خانوادۀ میرمن قمرگل مرگ او را تایید کرده و جامعه افغانهای شهر تورنتو در صفحهی فیسبوک شان؛ خبر مرگ خانم قمرگل را منتشر کرده و علت مرگ او را بیماری طولانی مدت عنوان نمودند. جسد میرمن قمرگل در حضیره شهر همیلتون به روز دوشنبه با حضور جمعی کثیری از هنرمندان به خاک سپرده شد.
میرمن قمرگل درسال ۱۹۹۷ میلادی وطن را ترک کرد و به پاکستان اقامت گزید و درسال ۱۹۹۸ میلادی با دو فرزندش «ایمل زاخیل و خیبر زاخیل» در کانادا اقامت دایمی حاصل نمود.
خانم قمرگل که با اجرای آهنگ «زه سپینه کوتره یم اوچته پروازونه کرم» به شهرت رسید؛ از طرف سردار محمد داوود خان، نخستین رییس جمهور کشور در زمان ریاست جمهوری او، مدال طلا دریافت کرد. درسال ۱۹۸۳ ازطرف ببرک کارمل ریس جمهور وقت افغانستان نیز ملقب به هنرمند حنجره طلایی گردید و مدال طلا بدست آورد. دکتور نجیب الله درسال «۱۹۸۸» میلادی به پاس آهنگهای میهنی، رزمی در رابطه با صلح وآشتی ملی، مدال طلا حاصل نمود و از طرف وزیر دفاع آن وقت برایش اعطا گردید.
درسال «۱۹۹۸» ازطرف سازمان فرهنگی افغانهای ایالت کالیفرنیای متحده آمریکا، خانم قمرگل خوبترین خواننده همان سال شناخته شد.
علاوه بر این، ذوالفقارعلی بوتو، صدراعظم پیشین پاکستان، درسال ۱۹۷۲خانم قمرگل را هنرمند حنجره طلایی افغانستان نامید و به او جایزه و تحفه اهدا کرد.
شماری از سرشناسان افغانستان از جمله حامد کرزی، رییس جمهور پیشین کشور مرگ خانم قمرگل را به خانواده موسیقی افغانستان تسلیت گفت و در تویتی نوشت: «با تاسف اطلاع حاصل نمودم که ستارۀ درخشان موسیقی افغانستان خانم قمرگل در فقر چشم از جهان بست.»
فرهاد دریا، آوازخوان شناخته شده، در مورد درگذشت میرمن قمرگل در صفحهی فیسبوکاش نوشت: «در اوج هیاهوی زنآزاری و زنبیزاری، افغانستان زن بزرگی را از دست داد.»
آقای دریا افزود: «در جو تعصبات و یورش لشکر حذف و سپاه ‘دُورباش و کورباش’ چه بگویم که بانو قمرگل کی بود و برای خانوادهای موسیقی زخمی افغانستان چه جایگاهی داشت، او از انگشت شمار علمبرداران موسیقی بانوان افغانستان «زنگریز» بود. همه رفتنی استیم، اما وقتی انسان بزرگی مانند قمرگل به ابدیت میپیوندد و وطنی که تمام عمر از خدمت و هنر او بهره برده، اجازه ندارد از او تجلیل شایسته به عمل آورد، خیلی دردانگیز است.»
وجیهه رستگار یکی از آوازخوانان افغانستان نیز با زمزمهای یک آهنگ از خانم قمرگل در صفحهی فیسبوکاش گفته است که او رسالتاش را به بهترین شکل در برابر هنر و مردمش ادا کرده و بهترین آهنگها را ثبت تاریخ موسیقی افغانستان نموده است.
خانم نغمه، آوازخوان سرشناس افغان نیز مرگ قمرگل را خلای بزرگی برای هنر و موسیقی افغانستان خواند.
وحید قاسمی هنرمند بیبدیل افغانستان در مراسم خاکسپاری میرمن قمرگل؛ او را مادر خطاب کرد و گفت که امروز خانم قمرگل جسمآ با ما نیست اما یادها و آهنگهایشان همیشه با ماست.
شاه ولی افغان؛ در حالیکه در مراسم خاکسپاری میرمن قمرگل اشک میریخت؛ گفت: من هفده سال در خانۀ این مادر نان خوردهام و موسیقی را فرا گرفتهام. او نه تنها هنرمند حنجره طلایی بود بلکه مادر مهربان و متدین نیز بود.
