درباره مهرنوش احمدی
مهرنوش احمدی تنها عضو کارزار تغییر و بازسازی کنگره بود که در انتخابات دسامبر ۲۰۲۰ توانست به هیات مدیره ۹ نفرهی کنگره ایرانیان کانادا راه یابد. او که دانشآموختهی رشتهی زبان آلمانی از دانشگاه تهران و آواشناسی از دانشگاه وسترن است، در رشتهی روانشناسی از دانشگاه یورک هم فارغالتحصیل شده و در حال اتمام رشتهی مشاورهی روانشناسی از دانشگاه یورکویل است.
مهرنوش احمدی از فعالان فرهنگی و اجتماعی ایرانیان کاناداست، اقدامات موثری در زمینهی حقوق جامعهی ال.جی.بی.تی انجام داده و به اقلیتهای جنسیتی در ایران نیز خدمات مشاورهای میدهد. او همچنین یکی از بنیانگذاران «گروه چلتکه» و «مادران رنگینکمان» است که به بهبود زندگی و سلامت روان اعضای ایرانی جامعهی ال.جی.بی.تی کمک میکنند.
خانم مهرنوش احمدی گرامی شما طی چند روز گذشته از هیئتمدیره کنگره ایرانیان کانادا استعفا دادهاید. چرا؟
مهرنوش احمدی: بله. پیشازاین که دربارهٔ دلایل استعفایم بنویسم اندکی در مورد جریانات قبل از انتخابات کنگره توضیح میدهم. من به عنوان یکی از کاندیداهای کارزار تغییر و بازسازی کنگرهٔ ایرانیان وارد رقابت انتخاباتی شدم. پلتفرمی که من با آن موافقت کرده بودم قصد داشت کنگره را قانونمند، شفاف و عضومحور کند و با قراردادن لایههای توازن و تعادل، هیئتمدیره را نسبت به اعضا پاسخگو کند. این مهم از طریق ایجاد هیئت مشاورین غیر فرمایشی متکثر و از طریق جداکردن هیئت اجرایی از هیئتمدیره، ایجاد فضای گفتوگو میان اعضا و تضمین رفتار غیر پارتیزانی هیئتمدیره و اقدامات دیگر ممکن میشد. پیشبینی میکردیم تغییر اساسنامه و ساختار کنگره حدود یک سال زمان خواهد برد. کاندیداهای کارزار از طیفهای مختلف سیاسی، جنسیتی، سنی و قومی بودند؛ از پادشاهیخواه در درون این طیف داشتیم تا چپ ضد امپریالیست و لیبرال. این مسئله ما را امیدوار میکرد که تصمیمات هیئتمدیره ماهیت حزبی یا جناحی به خود نگیرد. البته همین مسئله بعداً به ضرر ما تمام شد، چون سبب شد که در انتخابات افراد بر اساس سلیقهٔ شخصیشان به بعضی از کاندیداها رأی دهند و نهایتاً رأیهای هر یک از کاندیداها شکسته شد.
در طول پروسهٔ کارزارهای انتخاباتی، فضای جامعه به شدت دوقطبی و سمی شده بود. طیف پویش تنها یک ماه قبل از انتخابات، پلتفرم خود را منتشر کرد. پیش از آن رسانههای همسو با این طیف حملات خود را به کاندیداهای کارزار آغاز کرده بودند. یکی از نقصهای طیف کارزار این بود که رسانهای نداشت که از آن حمایت کند یا دید یکطرفهٔ رسانههای معطوف به پویش یا رسانههای دست راستی تمامیتخواه را تا حدودی خنثی کند. طیف کارزار تا به امروز هم نتوانسته چنین نشریهای را به وجود آورد. من در چنین فضایی بهعنوان تنها عضو کارزار وارد هیئتمدیرهٔ کنگره شدم.
