حامد اسماعیلیون همچنین از مردم خواست جامعه روشنفکری را تحقیر نکنیم مردم را به سکوت دعوت نکنیم. برای آگاهی خود فقط به رسانهها اکتفا نکنیم و همان اندازه که تلویزیون میبینیم کتاب بخوانیم و تاریخ معاصر ایران را از منابع معتبر و بیطرف بخوانیم. اینگونه آزادی و عدالت تضمین میشود.
او در بخشی از صحبتهایش گفت فعالان سیاسی را تقویت کنیم تا حزب تشکیل دهند، عضویت در احزاب کار اشتباهی نیست با انفعال کاری از پیش نمیرد. سیاست در آینده ایران متعلق به احزاب است نه چهرهها.
مسیح علینژاد نیز با اشاره به حضور هشت نفرهشان در جورج تاون گفت در تمام این سالها جمهوری اسلامی به دنیا گفت ما اپوزیسیون متحد نداریم و ما رو زخمی کردن اما ما تفاوتهایمان را کنار گذاشتیم و کنار هم نشستیم فقط برای شعار: زن زندگی آزادی.
مسیح با بیان اینکه هر کس دل در گرو ایران دارد دشمنش فقط جمهوری اسلامی است از مردم خواهش کرد دست همدیگر را به نشانه اتحاد بگیرند چراکه کار انفرادی به هیچ جا نخواهد رسید و ما جدا جدا برنده نمیشویم. بعد با اشاره به انتخابات آزاد گفت الان زمان اتحاد است اینکه تصمیم بگیریم چه انتخاباتی داشته باشیم به بعد از رفتن جمهوری اسلامی موکول خواهد شد.
او گفت در انقلاب ژینا کسی در خیابان نپرسید حکومت بعد از جمهوری اسلامی چه باشد ما فقط میخواهیم حکومت سکولار داشته باشیم و آخوندها به خانههایشان بروند.
اینها چکیدهای بود از سخنرانی حامد اسماعیلیون و مسیح علینژاد در میان جمعیت ایرانیان رم.
اما مهمان گفتوگوی من آقای مهرشاد مرتضوی از همکاران خبرنگار و ساکن شهر رم است. او سالها در ایران روزنامهنگار بود و برای رویداد ۲۲ فوریه در این شهر لطف کرد و خبرنگار افتخاری ما بود و گزارشهای این مراسم را برای رسانه هفته فرستاد. گفتوگوی من با مهرشاد مرتضوی را بخوانید.
سلام مهرشاد جان چطوری؟
مهرشاد مرتضوی: سلام و سپاس؛ وقت شما به خیر.
سپاس از شما بابت گزارش لحظهبهلحظه و فیلمهایی که فرستادی. امروز چه خبر بود کمی از حال و هوای شهر رم برایمان بگو.
مهرشاد مرتضوی: امروز جمعیت نسبتاً خوبی آمده بود؛ به نسبت شرایطی که ما از ایرانیان رم میدانیم و با توجه به اینکه درصد قابل قبولی از ایرانیان در شهر رم و البته کل ایتالیا دانشجو هستند و سیستم ایتالیا جوری است که دانشجویان با سفارت ایران سروکار دارند و همین موضوع موجب ایجاد ریسک و طبیعتاً ترس میشود و امکان دارد خیلیها شرکت نکنند ولی با تمام این اوصاف درصد قابلتوجهی از شهرهای مختلف مثل میلان آمده بودند. پرفورمنسی توسط افرادی که فکر میکنم از شهر میلان آمده بودند اجرا شد و یکسری پلاکارد از کشتهشدگان و افرادی که درخطر اعدام هستند توسط بچههای تورینت تهیه شده بود. در مجموع تظاهرات جالبی بود و من امروز را بسیار امیدوارانه و مثبت ارزیابی میکنم.
در تأیید صحبتهای تو من جمعیت زیادی رو میدیدم که علیرغم وضعیت دانشجو بودن و سروکار داشتن با سفارت جمهوری اسلامی آمده بودند و با ماسک حضور داشتند.
مهرشاد مرتضوی: بله دقیقاً احتیاط لازم را میکنند ولی حتی با توجه به اینکه چهارشنبه و وسط هفته بود و مراسم ساعت ۳ بعدازظهر شروع میشد و ساعتی است که خیلیها دانشگاه دارند یا سر کار هستند، باز به نظرم جمعیت خوبی آمده بودند و مثبت بود.
