دیکتاتوری بیدروپیکر جمهوری اسلامی هر بدی که داشت این خوبی را داشت که ایرانیان با استعدادی را در سراسر جهان پراکند و اکنون هر کشوری که میرویم ایرانیان بسیاری حضور دارند که در هر حرفه و شغل هر گرایشی که داشته باشند سرآمدند یا در حال پیشرفت و سرآمد شدناند. یکی از این جوانان فران مرادی است.
خانوادهی فران بهایی بودند و برای اینکه فرزندانشان بتوانند به دانشگاه بروند و زندگی عادی داشته باشند خیلی زود متوجه شدند جایشان در ایران اسلامی شدهی ملاها نیست برای همین به کانادا آمدند و به کبورگ (Cobourg) (دستکم آن زمان، حدود ۴۰ سال پیش) شهر کوچکی بود در کانادا مهاجرت کردند. کبورگ در شهرستان نورثآمبرلند، انتاریوست و اکنون حدود ۱۹۰۰۰ نفر جمعیت دارد. چند سال بعد از مهاجرت خانواده، فران به دنیا آمد و اکنون سی سال از آن تاریخ میگذرد و فیلم «تهرانتو» فران مرادی در سینماهای تورنتو به نمایش درآمده است.
قدیمیهای تورنتویی میدانند که سالها پیش نویسنده و طنزپرداز ساکن تورنتو اسد مذنبی اصطلاح «تهرانتو» برای ایرانیتبارهای تورنتو ابداع کرد که شدیداً همهگیر شد و بسیاری ازجمله خود فران اساساً نمیدانند مبتکر این واژه چه کسی بوده است اما دقیقاً فرهنگ ترکیبی ایرانیان و کاناداییها مد نظر است و «تهرانتو» به خوبی از پس این مفهوم برآمده است.
اکثر فیلمسازان بزرگ از خاطرات ملموس خود شروع کردهاند و بعد به مسافتهای دورتر و دورتر رفتهاند اصولاً همهی ما خود را در آثارمان تکرار میکنیم فران مرادی همچنین کرده است.
«تهرانتو» داستانی عاشقانه از دو دانشجوی ایرانی ست. شارون، شیرین، مریدی (با بازی مونا ضیغمی) و بدیع علوی (با بازی Sammy Azero) طی فرایندهای اتفاقی با هم آشنا میشوند و عاشق یکدیگر شده تفاوتهای فرهنگی دو خانواده سنگهایی سر راهشان میاندازد. علوی از خانواده بهایی کم درآمد میآید و شیرین از خانواده مسلمان مرفه یعنی دو خانواده هم تفاوت دینی و فرهنگی دارند هم تفاوت مالی و اقتصادی. پدر شیرین (با بازی علی بادشاه، Ali Badshah) مخالف این ازدواج است و از موضع بسیار متفرعنی به بدیع نگاه میکند و حرف درشتی به او میزند که موجب قهر بدیع میشود و در جدایی، شیرین و بدیع، هر کدام راه خود را میروند تا سرانجام بر اثر یک تصادف باز به هم میرسند.
داستان بسیار کلاسیک و سیدفیلدی سه پردهای نوشتهشده و این بهترین کار است برای کسانی که میخواهند اولین کار خود را بسازند و قصد به رخ کشیدن تکنیک ندارند و صرفاً میخواهند داستان خود را خوب روایت کنند و در این کار ناتان مارتین (Nathan Martinak) هم به او یاری رسانده است تا خط داستانی اعوجاج نداشته باشد. هرچند خط داستانی بیایراد نیست اما ایراداتش مانند بسیاری از ملودرامهای کمدیست و تصادف نقش مهمی بازی میکند در دوری و نزدیکی شخصیتها. ساخت حرفهای و استفاده از تصاویر آرشیویی خانوادگی فران حال و هوای خوبی را به فیلم داده است.
یکی از مشهورترین بازیگران قدیمی ایرانی ساکن تورنتو خانم نیاز سلیمی، که بازی درخشان او در اجارهنشینها (به کارگردانی داریوش مهرجویی) هنوز در خاطرهها ثبت است در این فیلم بازی میکند هرچند آن شوخ و شنگی دوران جوانی را ندارد و غمی پنهان در ته چهرهی او هویداست اما بهخوبی از پس نقش خود برآمده است. شخص دیگری که در فیلم صدایش حضور دارد نوید نگهبان است. نگهبان یکی از بازیگران ایرانیتبار مشهور در هالیوود است که با صدای گیرایش راوی داستان «تهرانتو» است. راوی در «تهرانتو» برای باز کردن بعضی از مسائلی که ممکن است به دلیل تفاوت فرهنگی بین ایران و کانادا برای بینندهی کانادایی قابلفهم نباشد اضافهشده است اما حضوری منفعل ندارد و دستِکم یکی از دوستان «بدیع»، سام (با بازی فرید یزدانی) صدای او را میشنود و عکسالعمل نشان میدهد که به وجه کمدی کار کمک زیادی میکند. نوید نگهبان در حدود صد فیلم هالیوودی بازی کرده است اما بیشتر مردم ایران او را به دلیل بازیش در مجموعه تلویزیونی «تهران» میشناسند. «مجموعه تلویزیونی تهران در گونهی درام ماجرایی و جاسوسی به کارگردانی موشه زوندر برایکان ۱۱ اسرائیل ساخته شده است».
