زویا توانگر، هنرمند نقاش مونترالی:

موهبت کار با فرشته‌های نیکوکار سهم من از دنیاست

موهبت کار با فرشته‌های نیکوکار سهم من از دنیاست

زویا توانگر هنرمندی است که به گفته خودش نقاشی را از دوران کودکی به‌واسطه پدرش آموخته و حالا پس از سال‌ها نه‌تنها آموزش آن موجب شده تا اطرافش را افرادی اهل ذوق تشکیل دهند که این هنر ممری برای کمک به نیازمندان در ایران شده است.

زویا توانگر هنرمندی است که به گفته خودش نقاشی را از دوران کودکی به‌واسطه پدرش آموخته و حالا پس از سال‌ها نه‌تنها آموزش آن موجب شده تا اطرافش را افرادی اهل ذوق تشکیل دهند که این هنر ممری برای کمک به نیازمندان در ایران شده است. او که چهار سالی است با برگزاری ورکشاپ برای مستمندان در ایران پول جمع‌آوری می‌کند به‌مرور این کار را گسترش داده و به افراد مختلف کمک می‌کند؛ از قربانی اسیدپاشی گرفته تا کودکانی که از بیماری سرطان رنج می‌برند. او می‌‌گوید: «ما فرشته‌هایی در مونترال داریم که بدون کمک آن‌ها نمی‌توانستم کاری انجام دهم. امیدوارم این چرخه مهر و عطوفت انسانی تا همیشه ادامه داشته باشد.»

در ادامه روایت او را می‌خوانید از زمانی که آموزشگاه نقاشی را در مونترال دایر کرده است تا الان که کمک به ساخت مدرسه‌ای در مناطق محروم ایران را هم در کارنامه کارهای نیکوکارانه‌اش دارد.

خانم توانگر گرامی لطفاً درباره راه‌اندازی آموزشگاه نقاشی در مونترال برایمان توضیح دهید.

زویا توانگر:  سال ۲۰۱۴ آموزشگاه Zoya Art Studio را در مونترال تأسیس کردم. در همان ماه‌های نخست با اینکه تبلیغاتی انجام نداده بودم استقبال خوبی از آموزشگاهم شد. مردم دهان‌به‌دهان مرا به هم معرفی کردند و توانستم شاگردانی را پیدا کنم به‌طوری که در سال اول شروع به کار با مشارکت شاگردانم نمایشگاه نقاشی برگزار کردم. انگیزه بسیار خوبی شد تا کارم را در اینجا جدی دنبال کنم حتی خلأ عاطفی و میل به بازگشت به ایران با همین آموزشگاه برایم پر شد و حالا هنرجویان خیلی خوبی دارم که علاوه بر اینکه هنرجوی من هستند جزو دوستان من شدند. معتقدم افرادی که به هنر رو می‌آورند خاص هستند و برای همین اتمسفری که در اطراف من است مملو از انرژی انسان‌های خیلی خوبی است. تعداد افرادی که به‌خاطر علاقه، پول خود را صرف خرید وسایل نقاشی کنند، زیاد نیست. اینجا افرادی را دیدم که دوره دانشجویی را با بورسیه می‌گذرانند اما هزینه‌ای را به یادگیری نقاشی اختصاص داده‌اند. من فکر می‌کنم این نعمتی است که هر شخصی با چنین افرادی در ارتباط باشد و من از این موهبت بهره‌مند هستم.

 

زویا توانگر به بیان خودش

لیسانس گرافیک و فوق‌لیسانس نقاشی را در ایران اخذ کردم. البته عشق به طراحی و نقاشی در من به دوران کودکی‌ام برمی‌گردد آن‌هم به‌واسطه پدرم، مهرزاد توانگر که از نخستین نقاشان ایرانی است که در تهران آموزشگاه نقاشی برپا کرد. از سن پایین علاوه بر فراگیری نقاشی، تدریس آن را هم یاد گرفتم برای همین در ۱۹ سالگی مجوز آموزشگاه نقاشی به نام توانگر را از وزارت ارشاد و فنی و حرفه‌ای دریافت کردم؛ بنابراین هم‌زمان با تحصیل در دانشگاه، آموزش نقاشی را در آموزشگاه خودم و مراکز مختلف تهران شروع کردم. در سال نخست دوره کارشناسی ارشد تدریس در دانشگاه‌های هنر ایران را هم آغاز کردم.