صحبتهای حامد اسماعیلیون در سنای ایتالیا را پیش از حضور میان جمعیت شنیدیم که مصرانه خواهان تروریست اعلام کردن سپاه است به نظر میرسه صحبتها دارد به سمتی میرود که اتحادیه اروپا مجبور شود این اقدام را انجام دهد.
مهرشاد مرتضوی: بله تا الآن به خاطر آن رانتها یا حتی آوانسهایی که میتوانند از جمهوری اسلامی بگیرند (مثل کاری که چین و روسیه کردند) خیلی مماشات کردهاند، ولی الآن با توجه به اینکه تقریباً همه کشورهای اروپا خصوصاً اروپای غربی مملو از ایرانیان است که اتفاقاً قشر تأثیرگذاری هم هستند، فشار افکار عمومی و خصوصاً رأیدهندگان ایرانی در کشورهای مختلف چه آمریکا و کانادا و چه اروپا باعث شده که نمایندگان خودشان هم این داستان را استارت بزنند که با جمهوری اسلامی مقابله کنند.
حامد اسماعیلیون و مسیح علینژاد بین جمعیت صحبتهایی داشتند در مورد اتحاد و همبستگی. حتی حامد اسماعیلیون در جایی به اینکه سیاست متعلق به احزاب است نه چهرهها، اشاره کرد. واکنش مردم به این موضوع چطور بود؟
مهرشاد مرتضوی: صحبتهایی که انجام شد بسیار متفاوت از قبل بود. حتی اگر با تجمع ۸۰ هزار نفری در برلین مقایسه کنیم به نظرم امروز حتی صحبتهای بهتری انجام شد. فکر میکنم این عزیزان یعنی آقای اسماعیلیون و بقیه در این مسیر پختهتر و کمی قاطعتر شدند.
شاید حرفهایی که بزنم به مذاق خیلیها خوش نیاید ولی واقعیت این است که در این چند ماه گذشته چند بار مردم اعتماد کردند و بعدش شاید بشود گفت با یکسری اشتباهات بچهگانه آن قالب یکهو از هم پاشیده است یا یک سری اتفاقات افتاده که حتی خیلی از مردم با هم زاویه پیدا کردهاند و امروز این صحبتها خصوصاً در مورد همبستگی بسیار خوب، مفید و کمککننده بود تا متوجه شویم داریم به سمتی میرویم که بدانیم علیرغم تفاوت عقاید و انتخابهایمان اولویتها و هدف اصلی ما یکچیز است. حالا در مورد این حتماً صحبت میکنم که مشکلات و چالشهایی که ما در حال حاضر با آن روبهرو هستیم شامل چه مواردی میشود.
به نظرت این صحبتها ربطی به آن نشست ۸ نفره در دانشگاه جورج تاون داشت؟ یعنی این اتحاد و همبستگی میتواند از آن نشست تأثیر گرفته باشد؟
مهرشاد مرتضوی: مسلماً بیتأثیر نیست ولی اگر یادتان باشد قبل از این هم مثلاً شب سال نو میلادی که آن پیام مشترک را دادند همه توقعشان این بود که ائتلاف کنند! و بعد از آن یکدفعه انشقاقی به وجود آمد. نه اینکه خودشان بخواهند با همدیگر زاویهای پیدا کنند ولی این دستبهعصا حرکت کردن باعث بروز حرفوحدیث و شایعاتی شد و هر حرکتی واکنش یکسری از افراد را برانگیخت.
اساساً بقای جمهوری اسلامی در تفرقهافکنی است یعنی کاری میکند که بین گروهها و افراد مختلف تفرقه ایجاد شود و مسئلهای که باعث میشود ما ضربه بخوریم این است که تفرقه داشته باشیم. بهعنوانمثال طرفداران چپ میگویند پهلوی فلان است، سلطنتطلبان میگویند چپ بسار است. میآیند و علیه همدیگر شعار درست میکنند و درگیر میشوند. حتی در تظاهرات دیدهایم شعارهایی میدهند که با کلیت جمعیت متفاوت است و فقط انگار میخواهند هدفهای شخصی خودشان را ابراز کنند. طبیعتاً این اتفاق اجتنابناپذیر است ولی درواقع ما باید این را به سمتی ببریم که این صداهایی که تفرقهآمیز است، کمتر شود.
