموزشی خوبی تهیه کردیم که معمولا در مراسمها و مناسبتها در ارتباط با مردم و جامعه منتشر میکنیم. یک بخشی از فعالیتهای ما در حوزه آموزش است که یک دستآورد خوبی که توسط عمو خیاط گردآوری شده است که نوشتههای بچهها در قالب کتابهای برج غار و ترس غار و … چاپ و منتشر شده است. همچنین متد خواندن و نوشتن است که با زحمتهای فردی عمو خیاط و همکاری بچههای ما و دیگر دوستان دیگر درانجمنهای دیگر تدوین و به کار گرفته شده است که در جاهای بسیاری، از جمله به بچههای صبح جمعه از این شیوه درس داده میشود. از دیگر خروجیهای جمعیت مجموعه نوشتههای کودکان کار با عناوین سه لغت، بیدوربین، انیمیشن است که آماده چاپ و انتشار است که متاسفانه به دلیل مسائلی اقتصادی قادر به اتمام این پروژه نشدیم.
اگر بخواهید درباره مهمترین چالشهای مقابل جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان بگویید روی چه نکاتی انگشت می گذارید؟
امیر حسین میربهاری: واقعیت این است که «جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان» یک سازمان مردمی است. نیروی ما و دیگر انجمنها بریا انجام مسئولیتهایی که در ارتباط با کودکان در جامعه است ضعیف است. واقعیت این است که سازمانهای مردمی هنوز قادر به جذب و آموزش نیرو باندازه کافی نیستند. یعنی نیروی انسانی کم داریم. یکی دیگر از مشکلات ماندگار نبودن نیروهای دواطلبی است که به ما می پیوندند. واقعیت این است که افراد و نیروهای ثابت ما اندکشمار هستند درحالیکه برای پیشبرد برنامه و اهداف سازمانهای دفاع از حقوق کودکان نیاز به نیروهای بیشتری دارد. این موضوع عموما به دلیل مشکلات مالی است.
اگر سازمانهای مردمی این قدرت را داشتند که بتوانند نیروهای خود را تامین مالی کنند، میتوانستند پرقدرت و جدیتر در این عرصه فعالیت کنند. در نتیجه امکانات و مسائل مالی در مواجهه با مسائل کودکان ظاهر میشود. در مواجه با تقاضاهای کودکان ما توان خیلی کمی داریم و خیلی ضعیف میتوانیم در این موضوع عمل کنیم. فرض کنیم اگر بستر اجتماعی فراهم بود که میتوانست این مسائل را حل کند ارتباط ما با بچهها و انعکاس وضعیت بچهها و پیشبرد مطالبات آنها خیلی بهتر و عمیقتر انجام میشد.
دیگر اینکه فعالیت اجتماعی سازمانهای مردمنهاد هنوز به اندازه کافی جا نیافتادند و علاوه بر این مشکلات حقوقی و قانونی وجود دارد. مثلا بیحقوقی بچهها در زمینه آموزش گسترده و وسیع است. تأمین مالی و بیمه کودکان یک موضوع مهم است. بیمه دانشآموزی یکی از مهمترین خواستههای ماست که هنوز عملی نشده. متاسفانه اعتراضها و انتقادات ما خیلی به نتیجه نرسیده است. ما نتوانستیم آنگونه که باید بر سیر قوانین و مقررات و دستورالعملهای مرتبط با حقوق کودکان تأثیر گذاشته و آنها را به نفع کودکان تغییر دهیم و این خود یکسری مشکلات را در جامعه میآورد. کمبود حمایتها از سازمانهای مردمی و از طرفی موانع رسمی و حقوقی در مسیر فعالیت مشکلاتی است که همه انجمنها دارند. علاوه بر اینها ما، سمنهای حوزه کودکان، در مسیر دریافت مجوز و تمدید فعالیتها دچار مشکلاتی هستیم که در حقیقت جزء مسائل روز است و تلاش میکنیم که از این مسائل دور شویم.
چند کلاس در فضای «جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان» وجود دارد و آیا این تعداد پاسخگوی نیازهای کودکان است؟
امیر حسین میربهاری: ما تا دو سال پیش فضای محدودی داشتیم تا این که یکی از حامیان جمعیت زحمت کشیدند و تمام ساختمان جمعیت و ساختمان پشت (متصل) به آن را برای «جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان» خریداری کردند. در همان دوره یکی از شرکتها که اسپانسر بخشی از تغذیه کودکان ما بود و محصولات لبنی ارسال میکرد مبلغی نزدیک به صد میلیون تومان، بابت بازسازی بخش جدید هزینه کرد. این باعث اضافه شدن چهار کلاس دیگر به فضای جمعیت شد و امکانات ما به لحاظ فضای آموزشی بهتر شد. با توجه به این که ما براساس توانمندیهای موجود دانشآموزان و مددجو میگیریم، میتوان گفت که فضا برای فعالیت روزانه کافی است اما برای کلاسهای صبح جمعه چون شکل فعالیت معمولی نیست؛ در بیشتر فصول که تعداد بچهها زیاد است فضا کم میآوریم و بعضی اوقات دچار مشکل میشویم. حالا با تغییرات ایجاد شده این مشکل به حداقل رسیده است و ما کمتر دچار این مشکل هستیم. البته ناگفته نماند این تعداد از بچهها که جمعیت آنها را پوشش میدهد مشتی از یک دریا کودک کار است.
با توجه به این که شما سالهای زیادی است که برای حقوق کودکان مبارزه میکنید مهمترین مشکلات کودکان کار را در چه میبینید؟
امیر حسین میربهاری: ما اعتقاد داریم که هیچ کودکی نباید کار کند. کارکردن کودکان پایهایترین بیحقوقی است که به کودکان تحمیل میشود. کار در سنین پایین مرگ تدریجی و خاموش کودکی است. درست است که این ظلم از زاویه فقر و ناتوانی اقتصادی خانوادهها اعمال میشود اما حقیقت این است که این اجبار ریشه در مناسبات اقتصادی و نحوه توزیع و تخصیص رفاه و امکانات اجتماعی به طبقات ضعیف و زیرین جامعه است. کودکان کار نایده گرفته میشوند. در هیچ کجا آمار دقیقی از تعداد، شکل و محدوده کارهایی که بچهها انجام میدهند و همچنین آسیبها و مشکلاتی که برایشان اتفاق میافتد در دسترس نیست. بخش جدی این بیخبری مربوط به ساختار و کارکرد سیستم و نظام حاکم است. به این معنی که تغییر شرایط و وضعیت کودکان جزء ضروریات برنامه و سیاستهای دولت و دستگاههای وابسته نیست. سیستم موجود باید مسائل کودکان و خواستههای آنها را در اولویت برنامه و سیاستهای خود قرار دهد اما متأسفانه چشماندازی برای تحقق این امر نمیبینیم. کار غیر از مشکلات فیزیکی و روحی، موقعیت و شرایط فرودستی کودکان را در جامعه فراهم میآورد و زمینه محرومیت از تحصیل و آموزش، دسترسی به تغذیه و بهداشت مناسب و مهمتر از همه دور ماندن از شرایط رشد طبیعی که همانا همزیستی و معاشرت با همسالان خودشان است را موجب میشود. بهنظرم تاثیر منفیِ درازمدتِ روحی و روانی و پرورشی کار روی کودکان کار خودش میتواند موضوع یک گفتوگوی مفصل باشد.
آقای امیر حسین میربهاری گرامی از شما سپاسگزاریم.
ارسال نظرات