در سال ۲۰۱۴ به کانادا مهاجرت کردم. آموزشگاه شخصی‌ام را در ایران بسیار دوست و وابستگی زیادی به آن دارم به‌طوری که وقتی ایران می‌روم اولین جایی که سر می‌زنم آموزشگاه خودم است. بااین‌حال در نهایت تصمیم گرفتم در کانادا بمانم و یک آموزشگاه نقاشی را هم در این شهر دایر کنم. حالا پس از گذشت هفت سال از تأسیس، افراد در سنین مختلف از سه تا ۸۵ سال نقاشی را در تکنیک‌های رنگ روغن، اکریلیک، مدادرنگی، سیاه‌قلم و البته دوره هنرهای تجسمی آموزش می‌بینند.

چهار سال پیش ایده برگزاری کارگاه‌های نقاشی و هنرهای تجسمی با هدف جمع‌آوری پول برای مستمندان در ایران به ذهنم رسید و حالا هنر و این کار داوطلبانه موجب ایجاد چرخه مهر و کمک به نیازمندان در ایران شده است.

شما از طریق برگزاری ورکشاپ برای نیازمندان در ایران پول جمع‌آوری می‌کنید. چطور شد که در چنین راهی قدم گذاشتید؟

ساخت مدرسه در شهرستان لاد استان سیستان و بلوچستان

زویا توانگر: تا قبل از سال ۲۰۱۷ بنا به خواسته شخصی، هنرجویان برخی کارگاه‌ها، هزینه کلاس را برای بنیاد خیریه محک پول واریز می‌کردند تا به کودکان سرطانی کمک شود سپس فیش واریزی را برای من ارسال می‌کردند. پس از مدتی تصمیم گرفتم کمک‌ها به طور مستقیم انجام شود. به‌مرور از اینکه افراد من را امین می‌دانستند و می‌خواستند تا کمک‌هایشان را به‌واسطه من به دست نیازمندان در ایران برسانند حس خوبی پیدا کردم و فکر جدی‌تر قدم برداشتن در این راه به ذهنم رسید.

سال ۲۰۱۷ با تعدادی از شاگردانم هزینه کارگاه‌ها را صرف برخی مراکز خیریه و بیمارستان‌ها کردیم و مبلغ خوبی هم جمع‌آوری شد. در واقع، ورکشاپ‌هایی را با هدف انجام کارهای عام‌المنفعه مثل کمک به مراکز مختلف و ساخت مدرسه در شهرستان لاد استان سیستان و بلوچستان برگزار کردم. استقبال خیلی خوبی هم شد. بعضی از افراد بدون حضور در ورکشاپ پول واریز می‌کردند. با همین اقدام ۲۰ تا ۳۰ درصد هزینه ساخت یک مدرسه جمع‌آوری شد. افرادی بودند که آن‌ها را از نزدیک ندیده بودم اما از طریق دیگران پول‌های خود را واریز کردند. افرادی هم بودند که بعد از ورکشاپ کمک به مستمندان را پیگیری می‌کردند. اولین‌بار یکی از دوستان که در کار کیک پزی بود به من پیام داد که نذر کرده و مایل است پولی را برای من واریز کند تا به دست افراد نیازمند برسد. همین‌ها برای من جرقه‌ای شد که می‌توانم در مواقعی غیر از برگزاری کارگاه هم پول‌هایی را برای کمک به نیازمندان در ایران جمع‌آوری کنم.

به چه افراد یا مراکزی کمک می‌کنید؟

زویا توانگر: موارد مختلف هستند به‌عنوان‌مثال حدود چهار سال پیش خواهرم در منطقه کهورستان در استان هرمزگان طرح پزشکی می‌گذراند و به من گفت مدرسه این منطقه آبخوری ندارد و بچه‌ها برای آب خوردن با مشکل مواجه‌اند. من با برگزاری ورکشاپ توانستم مبلغی را جمع‌آوری کنم تا لوله‌کشی در این منطقه انجام شود و بچه‌ها توانستند به آب آشامیدنی دسترسی پیدا کنند.

