روایت هفته از ۱۰ چهره خبرساز ایرانیان کانادا در ۱۳۹۹

روایت هفته از ۱۰ چهره خبرساز ایرانیان کانادا در ۱۳۹۹

در نوشته پیش رو به ده چهره خبرساز ایرانیان کانادا در سال گذشته پرداختیم که هرکدامشان به دلیلی مورد توجه رسانه‌ها بودند؛ از عباس جوانمرد با مرگش تا حامد اسماعیلیون با سوگش و… شاید چهره‌ها و انتخاب‌های بهتری هم ‌بودند اما نهایت هیچ سیاهه‌ای در این دنیا وجود ندارد که نتوان گفت می‌توانست بهتر باشد و جای فلانی خالیست و بهمانی نباید در آن باشد. به هرحال کم و کسری آن را به بزرگی خودتان ببخشید.

پهلوان اکبر واقعا مُرد؛ عباس جوانمرد

عباس جوانمرد

در سال گذشته نه تنها ایرانیان کانادا و تورنتو که جامعه ایران یک هنرمند بزرگ را از دست داد؛ عباس جوانمرد. او را می‌توان در ردیف بزرگی چون حمید سمندریان از مهندسان تئاتر مدرن ایران دانست. جوانمرد تئاتر را زیر نظر پروفسور دیویدسون در دانشگاه تهران مشق کرد. او موسس گروه تئاتر ملی در سال ۱۳۳۴ بود و در در سال ۱۳۳۷ دوره‌های آموزش گویندگی و کارگردانی را در تلویزیون ملی ایران تشکیل داد. جوانمرد در سال ۱۳۳۹ نیز سازمان تئاترهای تلویزیونی به سرپرستی بزرگانی چون عزت‌الله انتظامی و علی نصیریان را پایه گذاری کرد که تله تئاترهای زنده و نه به سبک امروز ضبط شده را از تلویزیون پخش می‌کرد. او اهل پژوهش هم بود و آثارش درباره ریشه‌یابی تئاتر اروپا و ایران بازتاب جهانی داشت.
به‌نام‌ترین کار جوانمرد اما کارگردانی و بازی در نمایش «پهلوان اکبر می‌میرد» نوشته بهرام بیضایی است. این نمایش یک داستان قدیمی و اسطوره‌ای دارد. در جریان قرار کشتی اکبر و حیدر، پهلوان اکبر به طور ناشناس از مادر حیدر می‌شنود که وصلت حریف با دختر مورد علاقه‌اش در گرو شکست خوردن اوست. او به مادر حیدر قول می‌دهد پسرش پیروز میدان خواهد بود و در نهایت پهلوان اکبر به شکلی دراماتیک توسط یک سیاهپوش کشته می‌شود و…
اصغر فرهادی زندگی شخصی و هنری خودش را وامدار جوانمرد می‌داند و برای او نوشته بود:«…بسیار از او آموختم؛ بیش از هر آموزگاری در این جهان. نه فقط در هنر و تئاتر، مهم‌تر از این در نگاه به انسان. در ابتدای زندگی مشترکمان، پدرانه در کنارمان بود و بودنش باعث دلگرمی. یاد عزیزش همیشه با من و خانواده‌ام خواهد ماند.»

 

اسم و رسم تبریزی؛ احمد تبریزی

احمدتبریزی

آدم‌های گرم و سرد و گرم چشیده روزگار به ویژه وقتی نگاهی به آینده در امتداد گذشته دارند، یک سرمایه ارزشمند برای هر خانواده و جامعه‌ای هستند؛ مثل احمد تبریزی. بنیاد پریا با هدایت او در سالی که کرونا جسم و روان خیلی‌ها را مورد تاخت و تاز خود قرار داده بود به خوبی نشان داد چگونه باید با چشم‌پوشی از وابستگی‌های سیاسی و ایدیولوژیک به کار خالص اجتماعی و فرهنگی پرداخت و بارهای سنگینی را از دوش جامعه سبک کرد. با همین دست فرمان بود که پریا بودجه دولتی چشمگیری برای گسترش خودش جذب کرده و اسم و رسمش بیش از گذشته در کانادا طنین انداز شده است. 
البته اینطور نیست که تبریزی با این آبروی اجتماعی خیلی از سیاست پرت باشد و راه و چاه آن را نشناسد اما می‌گوید بر این باور است که پیگیری مقاصد سیاسی در پوشش کارهای عام المنفعه سرمایه‌های اجتماعی را می‎فرساید و بدبینی ایجاد می‌کند.
تبریزی حرف حکیمانه دیگری هم دارد و می‎گوید چون جامعه ایرانیان کانادا دچار فقر آگاهی تاریخی است، خطاهای خودش را تکرار می‌کند و نتوانسته به فراخور ظرفیتش نمود و جایگاه داشته باشد.

