درباره الاهه مشعوف (شکرایی) الاهه مشعوف (شکرائی) متولد زرگنده در شمیرانات است. الاهه مشعوف دوران دبستان و متوسطه را در ایران گذراند و از ۱۷ سالگی در فرانسه در رشته نرسینگ ادامه تحصیل داده است. خانم مشعوف از جوانی به مسائل اجتماعی خصوصا زنان علاقمند بوده است. در رشته تحصیلیاش در پاریس، تهران و مونترال بمدت ۳۵ سال کار کرده است. او در دوران اشتغال به مدت ۱۵ سال نماینده سندیکا و مسئول امور زنان درمحل کارخود بود. در سال ۱۹۹۰ خانم الاهه مشعوف (شکرایی) یکی از بنیانگذاران انجمن زنان ایرانی مونترال بود. او همچنان از فعالان این انجمن است. خانم الاهه مشعوف در دو نوبت کاندیدای حزب کبک سولیدر از پییرفون (استان کبک) برای انتخابات مجلس استانی بوده است. |
مجری: تقریباً شش ماه است که زنان ایرانی برای دستیابی به حقوق خود و پایاندادن به نظام دین سالار حاکم بر کشورشان مبارزه میکنند. مبارزهای که مشخصاً از زمان کشتهشدن مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد تهران به اتهام پوشش نامناسب آغاز شد. قرار است امروز (هشتم دسامبر) ساعت ۱۷ در مونترال نیز تظاهراتی به نشانه همبستگی با جنبش اعتراضی زنان ایرانی که البته به همه قشرهای داخل جامعه ایران و همچنین دیاسپورای ایرانی در خارج بسط پیدا کرده است، برگزار شود. در همین رابطه امروز مهمان ما الهه مشعوف عضو انجمن زنان ایرانی مونترال است.
خانم مشعوف به نظر شما چگونه زنان طلایهدار این مبارزه شدهاند و به چه دلیل تا این حد در اراده خود راسخ هستند؟
الهه مشعوف: ۴۴ سال پیش درست سه هفته پس از انقلاب اسلامی، من و دیگر همنسلهایم در اعتراض به حجاب اجباری به خیابانها آمدیم و به مدت یک هفته راهپیمایی و اعتراض کردیم. در واقع اعتراض به حجاب اجباری از همان زمان شروع شد و زنان به طرق مختلف اعتراض خود را به این محدودیت نشان دادند. در آن روزها برای نشاندادن اعتراض خود بهطرف دفتر نخستوزیری میرفتیم؛ اما آزار و اذیت میشدیم. این اعتراضات بهصورت پراکنده ادامه داشت تا این که در سال ۱۹۸۲ حجاب قانونی شد و ازآنپس زنان برای ورود به ادارات و بیمارستانها باید حجاب میداشتند. اما امروز دیگر زنان ایرانی از این وضع به ستوه آمدهاند و به ته خط رسیدهاند؛ اما در این مبارزه، امسال از اهمیت حیاتی برخوردار است. کشتهشدن مهسا امینی و شعار زن، زندگی، آزادی که از زمان مراسم تدفین او رواج پیدا کرد، جان دوباره این به جنبش اعتراضی زنان داد.
درست است. اما این شعار چه میخواهد بگوید؟
الهه مشعوف: این شعار حرفهای زیادی برای گفتن دارد. زن؛ یعنی زمین، یعنی باروری، تولید، عشق، فداکاری برای خانواده و اجتماع بدون هیچ چشمداشتی. واقعیت این است که ایرانیها از دههها پیش به دنبال دموکراسی بودهاند و برای احقاق حقوق زنان مبارزه کردهاند؛ اما امروز به لطف پیشرفتهای علمی و فناوری، زنان ایرانی میتوانند صدای خود را به گوش جهانیان برسانند و روابط تنگاتنگی با شبکههای زنان در داخل و خارج ایران داشته باشند و همین مسئله به ما امید زیادی میدهد چرا که میتوانیم از حمایت زنان در کشورهای جهان مثل ترکیه و سوریه که با سر دادن شعار زن، زندگی آزادی برای حقوق خود مبارزه میکنند، دلگرم باشیم. فلسفه زندگی هم چیز دیگری نیست جز این که همه به دنیا آمدهایم تا چند صباحی در این جهان زندگی کنیم و برخورداری از امنیت و آزادی و کرامت حق همه ماست. ۱۴ قرن پیش تحمیل قوانین شریعت اسلامی همه ما را به عقب راند؛ اما امروز از آن چه اتفاق افتاده و اعتراضاتی که در خیابانها شکل گرفته، دلمان قرص شده است. این پنج ماه اعتراض واقعاً فوقالعاده بود.
