هفته هم به ادبیات فارسیزبان و ادبای فارسیزبان در کانادا و امریکای شمالی میپردازد و هم به آثار ادبی و داستانی مرتبط با مهاجرت در ایران. گفتوگوهای متعدد ازجمله با نیلوفر احمدی، نیّره دوستی، فریبا کلهر، استاد مهران راد، جناب مهدی فلاحی، سایه اقتصادینیا، محمود فرجامی، امیر خادم، محمود عظیمائی و پروندهای مفصل در باب بهروز بوچانی از آن جمله بود و بسیار هم مورد لطف و استقبال شما عزیزان قرار گرفت. در گام بعد و طی بیش از ۱۵ شماره مختلف و متناوب، به شکلها و مناسبتهای مختلف به اهمیت تولیدات صوتی بهویژه «پادکست» در کاربردیکردن ادبیات پرداختهایم. آنچه در این شماره میخوانید، حاصل همسخنی ما با پادکستساز گرامی، پیام مقدم است. او در جایگاه میزبان و تولیدکننده و گوینده پادکست «مترونوم» در میان اهالی فرهنگ و مردم تاریخدوست و موسیقیشناس بسیار شناخته و تا آنجا که کار او امروز بیتردید از محبوبترین پادکستها به زبان فارسی و جزو بیست پادکست برتر در کل موضوعهاست که در مدتی کوتاه، حتی بیش از پیشبینیهای خود او شنونده و مقبولیت یافته است. او در مترونوم به بهانه واکاوی داستان شکلگیری و ساختهشدن ترانههای مشهور نقبی دلپذیر به تاریخ فرهنگی ما میزند و توجهی که همهساله در تقویم جهانی از روز سی اوت آغاز میشود تا سی سپتامبر (روز جهانی پادکست)، طی یک ماه حول این رسانهٔ نوپا و پراثر وجود دارد، مناسبت مغتنمی است تا با او درباره پادکستش و کل زیست فرهنگیاش، به گفتوگو بنشینم که امیدوارم فرهنگدوستان بیشتری را با «مترونوم» آشنا کند و سبب شود آن را پی بگیرند. |
پیام مقدم گرامی برای شروع لطفاً خود را برای مخاطبان ما معرفی بفرما
پیام مقدم: متولد و بزرگ شده تهران هستم. در ایران تا مقطع کارشناسی در رشته کشاورزی درس خواندم و از سال ۲۰۰۵ در شمال کالیفرنیا زندگی میکنم. در اینجا هم تحصیلاتم را تا مقطع کارشناسی ارشد در رشته مدیریت پارکها ادامه دادم. بماند که شغل کنونیام هیچ ربطی به تحصیلاتم ندارد. موسیقی، سینما، تئاتر و ادبیات را همیشه بهعنوان علاقه و سرگرمی دنبال کردم. بماند که چند سالی هست بهعنوان بازیگر هم در کارهای تئاتر اینجا همکاری میکنم.
بارقههای کار فرهنگی از کجا به سراغت آمد؟
پیام مقدم: همانطور که گفتم از بچگی عاشق موسیقی و سینما و کتاب خواندن بودم. ملودیها و تمهای موسیقی از همان موقع در ذهنم حک میشد. بهاضافه اینکه ادبیات و نوشتن هم جزو علایق بوده و هست.
دوستانم یک مدت به شوخی «شزم» (اپلیکیشنی که با شنیدن قطعه موسیقی نامش را میگوید) صدایم میکردند.
تنهایی سالهای مهاجرت همه اینها را تشدید کرد. یکی دو سال بعد مهاجرت وبلاگی راه انداختم و شروع کردم به نوشتن در آنجا با اسم مستعار. بعدها برای یکی دوتا از وبسایتها و رادیوهای آنلاین هم مینوشتم و مطلب تهیه میکردم.
در اینهمه شاخههای مختلف کار و کوششت چه شد که این مسیر به سمت کار پادکست رفت؟
پیام مقدم: ده سالی بود که درزمینه تاریخ موسیقی شفاهی مطلب جمع میکردم و با این و آن صحبت میکردم. وبلاگ و مقاله رسانه خوبی برای کاری مانند موسیقی یا تاریخ موسیقی نبودند. بعد به فیلم مستند و ساختن ویدیو فکر کردم که آنهم دردسرهای خودش را داشت و از همه مهمتر باید فیلمسازی و تدوین و غیره بلد باشی که من بلد نبودم و ضمن اینکه بودجهاش را نداشتم.
بعد به پادکست برخوردم و دیدم بهترین رسانه برای این کار است نه باید آنقدر فنی باشی و خودت میتوانی راهش بیندازیاش. هزینه چندانی ندارد و مخاطب خاص خود یعنی آن مخاطبی که مدنظرم بود را داشت.
ساختار و بخشها و اهداف «مترونوم» چیست؟
پیام مقدم: هدف اصلی مترونوم ضبط و حفظ آن قسمت از تاریخ موسیقی ماست که در حال از بین رفتن است و متأسفانه کسی به فکرش نیست. مثالی که همیشه میزنم مثلاً در فلان کار خوانندهای مثل فرانک سیناترا تمام جزییات کار، آهنگساز، نوازندگان، محل و تاریخ دقیق ضبط و صدها جزییات دیگر ضبط شده ولی در بسیاری از مشهورترین و ماندگارترین کارهای موسیقی ما بسیاری از این اطلاعات در طی سالها غفلتاً و گاه عامدانه از بین رفته. بعدتر با فوت پدیدآورندگان و به وجود آمدن یکسری شایعه و حرفهای نامستند، چیزی از حقیقت ماجرا باقی نمیماند. مترونوم در حد بضاعتش سعی دارد این قسمت تاریخ شفاهی ما را ثبت کند و شاید تلنگری باشد که به این سمت و جهت ماجرا هم نگاهی کنیم و در حفظش هوشیارتر باشیم.
