توضیح «هفته»: بخش دیدگاه نظر شخصی نویسندگان است. انتشار آنها به معنای تایید یا رد آن دیدگاه نیست.
محسن فرهادلو|
در ابتدا قصد داشتم خود به نگارش مقالهای برای روشنسازی اثرهای منفی بلندمدت تحریم بر مسیر توسعه کشورها بنویسم. اما بعد از جستجوی کوتاهی درباره مطالعههای انجامشده بر روی ارزیابی تحریم (بهویژه تحریمهای هدفمند و یا هوشمند) در حوزه سیاست خارجی، تصمیم گرفتم فقط به ارائه گزارشی از نتیجه مطالعههای موجود در علوم سیاسی بپردازم. اگرچه تخصص نگارنده علوم سیاسی نیست، آنچه در پی میآید، چکیده و نتیجهگیری مطالعههایی است که توسط محققین شناختهشده دانشگاهی در این باره انجامشده است. نگارنده سعی دارد در چند نوبت ترجمه برخی از آثار معتبر موجود را برای خوانندگان مهیا کند.
دومین مقاله، مطالعهای است با عنوان «احمقها با خوشحالی رنج میبرند: استفاده از تحریمهای اقتصادی در بحرانهای بینالمللی» که در سال ۱۹۹۷ در فصلنامه مطالعات بینالملل به قلم پروفسورها کلیفتن مورگن و ولری شباخ (استاد دانشگاه نبراسکا در امریکا) چاپشده است.
پروفسور کلیفتن مورگن استاد علوم سیاسی دانشگاه رایس آمریکاست. پروفسور مورگن در تحقیقات خود از تکنیکهای مدلسازی رسمی برای توضیح تصمیمات سیاست خارجی و درگیریهای بینالمللی استفاده میکند. او نویسنده کتاب «باز کردن گره جنگ» (۱۹۹۴، انتشارات دانشگاه میشیگان) و مقالات متعدد در مجلات علمی است. آخرین کتاب او با نام «تئوری سیاست خارجی» (تألیف مشترک با گلن پالمر) توسط انتشارات دانشگاه پرینستون در سال ۲۰۰۶ منتشر شد. تحقیقات فعلی دکتر مورگن در مورد استفاده و اثربخشی تحریمهای اقتصادی موردحمایت بنیاد ملی علوم قرارگرفته است. / محسن فرهادلو
چکیده
تعدادی از موقعیتهای بینالمللی اخیر بار دیگر پرسشهایی را در مورد سودمندی تحریمهای اقتصادی بهعنوان یک ابزار سیاست خارجی مطرح کرده است. تحریمها همچنان در زمینههای مختلف اعمال میشوند، بااینحال ما درک کافی از فرآیندهای درگیر برای تعیین اینکه چه زمانی یا حتی اینکه آیا تحریمها میتوانند «کار کنند»، ایجاد نکردهایم. درحالیکه مطالب زیادی در مورد این موضوع نوشتهشده است، نه تلاشی برای قرار دادن استدلالهای نظری در معرض آزمایش تجربی و نه تلاشهایی برای ارائه توضیحات نظری سیستماتیک برای نتایج تجربی تولیدشده صورت گرفته است. در این مقاله سعی بر آن است تا به این کاستی در ادبیات موجود تحریم بپردازیم. ما تئوری اثربخشی تحریمها را پیشنهاد میکنیم که مبتنی بر مدل مکانی چانهزنی در بحرانهای بینالمللی است و از این نظریه برای استخراج تعدادی فرضیه در مورد اینکه چه زمانی تحریمها باید نتایج مطلوب سیاستی ایجاد کنند، استفاده میکنیم. سپس برخی از فرضیههای بهدستآمده را در معرض یک آزمون تجربی بر اساس تعداد زیادی از اختلافات بینالمللی قرار میدهیم. این مدل نشان میدهد که اگرچه تحریمها در بسیاری از موارد کارساز نیستند، اما اگر هزینههای تحریمها نسبت به ارزشهای موردنظر بهاندازه کافی بالا باشد، میتوانند تأثیری جزئی بر توزیع نتایج مورد انتظار داشته باشند. به نظر میرسد شواهد موجود این انتظارات را تأیید میکند.
