«مشق ناتمام»، سروده علی اسدالهی با خوانش مریم حسینی

«مشق ناتمام»، سروده علی اسدالهی با خوانش مریم حسینی

علی اسدالهی

مشق ناتمام

 

لشکر خود نعره‌کشان می‌کشیم

رقص‌کنان، ترانه‌خوان می‌کشیم

تش به طلسم ساحران می‌زنیم

خاک سیه بر سرشان می‌کشیم

 

روز بزرگ مردمان را ببین

معرکه‌ی رزم‌زنان را نگر

 

خون جوانان وطن لاله شد

خاتمه‌ی محنت چل‌ساله شد

آه شرربار، قفس را شکست

دیو سیه سوخت و جزغاله شد

 

ببرِ دَمان را، شده سردار جنگ

چیرگیِ شیرِ ژیان را نگر

 

کوی به کوی است، سری بر زمین

مشت بر آورده برادر به کین

گیس بلندش ببُرد خواهرش

جامه‌دران، خون‌جگر، آتش‌جبین

 

دایه رسیده‌ست زمان نبرد

صف‌زدن پیل‌تنان را نگر

 

چشم سراوان ز مریوان به خون

تربت قم، قالی کرمان به خون

ثَوب عرب، سُتره‌ی لُر، شالِ گیل

سَروَنِ لک، جامه‌ی ترکان به خون

 

مَفرَشِ سرخ است، سراسر وطن

پهنه‌ی این لاله‌سِتان را نگر

 

نوبت کین‌جویی و داد آمده‌ست

گاهِ مکافات و عناد آمده‌ست

نامِ یکی رمز شد و از پی‌اش

نامْ پیِ نام، به یاد آمده‌ست

 

کاوه‌ی خون‌خواه برآرد خروش

هم‌نفسش، پیر و جوان را نگر

 

سینه نهاده‌ست در آماج تیر

یارِ جلودارِ ستم‌ناپذیر

زلفِ کمندش بکشد روی خاک

پوزه‌ی ضحاک، یلِ مارگیر

 

مژده بینداز، فریدون رسید

فرّ درفشِ کاویان را نگر

قرعه‌ی ایران زده اختر به فال

پا به گریز است، غم بدسِگال:

خسته‌تن و خرد و خراب و خمیر

کوفته‌یال و کمر و گوش‌مال

شادیِ پیروزیِ شادی بنوش

قهقهه‌ی رطل گران را نگر

یادِ دلیرانِ وطن زنده دار

ساغر از آن خاطره آکنده دار

پای بکوبان و به خون در سماع

دیده‌ی داغ‌دیده بارنده دار

 

نامْ سمر کرد به آزادگی

سروِ روانِ جان‌فشان را نگر

 

شعر «مشق ناتمام» را با صدای خانم مریم حسینی گوش کنید.

برچسب ها:

ارسال نظرات