 

شهرزادِ نگهبان قصه‌گوها؛ شهرزاد رفعتی

شهرزاد رفعتی

شهرزاد رفعتی، ایرانی ساکن ونکوور توانسته خودش را در کلاس موفق‌ترین زنان جهان قرار دهد. گزیده قصه زندگی شهرزاد چهل و یکساله این است که در ۱۳ سالگی یعنی در سال ۱۹۹۶ پس از تجربه دوران جنگ و موشک باران در تهران و مدتی زندگی در روستایی کوچک، با یک چمدان به کانادا می‌آید. او با خواندن زبان‌های انگلیسی، فرانسوی و تحصیل در رشته‌های علوم رایانه و مدیریت، فارغ التحصیلی از آکسفورد و در نهایت یافتن جای خالی بازار تولید محتوا و صد البته استفاده از هوش و پیگیری مداوم به جایی می‌رسد که امروز شرکتی به نام BBTV با ارزش۷۶۰ میلیون پوند و ۴۰۰ نفر کارمند در کانادا، آمریکا و هند دارد. همین‌ها سبب تحسین او در دنیای نسبتا مردانه کسب و کار جهانی شده که به قول خودش به عنوان یک زن جای کمتری برای خطا کردن دارد. 
شهرزاد به شرکت‌های بزرگ کمک می‌کند تا بدانند ویدیوها تبلیغاتی آنها در کدام گوشه فضای دَرندشت مجازی بدون اجازه‌اشان منتشر شده است. در واقع اگر این شهرزاد مانند همنام کهن خودش در هزار یک و شب قصه‌گوی قابلی هم نباشد اما راه نگهبانی از حقوق قصه‌گوها در دنیای مدرن را خیلی خوب بلد است.

 

سوگوار عاشقانه‌ها؛ حامد اسماعیلیون

حامد اسماعیلیون

در سالی که گذشت ماتم حامد اسماعیلیون، نویسنده معروف جامعه ایرانیان کانادا در غم از دست دادن همسر و دختر در تراژدی هواپیما اوکراینی همچنان جاری بود. کیست که نداند پایان ناخواسته عاشقانه‌ها و خاک‌سپاری چشمان درخشانی چون «پریسا» و «ریرا» چه زخم ناسوری است و گاهی گذر زمان هم از پس درمان آن بر نمی‌آید. برای التیام این درد عمیق اما حامد راه دادخواهی را در پیش گرفت و در مقام سخنگوی انجمن خانواده قربانیان پرواز ۷۵۲ خواستار یک ائتلاف بین المللی علیه این فاجعه شد. 
برخی حامد را صاحب حق اما بیش از اندازه خشمگین می‌دانند که جز به انتقام نمی‌اندیشد. حتی اگر هم این‌طور هم باشد چه کسی می‌تواند ادعا کند اگر جای او بود به بخشیدن فکر می‌کرد؛ آن هم با این زخم کاری! 
از حامد حق بزرگی ضایع شده؛ عشقش را ساقط کرده‌اند اما او بهتر از خیلی‌ها بلد است که گم نشود و راه خودش را در بزرگراه زندگی پیدا کند. شاید خیلی نباید نگران حامد بود.

 

جوهره سیاسی آقای جوهری؛ مجید جوهری

مجید جوهری

مجید جوهری با سابقه چند دوره حضور در مجلس عوام و عضویت در حزب لیبرال نام‌ شناخته شده‌ای در سیاست کانادایی است. او در یوسف آباد تهران به دنیا آمده اما قبل از رسیدن به کانادا، زندگی در رشت، اصفهان و کرج را هم تجربه کرده و در نهایت به هوای تحصیل سر از تورنتو در آورده است. جوهری پس از چند سال تحصیل و راه اندازی کسب وکار اقتصادی خودش درکانادا وارد عرصه سیاست شد و با پشتوانه حمایت ایرانیان کانادا توانسته در دو انتخابات اخیر، رقیبان محافظه کار را از پیش رو بردارد راه خودش را به سمت مجلس عوام باز کند. البته پیروزی جوهری در آخرین انتخابات مجلس به شکل دراماتیک و در رقابت نفسگیر با کاستاس منه گاکیس رقم خورد. رقیب محافظه کار آقا مجید در آن انتخابات، حمایت برخی چهره‌های سرشناس ایرانیان کانادا از جمله رضا مریدی را هم پشت سر داشت.
آسمان سیاست در سال گذشته اما برای جوهری چندان صاف و آفتابی نبود و انتشار عکسی از او در کنار علیرضا عنقایی که به دور زدن تحریم‌ها برای ایران متهم شده است، حسابی جنجال به پا کرد. البته آقا مجید توضیح داد که زمان گرفتن این عکس از فعالیت‌های عنقایی خبر نداشته و… جوابی که البته به مذاق مخالفان او چندان خوش نیامد.
 به هرحال عبور موفق از تنگه‌های سختی مانند انتخابات ۲۰۱۹ و داشتن نفوذ موثر درحزب لیبرال نشان می‌دهد کار سیاسی در جوهره آقا جوهری است و احتمالا او در سالیان آتی هم حضور پررنگی در سیاست خواهد داشت.