نتیجهگیری
در این مقاله، مدلی نظری بهسوی انتظاراتی در خصوص اثربخشی تحریمهای اقتصادی بهعنوان ابزار سیاستگذاری در منازعات بینالمللی ارائهشده است. این مدل به تعدادی فرضیه منتهی شد که نشان میدهد در بسیاری از موارد، تحریمها نباید بهویژه ابزار مؤثر سیاستگذاری باشند و سایر متغیرها باید تعیینکنندههای مهمتری برای نتایج اختلاف باشند. بااینحال، تحریمهایی که برای کشور هدف بسیار پرهزینه هستند، میتوانند تأثیر کمی بر نتایج داشته باشند. آزمونهای تجربی انجامشده بر روی برخی از فرضیهها، نتایجی منطبق با این انتظارات نظری را تولید کردند. درحالیکه محدودیت دادهها مانع از نتیجهگیری قطعی میشود، ما معتقدیم که این نتایج نشان میدهد که مدل ارائهشده باید بهعنوان مبنایی برای تحقیقات بیشتر باشد.
تعدادی نتیجهگیری بر اساس تجزیهوتحلیل ارائهشده در اینجا پیشنهاد میشود. اول، به نظر میرسد یکی از نتایج مطالعه واگنر (۱۹۸۸) این باشد که تحریمها به سادگی نباید با فرکانس زیاد اعمال شوند. نتایج نظری ما به انتظاری مشابه منجر میشود. اگر سیاستگذاران بدانند که تحریمها بهندرت میتوانند تأثیر داشته باشند (و باید بدانند)، تحریمها باید فقط در مواردی اتفاق بیفتند که در آنها شانس منصفانهای برای «کارکرد» وجود دارد. با توجه به این موضوع، میتوان انتظار داشت که مطالعاتی که تنها بر اختلافاتی که در آنها تحریمها اعمالشدهاند متمرکزند، با مشکل جدی سوگیری انتخاب مواجه هستند. این نشان میدهد که تحریمها حتی کمتر از آنچه در اکثر تحلیلهای تجربی قبلی نشان دادهشده است، بهعنوان ابزاری برای سیاست مفید هستند. این مطالعه سعی دارد با گنجاندن موردهای بیشتری به این مشکل بپردازد. نتایج ما شرایط هزینهای را مشخص میکند که تحت آن تحریمها باید بیشترین تأثیر را داشته باشند. اگرچه این تأثیر در بهترین حالت، متوسط است، اما شرایطی وجود دارد که تحت آن تحریمها میتواند یک استراتژی مفید باشد. نتایج ما همچنین نشان میدهد که این واقعیت ممکن است انگیزهای برای برخی از دولتها ایجاد کند تا حتی زمانی که شرایط موفقیت (نسبی) بهطور کامل برآورده نشده باشد، تحریمها را انجام دهند. بااینحال، ظاهراً چنین تلاشهایی اغلب به شکست ختم میشوند، به این معنی که دولتهای تحریمکننده اغلب بهای تحریمها را به خاطر مزایای اندک یا بدون منافع سیاستی میپردازند.
در اینباره بیشتر بخوانید: |
تحریمها میتوانند تحت شرایط نسبتاً محدودکننده مفید باشند و شاید تأثیر سیاستهای دیگر را افزایش دهند. بااینحال، مگر اینکه بتوان تحریمهای خاصی را پیدا کرد که هزینههای پایینی برای تحریمکننده داشته باشد، احتمال زیادی وجود دارد که یک تحریمکننده برای نتیجه نسبتاً کمی هزینه گزافی بپردازد. استراتژیهای تحریمی که هزینههای سنگینی را بر کشور هدف تحمیل میکنند و درعینحال آسیب کمی به تحریمکننده وارد میکنند، احتمالاً در اکثر موارد طراحیشان دشوار است، و تنها با چنین استراتژیای است که تحریمها تأثیر قابلتوجهی بر نتایج اختلافات میگذارند. بااینحال، حتی در چنین مواردی، بهبود در خروجی مورد انتظار از منظر تحریمکننده اندک است. در بیشتر موارد، دولتی که علیه مخالف خود تحریم میکند، میتواند انتظار نتیجهای را داشته باشد که تقریباً همان نتیجهای است که بدون تحریم به دست میآید.
