نگاهی به یکی از کارهای مری آپیک

«گربه» در «بن بست»

در این جستار مروری سریع داریم بر فیلم کوتاه انیمیشن «گربه» (به نویسندگی و کارگردانی مری آپیک) و اندکی از زندگی پرفرازونشیب او را بازگو می‌کنیم. امیدوارم این زندگی پرفرازونشیب که اکنون دوباره درخشیدن گرفته است درسی برای همه‌ی هنرمندانی باشد که راه دشوار مهاجرت را در پی‌ گرفتند تا صلیب شرافت بر دوش کشند و تاج خار مشقت بر سر نهند و از یوغ ابلیس رهایی یابند.

 

مصطفا عزیزی

 

در این جستار مروری سریع داریم بر فیلم کوتاه انیمیشن «گربه» (به نویسندگی و کارگردانی مری آپیک) و اندکی از زندگی پرفرازونشیب او را بازگو می‌کنیم. امیدوارم این زندگی پرفرازونشیب که اکنون دوباره درخشیدن گرفته است درسی برای همه‌ی هنرمندانی باشد که راه دشوار مهاجرت را در پی‌ گرفتند تا صلیب شرافت بر دوش کشند و تاج خار مشقت بر سر نهند و از یوغ ابلیس رهایی یابند.

آخرین فیلمی که مری آپیک در ایران بازی کرد «بن‌بست» (به کارگردانی پرویز صیاد) بود و آخرین کاری که تاکنون انجام داده است انیمیشن کوتاه «گربه» است. «گربه» قصه‌ی بلند و سیاه زنان و کودکان ایرانی در دوران جمهوری اسلامی است که بسیار کوتاه و فشرده در حدود ۱۳ دقیقه بیان شده است و مری آپیک نشان داد که نه تنها در بازیگری روی صحنه تئاتر یا صفحه‌ی تلویزیون یا پرده سینما می‌درخشد و در موسیقی و باله دست توانایی دارد و در تئاتر عروسکی هم موفق بوده است در کارگردانی انیمیشن هم بسیار موفق عمل کرده است. طرفه اینکه بازی در «بن‌بست» برای او در دهمین جشنواره فیلم مسکو در سال ۱۹۷۹ جایزه‌ی بهترین بازیگر زن را به ارمغان آورد و اکنون آخرین کار او «گربه» هم به‌عنوان بهترین فیلم کوتاه انیمیشن در همین جشنواره انتخاب شده است.

 

 

مری آپیک را همه به‌عنوانی بازیگری توانا می‌شناسیم. او در خانواده‌ای هنرمند بزرگ شده بود و مادرش آپیک یوسفیان از نخستین بازیگران برجسته تئاتر بود. با مکتب استانیسلاوسکی که اسکویی‌ها به ایران آوردند آشنا شد و دخترش «مری» از کودکی با صحنه آشنا بود هرچند به باله و موسیقی علاقه داشت و تحصیلات آکادمی‌اش در موسیقی ادامه داد و «عضو سازمان باله ملی ایران» شد و در تالار رودکی به اجرای باله می‌پرداخت. اما در تئاتر در کنار مادرش گاهی روی صحنه می‌رفت و در نهایت به نمایش‌های تلویزیونی روی آورد و در ۱۶ سالگی در مجموعه تلویزیونی اختاپوس به کارگردانی پرویز صیاد که مجموعه طنز بود و خیلی زود در بین مردم جا باز کرد بازی کرد. در این مجموعه مری نقش دختر نوجوانی را داشت که طبعاً شده بود نماینده دختران نوجوان آن زمان. شب‌ها با مدل لباس جدیدی به خانه‌های مردمی که تلویزیون داشتند می‌آمد. در همین سال با اولین قسمت‌هایی که از اختاپوس پخش شد به دعوت مسعود کیمیایی در فیلم داش آکل در نقش مرجان جلوی دوربین سینما رفت. و نشان داد در تمام مدیوم‌ها بازیگر قابلی ست. آپیک فعالیت هنری خود را با بازی در «تئاتر کوچک تهران» که در زیر بازار صفویه در خیابان پهلوی قرار داشت با همکاری با پرویز صیاد ادامه داد و این همکاری هنوز هم طی سال‌های پرفرازونشیب ادامه دارد. درست است که بازی در روی صحنه تئاتر و جلوی دوربین هر دو بازیگری‌ست اما تفاوت‌های زیادی با هم دارد در تئاتر حافظه‌ی قوی لازم است چون بازیگر روی صحنه است و باید از اول تا پایان نمایش جلوی تماشاچیان بازی کند اما این خوبی را دارد که تداوم حسی برقرار است ولی در سینما چنین نیست.

