نامه سرگشاده امیر خدیر، نماینده سابق مجلس کبک به حامد اسماعیلیون

به آقای رضا پهلوی بگویید از ثابتی ابراز برائت کند

به آقای رضا پهلوی بگویید از ثابتی ابراز برائت کند

آقای رضا پهلوی اگر با هرگونه شکنجه و سرکوب مخالفین، توسط هر حاکم در هر زمان مرزبندی دارند، انتظار می‌رود بدون مکث از افرادی مثل پرویز ثابتی که سابقه مدیریت سرکوب و شکنجه در ساواک دارد، اعلام برائت کند.

چند روز پس از نشست «جرج‌تاون» و انتشار «منشور مطالبات حداقلی» ۱۹ تشکل مستقل صنفی و مدنی داخل کشور، دکتر امیر خدیر، فعال سیاسی چپ‌گرا و عضو سابق پارلمان کبک، طی نامه‌ی سرگشاده‌ای دغدغه‌های خود را با حامد اسماعیلیون، از چهره‌های مطرح اپوزیسیون خارج از کشور درمیان گذاشته است. متن این نامه را در زیر می‌خوانید. / تحریریه هفته

حامد گرامی

به شما می‌نویسم چون در کانادا همسایه‌ایم، اندکی آشنایی داریم و مهم‌تر از همه: بین‌مان اعتماد هست - پدیده‌ای کم‌یاب.

نامه را سرگشاده می‌نویسم، زیرا کنشگران اجتماعی و سیاسی بی‌شماری هستیم که آستین کوشش برای وحدت و همکاری را بالا زدیم، و حالا باید دسته‌جمعی داوری کنیم و دسته‌جمعی تصمیم بگیریم.

حامد، لطفا منظور و پیام ما را، محترمانه به مسیح علی‌نژاد و رضا پهلوی، و دیگر دوستانی که با آن‌ها در نشست «دانشگاه جرج‌تاون» پیمان همکاری بستی برسان.

به دوستان بگو ما به شما امیدواریم چون بنا را گذاشته‌اید که امکان اتحادِ هرچه وسیع‌ترِ همه‌ی نیروهای سیاسی دموکراسی‌خواه را ایجاد کنید.

به شما امیدواریم چون در آن نشست بنا را بر این گذاشتید که متکی و پیرو جنبش درون باشید.

به شما امیدواریم چون بنا را گذاشتید که از خواست رهبری در گذار و جایگزینی در قدرت پرهیز کنید.

ولی به دوستان بگو که به همان میزان امیدواری‌مان نگرانی هم داریم.

 

بنای اتحاد

صد‌ها، بلکه هزارانیم که مثل دوستانِ نشست «جرج‌تاون» همین بنا را گذاشته‌ایم که بستری، راهی یا حتی دالانی باریک پیدا کنیم که امکان اتحاد نیروهای سیاسی دموکراسی‌خواه را ایجاد کند. قضیه «وکالت می‌دهم» کمی این دالان را تنگ کرده بود. در «نشست جرج‌تاون» خاطرنشان کردید که دالان اتحاد را خیلی باز می‌بینید. تلقی همه این بود که مایل نیستید کسی سهم‌کشی بی‌مورد، غیراخلاقی و غیردموکراتیک از این اتحاد و از جنبش مردم بکند.

اما اوضاع مجامع اعتراضی خارج کشور این روزها شبیه خیابان‌های تهران در پاییز ۵۷ شده است زمانی که شعارهای تحمیلی سر داده شد: «بحث رو بگذار بعد از شاه» / «حزب فقط حزب الله - رهبر فقط روح الله». اکنون نیز اقلیتی که خود را حامی جناب پهلوی معرفی می‌کنند بی‌پرده و بی‌پروا دست به شعارهای تحمیلی از همان قماش می‌زنند. از چند ماه پیش با برافراختن عکس جناب پهلوی، بدون احترام به تصمیمات برگزارکنندگان و بدون رعایت پرینسیپ‌های رایج دموکراتیک سلیقه خود را به جمعیت حاضر در تظاهرات که تنوع بسیار دارند تحمیل می‌کنند. این گرایش به قبضه کردن چهره حرکت‌های جمعی فراجناحی و تحمیل شعارها یا نماد‌های جناحی خاص از جانب هیچ یک از جناح‌های دیگر سیاسی ایران در این پنج ماه دیده نشده.

هفته گذشته، این روش در تظاهرات‌های ۲۲ بهمن در بعضی شهر‌ها به اوج خود رسید.

