نویسنده: نیاز مختاری
در بخشی از این بیانیه و به نقل از صدای امریکا میخوانیم: «محکومیت قانون «عفاف و حجاب» قانون، تبعیض سیستماتیک علیه زنان ایران را تشدید و شرایط آنها را بدتر میکند. «حجاب اجباری» نقض حقوق زنان است و ما خواستار لغو فوری این قانون هستیم و از مقامات جمهوری اسلامی میخواهیم تا به حقوق زنان و دختران ایرانی احترام بگذارند و از آنها در برابر تبعیض و سرکوب محافظت کنند.
مجلس ایران در این لایحه به طور قابل توجهی مجازات زنان و دخترانی را که از «قوانین لباس پوشیدن اجباری ظالمانه» حکومت ایران پیروی نمیکنند تشدید میکند و با اعمال ممنوعیت سفر، محرومیت از تحصیل، دسترسی به امکانات بهداشتی و سایر خدمات عمومی و با اجباری کردن آن برای فعالان خصوصی، از جمله صاحبان مشاغل، به دنبال وادار کردن زنان «ناسازگار» به یک محاصره اجتماعی و اقتصادی بیسابقه است.
در پایان هم به جنبش انقلابی «زن زندگی آزادی» اشاره و از مقامات حکومت اسلامی خواسته شده تا به خواستههای مشروع معترضان توجه و به تعهدات بینالمللی، از جمله برابری جنسیتی زنان، پایبند باشند.»
این بیانیه در حالی صادر میشود که کمتر از دو هفته پیش «ابراهیم رئیسی» در سازمان ملل با همراهان بسیاری حضور داشت که اکثرا سپاهی و از نیروهای امنیتی بودند. آنها در خاک امریکا با خبرنگاران شدیدترین برخوردها داشتند.
همچنین اتهام یک لابیگری بزرگ بین جمهوری اسلامی و امریکا مطرح شد که دولت بایدن تا به امروز جوابی به آن نداده است.
این بیانیه در حالی صادر میشود که محمدباقر نحوی، موسس شرکت سفیران، سازنده قطعات پهبادهایی که به روسیه داده میشوند، شخصِ مورد تحریمهای خزانه داری آمریکا و وزارت خارجه دولت کانادا، با خانوادهاش در ونکوور زندگی میکند.
این بیانیه در حالی صادر میشود که طرفداران رژیم جمهوری اسلامی با بلندگو در ایرانیترین محلههای تورنتو شعار لبیک یا خامنهای و زن، بردگی، هرزگی را میدهند.
این بیانیه در حالی صادر میشود که استاد دانشگاه مک گیل که سال گذشته از شیرینی اعدام جوانان معترض ایرانی گفته بود، در خیابان و روز روشن راه میرود، تهدید میکند و با افتخار میگوید، حتی یک روز هم تعلیق و بازخواست نشده است.
این بیانیه در حالی صادر میشود که دختر دیگری روی تخت بیمارستان بین مرگ و زندگی دست و پا میزند، مادرش در بازداشت است، پدرش میگوید، چند روز است دخترش را ندیده و خبرنگاری جرات رفتن به بیمارستان را ندارد اما یقینا مقامی از جمهوری اسلامی راهی یکی از کشورهای طرفدار حقوق بشر است.
مردم در ایران جدی جدی کشته میشوند و سیاستمداران در کشورهای آزاد، مزورانه بیانه میدهند و محکوم میکنند و اسید (دیگر نمک جواب نمیدهد) بر زخم مردمی میپاشند که دست خالی، در برابر یک دیکتاتوری بیرحم ایستادند.
ارسال نظرات