همین دیروز از صدور حکم اعدام برای دکتر حمید قره حسنلو خبر دادیم. خود قوه قضاییه جمهوری اسلامی هم میگوید دست کم برای چند ده نفر دیگر حکم اعدام بریده است.
این خبرها یعنی حکومت در ایران در استفاده از تمام ابزارهای خشونتآمیز برای کنترل اوضاع مصمم است اما آیا مخالفان و به ویژه مجموعه افرادی که در جایگاه رهبری قرار گرفتهاند هم از تمامی ظرفیتها برای اقدام موثر استفاده میکنند؟ بدون هیچ تعارفی اشارهمان به نیاز مخالفان به داشتن سازوکاری برای هماهنگی بیشتر و اقدام جمعی و فراگیر است؛ حالا میخواهد هر عنوانی داشته باشد.
رسیدن به این ساز و کار پس از راه اندازی گردهمایی گسترده در نزدیک به ۲۰۰ شهر و تحت تاثیر قرار دادن افکار عمومی جهان گام مکملی است که باید برداشته شود. تقریبا همه ما خودآگاه و ناخودآگاه نسبت به بازده و کارایی داشتن این ساز و کار آگاه هستیم اما جهت یادآوری:
برخی سران کشورهای غربی پرسیدهاند که آیا سازو کار فراگیری میان رهبران مخالفان وجود دارد یا خیر؟ طرح این پرسش جدا از اینکه میتواند بهانه تراشی باشد، خلاء هماهنگی میان رهبران را هم نشان میدهد. باید این بهانه را از کشورهای غربی به نفع جذب حمایت کامل آنها از خیزش مردمی گرفت.
با وجود آنکه تقریبا هم طبقات، اقشار و اصناف جامعه ایران مخالف حکومت مستقر هستند اما درباره کم و کیف مشارکت طبقات مختلف نکاتی وجود دارد که با داشتن ساز و کار رهبری میان رهبران ارتباط دارد. برخی تحلیل گران میگویند برای تبدیل شعارهای پشت پنجره به کنشهای موثرتر باید دست کم به بخشی از جامعه تصویر روشنی از آینده پسا جمهوری اسلامی را نشان داد. یکی از کارکردهای ساز و کار رهبری مخالفان میتواند ارائه این تصویر باشد.
یک جمله درست وجود دارد که باید به درستی هم فهمیده شود. ایران دیگر به شرایط ما قبل اعتراضها باز نمیگردد اما محدودیت منابع زمانی، روانی و… همچنان وجود دارد و باید به گونهای برنامه ریزی کرد که نتایج مطلوب با کمترین هزینه به دست بیاید. وجود ساز و کار رهبری این برنامه ریزی را ممکن میکند.
حکومت در ایران برای تضعیف روحیه معترضان درباره رهبران شایعه منتشر میکند. کنار هم قرار گرفتن آنها نه تنها نقطه پایانی بر این جنگ روانی میگذارد که باعث شفاف شدن هر چه بیشتر مواضع و ایدهها میشود و تاثیر مثبتی بر کلیت خیزش مردمی خواهد داشت.
در این رابطه بیشتر بخوانید:
|
ارسال نظرات