نرگس هاشمی
زنان افغانستان نسل باروت و دود و سیاهی که سالها عمرشان را در حسرت و اندوه سپری کردهاند و همواره قربانی قدرتها بودند. با آمدن طالبان بر اینهمه سیاهی و حسرت افزوده شد. ولی جایی بسا افتخار است که این شیر زنان تاریخ هیچگاهی سکوت نکردند و با وجود سختیهای فراوان و متقبل شدن خشونتهای ملموس و ناملموس و خواسته و ناخواسته دست از مبارزه بر نداشتند. از این جمله زنان یکی هم بهشته شاهین است که با کارکردها و مبارزههای دوامدارش از حق خود و همنسلانش دفاع کرده و هدفمندانه میرزمد.
لطف نموده خود را به خوانندگان هفته معرفی کنید.
بهشته شاهین: بهشته شاهین هستم. در ششم سنبله ۱۳۶۸ در خواجه بغرای کابل متولد شدم، اصالتاً از ولایت پنجشیر هستم. مکتب را در لیسۀ بیبی ساره به پایان رساندم، سند لیسانس را از دانشگاه کابل در رشتهی شرعیات در ۱۳۹۲ به دست آوردم و دورهی ماستریام در بخش حقوق عامهی دانشگاه دنیا نیمهتمام مانده است.
آموزشهای کوتاهمدت خبرنگاری را بنا به علاقهی خاصی که به دنیای رسانه داشتم فراگرفتهام.
از تجارب کاریتان بگویید. در کدام عرصهها بیشتر کار و فعالیت داشتید؟
بهشته شاهین: چنانچه قبلاً از علاقهام به دنیای رسانه تذکر دادم، از صنف ۱۲ مکتب کارم را با تلویزیون نور، به صفت گوینده و تهیه کنندهی برنامههای اجتماعی، فرهنگی، ادبی و سیاسی آغاز نمودم و تقریباً ده سال همکاری نمودم. در کنار کار با رسانهی نور، بعد از پایان دورهی تحصیل و با توجه به اینکه با شبکهی نور تا نیمهی روز قرارداد داشتم نخواستم نصف روزم هدر برود، بنا در مکتب عامه شمال بحیث معلم بیشتر از یک سال ایفای وظیفه نموده و افتخار بودن کنار دختران مستعد را داشتم، اما این کار زیاد دوام نیاورد و مریضی مادرم باعث شد کار معلمی را ترک بگویم. پس از برگشت سلامتی مادر، بنا بر پیشنهاد دوستان در انستیتوت موج کوثر، چیزی در حدود دو سال تدریس نمودم و این دوره نیز صفحهی درخشانی به من بهحساب میآید که در مواردی برایم آموزنده نیز بود.
در یک مصاحبه که با استاد شفیقه حبیبی «مادر ژورنالیزم افغانستان» داشتم ایشان علاقهمند نوع گردانندگی بنده شده و مرا به انجمن زنان ژورنالیست دعوت کرد. ابتدا عضو، بعد مسئول کمیته حقوقی انجمن انتخاب شدم و بیشتر از پنج سال با خبرنگاران زن و در خدمتشان قرار داشتم.
در ششم سپتامبر ۲۰۲۰ نهاد رهبران جوان ژورنالیست را افتتاح نمودیم که بنده یکی از اعضای ایجاد کنندهها و همچنان مدیرمسئول این نهاد نیز هستم.
مدتی در کلید گروپ بحیث گوینده و تهیهکنندهی برنامه رمز زندگی و برنامههای سیاسی ایفای وظیفه نمودهام. مضاف به این، یک نهاد خیریه نیز داشتیم که کار آن کمک به خانوادههای کمبضاعت بود. از کارهای مهم این نهاد، کمک به آسیبدیدههای سیلاب پیشغور پنجشیر، آسیبدیدههای سیلاب پروان و تهیه غذا به مهاجرین سر کوتل خیرخانه را میتوانم نام ببرم.
