انحلال گشت ارشاد ایرانیان را راضی نخواهد کرد اما مرحله مهمی در مبارزه بین دین و دموکراسی خواهد بود

انحلال گشت ارشاد ایرانیان را راضی نخواهد کرد اما مرحله مهمی در مبارزه بین دین و دموکراسی خواهد بود

ممکن است رژیم ایران پس از مواجه‌شدن با خشم گسترده بخش بزرگی از جامعه که در اعتراض به کشته شدن مهسا امینی دختر ۲۲ ساله در بازداشت پلیس ارشاد تهران، در شهرهای مختلف به خیابان‌ها آمدند، حجاب اجباری را کنار بگذارد و تسلیم اراده عمومی شود اما واقعیت این است که آنچه موجب فوران آتشفشان خشم مردم ایران شده فراتر از حجاب اجباری و پلیس اخلاقی یا همان گشت ارشاد است. چیزی که با گذشت بیش از چهار دهه صدای اعتراض ایرانیان را درآورده یک قدرت دین سالار تمامیت‌خواه و حاکمیتی است که همچنان تلاش می‌کند در همه ابعاد زندگی، دیدگاه‌های خود را به عموم مردم تحمیل کنند.

به گزارش هفته، به نقل از ژورنال دو مونریال، روحانیون حاکم بر ایران با عقاید و احکام خود که مثل خوره روح و روان جامعه را آزار می‌دهد تلاش می‌کنند مردم را تحت کنترل خود داشته باشند و آن‌ها را از عذاب جهنم در صورت عمل نکردن به دستوراتشان بترسانند.

حاکمان مذهبی ایران نیز درست همانند سایر مذاهب و ادیان، سعی می‌کنند با تحریف برخی مسائل حیاتی انسان به‌ویژه روابط جنسی و تغذیه جامعه را مهار کنند. به‌زعم آن‌ها، کنترل این دو عملکرد راه را برای به انقیاد درآوردن کامل افراد هموار می‌کند.

برخورداری یا تلاش برای رسیدن به چنین قدرتی در یک نظام دموکراتیک، به‌شدت منتفی و غیرممکن است اما رهبران مذهبی که مجالی برای ابراز وجود نمایندگان منتخب مردم نمی‌گذارند، به نام مقدسات تلاش می‌کنند در کلیه مسائل زندگی افراد جامعه مداخله و دیدگاه‌های خود را به آن‌ها دیکته کنند. قدرت‌های مذهبی ماهیتی تمامیت‌خواه دارند، کوچک‌ترین مخالفت و اعتراضی را برنمی‌تابند و با توسل به هر روشی به دنبال کنترل تمام ابعاد زندگی مردم هستند.

از این نظر دموکراسی و ادیان با یکدیگر در تضاد آشکار هستند و هر زمان دین حاکم شود، ارکان آزادی‌های بنیادین فردی و حقوق بشری به مخاطره می‌افتد.

در یک حکومت دموکراتیک، دولت به دنبال کنترل زندگی و مسائل خصوصی افراد نیست مگر در موارد بسیار استثنایی و نادر که در قوانین کیفری پیش بینی شده است. تازه همین کنترل نیز باید با موافقت و تصویب مقامات منتخب مردم صورت گیرد و در صورت نارضایتی شهروندان نیز به‌سرعت لغو یا اصلاح شود.

اما در جوامعی که مذهبیون بر آن‌ها حکمرانی می‌کنند، هیچ انعطافی در این زمینه وجود ندارد و این حاکمان دینی هستند که خود به تنهایی قوانین را تعیین و تصویب می‌کنند. حجاب اجباری که این روزها صدای اعتراض ایرانیان را درآورده، بارزترین و فاحش‌ترین شکل اعمال قدرت یک حکومت دینی بر فکر، اندیشه، روح و روان جامعه است. وانگهی حجاب اجباری نه تنها مستبدانه بلکه تبعیض‌آمیز هم هست چرا که به مردان تحمیل نمی‌شود.

مشکل دیگر حکومت‌های دینی این است که حاکمان اصولگرای دینی نمی‌خواهند یا نمی‌توانند محدودیت کتاب‌های مقدس خود را درک کنند و در بهترین حالت فقط به این مسئله اذعان می‌کنند که ممکن است درباره نوشته‌های مقدس تعبیر و تفسیرهای متفاوتی وجود داشته باشد اما در بدترین حالت آن‌ها عمیقاً بر این باورند که این کتاب‌ها منبع و منشأ الهی دارند و بر همین اساس به‌هیچ‌وجه و تحت هیچ شرایطی نمی‌توان آن‌ها را نقد کرد. بر همین اساس آن‌ها با کلیه علوم مدرن، از باستان‌شناسی گرفته تا بیوشیمی، علم تاریخ و علوم پزشکی مشکل دارند.

افزون بر این، مورد خاصی که درباره رژیم ملایان می‌توان گفت این است که مردم پی برده‌اند که چگونه این افراد به نام خداوند، بر ثروت و دارایی آن‌ها چنگ انداخته‌اند. در طول تاریخ نیز هرگاه جامعه تحت حکومت‌های دینی به چنین آگاهی و شناختی رسیدند، عرصه را بر حاکمان خود تنگ کردند.

بدون تردید انحلال پلیس اخلاقی ایران و تعدیل قوانین و محدودیت‌های حجاب اجباری برای آرام کردن اعتراضات ایرانیان کافی نخواهد بود اما عقب‌نشینی رژیم ملاها در این عرصه می‌تواند مرحله مهمی را در مبارزه دین و دموکراسی در ایران رقم بزند.

 

 

در این‌باره بیشتر بخوانید:

 

 

کلیدواژه‌های مطلب:

اعتراضات ایران، حجاب، گشت ارشاد، دین، دموکراسی

برچسب ها:

ارسال نظرات