وسوسهانگیز است که به این نتیجه برسیم که تحریمها باید بهعنوان یک گزینه سیاسی کنار گذاشته شود و تحقیقات در مورد تحریمها باید متوقف شود، اما ما معتقدیم که نتایج ما نتیجه مخالف را نشان میدهد. ما درس اصلی را این میبینیم که شاید تحقیق در مورد تحریمها باید بر اساس سؤالی متفاوت از آنچه که با آن شروع کردیم، پیش رود. بهجای اینکه بپرسیم آیا تحریمها جواب میدهند، باید به دنبال تعیین زمان کارآمدی آنها باشیم. تحقیق در مورد شرایطی که تحت آن تحریمها بر سیاستهای دولت هدف تأثیر میگذارد، مبنای پیچیدهتری برای درک و همچنین مبنای قویتری برای تجویز سیاستها فراهم میکند. حداقل سه سؤال برای آینده تحقیقات بلافاصله به ذهن میرسد. اول، ممکن است به نظر برسد که اعمال تحریمها ضعیف عمل میکند زیرا تهدید به تحریمها بسیار خوب عمل میکند. تحریمها ممکن است در مواردی که صرفاً به این دلیل که تهدید به تحریم ممکن است برای دستیابی به نتایج مطلوب کافی باشد، اعمال نشوند. بنابراین، تحقیقات در مورد جنبههای تهدیدآمیز تحریمها ممکن است مثمر ثمر باشد. دوم، تحریمها ممکن است برخی از ویژگیهای سیگنالدهنده داشته باشند که این تحقیق به آنها نمیپردازد. تحریمها ممکن است نشاندهنده حلوفصل باشد، که نتایج ما نشان میدهد که تعیینکننده مهم نتایج است. اگر چنین باشد، تحریمها ممکن است سیگنالهای مفید (یعنی ارزان) باشند، حتی اگر مستقیماً بر نتایج تأثیر نگذارند. کار تئوریک و تجربی در مورد این سؤال میتواند شرایطی را که تحت آن تحریمها میتواند پیام «مناسب» را ارسال کند، مشخص کند.
درنهایت، نتایج ما نشان میدهد که هزینههای تحریمها بر اثربخشی آنها تأثیر میگذارد. بااینحال، ما تحریمها را ابزاری نسبتاً صریح در نظر گرفتهایم و با هزینهها بهگونهای برخورد کردهایم که گویی بهطور مساوی در سراسر کشور هدف متحمل میشوند. ممکن است بتوان راهبردهای تحریمی را ابداع کرد که متوجه بخشهای خاصی از یک جمعیت باشد. اگر این بخشها روی سیاستی که کشور فرستنده میخواهد تغییر کند کنترل داشته باشند، ممکن است آسانتر از آن چیزی باشد که ما در ابتدا گمان میکردیم که تحریمها بهاندازه کافی پرهزینه باشد که تأثیر بگذارد. تحقیقات در مورد ارتباط بین سیاست داخلی و تحریمها میتواند نشان دهد که تحریمهایی که بهدقت طراحیشده و بهخوبی هدایتشدهاند، مؤثر هستند.
بهطور خلاصه، استدلال نظری ما میتواند یافتههای تجربی متعددی را توضیح دهد که نشان میدهد تحریمها ابزار سیاسی ناکارآمدی هستند. اما، همچنین نشان میدهد که در برخی موارد تحریمها میتوانند نتایج اختلاف را تغییر دهند. اینجا هیچ تناقضی وجود ندارد. ما نمیگوییم که بررسیهای تجربی تحریمها را بیاثر میداند، زیرا همیشه بیاثر هستند. در عوض، ما میگوییم که شرایط نظری که تحت آن تحریمها مؤثر هستند، بهاندازه کافی سختگیرانه و نادر هستند که توسط روشهایی تجربی قبلی، شناسایی نمیشوند. تئوری ما، که توسط شواهد پشتیبانی میشود، نشان میدهد که تحریمها چه زمانی و تا چه اندازه باید بر نتایج اختلاف تأثیر بگذارد. نتایج ما نشان میدهد که تحریمهایی که با دقت طراحیشدهاند ممکن است ابزار مفیدی برای تغییر رفتار کشورهای هدف باشد، اما همچنین اشاره میکنند که این برای تحریمکننده هزینه دارد. تحریمکنندگان احمق ممکن است برای سود ناچیزی هزینههای گزافی را بپردازند، اما ممکن است تحریمها منافع سیاستی را به همراه داشته باشد که از هزینههای تحریمکننده بیشتر باشد. تحقیقات تکمیلی، با تمرکز بر ویژگیهای سیگنالدهی تحریمها و جنبههای سیاست داخلی تحریمها، میتواند درک کاملتری از پدیدهها ارائه دهد و بهعنوان راهنمای سیاستگذاران در حال توسعه استراتژیهای تحریم باشد.
ارسال نظرات