در حال حاضر اولویت ما نابودی جمهوری اسلامی است. امروز دقیقاً حامد اسماعیلیون هم به این موضوع اشاره کرد که ما اول باید متحد باشیم، بعدازآن در یک انتخابات آزاد تصمیم میگیریم که چه شخص یا گروه و نظامی سر کار بیاید. هر نظامی که بیاید به عقیده من هر کشوری اگر بر اساس قانون اداره شود و قانون در آن کشور اولویت داشته باشد هیچ فرقی نمیکند چه نظامی روی کار بیاید. اگر قانون حاکم باشد همه این مسائل حل خواهد شد. هیچکس خودش را بالاتر از قانون نمیبیند.
تنها مسئلهای که داریم، همان موردی است که رضا پهلوی هم روی آن تأکید دارد؛ یعنی ایجاد یک حکومت سکولار و اینکه ایدئولوژی را بر مردم حاکم نکنیم. اگر بهجای ایدئولوژی قانون حاکم باشد از دید من این اختلافها حل خواهد شد. ما نباید از حالا دنبال سهمخواهی باشیم، دنبال اینکه حزب یا تفکر من باید اولویت داشته باشد، فلانی چرت میگوید، بهمانی حرف مخالف اعتقاد من را میزند. این قبیل صحبتها در حال حاضر فرعیات است و فقط باعث برهم زدن اتحاد ما میشود.
دقیقاً حامد اسماعیلیون و مسیح علینژاد هم امروز تأکید زیادی روی همبستگی و اتحاد داشتند. تو امروز داخل جمعیت حضور داشتی، میخواهم بپرسم اگر بخواهی یکی دوتا از خواستههای مهم ایرانیان را، مخصوصاً در شهر رم، سوای اینکه بگوییم میخواهند سپاه را داخل گروه تروریستی قرار دهند که اصلاً به خاطر آن گرد هم جمع شدهاند، چیست؟
مهرشاد مرتضوی: درواقع محور صحبتهای امروز آقای اسماعیلیون هم دقیقاً همین بود که ما نباید از دولتهای اروپایی توقع داشته باشیم، سران هر کشوری به دنبال منافع خودشان هستند و اول منافع کشور خودشان را تأمین میکنند. ما نه باید توقع داشته باشیم و نه عجله. اگر قرار است اتفاقی در کشورهای اروپایی یا آمریکا بیفتد قطعاً به نفع ما است ولی ما باید فرض را بر این بگذاریم که قرار نیست اتفاق خاصی بیفتد و ما فقط و فقط خودمان هستیم که باید خودمان را نجات دهیم.
بیشترین خواستهای که مردم دارند این است که دولتها بپذیرند واقعاً جمهوری اسلامی دیگر تریبون مردم ایران نیست و اگر قرار است کشورهای خارجی کاری به نفع مردم ایران انجام دهند از مسیر جمهوری اسلامی نخواهد گذشت. آنها باید از طریق نمایندگان ما و در واقع همین کمیسیون مشترکی که بین این عزیزان تشکیلشده است اقدام کنند. حداقل در حال حاضر آنها اولویت دارند نسبت به اینکه مثلاً کشورهای اروپایی یا آقای جوزف بورل بیاید و بگوید که نه ما بر اساس قوانین باید با جمهوری اسلامی مذاکره کنیم…
دیگر همه ما میدانیم حداقل ایرانیها آنقدر سیاستزده شدهاند و آنقدر این مسیرها را رفتهاند که دیگر آخر همه این داستانها را میدانند و میدانند که اینها درواقع بازی با کلمات است و سهم خواهی است. حالا مثالی در خود آمریکا بزنم، چند سال پیش صحبت از این بود که جمهوری اسلامی رسماً به کمپین انتخاباتی جو بایدن پول داده است پس معلوم است که الآن نمیتوانیم توقع داشته باشیم آمریکا، حداقل یک دولت دموکرات بیاید و واکنش سریع نشان دهد یا حرکت محکمی علیه اینها نشان دهد چراکه هنوز توقع و انتظارشان این است که چه میتوانند از جمهوری اسلامی به دست آورند.
بنابر همه این توضیحات اولویت حرکت و بار تمام این مسئولیت با خود ماست. مهمترین چیزی که میتوانم بگویم این است که هرقدر هم که برای ما ایرانیان در خارج از کشور خستهکننده، اذیت کننده و نگرانکننده باشد باز اولویت کسانی هستند که در خفقان ایران زندگی میکنند و آن وضعیت وحشتناک توهمی اقتصادی را تجربه میکنند. شما صبح از خواب بیدار میشوید و یکهو قیمت همهچیز دو برابر شده، نه کاری وجود دارد، نه آیندهای وجود دارد و نه حتی امروزی وجود دارد.