یا نوروز امسال در دوران کووید۱۹ ورکشاپ آنلاین نقاشی را برای کمک به کوره‌پز خانه‌های اطراف تهران برگزار کردم. حدود ۶۰ نفر شرکت کردند. هزینه کارگاه ۳۰ دلار بود برای همین علاوه بر کمک به کوره‌پز خانه‌ها برای تهیه خوراکی به‌منظور کمک به کودکان کار و مرکز بیماری‌های روحی و روانی امین‌آباد هم پول جمع شد. علاوه بر این‌ها امسال حدود ۸۰ میلیون تومان دیگر در مونترال جمع‌آوری شد و به دست افراد محروم در ایران رسید.

و تازه‌ترین کمک‌هایی که انجام شده چه مواردی هستند؟

زویا توانگر: یکی از آخرین کارها برگزاری ورکشاپ ورق طلا با هدف کمک به مراکز خیریه و افراد مستمند در ایران بود. از این کارگاه حدود ۷۰۰ دلار جمع‌آوری شد که با تبدیل دلار به ریال می‌تواند برای مستمندان ایران راهگشا باشد. کار دیگری که انجام شد کمک به معصومه عطایی از قربانیان اسیدپاشی بود که بینایی‌اش را از دست داده است. کمک‌ها برای تأمین هزینه‌های عمل صورت ایشان است. هزینه عمل قرنیه چشم معصومه حدود ۷۰ هزار دلار است که در صورت تأمین هزینه در انگلیس انجام خواهد شد. مردم از هر جای دنیا به او کمک می‌کنند. من هم از طریق برگزاری یک ورکشاپ حدود ۷۰۰ دلار برای او واریز کردم. در همین راه کمپینی را راه انداختیم که هنرجویانم در ایران پیشنهاد دادند؛ اینکه به‌ازای نقاشی عکسی از شما مبلغ یک میلیون تومان به حساب معصومه واریز شود. صفحه معصومه در اینستاگرام در دسترس است و افراد می‌توانند در جریان زندگی و میزان کمکی که لازم دارد، قرار بگیرند.

از برخورد و نگاه افراد برای مشارکت در این کارها برایمان بگویید.

زویا توانگر: چند ماه پیش برای جمع‌آوری کمک‌های مالی گروهی را با عنوان ورکشاپ نقاشی و خط تشکیل دادم. در این گروه گزارش‌های مربوط به افراد شرکت‌کننده و مبلغ جمع‌آوری شده را ارائه می‌کردم. همچنین در گروه عکس‌هایی از کمک‌ها و بسته‌هایی که خریداری می‌شد تا به دست نیازمندان برسد را منتشر می‌کردم. این ورکشاپ تمام شد اما کمک‌های مردم ادامه پیدا کرد.

ما فرشته‌هایی در مونترال داریم که بدون کمک آن‌ها من نمی‌توانستم کاری انجام دهم. به‌مرور بیماران مختلف از ایران به من معرفی شدند یا از طریق اینستاگرام زنانی به من معرفی شدند که قربانی اسیدپاشی شده‌اند و نیاز به عمل جراحی دارند یا معرفی کودکان سرطانی و بیماران دیگر.

آیا برنامه شما این است که برای جمع‌آوری پول به‌منظور کمک به نیازمندان باید حتماً ورکشاپ برگزار شود؟

زویا توانگر: بله چون هیچ‌وقت دوست نداشتم به افراد بگویم کمک کنید تا به دست نیازمندان برسانیم. دوست دارم در ازای ارائه یک خدمت، پول جمع کنم و به دست نیازمندان برسانم. دوست دارم این‌گونه، این چرخه ادامه داشته باشد.

سپاس از فرشتگان نیکوکار در مونترال و ایران

زویا توانگر معتقد است هنرجویانی که با او کلاس داشته‌اند جزو بهترین مردمان این سرزمین هستند چون همیشه او را در این فعالیت‌های نیکوکارانه حمایت کرده‌اند. او می‌گوید: «وقتی عکس‌های مراحل ساخت مدرسه را در سیستان و بلوچستان می‌بینم وجود این فرشتگان را در مونترال شاکر می‌شوم که مرا حمایت و تشویق کردند تا قدم‌های محکم‌تری بردارم. تا چندی پیش اسامی خیران را جایی عنوان نمی‌کردم چراکه احتمالاً نمی‌دانستم باید خوبی‌ها را در کائنات گسترش داد. برای همین حالا دوست دارم اسامی همه این فرشته‌ها را بگویم تا از آنان قدردانی کوچکی کنم.»