اکنون عده‌ای عکس پرویز ثابتی را هم ردیف عکس جناب پهلوی در تظاهرات‌ها علم می‌کنند. از دوست نازنینی که از همفکران و نزدیکان جناب پهلوی‌ست توضیحی شنیدم که به راحتی پذیرفتم: این حرکت یا از روی بی‌شعوری‌ست یا دسیسه عوامل جمهوری اسلامی.

 

در این رابطه بیشتر بخوانید:

ایجاد دو دستگی، هدیه‌‌ای به دیکتاتور

دو راهپیمایی در تورنتو و یک راهپیمایی تجزیه‌شده در مونترال

 

جناب پهلوی هم اگر مانند این دوست همفکرِ مشروطه‌خواه‌اش شکل‌گیریِ نظامِ دموکراتیک را در پرهیز از سلطه‌طلبی می‌بیند و با روش‌های حذفی مخالف هستند باید به سرعت و به طور روشن، با صراحت و بدون لفافه مخالفت خود را با رفتار این گروه از طرفداران خود ابراز کنند. ایشان با برخورد قاطع می‌توانند نشان دهند که طعمه تملق‌گویی‌های این قماش از طرفداران گمراه خود نمی‌شوند.

ایشان اگر آنچنان که انتظار می‌رود، با هرگونه شکنجه و سرکوب مخالفین، توسط هر حاکم در هر زمان مرزبندی دارند، انتظار می‌رود بدون مکث از افرادی مثل پرویز ثابتی که سابقه مدیریت سرکوب و شکنجه در ساواک دارد، اعلام برائت کند.

بنای اتحاد تنها برپایه‌ی اعتماد قابل ساختن است. این حرکات و اتفاقات اما به اعتماد بین جناح‌های سیاسی شدیدا لطمه زده. دیروز، زمانی که مسیح علی‌نژاد در مونیخ پشت تریبونی پادشاهی‌خواهان و جمهوری‌خواهان را دعوت به اتحاد می‌کند، طیف مورد اشاره، پای تریبون را مثل اغلب دیگر تجمعات قبضه می‌کنند و جواب دعوت علی‌نژاد را این‌گونه می‌دهند: «مسیح بگو جاوید شاه»!

آقای رضا پهلوی اگر خیلی جدی با این طیف سلطه‌جو از طرفداران خود برخورد نکند، اول خود او و دوم جمع هم‌پیمانان وحدت‌جوی او در «نشست جرج‌تاون» را دچار زحمت جدی خواهد کرد. دالان باریک اتحاد تنگ‌تر، و بلکه کاملا مسدود خواهد شد و در نهایت کل جنبش را دچار آسیب جدی خواهد کرد.

 

بنای پیروی از درون

در «نشست جرج‌تاون» بنا را بر این گذاشتید که متکی به جنبش درون باشید. جنبش داخل، جنبشی مردم‌محور است، و نه قدرت‌محور. درست به همین دلیل به پشتیبانی همه نیروهای اپوزیسیون احتیاج دارد. نه برای سهم‌کشی، نه برای رهبری، بلکه برای پشتیبانی.

در چند روز گذاشته شاهد انتشار دو منشور بی‌سابقه و چشمگیر توسط طیف گسترده‌ای از نهاد‌های مدنی و اجتماعی بودیم.

چهارشنبه ۲۶ بهمن «منشور مطالبات حداقلی تشکل‌های مستقل صنفی و مدنی ایران» توسط ۱۹ تشکل صنفی، کارگری، حقوق اجتمایی، فرهنگی و دانشجویی، منتشر شد. تشکل‌ها و نهادهای صنفی و مدنیِ امضاکننده‌ی این منشور خود را متعلق به جنبشی می‌دانند که «برای همیشه به شکل‌گیری هرگونه قدرت از بالا پایان دهد». آن‌ها اعلام می‌کنند «با تمرکز بر اتحاد و به‌هم‌پیوستگیِ جنبش‌های اجتماعی و مطالباتی و تمرکز بر مبارزه برای پایان دادن به وضعیت ضدانسانی و ویرانگر موجود» و تحقق خواست‌های آن منشور، راهی برای «پی‌افکنی ساختمان جامعه‌ای نوین و مدرن و انسانی در کشور» پیشنهاد می‌کنند.

شنبه ۲۹ بهمن، این بار «منشور فراگیر برای انقلاب زن-زندگی-آزادی» توسط جمعی از اساتید و پژوهشگران کرد منتشر شد. در تلاش برای «همگرایی بیشتر و تحقق همزیستی مسالمت‌آمیز در چارچوب سیاسی ایران پس از عبور از رژیم جمهوری اسلامی» این منشور همه‌ی برابری‌خواهان، آزادی‌خواهان و دموکراسی‌خواهان را فرا می‌خواند و «همبستگی نیروهای انقلابی حول موازین مدرن سیاسی و حقوقی» را اجتناب‌ناپذیر تلقی می‌کند.