زندگینامه میرمن قمرگل
میرمن قمرگل فرزند گل شیرین خان به تاریخ ۲۷ جدی سال ۱۳۳۰هجری شمسی مطابق به ۲۱جنوری سال ۱۹۵۲ میلادی درقریه شگه ولایت ننگرهار دیده به جهان گشود.
میرمن قمرگل فقط هشت سال داشت که در عروسیها و محافل قریهاش آواز میخواند. آوازه هنرش در قریهها پیچید و سرانجام به ولایت ننگرهار رسید و توجه هنردوستان را جلب نمود و مقام خواننده محلی را ازسویی هم شهریانش حاصل کرد. پس از چندی یکی از همشهریانش او را با استاد خیال معرفی نمود. استاد خیال از وی خواست، تا آهنگهایش را در رادیو تلویزیون ملی افغانستان وقت ضبط کند تا مردم در سرتاسرکشور از شنیدن آوازش لذت ببرند. میرمن قمرگل دعوت استاد خیال را پذیرفت و نخستین آهنگش را تحت عنوان (په ما مینه سترگی دی سری دی …) و آهنگ دیگری به نام (زه انتظارکوم دستا د سترگو) را ضبط نمود که بعد از نشر آن آهنگ، نام قمرگل بر سر زبانها افتاد. میرمن قمرگل بعد ازکسب شهرت، بوجود یک آهنگساز ضرورت پیدا نمود تا آهنگهایش را به شکل اساسی ضبط و از شیوۀ محلی بیرون کند. استاد زاخیل که خود شاعر و آهنگساز خوب ولایت ننگرهار بود، با میرمن قمرگل معرفت حاصل کرد و آهنگش را به نام (زه چه په توروسترگو تور رنجه کومه پوری موری) و آهنگ (زه به جارو کرم زیازتونه شنکی بابا) را برایش کمپوز نمود. قمرگل درسن نوزده سالگی با استاد زاخیل ازدواج نمود. این زوج هنری بعد از تشکیل خانواده با پشتکار و حوصله مندی به کارهای هنریشان ادامه دادند. قمرگل بخاطر ادامه کارهنری با رادیو افغانستان، از ولایت ننگرهار به کابل آمد و در سید نورمحمد شاه مینه سکونت اختیار کرد.
میرمن قمرگل با آهنگ زیبایی (ورو ورو کیژده قدمونه آشنا) سرآمد هنرمندان زبان پشتو گردید و از طرف ظاهرشاه، پادشاه وقت به اخذ مدال طلا موفق شد.
مرحوم استاد زاخیل که خود هنرمند چند بعدی و شاعر، آواز خوان و آهنگساز بود، بهترین اشعار خودش و شاعران معروف زبان پشتو مانند؛ رحمان بابا، امینالله ملنگ جان، نصرالله حافظ، مرحوم امانالله سیلاب، حمزه شنواری، بابرزی شنواری، وحدت و غیره را انتخاب و برای همسرش کمپوزمی نمود.
زندگی شخصی
میرمن قمرگل برعلاوه پشتکار و حوصله مندی هنری، یک مادرمهربان و با عاطفه برای فرزندانش و یک همسر نجیب و با محبت برای مرحوم استاد زاخیل بود.
او هشت فرزند به دنیا آورد، از جمله دو فرزندش محترم اسدالله زاخیل و ایمل زاخیل قدمهای پدر و مادر را در عرصه هنر آوازخوانی، کمپوز و سرودن اشعار تعقیب میدارند.
میرمن قمرگل درسال «۱۹۹۷» میلادی دراثر جنگها و ظلمت نافرجام طالبانی که صدای هنرمندان را خفه نموده بودند، ترک وطن نمود و درسال «۱۹۹۸» م به کشور کانادا آمد.
این مادر صبور و رنجدیده در سال «۱۹۹۰» میلادی پسر جوانش داوود زاخیل را به سن ۲۲ساله گی در اثر جنگ داخلی از دست داد و پسر جوان دیگرش میرویس زاخیل از سن ۱۹ سالگی تا اکنون مفقود میباشد. این مادرهنرمند که به قلب دیگران خوشی و سرور میآورد، خود دندان برجگر و چشم به راه فرزندش بود و شوهرش مرحوم محمد دین زاخیل را درسال ۱۹۹۱ میلادی برابر با ۱۳۷۰خورشیدی در اثر تکلیف قلبی از دست داده بود.
منبع: صفحات اجتماعی
ارسال نظرات