سپاس ویژه از: فرزانه امیر کمالی و همسر گرامی‌شان جناب مهندس فلاح (شرکت پرمونت)، سپیده احمدی (Orchide_sweet)، نسرین حقیقت‌طلب (رستوران نیلوفر)، سارا و سونا (Ana beauty salon)، عسل جامی (Realstate broker)، بهار ایزدی (Real estate broker)، زهرا دانشوند (Anna homemade)، دکتر راضیه رضوی، نوشافرین ظفریابی، نسترن صادقی، بهاره الهی، آزاده خیاط، ایمان شکیبا، مهدیس مختاری، نغمه بندری، فهیمه سلیمانی، مریم شفیع‌آبادی، مرجان ازگلی، فروغ ستوده، فرخنده اوژن، رویا اخباریه، نوشین فطیرخورانی، نگار دیانت (Almond.pastry)، شادی زوین، سارا جمالی، الهه حقایق‌زواره، عفت خداشناس، سمیه (Beauty adviser Lancome)، مژگان ملکلیان، اعظم صداقت، حمیده یوسفی، مونا صالحی، نسرین زمانی، سیمین احمدی، نگین امینی، شیوا ایل‌بگی، خدیجه علی‌محمدی، سنا کریمی، نسیم زند، فریده احکامی، فرزانه خدا کرم (Farzaneh photography)، لیلا حاج‌مومنی، طاهره محمودی، مینا طیرانی، مریم میرزایی، فهیمه سمیعی (la photoshop photography)، لیدا نواب‌پور، لیلا خلیلی، مریم خلیلی، لیلا فخار، مریم حبیبی، سمیرا مظفری، نارسیس اقدام، ماندانا عالم‌زاده، زهرا غلامی، مهری برهانی، آزاده عبادی، مهرناز رحیمی، شیما جمالزاده، لیلا و مریم محمدیان‌تبریزی، فاطمه صفارزاده، مرضیه ریحانی، زرین جباری، دکتر الهام گرامی.

و سپاس از دوستانی که در ایران واسط انجام کارهای خیر شده‌اند: ملیحه شریعت‌زاده، بهناز حریری، دکتر آزاده توانگر، دکتر محمدهادی شمسایی و زهره حیدرزاده.

روحیه خیرخواهی در شما از کجا نشئت می‌گیرد؟

زویا توانگر: من فکر می‌کنم همه افراد تحت تأثیر محیطی هستند که در آن رشد پیدا می‌کنند. یادم هست ۱۸ سالم بود که در مرکز معلولان در خیابان مجاهدان اسلام تهران آموزش طراحی و نقاشی را به‌صورت داوطلبانه انجام می‌دادم. سن کمی داشتم و می‌دانید در آن سن افراد دوست دارند در ازای کاری که انجام می‌دهند مزد بگیرند اما من درآمدی از آنجا نداشتم. پدرم مرا تشویق می‌کرد و خودش به من پولی می‌داد تا فعالیتم را در این مرکز ادامه دهم. این‌ها برای من ایجاد انگیزه می‌کرد. در این مرکز توانمندی برخی معلولان بسیار پایین بود و نیاز به کمک داشتند و من این کمک‌کردن را دوست داشتم. در مرکز معتادان خیابان مولوی هم کار داوطلبانه انجام می‌دادم و در همه این‌ها پدرم مشوق من بود. آن زمان درکی از این موضوع نداشتم اما این حس و روحیه ناخودآگاه در هر فردی نهادینه و تبدیل به رفتار می‌شود.

صحبت شما با خوانندگان «هفته» چیست؟

زویا توانگر: هر فردی اگر دوست داشته باشد همیشه می‌تواند به ما ملحق شود. ما همیشه ورکشاپ‌های یک جلسه‌ای برگزار می‌کنیم و هرکسی مایل باشد می‌تواند شرکت کند و خودش انتخاب کند که هزینه کارگاه به چه مرکزی در ایران واریز شود. در واقع، دوست دارم هنر بهانه‌ای برای انجام کارهای خیرخواهانه باشد.

خانم توانگر گرامی سپاس از وقتی که گذاشتید.

ارسال نظرات