این راهبرد‌ها که از درون کشور به جنبش ارائه می‌شوند حذف نمی‌کنند، سلبی نیستند و به مردم قدرت، امید و انرژی می‌بخشند و از این راه نویدبخش ارتقای بدنه‌ی جنبش هستند.

متاسفانه هیچ کدام از دوستان «نشست جرج‌تاون»، با وجود فرصت‌های فراوان، نه به تنهایی نه دسته‌جمعی حتا اشاره‌ای به این منشورها نکرده‌اند. این سکوت شک و ابهام به بار می‌آورد.

طبق صحبت‌های شما و دوستان دیگر «نشست جرج‌تاون»، هدفِ اتحاد نیروهای خارج از کشور، پشتیبانی از حرکات اتحادآمیز داخل کشور است، درنتیجه استقبال، پشتیبانی و پیونددادن منشوری که در دست تهیه دارید با مضامین حداقلی این دو منشور به این جنبش غنا می‌بخشد. و این نوع رفتار به نوبه خود به اعتماد دامن می‌زند زیرا امکان هدایت از بالا و آسیب‌پذیری از گرایشات تک‌محوری را بسیار پایین می‌برد.

 

بنای پرهیز از قدرت

حامد حتما به صحبت‌های هانا نیومن Hana Newman نماینده پارلمان اروپا در گردهمایی کنفرانس امنیتی مونیخ گوش داده‌ای. لطفاً محترمانه توجه خانم علی‌نژاد و جناب پهلوی را به چند مطلب کلیدی و ارزنده که خانم نیومن به نوعی گوشزد می‌کند جلب کنید.  

نیومن یادآوری می‌کند: «هر کسی یک وظیفه‌ای دارد. ما نمی‌توانیم برای مردم ایران دولت دوران گذار درست کنیم. این کار ما نیست. از ما و سازمان ملل خواستند از حکومت جمهوری اسلامی حمایت نکنیم، این وظیفه ماست. این که دوران گذار چه می‌شود را باید مردم در داخل کشور و همچنین معترضین در خارج کشور با هماهنگی هم تصمیم بگیرند»

با این تذکر، خانم نیومن روی روشی که کشورهای غربی در گوادالوپ در برابر انقلاب ۵۷ اتخاذ کردند خط بطلان می‌کشد. با زبان بی‌زبانی می‌گوید جانشین‌سازی توسط  دیگران مردود است. کشورهای غربی، درگوادالوپ تصمیم گرفتند به گسترش هژمونی خمینی کمک کنند و سرنوشت انقلاب ۵۷ را به نفع اسلام واپسگرا رغم زنند. اگر دوستان «نشست جرج‌تاون» از آن روند انتقاد دارند و حرکت جنبش کنونی را از پایین به بالا، و مردم‌محور می‌دانند جایی برای حساب کردن روی ناتو و کنفرانس‌های امنیتی غرب نیست، با آمریکا و هم‌پیمانان، ضمن مدارا باید با احتیاط کامل و حفظ استقلال رفتار کرد.  

خانم نیومن اهمیت جنبش درون کشور را برجسته می‌کند و ابراز امیدواری می‌کند «سال دیگر در این کنفرانس افرادی را از داخل کشور داشته باشیم که از زندان‌ها آزاد شدند». به نوعی بیان می‌کند که از نگاه او، نمایندگان واقعی جنبش در صفوف مبارزات داخل کشور دیده می‌شوند.

موج‌سواری بر روی جنبش مردم، اعتبارجویی از قدرت‌های خارجی برای جانشین‌تراشی از بالا، به جز یک دور دیگر از تنش‌های زیان‌آفرین و رقابت‌های خشونت‌آمیز و سرکوب و جنایت، چیزی به ارمغان نخواهد آورد!

تجربه انقلاب ۵۷ که به بیراهه‌ی استبداد کشانده شد این را به روشنی نشان می‌دهد. تجربه گوناگون کشورهای همسایه که زیر چتر قدرت‌های جهانی، از خارج برایشان جانشین ساختند و با دست بیگانه به عرصه قدرت نشاندند، این را گواهی می‌دهد.

حامد گرامی، به هم‌پیمانان «نشست جرج‌تاون» با احترام کامل یادآوری کن که در مقابل مردم پیمان بستید که از سودای رهبری جنبش بگذرید و از کیش قدرت صرف‌نظر کنید. پایداری شما به این پیمان، ضامن اعتماد مردم و موفقیت شماست، زیرا کلید اتحاد، اعتماد است.

برچسب ها:

ارسال نظرات