دانشجویان و کارکنان ایرانی در کانادا خواهان سرعت بخشیدن به روند صدور مجوز کار همسرانشان‌اند

دانشجویان و کارکنان ایرانی در کانادا خواهان سرعت بخشیدن به روند صدور مجوز کار همسرانشان‌اند

برای سارا که در کانادا دانشجوست و به تازگی هم ازدواج کرده، درس خواندن و کار پاره‌وقتش دیگر در اولویت نیست، چون که با اضطراب ناشی از انتظار دیدن دوباره‌ی شوهرش دست و پنجه نرم می‌کند.

به گزارش هفته و به نقل از «سیتی‌نیوز»، سال ۲۰۲۱، سارا برای تحصیلات عالی از ایران به کانادا آمد. در فوریه‌ی گذشته به ایران برگشت تا با دوست قدیمی‌اش ازدواج کند و کارهای آوردن او را به کانادا انجام دهد.

بر اساس قوانین اداره مهاجرت، پناهندگی و شهروندی کانادا، همسران نیروی کار ماهر و دانشجویان بین‌المللی می‌توانند با مجوز کار باز به کانادا بیایند و به همسرانشان بپیوندند. ولی هنگامی که شوهر سارا در آوریل گذشته درخواست داد، درخواستش برای گرفتن مجوز کار رد شد و علتش هم این بود که او پیوند خانوادگی محکمی در کانادا دارد که این درست برخلاف الزامات درخواست این نوع روادید است.

سیتی‌نیوز این مسئله را با اداره مهاجرت در میان گذاشته و پرسیده که چرا درخواست مجوز کار همسر ممکن است به دلیل داشتن پیوندهای خانوادگی رد شود، ولی این اداره به طور مشخص به این موضوع نپرداخت و در بیانیه‌ای اعلام داشت که درخواست‌های روادید موردی و بر اساس حقایقی که متقاضی ارائه کرده بررسی می‌شوند و بر پایه‌ی قوانین کانادا تصمیم در این زمینه بر عهده‌ی افسر روادید است که در این زمینه آموزش دیده. وقتی افسری درخواستی را رد می‌کند، این به این معنی است که متقاضی شرایط برنامه‌ای را که برایش درخواست داده، نداشته است.

سارا می‌گوید نگرانی‌اش با توجه به شرایط کنونی ایران بیشتر هم شده است. اعتراضات، خشونت رژیم و قطع اینترنت به این معناست که برقراری ارتباط قابل اتکا با همسرش کم‌وبیش غیر ممکن شده است.

او می‌گوید که به جای تمرکز بر اهداف و مطالعه، بیش از آن چه که باید زیر فشاریم و هر لحظه اضطراب و استرس را تجربه می‌کنیم تا جایی که هر روز برای ما یک سال است.

در پاسخ به این سوال که آیا درخواست مجوز کار همسر از ایران، با توجه به وضعیت این کشور تسریع خواهد شد، اداره‌ی مهاجرت گفته که دولت کانادا بسیار نگران این موضوع است. کانادا به نیاز افراد به حمایت توجه دارد. هر چند هر شرایطی با شرایطی دیگر متفاوت است، ولی سیاستگذاری‌های کانادا همواره بر پایه‌ی ارزش‌ها و اصول یکسانی است.

سارا با توجه به نزدیک شدن نخستین سالگرد ازدواجشان می‌گوید که تنها آرزویش این است که بتواند با همسرش در کانادا این روز را جشن بگیرد.

او می‌گوید که حتی تصور این را هم نمی‌کرده است که روزی از دیدن قدم زدن، خرید کردن و خندیدن زن و شوهری در خیابان غمگین شود.

شوهر سارا دوباره در ماه سپتامبر برای دریافت مجوز کار درخواست داده و البته از آن زمان تا به امروز نتیجه‌ی این درخواست مشخص نشده است.

سارا می‌گوید که با اداره‌ی مهاجرت نمی‌توان آن ارتباطی را که باید گرفت. کسان بسیاری را می‌شناسم که در تقلای‌اند و نمی‌دانند که چه می‌توانند بکنند در این شرایطی که گیر کرده‌اند.

لوک هم به عنوان دانشجو به کانادا آمده و اکنون با مجوز کار پس از دانش‌آموختگی وضعیت مشابهی با سارا دارد.

او می‌گوید که بیش از ۱۰ ماه است که برای روادید درخواست داده‌اند، ولی هنوز خبری نشده است. همسرم هر روز مشغول گریه و زاری است. من هم از لحاظ عاطفی، روحی و حتی جسمی شرایط بسیار سختی را دارم، چون نه می‌توانم کار کنم و نه می‌توانم تمرکز کنم، چرا که اصلا نمی‌توانم چیزی را برنامه‌ریزی کنم.

زمانی که همسران سارا و لوک برای اولین بار درخواست دادند، زمان پردازش این مجوزهای کار باز برای شهروندان ایرانی حدود ۱۲ هفته بود. این رقم اکنون سه برابر شده و به ۳۶ هفته رسیده است و ایران را در بین ۱۰ کشوری جای داده که طولانی‌ترین زمان انتظار برای دریافت روادید همسر به کانادا را دارند.

اداره‌ی مهاجرت هم در این باره گفته که تلاشش را می‌کند تا این زمان را کوتاه کند و پرونده‌های معوقه را کاهش دهد.

لوک می‌گوید که روادید مجوز کار باز همسر باید متفاوت از دیگر انواع روادیدهای کاری باشد، چرا که افرادی به طور قانونی در اینجا کار یا تحصیل می‌کنند و از لحاظ قانونی واجد شرایط‌اند که همسرانشان را در اینجا در کنار خود داشته باشند، چراکه این معنی خانواده است.

سارا هم می‌گوید که همسران کسانی مثل او در اینجا، نه وابسته که مولد خواهند بود. چرا که آنها مهارت و تحصیلات بالایی دارند و می‌توانند کمبود نیروی کار کانادا را جبران کنند و در برابر هم هیچ هزینه‌ای را به دولت کانادا تحمیل نمی‌کنند و به اقتصاد این کشور هم کمک می‌کنند.

هم لوک و هم سارا می‌گویند که ایرانیان دیگری هم مانند آنها هستند. برخی فرزندانی‌اند که در انتظار دیدن والدینشان هستند و برخی هم به دلیل فشارهای روانی در آستانه‌ی طلاق‌اند.

سارا می‌گوید: «آنها دچار اختلال روانی شده‌اند. به نظرم، حفظ خانواده باید یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های کشورهای توسعه‌یافته باشد.»

ارسال نظرات