 

 

در سینما بازیگر تنها باید صحنه‌هایی که در یک روز بازی می‌کند را حفظ باشد اما اینجا تداوم حسی وجود ندارد. ممکن است اولین صحنه‌ای که گرفته می‌شود در آخر یا میانه فیلم استفاده شود برای همین بازیگری سینما بازیگری پلان و سکانس است یعنی بازیگر باید حس همان پلان یا حداکثر سکانس را بگیرد و بازی کند و اتفاقاً مری آپیک در نشست تیرگان در تورنتو در پاسخ سؤالی در مورد بازیگریش در «بن‌بست» به این موضوع اشاره کرد که آخرین صحنه «بن‌بست» در همان روزهای اول گرفته شده است چون می‌خواستند دیوار را خراب کنند. حالا تصور کنید بازیگر چگونه می‌تواند «عشق» را به «حیرت» تبدیل کند.

مری آپیک زن بود و بالرین و هنرمندی سرشناس و چند حرفه‌ای و اگر یکی از این‌ها هم بود دیگر پس از روی کار آمدن سینماآتش‌زن‌های ضدزن جایی نداشت و این شانس را آورد که در زمان تغییر نظام در ایران نبود و مادرش به او توصیه کرد برنگردد و چندی بعد آپیک یوسفیان هم به دخترش در آمریکا پیوست.

 

 

اگر آن اتفاق شوم نیفتاده بود اکنون مری آپیک صدها جایزه‌ی معتبر بین‌المللی گرفته بود اما او دلسرد نشد و به‌جای افسوس خوردن مسیر خود را در آمریکا ادامه داد فیلمِ «فرستاده» (به کارگردانی پرویز صیاد) را در اوج ترورهای خارج کشور جمهوری اسلامی بازی کرد و فیلم «سرحد» (به کارگردانی پرویز صیاد) را در تأثیرات گروگان‌گیری دیپلمات‌های آمریکا در تهران بر ایرانیان خارج از کشور را نشان داد. نمایش «خر» به نویسندگی و کارگردانی و بازی پرویز صیاد را در ۴۵۰ شهر مختلف در سراسر جهان طی چندین سال به اجرا درآوردند و در زمانی که اکثر کسانی که به خارج از کشور مهاجرت کرده بودند مات و مبهوت تنها جنایت حکومت جدید را مشاهده می‌کردند آنان به تمسخر حکومت جدید پرداختند و جو وحشت را شکستند.

مری آپیک پس‌ازآن به فعالیت در زمینه کودکان و نوجوانان پرداخت. کودکان مهاجر ایرانی که اکثراً از زبان مادری خود فاصله گرفته بودند و روزبه‌روز فاصله‌شان بیشتر می‌شد. او به همراه یاران دیرینش که مانند خود مری کودکانی داشتند متل‌های ایرانی را به‌صورت ترانه و با موسیقی ارائه دادند و بعد با یار دیرینه‌اش پرویز صیاد نمایش عروسکی کار کردند و بعد به مبارزه برای حقوق زنان پرداخت و خلاصه یک لحظه در تمام این عمر پربار، که می‌توانست پربارتر باشد، ساکت ننشست و با ساختن انیمیشن «گربه» در ۲۰۲۰ میلادی دوباره برنده جایزه‌ی جشنواره مسکو شد.

 

 

انیمیشن «گربه» با گربه‌ی سفیدی که روی دیوار دم تکان می‌دهد آغاز می‌شود و ناگهان گربه‌ای سیاه روی دیوارِ می‌آید و گربه‌ی سفید هراسان و جیغ‌کشان فرار می‌کند. زیر دیوار در حیاط دختربچه‌ای تاب می‌خورد و زیرش حوضیست که ماهی سرخی در آن می‌چرخد. دختر بی‌خبر از همه جا آهنگ «دختر بویراحمدی» را زمزمه می‌کند: «دختر بویراحمدی نومت ندونم یار گلم/ بیا بریم خونه‌ی خومون خونه‌ی خوتونه یار گلم/ گلم‌ای یارگلم گل عزیز دلم‌ای یار گلم» پنجره‌ی که پرده‌ی آن تکان می‌خورد و نور سفیدی که به داخل می‌تابد و نگاه گربه سیاه جیغی می‌کشد و ذوب می‌شود و مانند مایعی غلیظ در درون حوض می‌چکد و تمام آب حوض سیاه می‌شود و دختر هراسان پا به فرار می‌گذارد و مایع سیاه در پی‌اش می‌افتد.

