به گزارش هفته، به نقل از ژورنال دو کبک، اولگا که دستیار مدیر یک شرکت حقوقی در کبک است، از والدینی ایرانی در ریویئر-دو-لو Rivière-du-Loup به دنیا آمده و به گفته خودش با مشاهده تحولات دردناک این روزهای ایران، متوجه شده که برخلاف خواهران خود در ایران، از امتیازات و زندگی متفاوتی در کبک برخوردار است.
اولگا در مواجهه با سرکوب جنبش اعتراضی زنان ایرانی و با مشاهده کشته شدن زنان و کودکانی بیدفاعی که در برابر نیروهای سرکوبگر رژیم تنها سلاحشان شهامت، موسیقی و شعر است، به خاطر امتیاز برخورداری از آزادی، داشتن یک زندگی متفاوت، بهرهمندی از یک شغل استثنایی و درو کردن جوایز حرفهای یکی پس از دیگری، بهعنوان یک کبکی که ریشه در خاک ایران دارد، احساس گناه کرده است اما به گفته خودش احساس گناه جز تأسف و انفعال چه ثمری میتواند داشته باشد؟ اولگا ضمن اینکه تازهترین جایزه خود را که از اتاق بازرگانی و صنایع کبک دریافت کرده، به زنان ایرانی تقدیم کرده است، میگوید با توجه به موقعیتی که دارد تلاش میکند انرژی حیاتی خود را به سرزمینی اعطا کند که با آغوش باز او را پذیرفته است. اولگا میگوید کبک به من کمک کرد تا روبهجلو حرکت کنم و من امروز میخواهم چشم همه را به روی جنبه متفاوتی از مهاجرت باز کنم و به همه نشان دهم که چگونه میتوانیم صرفنظر از ریشههای متفاوت و مختلفی که داریم، به بهترین نحو به ارتقا و اعتلای جامعه کمک کنیم.
زندگی با سرعت ۱۰۰ مایل در ساعت
اولگا برای تحقق هدف خود یعنی اعتلای جامعه کبک، همه توان خود را به کار بسته و نقشهای متعددی را بر عهده گرفته است. اولگا مادر یک پسر دهساله است و میکوشد او را مطابق با ارزشهای فمینیستی بزرگ کند. او یک وکیل متخصص در حقوق تجارت و علوم زیستی است و مدیریت یک دفتر را بر عهده دارد که ۱۵۰ نفر در آن کار میکنند.
اولگا که در شش هیئتمدیره ازجمله هیئتمدیره صندوق سپرده و سرمایهگذاری نیز عضویت دارد، میگوید: «زندگی پرمشغلهای دارم اما سنگینی آن را احساس نمیکنم. انرژی بالای من ذاتی است و مشغله زیاد به من انرژی بیشتری میدهد.»
روزهای اولگا ازنظر کار و تلاش واقعاً حیرتانگیز است. او هرروز قبل از طلوع آفتاب ساعت چهار و نیم از خواب بیدار میشود، با مرور روزنامههای جهان از تازهترین تحولات آگاه میشود و با همکاران طرف صبح خود ارتباط برقرار میکند و پسازآن که صبحانه را به همراه پسرش صرف کرد، ساعت هفت و نیم فعالیتهای حرفهای خود را شروع میکند و هر شب تا دیروقت کار میکند. اولگا تعطیلات آخر هفتهاش را به خانواده اختصاص میدهد تا بتواند در کنار همسر و پسرش باشد.
اولگا با همه مشغلهای که دارد، به وظیفه مادری خود نیز کاملاً آگاه است و حتی برای بزرگ کردن پسرش پرستار هم نگرفته است. او میگوید میتوان همزمان در عرصههای مختلف فعال بود: «هفته گذشته پسرم پل تب داشت و من یک روز کامل برنامههایم را کنار گذاشتم تا از او مراقبت کنم.»
در دوره پاندمی کرونا، اولگا با راهاندازی کمپینی بسیاری از همکاران خود را ترغیب کرد تا جوانانی را که در جامعه با انبوهی از مشکلات روحی و روانی به انزوا راندهشدهاند، از اندوه و اضطراب خارج کنند. وکیل جوان ضمن اذعان به وجود مشکلات گسترده روحی و روانی میگوید گاهی از خودم میپرسم چه معجزهای باعث شده تا در مواجهه با این مشکلات کم نیاورم؟ و خودش جواب میدهد که بدون تردید این معجزه چیزی جز کار و تلاش نبوده است.
تلاش برای ارتقای جایگاه زنان
آرزوی این وکیل کارآفرین ایرانی-کبکی این است که زنان بیشتری به سمتها و موقعیتهای متنوعتر و عالیتر دست پیدا کنند. اولگا ازجمله کسانی است که میکوشد راه را برای نسلهای آینده هموار کند. بااینکه میداند نسبت به زنان هموطن خود در ایران از چه موقعیت و امتیازاتی برخوردار است، اما اذعان دارد که هیچ امتیاز و دستاوردی برای همیشه نمیتواند قطعی و پایدار باشد، حتی اینجا در کبک.
اولگا میگوید: «ایران در قبال زنان رفتاری افراطآمیز دارد اما واقعیت این است که مبارزه زنان (دنیا) با چالشهایی که فراروی خود میبینند، دائمی است. تهدید، زنستیزی، خشونت جنسی و بسیاری از چالشهای دیگر اینجا هم وجود دارد.»
روش اولگا برای مقابله با این توهینها و مبارزه با افراطگرایی علیه زنان، این است که به یک جایگاه برجسته در جامعه دست یابد که بتواند با استفاده از آن هر جا که ممکن است، تغییراتی مثبت ایجاد کند.
ارسال نظرات