قسمی که از کارکردهایتان معلوم میشود در بخش دفاع از حقوق زن نیز فعالیتهای داشتید. از دید شما حکومت قبلی در قبال اعاده حقوق زن چه کارهای مثمر را انجام داد و چه کارها را باید بیشتر انجام میداد؟
بهشته شاهین: در قسمت حقوحقوق زنان باید بگویم: این نام بسیار بزرگ است و در این راستا صرفاً گامهای کوچکی برداشته شده. رویهمرفته زنان افغانستان در هر نظامی قربانی بودند و به حقوقی که بایسته آنان است، بهصورت شاید و باید دست نیافتهاند.
نظام قبلی خوبیها و بدیهای خود را داشت. نمیشود یکسره بگوئیم که برای زنان کاری انجام نشد و این را هم نمیشود نادیده گرفت که از امکانات این نظام فقط چند زن محدود در بزرگ شهرها مستفید شدند و متأسفانه در زندگی زنان روستانشین هیچکدام تغییری به وجود نیامد.
بهیقین که با استقرار حکومت طالبان مجبور به ترک وظیفه گردیده و تحتفشار روحی و روانی قرار دارید. حکومت طالبان چی جفاهای را برحق زن و در مجموع مردم افغانستان کردند که باید نمیکردند؟
بهشته شاهین: اشغال افغانستان توسط تحریک طالبان روز سیاهی برای همهی مردم افغانستان اعم از زنان و مردان و بزرگسالان و کودکان بود. از آنجایی که به همه معلوم است طالب یعنی دشمن تعلیم و تحصیل، آگاهی و ترقی، پیشرفت و داشتن جامعه مرفه. با حاکم شدن طالبان زندگی بهویژه به طبقه روشنفکر جهنم گردید و اکثر مردم مجبور به ترک کشور شدند. با تأسف باید گفت، بخش عمدهی کادرهای مسلکی از وطن بیرون شدند و در حال حاضر به فقدان نیروی مسلکی در بخشهای مختلف مواجه هستیم.
در امور زنان و خشونت گستردهای که در حال پیاده شدن است، باید عرض کنم که این سرشت طالبان است و از این گروه بیش از این توقعی نباید داشت. آنها در بیستسال کارشان کشتن و سلاخی کردن بود و از راه دموکراتیک و قانونی بر کشور مسلط نشدهاند که تصور ایدئالی از آنان داشته باشیم. آنها هنوز هم از گروههای انتحاری تقدیر و تمجید میکنند و خانوادههای آنان را مورد نوازش قرار میدهند؛ بنابراین آنان هیچ تغییر نکردهاند و از آنان انتظاری برای بهبود وضعیت نمیتوان داشت. مخاطب ما جامعه جهانی است که اینهمه جنایات را نادیده گرفته و با پیش گرفتن سیاست نرم دنبال مشروعیت دادن طالباناند. پیشنهاد من بهعنوان یک شهروند و خبرنگار افغانستان به جامعه جهانی این است که این گروه را به رسمیت نشناسند و مانع کارکردها و خشونتهای بیشمارشان گردند.
از اعتراضاتتان در مقابل طالبان بگویید. آیا در همه اعتراضات سهم داشتید؟ و آیا تاکنون زنان افغانستان از اینهمه اعتراضات دستاوردی داشتند و یا خیر؟ اگر اندک هم باشید لطف نموده بیان دارید.
بهشته شاهین: یادم نمیرود روزی که در روبروی لیسه نادریه کلاشینکوف طالب به سینه من نشانه گرفته شد و برایم هشدار دادند که اگر کارهای بیحیایی دوران گذشته صورت گیرد از بین خواهم رفت و در ضمن برایم گفتند که من سیاه سر هستم و باید در خانه کارهای زنانگی انجام دهم. حرفی که مرا در خود پیچاند و بر آنچه بر ما تحمیل شده بود را با پوستواستخوان احساس نمودم. البته دادخواهی ممکن در کوتاهمدت به نتیجهی ملموسی نه انجامد اما در درازمدت تأثیرگذار خواهد بود. گفته میتوانم کمترین اثر حرکتهای دادخواهانه این است که این گروه تا هنوز به رسمیت شناخته نشدهاند. زنانی که سینه سپر ساختند، به جادهها ریختند، زندانی و شکنجه شدند، تهدید به مرگ شدند، هرکدام در این کار نقشبرجسته دارند و رفتن آنان به خیابانها جهان را متوجه و متمرکز به وضعیت اسفبار حقوق بشر و حقوق زنان ساخته و میسازد.