نگارش فیلمنامهی «تهرانتو» طبق گفتهی فران مرادی در ۲۰۱۸ آغاز شده است و در سال بعد فیلم را کلید زدند دو سال پیش من این شانس را داشتم که به دعوت فَران عزیز به پشتصحنه فیلم بروم و شاهد فیلمبرداری آن باشم کار تقریباً تمام شده بود که متأسفانه به دلیل دوران شوم کووید۱۹ فیلمبرداری آخر صحنههای فیلم متوقف شد و مراحل بعد مانند صداگذاری هم با تأخیر صورت گرفت اما سرانجام بهتازگی کار فیلم تمام شد و در آخرین هفتهی ماه گذشته در تورنتو اکران شد. «تهرانتو» برای حال و هوای امروز ما ایرانیها نیست اما باز هم دیدنیست و شاید ساعتی باشد برای نفس کشیدن در این روزهای بغضآلود زیرا این مبارزه و راه دلخراشی که ما در پیش رو داریم اگر مراقب روح و روان خود نباشیم همگی دچار تروما میشویم و نمیتوانیم این راه دشوار مبارزه را تاب بیاوریم و تا پایان ادامه دهیم.
اطلاعات مربوط به فیلم را میتوانید در بانک اطلاعات اینترنتی فیلمها
(https://www.imdb.com/title/tt9557296/) یا صفحهی فیسبوکی آن(tehrantofilm) بیابید.
از ۲۵ نوامبر تا ۱ دسامبر فیلم در مجموعه سینماهای سینهپلکس به نمایش درآمد و از ۲ دسامبر در سینماهای Landmark و Westdaleو ماه دیگر میرود برای اکران در ایالاتمتحده و بعد در سکوهای نمایشی مختلف قابلدیدن است.
اصولاً دیدن فیلم در سینما لذت خودش را دارد چون با نفس تماشاگران دیگران گره میخورد و آگاه فیلمی که در خلوتخانه بهتنهایی میبینیم وقتی در سینما میبینیم برایمان جلوهی دیگری دارد. وقتی در سهشنبه ۲۹ نوامبر برای دیدن «تهرانتو» به سینمای امپایر در ایمپرس واک در نورت یورک محلهای در تورنتو رفتم کلی ایرانی دیدم و با غمها و شادیهای آنان و توجه کردن یا نکردنشان کمک کرد تا فیلم را بهتر درک کنم. توصیه اول من این است که فیلم را در سینما ببینید اما اگر به هر دلیل موفق نشدید کمی صبر کنید تا در پلتفرمهایی اینترنتی به نمایش درآید. ضمناً تجربه دیدنی خوبی که دیدن این فیلم برایم داشت دیدن آنوس دو فیلم دیگری که به نحوی با ایران در ارتباط هستند نظرم را جلب کرد. یکی فیلم «۷۵۲ یک عدد نیست» (به کارگردانی بابک پیامی) و دیگری «عنکبوت مقدس» (به کارگردانی علی عباسی) این روزها پیش دوستان غیرایرانی به خاطر ایرانی بودنمان افتخار میکنیم و دیگر لازم نیست هویت خود را از ترس تروریست خوانده شدن پنهان کنیم ما بهعنوان یک ملت دوباره زاده شدیم.
فران مرادی بااینکه ایران را ندیده است و تا جمهوری اسلامی هست هم نمیتواند ببیند اما فارسی را آموخته است و متوجه میشود و میتواند صحبت کند و این نشان از خانوادهای دارد که در تمام این سالها عشقشان به سرزمین مادریشان را از دست ندادهاند به امید روزی که «تهرانتو» را در تهران و همهی ایران آزادشده تماشا کنیم و از ته دل شاد باشیم نه مانند اکنونکه پوستهای از لبخند روی دل خونینمان میکشیم.
در این رابطه بیشتر بخوانید:
|
ارسال نظرات