در توییتی دلیل استعفای خود از هیئتمدیره کنگره ایرانیان کانادا را برخوردهای حذفی و عدم تکثر در تصمیمات عنوان کردهاید. مصادیق خاصی در این موارد وجود دارد که حاضر به بیان آن باشید؟
مهرنوش احمدی: یکی از برنامههای من به عنوان یک فعال حقوق جامعهٔ ال.جی.بی.تی و مشاور و روانشناس این بود که بعد از اصلاح ساختار کنگره، آگاهی در مورد اهمیت سلامت روان در جامعهٔ ایرانی- کانادایی را بالا ببرم. در اولین جلسهٔ هیئتمدیره متوجه شدم که تمام صحبتها برای تعیین مسئولین کمیتهها بدون حضور من انجام شده و بر سر کمیتهها از پیش توافق شده است. همانجا به این پروسه اعتراض کردم. به من مسئولیت کمیتهٔ سلامت روان داده شد و با اکراه پذیرفتم.
در سالگرد جنایت سپاه علیه سرنشینان پرواز پی.اس ۷۵۲، متن بیانیهای را به اعضای هیئتمدیره پیشنهاد دادم. هیئتمدیره با گذاشتن چند کلمه موافقت کرد ولی نهایتاً بیانیهای را منتشر کرد که از محتوای دادخواهانه تهی شده بود و بیشتر به نظر میرسید برای رفع تکلیف است.
در دومین جلسهٔ هیئتمدیره (یعنی بیش از یک ماه بعد از انتخابات)، مسئولین کمیتههای هنری و فرهنگی بدون اینکه با من تماسی گرفته باشند، یک پروژهٔ کامل شدهٔ هنری با شرکت زنان را روی میز قرار دادند و بدون رأیگیری، روز بعد آن را در صفحهٔ کنگرهٔ ایرانیان کانادا قرار دادند. بعدها به من اطلاع دادند آنها به دلیل گمانی که در مورد گرایش سیاسی من داشتند با یک زن کوئیر در آمریکا برای همکاری تماس گرفتهاند. در همان جلسه اعلام کردم که تا زمانی که با ایجاد هیئت مشاورین متکثر اعضای مخالف را در سازوکارهای تصمیمگیری دخیل نکنند و اعتماد اعضایی که به من رأی دادهاند را جلب نکنند، فعالیتهایم برای کمیتهٔ سلامت روان را متوقف خواهم کرد و به تمام موشنهای هیئتمدیره رأی ممتنع خواهم داد. تقاضای من خواستهٔ عجیبی نبود. با هر حسابی باید پذیرفت که حدود نیمی از اعضای کنگره به کاندیداهای پویش رأی نداده بودند و این وظیفهٔ هیئتمدیره بود که این اعضا را در نهادی که متعلق به آنها هم هست، دخیل کند. فراموش نکنیم که یکی از شعارهای اصلی پویش، «همبستگی» بود.
از طرفی کمیتهٔ ساختار سازمانی اطلاع میداد که به افراد با دیدگاههای متکثر برای همکاری مراجعه کرده است اما وقتی با اعضای متکثر و مخالف با دیدگاههای هیئتمدیره صحبت میکردم هیچکس دعوتنامهای دریافت نکرده بود. در ابتدا اکثر کارها پشت درهای بسته در جریان بود و حتی من از جزئیات کارها بیاطلاع بودم. در هفتههای آخر عنوان کردند که بعضی جلسات عمومی خواهد بود و اعضای دیگر نیز میتوانند حاضر شوند.
در این میان، ناگهان مسئول کمیتهٔ پژوهش در گروه تلگرامی ما اعلام کرد که یک بیانیه در حمایت از برجام از طرف کنگرهٔ ایرانیان کانادا منتشر کنیم. همانطور که میدانید مسئلهٔ تحریم یکی از مناقشهبرانگیزترین مسائل چه در داخل چه خارج از ایران است. این اختلافات برخلاف ادعای برخی بر سر وجود یا عدم وجود تحریم نیست بلکه در مورد اشکال تحریم است. افراد بسیاری چون من، با تحریم گستردهٔ مردم ایران مخالفیم ولی طرفدار تحریم ناقضین حقوق بشر و نهادهای سرکوبگر هستیم. تنوع دیدگاهها در این مورد آن را به یکی از جنجالبرانگیزترین مسائل تبدیل کرده است.