مهرشاد رسانه ما رسانهای کانادایی است و طی این مدت خیزش «زن_زندگی_آزادی» معمولا در راهپیماییها و تجمعات حضور داشتهایم و از واکنش کاناداییها باخبر هستیم. میخواهم بدانم طی این شش ماه واکنش ایتالیاییها به خیزش «زن_زندگی_آزادی» تاکنون چطور بوده است؟
مهرشاد مرتضوی: واکنشهایشان بسیار جالبتوجه است و این قضیه به دو پارت تقسیم میشود: یکی قضیه اطلاعرسانی است، اینکه ما چقدر به اینها اطلاعرسانی کردهایم و تریبونها و رسانههای خودشان چقدر موضوع ما را اطلاعرسانی کردهاند که از دید من واقعاً خوب بوده است. دلیل بسیار عمدهاش این است که این اتفاقات و انقلاب ایران دیگر منشأ اقتصادی و سیاسی ندارد، بلکه یک مسئله کاملاً مدنی است و در ارتباط با حقوق بشر و حقوق زن است. درواقع این موضوع در تمام دنیا عمومیت دارد و همه با آن آشنا هستند؛ یعنی چیزی نیست که بگوییم فلان اتفاق سیاسی مربوط به ایران است و دنیا معنی آن را متوجه نمیشود، یک مسئله کاملاً عمومی و همهفهم است و به همین خاطر برای کشورهای دیگر ملموستر است.
ازلحاظ همراهیشان، من دقیقاً یادم است از اولین تظاهراتی که در رم شروع شد، شاید بگویم درصدی که حالا نمیگویم نسبت بهکل تظاهراتها ولی نسبت به تظاهراتی که مربوط به ایران و ایرانیان است تعداد قابلتوجهی ایتالیایی شرکت کردند! کسانی را میدیدم که پیگیری میکردند و خیلی جدی این مسائل را از ما میپرسیدند و حتی کسانی بودند که در مراسمها سخنرانی میکردند! و حتی من یادم است نمایندگان پارلمان ایتالیا، از اکتبر که این اتفاقات شروع شده شاید از اواخر نوامبر شروع به دادن بیانیه و گرفتن کفالت سیاسی کردند. اتفاقاً قضیه برای نمایندگان اروپایی هم جدیتر است و فرق این بار با دفعات قبل این است که صدای ما به گوش جهان رسیده است.
پس رسانههای ایتالیایی هم به اندازه کافی این اعتراضات را پوشش دادهاند؟
مهرشاد مرتضوی: بله دقیقاً همینطور است.
صحبتی باقیمانده که مطرح نشده خوشحال میشویم بشنویم.
مهرشاد مرتضوی: من فقط دوباره حرفهایم را مرور میکنم و یادآوری میکنم که اولاً اولویت با مردم داخل ایران است و نفع آنها باید برای هر گروه و حزبی بهعنوان اولویت اول در نظر گرفته شود. ثانیا تفرقهها، عقاید ایدئولوژیک و عقاید حزبی باید فعلاً تا حدود زیادی، با محوریت اینکه ما آزادی را میخواهیم و در آزادی هر چیزی که اکثریت بخواهند ممکن است، کنار گذاشته شود. مثلاً از طرفی بهانه گروههای چپ این است که ما یکبار شاهنشاهی را تجربه کردهایم و از طرف دیگر سلطنتطلبان میگویند ما دیدیم که مثلاً چپها به سراغ مجاهدین رفتهاند و از این قبیل برچسبها که مثلاً مسیح علینژاد فلان کار را کرده یا حامد اسماعیلیون بسار داستان را داشته و رضا پهلوی بهمان طور است.
وقتی ما با هم اتحاد و همبستگی داشته باشیم و نشان دهیم که یکصدا هستیم و فعلاً هدف ما یکچیز مشخص است و بقیه چیزها درگرو به نتیجه رسیدن این هدف است و بقیه چیزها فعلاً اهمیت ندارد، آن موقع مشخص میشود چه کسی با مردم نیست.
مهرشاد مرتضوی عزیز سپاسگزارم بابت وقتی که در اختیار هفته گذاشتی.
ارسال نظرات