 

میراث تیمورتاش در ویلودیل؛ علی احساسی

علی احساسی

علی احساسی دو دوره است که از منطقه ویلودیل به مجلس عوام می‌رسد. گرایش به سیاست در او موروثی است. نسبش به عبدالحسین تیمورتاش، دیپلمات و وزیر دربار معروف رضا شاه می‌رسد که پزشک احمدی در سال ۱۳۱۲ و به فرمان بالا در زندان قصر خلاصش کرد. پدر علی هم از دیپلمات‌های پهلوی دوم بود که پس از انقلاب از وزارت امورخارجه کنار کشید و همراه با خانواده به آمریکا و سپس کانادا مهاجرت کرد.
علی در کانادا خیلی زود گرایش موروثی خودش را به سیاست نشان داد. او برای تحصیل در رشته علوم سیاسی مقطع کارشناسی دانشگاه تورنتو پذیرش گرفت و در همان‌جا عضو و سپس رئیس انجمن لیبرال‌های جوان این دانشگاه شد. علی در ادامه مدرک مدرسه عالی اقتصاد لندن و مدارک تحصیلی حقوق از دانشگاه‌های یورک و جورج واشنگتن را هم به کارنامه خود اضافه کرد تا برای ورود به سیاست از هر جهت آبدیده‌ و مجهز شود. او مثل پدر و جد خودش مدتی به دیپلماسی و کار در وزارت خارجه مشغول بود اما از ۱۹۹۰ وارد حزب لیبرال شد و در نهایت به جایی رسید که امروز می‌شناسیمش. 
قدردانی از دولت کانادا برای پشتیبانی قطعنامه حقوق بشری علیه ایران و امضاء نامه جمعی از فعالان سیاسی و چهره‌های هنری خطاب به دبیرکل سازمان ملل علیه توافق بلند مدت ایران و چین از جمله خروجی‌های خبرساز علی احساسی در سال گذشته بود.

 

اشتباهی اما موفق در ریاضی؛ جواد مشرقی

جواد مشرقی

در سال گذشته جواد مشرقی استاد ۵۲ ساله دانشگاه لاوال به عنوان رئیس انجمن ریاضیات کانادا انتخاب شد و از همین جهت می‌تواند جایی در میان ۱۰ چهره برتر جامعه ایرانیان کانادا داشته باشد.
مشرقی اهل کاشان است و روزگارش هم به روایت خودش بد نیست زیرا احتمالا از خرده هوشی که داشته به بهترین شکل استفاده کرده است. البته او از جهتی یک آدم اشتباهی است زیرا اول قرار بود مهندس شود و با همین نیت رشته الکترونیک دانشکده فنی دانشگاه تهران را انتخاب کرد و میان دوستانش هم به«مهندس مشرقی» معروف شد. او در سال ۱۹۹۶ و پس از پایان خدمت سربازی در ایران بار خودش را بست و از دانشگاه قدیمی مک گیل در مونترال در رشته کنترل پذیرش گرفت اما با هدایت پروفسور زیمس در همان سال اول مجبور شد به عنوان دانشجوی ریاضی در دپارتمان ریاضی و آمار ثبت نام کند. زیمس در همان سال از دنیا رفت و مشرقی هم در گروه ریاضی ‌ماندگار شد و از همان جا ورق زندگی او برگشت. او پس گرفتن مدرک دکترا در رشته ریاضی به عنوان استادیار وارد دانشگاه لاوال می‌شود و از همان مقطع اعداد خوشبختی به او روی خوش نشان دادند. مشرقی در سال ۲۰۰۴ جایزه رابینسون انجمن ریاضی کانادا را کسب کرد و …
مشرقی در جایی گفته: «کارت را انجام بده، همه چیز در زمان خودش درست خواهد شد» احتمالا از نظر او وقتی اعداد را درست کنار هم بچینی، نتیجه خودش به دست می‌آید. چیزی شبیه آنچه سهراب سپهری می‌گوید ادراک ریاضی حیات!