من به هیئتمدیره اخطار دادم که یا وارد این مقوله نشود یا پیش از دادن اعلامیه فضای گفتوگو در این مورد را ایجاد کند. از آنها خواستم که اجازه دهند متخصصین و اعضا در گفتوگوهای مجازی از طریق زوم از زوایای مختلف به مسئلهٔ تحریم بپردازند که هم فرصتی است برای آموزش جامعه و هم اعضا با نظرات یکدیگر بیشتر آشنا میشوند. از آنها درخواست کردم که هر چه سریعتر هیئت مشاورین متکثر را تشکیل دهند تا در این موارد بتوانند زوایای مختلف تصمیمات خود را بسنجند. خاطرنشان کردم که این عمل یک عمل حذفی است و باعث خروج بسیاری از اعضای فعال از کنگره خواهد شد. کما اینکه این اتفاق هم افتاد و بسیاری از اعضا نیز با من تماس گرفتند و اطلاع دادند که در صورت پایان یافتن زمان عضویتشان، آن را تمدید نخواهند کرد. هیئتمدیره به هیچ یک از توصیههای من توجه نکرد و نهایتاً همهٔ آنها در رأیگیری ایمیلی، به دادن بیانیه از طرف همهٔ اعضا رأی مثبت دادند. همان گونه که در قبل اشاره کردم، من به همهٔ موشنها رأی ممتنع میدادم.
آیا تنها این اتفاقات منجر به استعفای شما از هیئتمدیره کنگره شد یا موارد دیگری هم وجود داشت؟
مهرنوش احمدی: موارد دیگری هم وجود داشت. به عنوان مثال یکی از اقداماتی که اعضای هیئتمدیره البته با تأکیدهای مکرر من انجام دادند بازکردن فرومی بود که هیئتمدیرهٔ پیشین به مدت چهار سال به روی اعضا بسته بود. باز شدن فروم در ابتدا بارقههای امیدی در میان اعضای مخالف هیئتمدیره ایجاد کرده بود تا بتوانند در آن نظرات خود را بیان کنند و با اعضای دیگر در مورد کنگره به گفتوگو بپردازند. متأسفانه با گذشت یکی دو ماه مشخص شد که بازکردن این فضا بیشتر شکل سطحی دارد. بسیاری از پستها و کامنتهای افراد با نگرش مخالف هیئتمدیره، بدون توضیح حذف میشد؛ حتی پستهایی که از گردانندگان صفحه در مورد منع تبعیض زبانی و فرهنگی سؤال داشتند یا سؤال میکردند دلیل حذف یک پست چیست. این در حالی بود که پستهای بیربط به موضوعات کنگره از طرف همسویان با اعضای هیئتمدیره در صفحه باقی میماند. از طرفی خود اعضای هیئتمدیره به پست کردن محتویات ایدئولوژیک و بحثهای داغ مربوط به روابط کانادا و ایران میپرداختند یا موضوعات سیاسی که ربطی به ایران و کانادا نداشت و در این میان با اعضای آی.سی.سی درگیر میشدند. با ادامهٔ این روند، رفتهرفته بسیاری از افراد با نگرشهای متفاوت از هیئتمدیره از فروم خارج شدند یا از ابراز نظراتشان دست کشیدند. من در پستی از هیئتمدیره درخواست کردم که ادارهٔ صفحه را به یک جمع متکثر بسپارند که بازهم با سکوت مطلق از طرف هیئتمدیره مواجه شدم.