همین صحنه‌ی ابتدایی فیلم چند نکته دارد یکی خود شخصیت «گربه» است که می‌دانیم به دلیل نقشه‌ی ایران در دو قرن اخیر شبیه «گربه» شده است و اصولاً ایران را به‌عنوان «گربه» می‌شناسند. وقتی دو گربه سفید و سیاه را اول فیلم نشان می‌دهد که «گربه سفید» می‌گریزد و «گربه سیاه» باقی می‌ماند و مملکتی را سیاه می‌کند نشان‌دهنده این است که طبق نظر نویسنده که خود خانم اپیک است درواقع نیروی خارجی نقش اساسی نداشته است و خود نیروهای داخلی و «گربه سیاهی» که در خانه وجود داشته است موجب فلاکت و بدبختی شده است. نکته دیگر این که «گربه» تبدیل به مایع مذاب غلیظی می‌شود که ما را یاد «نفت» می‌اندازد. نفتی که دیگر مشخصه ایران نوین است. به‌عبارت‌دیگر اگر نیروی خارجی دست دارد به دلیل نفت است. در مسیر فرار دختر به تمام بلاهایی که بر سر مردم در این چهل‌وچند سال اخیر گذشته اشاره شده است، تن‌فروشی، کشته شدن جوانان، بچه‌های کار، خشک‌سالی و تشنگی، شکستن و به کوره انداختن ساز و کمانچه… و فرار کودکی که بزرگ می‌شود تا به دریا برسد. البته پس‌وپیش زمانی صورت گرفته است و اتفاقات به ترتیبی که افتاده‌اند در فیلم نمایش داده نمی‌شود.

 

 

«گربه» از نظر تکنیکی مرا یاد بخش‌های انیمیشنی «دیوار پینک فلوید» (به انگلیسی: Pink Floyd The Wall) می‌اندازد. این فیلم را بر اساس آلبوم سال ۱۹۷۹ پینک فلوید با عنوان دیوار و بر اساس فیلم‌نامه‌ای از راجر واترز، خواننده و نوازنده‌ی گیتار بیس پینک فلوید، به‌صورت موزیکال به کارگردانی آلن پارکر، کارگردان انگلیسی، در سال ۱۹۸۲ ساخته شد. بخش‌هایی که در «گربه» زنان تن‌فروش را به‌صورت عروسک‌های بسته‌بندی‌شده نشان می‌دهد یا مردان جوانی که به کوره‌ی جنگ می‌افتد بسیار شبیه «دیوار» است که البته هر و مفهوم دیکتاتوری و هم‌سان‌سازی را می‌دهند.

انیمیشن کوتاه گربه هرچند پیش از جنبش اخیر زن، زندگی، آزادی ساخته شده است ما راوی آن دختری از کودکان کار است که در مقابل سیاهی می‌ایستد و تسلیم نمی‌شود. هم اتفاقی که عملاً در جنبش مهسا امینی افتاد. به‌هرحال در دو سالی که از پخش آن گذشته ۲۷ حضور در جشنواره‌هایی سطح بالایی که انیمیشن کوتاه را نمایش می‌دهند شرکت کرده است و جوایز متعددی هم برنده شده است. این فیلم در جشنواره مونترآل و تیف در تورنتو هم حضور داشته است. نقدهای مثبت در مجلات انیمیشن امریکا و اروپا برای آن نوشته شده است و مورد تحسین قرار گرفته است.

به‌هرحال بهتر است بیش از این در مورد «گربه» نگویم و کشف و شهود آن را برای دیدن دوستانی بگذاریم که قصد دیدن این انیمیشن کوتاه، که اکنون در یوتیوب در دست‌رسِ همگان هست، را دارند. (https://youtu.be/KIk9nm8fVS4)

امیدوارم به‌زودی در ایرانی آزاد و دمکراتیک مری آپیک، و صدها هنرمند جوان یا پا به سن گذاشته که زیر چرخ‌های دیکتاتوری دینی دارند له می‌شوند یا در غربت با هزار رنج مکنت می‌تواند اثر هنری تولید کنند، بتوانند در روی صحنه‌ها و بر صفحه تلویزیون‌ها و بر پرده‌های سینما بدرخشند.

 

 

برچسب ها:

مصطفا عزیزی، کارگردان،‌ تهیه‌کننده و نویسنده سینمایی است.
مشاهده همه پست ها

ارسال نظرات