 

کشتی‌گیرکوردباری؛ آیناز مقصود

آیناز مقصود

نام آیناز مقصود، کشتی‌گیر ایرانی‌تبار کانادا را به خاطر بسپارید. اگر اتفاق خاصی نیفتد در آینده خبرهای بیشتری از این دختر ۱۶ ساله خواهید شنید. آیناز از شهر سقز آمده که با داشتن جوانان بَر و بازودار در پرورش قهرمانان کشتی زبانزد است و سنت خودش را دارد. آیدین، برادر آیناز نیز دو بنده تیم ملی کشتی آزاد کانادا را می‌پوشد و پدر این دو استعداد جوان هم افشین مقصود قهرمان اسبق کشتی کردستان است. سعید گلباخی قهرمان اسبق کشتی ایران از سقز نیز مربیگری آیناز را برعهده دارد تا خلاصه همه چیز درباره او رنگ و بوی کُردی یا به قول خودشان «کوردباری» داشته باشد
آیناز سال پیش در مسابقات آف‌سا(American Financial Services Association) مدال برنز گرفت و در مسابقات انتاریو نیز که کشتی‌خیزترین استان کانادا است با شکست دادن مدعیان مدال طلا را به گردن آویخت. 
آنهایی که کشتی‌‌های آیناز را از نزدیک دیده‌اند از هوش و قدرت بدنی بالای او می‎گویند و از اینکه او با تکیه بر همین دو ویژگی به راحتی پشت حریفانش را یکی پس از دیگری به تشک می‌دوزد.

 

بازی سرنوشت برای نوید؛ نوید زنگنه

نوید زنگنه

در جریان سال پرمهاجرت ورزشکاران ایرانی به کشورهای دیگر، نوید زنگنه کشتی‌گیر شناخته شده تیم ملی ایران نیز به کانادا پناهنده شد تا شاید بتواند برای تیم ملی آن به روی تشک برود و آرزوهای ورزشی خودش را زیر پرچم این کشور پیگیری کند. 
بنابر روایت‌های موجود نوید در جریان تجمع آبان ۱۳۹۸در تهران‌پارس با تفنگ ساچمه‌ای هدف قرار می‌گیرد و پس از مراجعه به بیمارستان بازداشت می‌شود و از زندان فشاپویه سر درمی‌آورد. پس از آزادی اما مسئولان باشگاهی در خراسان که با او قرار داشتند مانع حضورش در مسابقات جام باشگاه‎های جهان می‌شوند و قراردادش را هم به طور یکجانبه فسخ می‌کنند. 
نوید تنها ۲۴ سال دارد و اگر زندگی سالمی داشته باشد می‌تواند تا دست کم ۱۰ سال دیگر کشتی بگیرد. او در سال ۲۰۱۸ مدال برنز کشتی آزاد زیر ۲۳ سال جهان و در سال ۲۰۱۹ مدال نقره آسیایی را به گردن آویخته بود و شاید سالها فرصت داشت تا بازهم از این مدال‌ها برای ایران صید کند اما در نهایت بازی سرنوشت یا شاید انتخاب خودش مسیر دیگری را پیش پای او قرار داده است.

 

شانس عظیم؛ سیدعظیم شریف

سیدعظیم شریف

گاهی شانس در خانه را نمی‌زند؛ آن را از پاشنه درمی‌آورد و هر طور شده وارد می‌شود. این اتفاق برای سیدعظیم شریف افتاده چرا که بلیت لاتاری او در سال گذشته دومیلیون دلار برنده شد.
 سیدعظیم پس از بازنشسته شدن با سمت مدیر مالی در ایران از سال ۲۰۱۴ همراه با زینب، همسرش و سیدیوسف، پسرش به کانادا مهاجرت کرد. او پس از چند سال تقویت زبان انگلیسی خودش یک کافه کوچک به نام لیندا در شارلوت تاون خرید. همه چیز خوب پیش می‌رفت تا اینکه کرونا از راه رسید و کاسبی سیدعظیم را مانند خیلی از کسب و کارهای کوچک دیگر به هم ریخت. این اما آخر داستان برای او نبود.
سیدعظیم در آن روز ویژه برای تهیه لوازم کافه‌اش به فروشگاه آتلانتیک رفته بود و همانجا یک بلیت لاتاری هم ‌خرید. او وقتی بلیت را ‌خراشید، ابتدا فکر کرد ۲۰ هزار یا ۲۰۰ هزار دلاربرنده شده اما وقتی صفرها را چند بار شمرد… 

 

دو خبر ساز متفاوت؛ مصطفی نیاز آذری و محمود خاوری

 

سال گذشته جامعه ایرانیان کانادا دو چهره خبرساز دیگر هم داشت که به دلایلی نخواستیم یا دوست نداشتیم آنها را در کنار چهره‌های خبرساز دیگر قرار دهیم. مجبوریم اما چندخطی از آنها بنویسیم و حق مطلب را درباره حضورشان در کانادا ادا کنیم.