تنها پروژهٔ کاری کارزار تغییر و بازسازی که من عضوی از آن بودم، حمایت از خانوادههای قربانیان هواپیمای اوکراینی بود. پس از انتشار بیانیهٔ مشترک کانادا، سوئد، انگلیس و اوکراین در شورای حقوق بشر سازمان ملل، ایمیلی به اعضای هیئتمدیره فرستادم و از آنها خواستم که بیانیهای در حمایت از این حرکت منتشر کنند. دقت کنید که این تقاضا را برای هیئتمدیرهای فرستادم که چند هفته قبل بیانیهای یکجانبه در حمایت از بیانیه دولت کانادا در حمایت از برجام داده بود. بهموازات آن نمونهٔ پیشنهادی بیانیه را برای اعضا در فروم آی.سی.سی نیز قرار دادم تا طی گفتوگویی سالم، اعضا با نظرات یکدیگر آشنا شوند و هیئتمدیره دیدی از نظرات مختلف پیدا کنند. بسیاری از اعضا با نگرشهای سیاسی مختلف، موافقت خود را با بیانیه اعلام کردند. بعد از یک هفته جوابی دریافت کردم که درخواست اصلی من را ندیده گرفته بود. خواستهٔ اصلی من این بود که کنگره در حمایت از بیانیه دولت کانادا بیانیهای صادر کند و حمایت خود را از پنج درخواست دولت کانادا اعلام کند. به من جواب دادند که ما نمیتوانیم خواستههای دولت کانادا را در بیانیه تکرار کنیم. در عوض متنی پیشنهاد دادند که تکرار همان بیانیه ناقص ابتدایی بود.
در آخرین جلسهٔ هیئتمدیره در ماه مارس طی بحثهایی که با اعضای دیگر هیئتمدیره داشتم آب پاکی را روی دستم ریختند و گفتند: «ما برنده شدیم و نمایندهٔ اعضایی هستیم که به پلتفرم ما رأی دادهاند و ما منابع (وقت) لازم برای گفتوگو با افراد با نگرشهای سیاسی مخالف را نداریم.»
تجربهٔ کلی من در این سه ماه، ابتدا حرفهای مؤدبانه ولی نهایتاً اعمال کاملاً حذفی و یکجانبه بود. درصورتیکه هیئتمدیره به همین روش ادامه دهد بسیاری از افراد که با نگرش و ایدئولوژی هیئتمدیره زاویه دارند لغو عضویت خواهند کرد و تمام آن پُلهایی که پویش ادعا میکرد میخواهد بین اعضای کامیونیتی بزند و اتحاد و صلح در حد شعار باقی خواهد ماند. پیامی که در عمل من در این سه ماه از اعضای دیگر هیئتمدیره گرفتم این بود: «یا در موضوعات مربوط به سیاستگذاری، تغییر ساختار سازمانی، مسائل هنری و فرهنگی دخالت نکن و با همان کمیتهٔ سلامت روان مشغول شو یا خودت از جمع ما برو!» در حرف، بعضی از اعضای هیئتمدیره گفتند بمان، ولی حرف به چهکار من و اعضای حامی من میآید؟ بمانم که چه کنم؟ که تصویری غیرواقعی از تکثر در کنگره بدهند و در عمل به کارهای حذفیشان ادامه دهند؟
شما در سخنان خود، در خصوص بیانیههای یکجانبه در زمینهٔ روابط ایران و کانادا هم مطالبی را مطرح کردید. نظر شما به عنوان یکی از اعضای کارزار تغییر و بازسازی در این زمینه چیست؟
مهرنوش احمدی: اعضای جامعهٔ ایرانیان کانادا نظرات بسیار متفاوتی در این زمینه دارند. بسیاری با برقراری روابط دیپلماتیک مخالف هستند، بهخصوص بعد از سرنگون کردن هواپیمای اوکراینی توسط سپاه پاسداران. برخی هم طرفدار برقراری روابط کامل دیپلماتیک هستند. آن چه به نظر میرسد مرز مشترک دیدگاههاست وجود دفتر حافظ منافع برای خدمات کنسولی در سفارتخانهٔ یک کشور ثالث در کانادا و وجود دفاتر ویزا در تهران است. موضع کارزار تغییر و بازسازی این بود که کنگره نمیتواند این موضوع را به شکل یکجانبه پیگیری کند و باید به دنبال یافتن راهکار میانی باشد که به همبستگی اجتماعی ضربه نزند.
