ناخدایِ موج نو سینمای ایران بر دریای خون

ناخدایِ موج نو سینمای ایران بر دریای خون

خبر شوکه‌کننده نبود، چون در اساس «خبر» نبود، «فاجعه»ای بود که شنیدنش هر ذهنی را از شدت درد، لمس می‌کرد.

خبر شوکه‌کننده نبود، چون در اساس «خبر» نبود، «فاجعه»ای بود که شنیدنش هر ذهنی را از شدت درد، لمس می‌کرد.

داریوش مهرجویی سینماگر نامدار ایران و از پیشگامان موج نو سینمای ایران و همسرش وحیده محمدی‌فر، نویسنده، روز چهاردهم اکتبر در خانه خود در اطراف کرج به قتل رسیدند.

قتلی با روشی فجیع و البته آشنا برای ما ایرانیان، که تا امروز از جزییات دردناک آن باخبر شده‌ایم و زجر تکرار شدنش هر چند با ماست اما از آن گذر می‌کنیم.

این فاجعه البته ادامه داشت، زمانی که با این خبر تکمیل شد که، اولین کسی که از آن باخبر شده، دختری ۱۸ساله است؛ «مونا مهرجویی» که نگران از جواب ندادن پدر و مادرش در خانه را باز می‌کند و با صحنه‌ای روبرو می‌شود که…

دو روز از این قتل تکان‌دهنده گذشته است و همچنان بهت آن برجاست.

مصطفی عزیزی، منتقد و فیلمساز ساکن تورنتو در اینستاگرامش نوشت: در امن‌ترین کشور جهان سَرِمشهورترین و نام‌آورترین کارگران سینمایی‌اش را در منزل شخصی‌اش می‌برند.

او همچنین در مصاحبه‌ای گفت: قتل مهرجویی من را یاد قتل فجیع پازولینی توسط فاشیست‌های ایتالیایی انداخت.

محمد یعقوبی، نمایشنامه‌نویس و کارگردان ساکن تورنتو هم با اشاره به موضوع متهم کردن پناهندگان افغانی نوشت: هر رخ‌داد ناگواری در ایران نتیجه‌ی عمل‌کرد نادرست حاکمان غاصب جمهوری‌اسلامی‌ست و تا زمانی که حکومت نکبت اسلامی چون دوال‌پا بر شانه‌های ایران سوار است روزی بی‌عزا نخواهد گذشت.

عارف محمدی، مستندساز هم با انتشار عکسی در کنار مهرجویی نوشت. دعوت‌تان کردم برای بزرگداشت‌تان در تورنتو و در لحظه خداحافظی در آستانه در ایستادید و گفتید: پرواز به تورنتو طولانیه و خسته میشم ولی حوصله کنم، میام. نیامدید ولی چرا اینطوری رفتید…وحیده همسرتان هم دیگر نیست که بگوید: دروغ است. استاد صحیح و سالم است و دست از این شایعات بردارید. هر دو رفتید و چه رفتن سهمگینی.

برچسب ها:

ارسال نظرات