چالش آراء، عشق به ایران و تلاش برای آزادی در تورنتو

شرکت‌کنندگان در نشست «همگرایی، هماهنگی و هم آوایی» چه گفتند؟

چالش آراء، عشق به ایران و تلاش برای آزادی در تورنتو

چالش آراء، عشق به ایران و تلاش برای آزادی

نازنین افشین‌جم، فعال حقوق بشر، از اعضای کمیته برگزاری

در این جمع افراد با عقاید مختلف هستند اما آنچه ما را باهم مرتبط می‌کند، عشق‌مان به ایران و تلاش ما برای آزادی است.

 

مملکت را سیاستمدارانی که می‌توانند باهم گفتمان کنند باید اداره کنند

رضا مریدی، سیاستمدار، وزیر سابق علوم انتاریو و از اعضای کمیته برگزاری

همه ما که در اینجا گرد هم نشستیم، سیاستمدار هستیم و این نکته بسیار مهمی است، چراکه یک مملکت را سیاستمداران باید اداره کنند. فیلسوفان می‌نویسند، تحلیلگران تحیلیل می‌کنند، سلبریتی‌ها صدای مردم را به گوش جهان می‌رسانند ولی در نهایت اداره یک کشور به دست سیاستمداران خواهد بود، این سیاستمداران، شما هستید که در این جمع شرکت دارید و به احزاب و تشکل‌های گوناگون تعلق دارید.

این جلسه در واقع اجلاسی بوده است تا ما باهمدیگر بتوانیم صحبت کنیم. در سیاست، صحبت کردن اصل اولیه است و سیاسیون با احزاب هم عقیده باخودشان (تنها) صحبت نمی‌کنند بلکه با دیگر احزاب که در آن سمت بعد سیاسی قرار دارند، صحبت می‌کنند و طبیعتا وقتی که عقاید و افکار (متفاوت) مطرح می‌شود، نتیجه مثبتی حاصل می‌شود.

 

انگشت‌هایی به رنگ خونِ ژینا

ونوس ترابی، نویسنده و فعال سیاسی

ما با پنج انگشت در خون ژینا می‌زنیم و بر دیوار آزادی و همبستگی نشان همنشینی می‌گذاریم و وام می‌گیریم از رنگین کمان کیان که رنگ‌های مختلف را کنار هم نشاند.

 

نشست تورنتو تحت تسلط هیچ حزبی نیست

عطا هودشتیان، استاد علوم سیاسی

کمیته برگزاری نشست تورنتو متشکل از گرایش‌ها و گروه‌های متعدد سیاسی بوده و هست و از ابتدای کار تلاش ما این بوده که جمعی متکثر مانند جامعه ایران را داشته باشیم. در حال حاضر هم هیچ حزب و گروه سیاسی در این نشست و کمیته برگزاری تسلطی ندارد. ما می‌خواهیم نتیجه این نشست یک فروم و یا (ایجاد) شبکه گفت و گو بین نیروها و شخصیت‌های سیاسی از همه گرایش‌های سیاسی باشد.

 

در تاریخ ائتلاف‌ها اول روی حقوق حداقلی توافق می‌کنند

مهران براتی، کارشناس روابط بین‌الملل و مشاورشورای مدیریت گذار

ما اینجا قرار نیست حرف‌هایی بزنیم که خوشایند همه باشد. اصل بر حداکثر احترام بر گوینده‌ای است که ممکن است حرفش را قبول داشته و یا نداشته باشیم. ما نمی‌خواهیم همه این مواردی که در این سال‌ها گفته و نوشته‌ایم تکرار کنیم و یا ائتلاف و یا جریان سیاسی جدیدی را شروع کنیم، نمی‌خواهیم روی خواست‌های حداکثری باهم توافقی انجام دهیم.

