صبح امروز خبر رسید که کیومرث پوراحمد، کارگردان نامدار ایرانی در شهر بندر انزلی با گذاشتن یک نامه هشتصفحهای خودکشی کرده است. انگار همین چند روز پیش بود که گفت جشنواره حکومتی فیلم فجر برایش بیارزش است بهویژه «در این سال خونبار و دردناک» هوشنگ کلمکانی درباره مرگ پوراحمد نوشته او «از سر افسردگی، ناامیدی، بیآیندگی و بیهودگی» خودکشی کرد.
بههرحال پوراحمد ۴۰ سال سابقه فعالیت هنری در سینما و تلویزیون داشت. مجموعه تلویزیونی «قصههای مجید» به کارگردانی پوراحمد در سالهای ۱۳۶۹ و ۱۳۷۰ یکی از آثار ماندگار او است که مرحوم پرویندخت یزدانیان، مادر پوراحمد در آن سریال در نقش بیبی بازی کرد.
بههرحال در سینما هم آثار قابلتوجهی از کیومرث پوراحمد بهجامانده مانند فیلم «اتوبوس شب» با بازی خسرو شکیبایی یا خواهران غریب و… پوراحمد در تمام سالیانی که فیلم ساخت به موضوع مهاجرت هم توجه داشت. او از یک سو منتقد سیستمی بود که ایرانیان را مجبور به مهاجرت میکند و از سوی دیگر به کسانی که مهاجرت میکردند، میگفت آنچه را که در ایران گذاشتهاند، فراموش نکنند…
دو فیلم «کفشهایم کو» و «شب یلدا» دو اثر پوراحمد بودند که با همین دغدغههای او ساخته شدند. فیلم «شب یلدا» تا حدی برگرفته از زندگی خود او هم بود و درباره زنی که بهخاطر آینده فرزندش مهاجرت میکند و همسرش را تنها میگذارد. این فیلم از جهتی نقد جدی بود به سیستمی که شادی و زندگی را میکشد و آدمها را مجبور به مهاجرت و مواجهه با پیامدهای آن میکند.
در «کفشهایم کو»، پوراحمد باز هم پیامی برای افراد مهاجرت کرده دارد که ایران و آنچه در آن باقی گذاشتند را فراموش و رها نکنند.
فیلم درباره حبیب کاوه است که در پیری دچار آلزایمر میشود و بیتا، سالها پس از مهاجرت به ایران میآید تا از او مراقبت کند؛ اما کاوه دیگر دختر خود را هم نمیشناسد…
فارغ از همه نقدهای هنری و سینمایی که به این فیلمها شده بود؛ اما پوراحمد کارگردانی بود که همواره درگیر مهاجرت و پیامدهای آن بود همین موضوع باعث میشود بهعنوان یک مهاجر با او احساس نزدیکی بیشتری داشته باشیم؛ شاید حتی اگر زاویه نگاه او به مهاجرت را نپسندیم.
بههرحال، خداحافظ آقای پوراحمد!
ارسال نظرات