بچه محل اکبر طبری؛ مصطفی نیاز آذری

مصطفی نیاز آذری

پرونده فساد اقتصادی اکبر طبری، مقام ارشد قضایی سابق جمهوری اسلامی آن قدر تناور بود که شاخ و برگ آن به کانادا هم رسید و یکی از ایرانیان ونکوور به نام مصطفی نیاز آذری عنوان متهم ردیف پنجم آن معرفی شد. درباره آقای نیاز آذری می‌دانیم که پدرش کیومرث در زمان وزارت محمدری شهری در وزارت اطلاعات ایران رئیس اطلاعات مازندان و در سال‌های بعد رئیس دانشگاه آزاد این استان بوده است. پسر عموی پدر مصطفی یعنی حسین نیاز آذری هم در مجالس نهم و دهم شورای اسلامی نماینده شهر بابل بوده است. خلاصه کلام اینکه تنها در یکی از موارد اتهامی اکبر طبری مشخص شده آقا مصطفی بابت معامله با ارزش نامعلوم ۱۵ هزار متر زمین در شمال و سه طبقه ویلای لوکس به مبلغ ۴۲۰ میلیارد ریال به او رشوه داده است. طبری درباره ارتباط خودش با نیاز آذری گفته بود:« ما بچه محل بودیم و مراوده مالی نداشتیم و صرفا همین بود که گفتم. او زن و بچه خود را به کانادا برد و خودش نیز رفت. هر وقت که می‌آمد می‌گفت حاجی آمدم کاری داری که من می‌گفتم نه.» 
در بحبوحه برگزاری دادگاه طبری هم عکسی از آقای نیاز آذری در کانادا منتشر شد که نام او را بیش از پیش برسر زبان‌ها انداخت.

 

خبرساز مثل خاوری‌ها؛ محمود خاوری

محمود خاوری

محمود خاوری آن‌قدر در ایران و کانادا چهره مشهوری است که از نظر برخی احتمالا هر نوع تلاشی برای معرفی بیشتر وی نوعی نقض غرض محسوب می‌شود اما اجازه بدهید کمی جلوتر برویم. شاید حرف‌هایی باشد که نشنیده باشید یا کمتر درباره آنها بدانید.
قبل از هر چیزی باید یادآوری کنیم، محمود خاوری رئیس اسبق بانک ملی در ایران است که نامش در پرونده مه آفرید خسروی معروف به اختلاس سه هزار میلیاردی به عنوان یکی از متهمان اصلی آمده است. خاوری در سال ۱۳۹۰ به بهانه یک نشست بانکی در انگلستان از ایران خارج شد و به کاناد آمد. جمهوری اسلامی بارها تلاش کرده از هر راه ممکن خاوری را به ایران بازگرداند اما به دلیل مخالفت دولت کانادا نتوانسته است. 
جالب اینکه در سال گذشته سریالی با نام«خانه امن» از صدا و سیما ایران پخش شد که در آن یک مقام بانکی فراری از ایران با نام خاوری به دست مامور امنیتی جمهوری اسلامی در کانادا کشته می‌شود. چه بسا پیام‌هایی از این دست عزم دولت کانادا برای تحویل ندادن خاوری را محکم‌تر از قبل هم کند. 
فارغ از اینها حواشی خانواده خاوری هم دست کمی از خودش ندارد. مثلا در سال گذشته شراکت شکست خورده پسران خاوری با خانواده سرمایه‌گذار عربستانی برای آپارتمان‌سازی به رسانه‌های کانادایی از جمله گلوب‌اند میل کشیده شد. در جریان این افشاگری،‌ جزییاتی از اختلاف‌ خانواده خاوری با سام مزراحی سازنده بلندترین ساختمان مسکونی در کانادا هم به بیرون درز کرد از جمله اینکه آقای مزراحی مدعی شده بود از طرف خاوری‌ها تحت فشار قرار گرفته تا رابطه آنها با دوپروژه آپارتمان‌سازی لوکس را پنهان کند و…

ارسال نظرات