خواست و آرزویتان از جامعه جهانی چیست؟
بهشته شاهین: در یک جمله اگر پاسخ داشته باشم، به رسمیت نشناختن طالبان.
نظرتان در مورد تخلیه زنان مورد تهدید از افغانستان چیست؟ آیا تخلیه راه نجات است؟
بهشته شاهین: بیرون شدن نخبگان از کشور که سرمایهی عظیم انسانی در افغانستاناند، بدون شک به نفع کشور نیست و ما را دههها به عقب میراند و از هر لحاظی آسیبپذیر میسازد، اما با حاکم ساختن تحریک طالبان به سرنوشت مردم ماندن نخبگان و روشنفکران هم کار عاقلانهیی نیست، طی هفت ماه دیدیم که چه ظلمهایی که در حق مردم از آدرس تحریک طالبان صورت نگرفت. نخبگان از اقشار مختلف دستگیر، زندانی، شکنجه و کشته شدند و این ظلم همچنان ادامه دارد. تلاشی خانهبهخانه بهخاطر چه بود؟ زنان معترض چرا زندانی شدند؟ دختران چرا ناپدید و کشته شدند؟ نظامیان پیشین چرا سلاخی میشوند؟ اینها جنایاتی است که طالب انجام میدهد و جهان هم نظارهگر است.
اینکه اکنون طالبان دختران را از حق تحصیل بازماندهاند. گفتنیتان چیست؟
بهشته شاهین: باید بگویم ما همه نگران بسته ماندن درب مکاتب به روی دختران هستیم. نباید دروازه روشنایی و معرفت بسته بماند که طالبان عمداً چنین میکنند، چرا که دشمن علم و دانش هستند و نمیخواهند جوانان ما آگاه شوند و آنان زوالشان را در آگاهی جامعه میبینند و این یک واقعیت است. در قسمت باز شدن مکاتب از جامعه جهانی میخواهیم که بالای طالبان فشار وارد نموده تا مکاتب باز شده و دختران از درس و تعلیم باز نمانند و نظارت جدی داشته باشند چرا که ما کادرهای خود را نداریم تعدادی مهاجر و تعدادی خانهنشین شدند و شکی نیست که جای این کادرها را طالبان پرکرده و دنبال تروریستپروری هستند. این برنامه هرچند آهسته اما پیوسته خواهد بود که برای آینده خطر بزرگی است، این خطر نهتنها افغانستان که منطقه و جهان را نیز تهدید میکند و منهم به نوبه خود بعد از بستهشدن مکاتب آرام ننشسته با پخش کلیپهای تصویری اعتراض خود را منحیث معلم ابراز داشتم تا مبادا جامعه جهانی صدای ما را شنیده دست بکار شوند و اقدامی کنند.
از دید شما زن بودن در یک جامعه کاملاً سنتی افغانستان چقدر سخت و دشوار است؟
بهشته شاهین: زن بودن را زنانی که در خانوادههای سنتی تولد، بزرگ و زندگی کردهاند، با ذره ذرهی وجود خود درک میکنند. آنان از خانه گرفته تا جامعه و اجتماع با طالبهای فکری مقابلاند و نفس میکشند.
در اخیر تلخترین خاطراتتان را از دوران حکومت طالبان و یا هر رژیمی که دارید میتواند با ما شریک بسازید.
بهشته شاهین: روزی که تحریک طالبان وارد کابل شدند بدترین روز زندگیم بود، نمیدانستم زمین است یا نه. به زمین قدم میگذارم یا به هوا، نمیتوانستم مانع ریختن اشکهایم شوم، غم و غصه مرا تا سرحد افسردگی کشاند، ماهها گذشت و هنوز هم فکر میکنم خواب هستم، تلاش میکنم از این خواب وحشتناک بیدار شوم، چون با دیدن چهرههای خوفناکشان به حقیقت تلخ روزگار سیاهمان مهر تأیید گذاشتهام. امیدوارم این ترس و تاریکی هرچه زودتر نابود شود و جایش را روشنایی بگیرد.
با ابراز امتنان از خانم شاهین
ارسال نظرات