در تاریخ ائتلاف‌ها و اتحادها معمولا روی حداقل (اشتراک) ها انجام می‌گیرد و خواسته‌های حداکثری نتیجه توازن قوایی است که بعدها از طریق صندوق رای تایین می‌شود و افراد منتخب خواست‌های حداکثری را مطرح و به توافق می‌رسند و یا نمی‌رسند.

ما اصلا همدیگر را نمی‌شناسیم، ما هموطنان عرب تبارمان را نمی‌شناسیم، هموطنان بلوچمان را نمی‌شناسیم و به همین منوال هموطنان کرد و لر و قشقایی و بختیاری

یک ملت کنار هم، دور از هم و باهم زندگی کرده است، در حالیکه باهمدیگر ارتباطی نداشتند و کار ما آغازی است برای شناسایی متقابل و برای اولین بار با آنچه در ایران گذشته شعار کردستان، زاهدان، چشم و چراغ ایران می‌شنویم که این را تهرانی‌ها می‌گویند. این آشنایی‌های جدید در وضعیتی جدید و در انقلاب فرهنگی جدیدی که انقلاب ایران اتفاق افتاده است، می‌آید و قدر آن را باید بدانیم.

چرا هنوز برخی از گروه‌ها و فعالین سیاسی از دیگران دوری می‌کنند و چه راه‌های عملی برای نزدیک آن‌ها وجود دارد؟ اصلا این چهل سال گفت و گو در کنار هم حاصلی داشته و اگر نداشته به خاطر مطرح بودن خواست‌های حداکثری بوده و یا به این دلیل که ما به عنوان اپوزوسیون نتوانستیم هنوز صحنه اجتماعی را در دست بگیریم.

 

آنچه جای نگرانی دارد، «تداوم خیزش» است

هایده روش، جامعه‌شناس و از بنیانگذاران انجمن دفاع از زندانیان عقیدتی-سیاسی ایران

اگر به جنبش‌های مدنی و برابرخواهی و جنبش‌هایی که با ارزش‌های اجتماعی شناخته می‌شوند، مانند ۱۹۶۸ فرانسه نگاهی بیاندازیم؛ می‌بینیم آن جنبش‌هایی پیروز شدند که حضور زنان در آن‌ها محسوس و برجسته بوده است. چراکه زنان نیمی از جمعیت هر جامعه‌ای را تشکیل می‌دهند و به این ترتیب وقتی نیمی از جمعیت به این خیزش‌ها اضافه و یا کم می‌شوند؛ تاثیرش را در تداوم و به نتیجه رسیدن و یا نرسیدن آن می‌بینیم. حضور زنان در این جنبش‌ها و انقلاب‌ها گاها به صورت مستقل و یا در کنار مردان بوده است و مبارزات را پیش برده اند.

جای خوشبختی است که می‌بینیم شعار «زن زندگی آزادی» از محدوده ملی ما بیرون رفته است. این شعار در کشورهای منطقه، جوامع اسلامی و جوامع سنتی که همچنان زنان را محدود می‌کنند شنیده می‌شود؛ همچنین در مطالبات فمینیست‌های اروپایی و جهانی هم نمود پیدا کرده است.

 

آنچه جای نگرانی دارد، «تداوم خیزش» است

ترانه آبروش، پژوهشگر و فعال سیاسی

در شش ماه گذشته شاهد تحولات عمیقی در کشورمان بودیم، خیلی از اندیشمندان خصوصا اندیشمندان حوزه انقلاب آن را زیر ذره بین گرفتند و تلاش کردند آن را بررسی کنند که آیا این (رویداد) یک «انقلاب» است و یا «خیزش»؟ آن‌ها در نهایت جواب‌شان این بود که ما با یک «خیزش» روبرو هستیم.

