بسته ماندن مکاتب دختران از صنوف ۶ تا ۱۲ چرا؟

گزارشی از وضعیت آموزش دختران زیر سلطه طالبان

بسته ماندن مکاتب دختران از صنوف ۶ تا ۱۲ چرا؟

یک ماه پس از تصرف افغانستان توسط طالبان، وزارت معارف طالبان در اعلامیه‌ای از آغاز دروس دانش‌آموزان ذکور مکاتب دولتی، خصوصی و مدارس خبر داد، اما از باز شدن مکاتب دختران و تدریس معلمان زن چیزی نگفت.

بازگشایی مکاتب تنها برای دانش آموزان ذکور واکنش‌های تند ملی و جهانی را برانگیخت. تاکنون چندین بار سازمان علمی، آموزشی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو) از طالبان خواستار بازگشایی مکاتب به دختران و آغاز فعالیت آموزگاران زن در این کشور شده‌اند. این سازمان گفته است که محروم شدن دختران از آموزش پیامد‌های ناگوار و جبران‌ناپذیری را به دنبال خواهد داشت.

ممنوعیت رفتن دختران بالاتر از صنوف ششم مکاتب به مکتب با انتقاد شماری از کاربران افغان و خارجی شبکه‌های اجتماعی نیز همراه است. شماری از کاربران شبکه‌های اجتماعی به شمول دختران دانش‌آموز مکاتب کمپاین اعتراض‌آمیزی را برای بازگشایی مکاتب به روی دختران و آغاز فعالیت آموزگاران زن راه‌اندازی کرده‌اند. آنان تصاویرشان را با شعار‌هایی در اعتراض به این تصمیم در صفحات اجتماعی فیس بوک و تویتر نشر کرده و خواستار بازگشایی مکاتب دختران در سال ۱۴۰۲ گردیده‌اند چون سال تعلیمی در افغانستان رو به ختم است و بجز دو سه هفته‌ای دیگر بخاطر سردی هوا و نبود امکانات تعطیل خواهد شد.

یک دختر باسواد یک خانواده را باسواد می‌کند

اینکه چرا طالبان درهای مکاتب را فقط برای دختران صنوف شش تا دوازده بسته‌اند سوالی بود که در صفحات اجتماعی مطرح کردیم. عده‌ای به این نظر‌اند که این کار طالبان برای تاریک نگه‌داشتن اذهان جامعه و مردم افغانستان است و عده‌ای هم آن را دلیل پول گرفتن از امریکا دانسته و گفته‌اند طالبان به شکلی از اشکالی دختران مکاتب را در گروشان قرار داده‌اند.

نجیب الله پوپل به این عقیده است: «اگر یک دختر باسواد باشد یک فامیل باسواد می‌شود و اگر یک دختر باسواد باشد یک جامعه باسواد است. پس هراس طالبان این است که زنان آگاه نباشند تا فرزندان‌شان آگاه نشود و استبداد و اختناق‌شان دوام بیابد.»

شریف الله امید می‌گوید: «یگانه راهی که می‌تواند مانع آگاهی، رونق، ترقی و پیشرفت جامعه افغانستان شود بسته ماندن دروازه‌های مکاتب طبقه‌ی اناث است و هدف اصلی طالبان هم این است که جامعه‌ی افغانستان را کور و جاهل نگهدارند.»

نجیب الله پوپل به این عقیده است: «اگر یک دختر باسواد باشد یک فامیل باسواد می‌شود و اگر یک دختر باسواد باشد یک جامعه باسواد است. پس هراس طالبان این است که زنان آگاه نباشند تا فرزندان‌شان آگاه نشود و استبداد و اختناق‌شان دوام بیابد.»

خانم هاشمی به این نظراست: «به نظر من این کار طالبان صرف صبغه‌ی سیاسی و گروگان‌گیری دارد و در ضمن یک عده از متعصبین در جمع ایشان است بالای نظر خود پرفشاری دارد که جهت جلوگیری از دامن زدن اختلافات هم در این زمینه جدیت بخرچ می‌دهند ورنه دلایل مقنع ندارند.»

عبدالخالق کاشفی گفته است: «ولا حساب این مردم را کسی پیدا نمی‌تواند. خداوند می‌داند که چه مفکوره‌ی باطل در سردارند.»

داکتر بصیرسرگند در این مورد به این عقیده است: «طالبان می‌خواهند تا نسل دختران در تاریکی و جهالت بمانند و هیچ دختر که حق‌وحقوقشان را خداوند برایش داده از آن آگاه نشود و بالاخره در تاریکی زندگی کنند ولی ناخبر از اینکه دختران امروز افغانستان دختران بیست سال قبل نیستند و هیچگاهی خاموش ننشسته و از طریق صفحات مجازی و رسانه‌ها دادخواهی کرده و حق‌شان را می‌خواهند.»