لطفاً در جایگاه کسی که بهنوعی مروج نگاه دقیق به تاریخ معاصر است، به نظرت چرا «پادکست» اینهمه مهم و مقبول و اثربخش شده است؟
پیام مقدم: پادکست بسیاری از عوامل و مؤلفههای یک رسانه همهگیر را دارد. با شیوع اینترنت در دسترس همه است. رایگان است، خوشبختانه لا همهگیر شدن آن برای هر سلیقه و مخاطبی ساخته میشود. در ساعات غیرمفید شبانهروز فرضاً در وسط ترافیک و رانندگی و داخل مترو و اتوبوس یا وقت انجام کار منزل میتوان به آن گوش کرد و دستآخر انحصار رسانهای را از بین میبرد و مروج چندصدایی است.
تولید و تداوم پادکست هزینهبَر است. چطور هزینههایش را تأمین میکنی و سهم حمایتهای فرهنگی دولت و یاریهای مردمی را در پیشبرد کار چگونه میدانی؟
پیام مقدم: راستش تابهحال همه هزینهها را خودم پرداخت کردم. از اول هم قرار بر همین بود که این کار برای دلم باشد نه درآمدزایی. بماند که خیلی اوقات غیر از هزینههای معمول مجبورم از وقت کار و تفریح و استراحتم هم بزنم. برای همین گاهی بین قسمتها وقفه میافتد. میشود کارهای مثل پژوهش و تدوین و تولید را به دیگران واگذار کرد که لازمه این مورد وجود بودجه و یک سرمایهای است. روی کمکهای دولتی که حسابی نمیشود کرد. میماند کمکهای شنوندهها که خب متأسفانه مقدارش آنقدر نیست که بشود حساب خاصی روی آن کرد البته بزرگترین حسن این کمکها دلگرمی و تشویق پادکسترها به ادامه کار است.
ارتباط دوسویه مهاجرت با این کوشش آهسته و پیوسته شما چه بوده؟ به تعبیر دیگر: تأثیرش را بر زندگی خود و همزمان در جامعه چه میدانی؟
پیام مقدم: در مهاجرت اوقات تنهایی بیشتری داری و این باعث میشود بیشتر دنبال علایقت بروی، از سوی دیگر هرچند در اینجا منابعی مانند کتاب و مجله و چیزهایی که برای تحقیق لازم و ضروری هستند کمتر در دسترس هستند ولی حسن بزرگش این است که بزرگان و مشاهیری که برای مصاحبه و پرسیدن سؤال نیاز داری بیشتر در دسترس هستند. مطمئنم پیدا کردن بسیاری از این عزیزان در داخل ایران بهمراتب کار سختتر و مشکلتری بود.
لطفاً از راههای مختلف شنیدن «مترونوم» و دسترسی به آرشیو آن نیز برای ما بگو
پیام مقدم: بهغیر از اپلیکشنهای معمولی مانند اپل پادکست و کست باکست و سایر اپها و البته کانال تلگرام مترونوم، راه دیگر شنیدن اپیزودها وبسایت خود مترونوم است. که علاوه بر فایل صوتی پادکست، متن نوشتاری هر قسمت با اصلاحات بعدی وجود دارد و عکسها و مطالب مربوط به آن را به اشتراک میگذاریم.
داستان تحقیق و جستجوی تاریخی چیزی نیست که انتهایی داشته باشد. بارها شده یکقسمتی ساختم و بعدتر سندی بهدستآمده که فرضیه قبلی را باطل کرده. خب بالطبع اپیزود منتشر شده را که نمیشود دوباره ضبط و اصلاح کرد. برای این موارد معمولاً از وبسایت استفاده میکنم. نشانی وبسایت مترونوم چنین است:http://metronom.com
لطفاً از فعالیت دیگرت و برنامههای آیندهات برایمان بگو
پیام مقدم: راستش فعلاً که بحران کرونا همهچیز را به حالت تعلیق درآورده. قرار بود در تئاتر «داش آکل به روایت مرجان»، کار جدید استاد بیضایی نقشی داشته باشم که فعلاً به حالت تعلیق درآمده. با چند موسیقیدان و خواننده مشهور و شناخته هم قرار مصاحبه گذاشتم که اعلامش بماند وقتی مصاحبه انجام شد.
و سخن پایانی ناگفته…
پیام مقدم: ایرانیها در مقایسه با سایر ملل قوم مهاجران جدیدتری در دنیا هستند. ما میتوانیم و باید جزئی از جامعه جدید باشیم بهاضافه اینکه همزمان پشتوانه فرهنگی، هنری ادبی خود را هم حفظ کنیم. حمایت و پشتیبانی از رویدادهای و تولیدات فرهنگی و هنری ایرانی. آشنایی نسل جدید بهویژه نسل دومی که در سرزمین مادری بزرگ نشده اصلیترین رمز حفظ هویت و میراث فرهنگی ماست. رخدادها و فعالیتهای فرهنگی ایرانی را حتیالامکان باید بهصورت مادی و معنوی حمایت کنیم تا ادامه پیدا کنند.
باقی بقایتان.
پیام مقدم گرامی، ممنون از وقتی که به «هفته» دادید.
ارسال نظرات