آیا تصور میکنید موقعیت شما بهعنوان کنشگر جامعهٔ الجیبیتی در نگرش اعضای هیئتمدیره به شما تأثیر داشت؟
مهرنوش احمدی: فکر نمیکنم. اگر هم تأثیر داشت تصور میکنم تأثیر مثبتی بود. من تبعیض بر اساس گرایش و هویت جنسیتیام در این سه ماه در میان هیئتمدیره ندیدم. البته با توجه به اینکه تنها مکالمات من با پرزیدنت سازمان بود و دو تماس تلفنی با آقای رضوی، باید بگویم فرصتی هم در مورد ارزیابی نگاه آنها به من بهعنوان کنشگر حقوق جامعهٔ ال.جی.بی.تی پیدا نشد. درمجموع در کار اکتیویستی در حوزهٔ ال.جی.بی.تی نیز تنوع وجود دارد. مسئول کمیتهٔ فرهنگی به خیال اینکه من ضد امپریالیست نیستم در جلسهٔ ماه مارس شروع به صحبتکردن در مورد تاریخ ستم غرب بر جامعهٔ ال.جی.بی.تی کردند؛ بیخبر از اینکه من این مطالب را به فعالین دیگر این حوزه تدریس میکنم. در زمان انتخابات هم ایشان با اعضای کنگره تماس گرفته بودند و کاندیداهای کارزار را جنگطلب معرفی کرده بودند و گفته بودند اگر اعضا به کاندیداهای پویش رأی ندهند جنگطلبان و تحریمخواهان وارد کنگره خواهند شد.
نتیجه اینکه اعضای هیئتمدیره بیشتر بهخاطر گمانی که در مورد نگاه سیاسیام به مسائل ایران داشتند، باعث میشد من را مورد تبعیض قرار دهند. من در هیچکدام از جلسات غیررسمی آنها دعوت نشدم. اعضای زن هیئتمدیره حتی یکبار هم با من تماس نگرفتند و گفتوگو نکردند و همانطور که گفتم بهخاطر گمانی که در مورد مواضع سیاسی من داشتند، حاضر شدند با یک زن کوئیر که شهروند کانادا هم نیست، همکاری کنند ولی با من همکاری نکنند.
به طور کلی به نظر شما اعضای هیئتمدیره کنونی کنگرهٔ ایرانیان کانادا تا چه حد در تأمین منافع کامیونیتی مؤثر خواهند بود؟
مهرنوش احمدی: به نظر من اعضای هیئتمدیره میتوانند بسیار در جامعه مفید باشند در صورتی که اعتماد و همبستگی نسبی را بتوانند حداقل میان اعضای متکثر خود ایجاد کنند. این در صورتی ممکن است اگر وارد مسائل مناقشهآمیز و بعضاً بیربط به منافع ایرانیان کانادا (مثل روابط ایران و کانادا یا ایران و آمریکا) نشوند یا اگر هم میشوند، اجازه دهند اعضای متکثر و متخصص در گفتوگوها و تصمیمسازیها نقش اصلی را بازی کنند. اگر اعضای هیئتمدیره فارغ از مصلحتهای سیاسی در رابطه با حکومت ایران، پیگیر حقوق شهروندان ایرانی کانادایی (مثل خانوادههای قربانیان پرواز اوکراینی) باشند. اگر بتوانند واقعاً غیر حزبی و غیر جناحی عمل کنند و میان اعضای کنگره بهخاطر گرایشهای سیاسی، تبعیض قائل نشوند، چشمانداز روشنی در انتظار است.
اگر تفکر آنها پیش از ورود به کنگره این بوده که باید کنگره را به یک سنگر اکتیویستی برای مبارزه با امپریالیسم (از نوع رادیکالش) تبدیل کرد و با «شکست دادن» رقبا، صداهای مخالف خود را خاموش کرد، این مسئله با شعار همبستگی تناقض پیدا میکند. بدون اعتماد و همبستگی هم نمیتوان همکاری سازندهای میان اقشار مختلف ایرانی در کانادا داشت.
خانم مهرنوش احمدی گرامی از شما سپاسگزاریم.
ارسال نظرات