او همچنان می‌افزاید: «دلیل دیگری نیز وجود دارد که اصل عقده گیری از کجا شروع شد. اگر به تاریخ افغانستان نظر بیاندازیم؛ از آغاز جنگ انگلیس و شکست آن‌ها در افغانستان که ابرقدرت همان وقت در کشور کوچکی بنام افغانستان شکست خورد و امان الله خان اعلان استقلال نمود و درضمن اولین بار خانمش ملکه ثریا را بدون چادر در محضر عام آورد و دختران افغان را جهت تحصیل به خارج فرستاد. درآن زمان کسی که مانع امان الله خان گردید؛ بچه سقاو بود که بنام اسلام قدعلم نمود و همین پروسه جهاد و مقاومت ادامه یافت و بعدها تنظیم‌های جهادی پیدا شدند و از سوی دیگر نماینده‌ی ارشد انگلیس بنام پیرصاحب (پیر بغدادی) شروع به فعالیت نمود که مکتب را حرام و کتب مکتب را کتب شیطانی و افراد مکتبی یا متعلم را کافر خطاب کرد و گروه‌هایی را بنام جهاد تقویه نمودند. در همین زمان انگلیس بعد از چندی پاکستان را در کرۀ زمین تشکیل نمود و استقلالش را از هند به دست آورد و بعد از یک ماه از ساختن پاکستان در روی نقشه جهان مدرسۀ اکوړی خټک و دیگر مدارس دینی ساخته شد. در حالیکه هدف انگلیس ساختن پاکستان اسلامی نه بلکه تطبیق نمودن پلان‌ها و سیاست‌هایش در آنجا بود و سیاست پاکستان هم ساخته شده‌ی انگلیس که در همسایه‌گی افغانستان تشکیل شد و پاکستان از همان ابتدا تا اکنون یگانه نماینده خاص انگلیس است تا در کشوری‌های آسیای میانه بنام اسلام پروژه‌های خود را تطبیق نمایند و این سلسله تا اکنون ادامه دارد.»

داکتر بصیرسرگند در این مورد به این عقیده است: «دختران امروز افغانستان دختران بیست سال قبل نیستند و هیچگاهی خاموش ننشسته و از طریق صفحات مجازی و رسانه‌ها دادخواهی کرده و حق‌شان را می‌خواهند.»

نقش پاکستان در مشکلات افغانستان

داکتر سرگند ادامه داد: «تا پاکستان در روی نقشه جهان است؛ افغانستان روز خوبی را نخواهد دید چون ساختار پاکستان به خاطر پروژه‌های تخریب کننده بر علیه افغانستان بنا یافته است.»

فخرالدین احمدی چنین ابراز عقیده نمود: «باید متوجه بود که آغاز دروس مکاتب دختران صنف ششم به بالا به ضرر کشورهای همسایه بوده یک تیغ به سر دختران افغانستان است. شناختن آمریکا هم دشوار است و به این منظور نیست که امریکا کمک ۴۰میلیون دالری را انسان‌دوستانه به افغانستان فرستاده باشد و امیدوار کننده اینست که فشار‌های جهانی و سازمان ملل متحد و یونسکو باعث خواهد شد تا به زودی در سال ۱۴۰۲ مکاتب دختران فعال شود.»

قابل یادآوریست که در دو دهه اخیر و قبل از آمدن طالبان به افغانستان پیشرف‌های قابل ملاحظه‌ای در بخش آموزش و تحصیل دختران در افغانستان صورت گرفت. تعداد مکاتب در این کشور سه برابر شد و شمار دانش‌آموزان از یک میلیون به ده میلیون آموزگار افزایش یافت که به این ترتیب شمار آموزگاران زن به ۵۸ درصد رسید. افزون بر آن میزان زنان با سواد از ۱۷ درصد به ۳۰ درصد رسید.

بر بنیاد آمار یونیسکو در سال ۲۰۱۸ شمار دختران دانش‌آموز از صفر در سال ۲۰۰۱ به دو اعشاریه پنج میلیون دانش‌آموز ارتقا نمود و تنها در سال ۲۰۲۱ از هر ده دانش‌آموز در تعلیمات ابتدایی، چهار دانش‌آموز دختر بودند.

و در زمان حاکمیت نخست طالبان در افغانستان در سال‌های ۱۹۹۶ تا سال ۲۰۰۱، زنان به گونه گسترده از حضور در انظار عمومی منع بودند و برخلاف امروز؛ نبود امکانات و عدم دسترسی مردم به انترنت مانع پخش و نشر آن می‌شد.

ارسال نظرات