به نظر من اما، درست است که شاید با یک انقلاب (هنوز) روبرو نباشیم که ساختارهای رسمی حکومت را دگرگون کرده باشد و بازی قدرت همچنان برجای باقی است ولی من، آن را انقلابی اجتماعی و فرهنگی می‌دانم که در طی آن زنان به یک بیداری رسیدند؛ چه زنان طبقه مرفه و چه زنان محروم که در حاشیه ایران هستند. برای همینبه جایی رسیدیم که زنان ایرانی حتی در روستاهای کوچک، روسری های‌شان را برداشتند و به مقابله با نظام مردسالار و متحجر پرداختند.

ولی آنچه جای نگرانی دارد، «تداوم خیزش» و چالش‌هایی است که برای نظام حاکم ایجاد می‌کنیم. ما باید در نظر داشته باشیم که تحولات اجتماعی زمان بیشتری را در بر می‌گیرد. لایه‌های فرهنگی نهادینه شده در ذهن ما باید تغییر کند و این موضوع زمان بر است؛ اما من مطمین هستیم که وقتی تغییر ایجاد می‌شود، دیگر به عقب باز نمی‌گردد و حکومت هرگز، هرگز نمی‌تواند زنانی را که امروز آزادانه وارد خیابان می‌شوند، به (پوشش) شش ماه پیش بازگرداند.

 

زنان ایران می‌گویند ما دیگر پلاکارد جمهوری اسلامی نیستیم!

سیمین صبری، فعال حقوق زنان

سیمین صبری، روانپزشک، فعال حقوق زنان و فعال حقوق مدنی یکی از حاضران در نشست تورنتو، همگرایی، هماهنگی و هم آوایی بود که به زمینه‌های شکل گیری خیزش «زن، زندگی، آزادی» پرداخت.

به گزارش رسانه «هفته» دکتر صبری ضمن اشاره به مورد توجه قرار گرفتن جنبش زنان ایران در جهان گفت: «من امسال به چندین محفل و انجمن برای روز هشتم مارس (روز جهانی زن) در کشوری که در آن زندگی و کار می‌کنم، -نروژ - دعوت شدم. آنجا این سوال مطرح بود که در ایران چه اتفاقی افتاد و زنان چه کردند؟ پاسخ من به آن‌ها این بود که دشمنان مدرنیته پاشنه آشیل پیشرفت را در دو چیز می‌بینند و جامعه‌شناسی به درستی به ما گفته است وقتی وارد جامعه‌ای می‌شوید و می‌خواهید ببینید، دموکراسی و مدرنیزم چقدر در آنجا پیش رفته است، به وضعیت زنان و سیستم تحصیلات جوانان آنجا نگاه کنیم و این درست اتفاقی است که ۴۴ سال است در جامعه ما دیده می‌شود و این دو قشر (به واسطه آن) مورد تبعیض قرار گرفته اند.»

این فعال حقوق زنان در توضیح عملکرد زنان و جوانان در مقابل جمهوری اسلامی عنوان کرد: «جوانان ایرانی از زندگی به عنوان یک جوان در دوران معاصر و مدرنیته محروم شده‌اند و به همین دلیل با شورش و عصیان آن‌ها و این «نه» بزرگ به جمهوری اسلامی روبرو هستیم. همچنین شورش زنانی که می‌گویند ما دیگر پلاکارد جمهوری اسلامی نیستیم. »

دکتر صبری در پنل «نقش زنان در اپوزوسیون» با بیان اینکه سیاست و سیاست ورزی در تاریخ صدساله معاصر بسیار انحصارگرایانه بوده و خیلی از لایه‌های جنسیتی را نادیده انگاشته است، گفت: «جنبش فمینیستی زنان هم دچار همه این آفت‌ها بوده و هست. اما طرح موضوع در این پنلن‌شان می‌دهد که یواش یواش از این آفت‌ها در حال دور شدن هستیم. جنبش زنان باید از خشونت‌هایی که در دنیای سیاست وجود دارد، بپرهیزد و از سیاست زدگی در فمینیست دوری کند. همچنین باید تکثرگرایی در جنبش زنان را بپذیریم، جنبش زنان ترک، کرد و… داشته باشیم.»