اما همانطور که میگویید این مبارزهای سخت و نفسگیر است و ابعاد بینالمللی و دایمی پیدا کرده است. با سقوط رژیم شاه خیلیها از این اتفاق راضی بودند؛ اما به گفته خودتان مبارزه زنان برای برخورداری از آزادی و کرامت از همان زمان شروع شد.
الهه مشعوف: کاملاً درست است. در زمان شاه زندگی بهمراتب راحتتر از الان بود. شاه دیکتاتور قرن بیستم بود؛ اما ریشههای دیکتاتوری رژیم اسلامی به ۱۴۰۰ سال پیش برمیگردد. کلیه محدودیتهای مربوط به زنان در اسلام در رژیم اسلامی ایران به شکل قانون درآمده است و این شرایط را بسیار سخت و نگرانکننده کرده است. مثلاً سن ازدواج قانونی که در زمان شاه ۱۸ سال بود در رژیم اسلامی به ۱۳ سال کاهش یافت و حتی دختران با فشار خانوادهها در سنین بهمراتب پائینتر مجبور به ازدواج میشوند. موارد تبعیضآمیز متعددی درباره زنان در قوانین اسلامی ایران وجود دارد که از آن جمله میتوان به قانون ارث اشاره کرد که نصف سهمالارث مرد است یا شهادت زنان در دادگاه که هر دو زن بهاندازه یک مردم حساب میشوند. همه این موانع و محدودیتها فشارهای سنگینی را به زنان وارد کرد؛ اما طی همه این سالها دختران و زنان نشان دادند که توانایی بزرگی دارند بهعنوانمثال شمار دانشجویان دختر در دانشگاهها از پسران بیشتر است. درست است که در زمان شاه به لطف افزایش قیمت نفت که در جامعه تقسیم میشد، شرایط اقتصادی و رفاه بیشتر بود و از برخی آزادیها مثل آزادی پوشش برخوردار بودیم؛ اما در آن زمان هم آزادی بیان نداشتیم، اتحادیههای صنفی کارگری وجود نداشتند و از تنوع احزاب سیاسی خبری نبود و سرکوب مخالفان و منتقدان رژیم نیز شدید بود و زندانیان سربه نیست میشدند. در آن زمان یک انجمن دانشجویی بود که خواستار آن شده بود وکلای اروپایی و آمریکایی بتوانند در مراجع قضایی ایران شهادت بدهند؛ اما این خواسته راه به جایی نبرد و زندانیان سیاسی و عقیدتی امکان گرفتن وکیل را نداشتند و رژیم وکیل تسخیری برای آنها میگرفت؛ اما امروز وضعیت بهمراتب بدتر شده است.
درست است این روزها شرایط از آن زمان هم بدتر شده است و علاوه بر بازداشت و سرکوب تظاهرکنندگان در خیابانها این روزها اخبار نگرانکننده مسمومیت جمعی دانشآموزان دختر در مدارس ایران نیز به گوش میرسد که کاملاً مرموز و اسرارآمیز است. با همه این حرفها، آیا خانم مشعوف نسبت به آینده ایران و جنبش زنان خوشبین هستید؟
الهه مشعوف: بله. چرا که امروز جوانان هستند که طلایهدار این جنبش اعتراضی هستند. دیگر از آن نسل مطیع گذشته که دستش خالی بود و خواستهها و دیدگاهش دیده و شنیده نمیشد، اثری نیست. امروز جوانانی به خیابانها آمدهاند که درسخوانده هستند و از فناوریهای مدرن آگاهی دارند و این امتیاز به آنها امکان انجامدادن کارهای زیادی را میدهد. ما آنها را تحسین میکنیم و از آنها درس میآموزیم. ضمن این که جامعه ایرانیان خارجی کشور هم در حمایت از این جنبش بهخوبی سازماندهی شده است بااینحال در این مسیر به حمایت معنوی همه نیاز داریم تا بتوانیم این راه سربالایی وحشتناک را با موفقیت طی کنیم.
متشکرم خانم مشعوف
ارسال نظرات