این فعال حقوق زنان، یک فرد را دارای هویت‌های اجتماعی مختلف و متفاوت دانست و توضیح داد: «در جنبش فمینیستی در امریکا یک زن سیاهپوست دید که درست است در کنار مرد سیاهپوست علیه نژادپرستی ایستاده است اما برای مطالبات جنسیتی هم در کنار زنان سفیدپوست قرار گرفت. بنابراین باید در نظر داشته باشیم که بخشی از مطالبات با همدیگر می‌توانند همپوشانی داشته باشند و این شامل حال ما (جنبش زنان ایران) هم می‌شود.

 

جنبش زنان در اندیشه بشریت

نازنین انصاری، روزنامه نگار و مدیر مسئول روزنامه کیهان لندن

جنبش زنان تاریخی است و (فقط) از چهل سال پیش شروع نشده است. اهمیت این جنبش در فراسیاسی- جناحی بودن آن است. جنبش زنان به بشریت فکر می‌کند و در عین حال نه تنها حقوق بشری و مدنی است که سیاسی است.

 

جمهوری اسلامی برای «فصل» کردن آمده است

لیلی پورزند کارشناس مسایل زنان و فعال حقوق بشر

جمهوری اسلامی زنان و مردان را از هم جدا کرد، قومیت‌ها را از هم جدا کرد و حتی زنان را از زنان جدا کرد و باعث شد که ما امروز همدیگر را نشناسیم و من به عنوان یک زن تهرانی، تازه در این شش ماه است که شانس شناختن زن ترک و کرد و بلوچ و ترکمن را پیدا کردم درحالیکه ما باید همدیگر را بشناسیم تا بتوانیم به همدیگر کمک کنیم.

یکی از نگرانی‌هایی که در من وجود داشت و باعث شد در اپوزوسیون سیاسی خارج از کشور کمتر فعالیت سیاسی و رسمی داشته باشم-هرچند فعالیت حقوق بشری‌ام را داشته ام- نادید گرفتن توانایی زنانی است که ۴۴ سال است تحت حکومت جمهوری اسلامی با موهای‌شان مبارزه سیاسی کردند.

در روز اول اکتبر که در دنیا تظاهرات بزرگ ایرانیان خارج از کشور در حمایت مردم ایران و زیر پرچم «زن زندگی آزادی» برگزار شد، این نگرانی را بار دیگر احساس کردم. در آن روز زنان در نقش مجری و پشت صحنه بودند که بسیار هم ارزشمند بود و یا از جایگاه قربانی صحبت می‌کردند، اما موضوع این است که توانایی زنان ما بسیار بیشتر است.

زنان برای اینکه در این جنبش بتوانند موفق و موثرتر عمل کنند نیاز دارند که قضاوت نشوند. ما زنان زیادی در جامعه‌مان داریم که پتانسیل این کار (ورود به عرصه سیاسی و مدنی) را دارند اما به دلیل اینکه تمرین نداشته اند، عضلات سیاسی و یا لیدرشیپ (رهبری) آن‌ها قوی نشده است. حتی ممکن است در جامعه خودشان دچار چنین وضعیتی باشند اما در جامعه مهمان جلوه دیگری داشته باشند.

ترس از اشتباه و اینکه ناخواسته به جنبش «زن زندگی آزادی» ضربه بزنند و یا برای آن مانع ایجاد کنند؛ مانع دیگر ورود زنان توانمند به این عرصه است. درحالیکه این ترس در مردان وجود ندارد و آن‌ها هم دچار اشتباه‌های زیادی می‌شوند.

مورد مهم دیگر ساختن جک‌های آزار دهنده درباره جایگاه زنان در جنبش اخیر است. من از شنوندگان می‌خواهم که در مقابل آن‌ها بیایستند چراکه این جک‌ها از سنت‌های اشتباه تغذیه می‌کنند.

 

ارسال نظرات