دكتر فائقه ابراهیمی، پزشك عمومی |
دكتر علی اصغر ابراهیمی، فوق تخصص روماتولوژی |
عوامل استرسزا میتوانند:
- فیزیکی مانند کار زیاد و خستهکننده، تصادفات (ماشین یا موتورسیکلت) و یا هرگونه عفونت یا بیماری سخت و سنگین باشند.
- روحی یا عصبی مانند بیماری سخت یا مرگ یکی از عزیزان یا نزدیکان، جدایی دو همسر از یکدیگر، از دست دادن شغل و ترس از بیکاری باشند.
استرس را میتوان به دو دسته حاد و مزمن دستهبندی کرد:
- استرس حاد میتواند ناشی از سکتهٔ قلبی، سکتهٔ مغزی، شکستگی استخوان فمور یا لگن ، داشتن یک امتحان مهم مثل کنکور ورودی دانشگاه باشد.
- استرس مزمن معمولا ناشی از ابتلاء به هر گونه بیماری مزمن (دیابت، سرطان یا بیمار روماتیسمی شدید و مزمن و…) و یا تنشهای پایدار کسب و کار یا محیط کار است.
پس از این مقدمهٔ کوتاه، در طی مقالهٔ حاضر قصد داریم شما را با «استرس» این مشکل شایع زندگی پر هیجان و ماشینی امروز و تاثیرات مهم و اجتنابناپذیر آن بر روند زندگی و تندرستی انسانها بیشتر آشنا سازیم. لطفا توجه داشته باشید که در این مقاله، تأکید ما بیشتر بر اثرات استرس روی سلامتی جسمی و نقش آن در ایجاد یا تشدید بیماریهای جسمی به ویژه بیماریهای خود ایمنی (Autoimmune Disease) است؛ چرا که استرس از منظر روانپزشکی بحث دیگری میطلبد که در تخصص همکاران محترم روانپزشك خواهد بود.
استرس میتواند افراد سالم را بیمار کند و بیماران را نیز از هر نوع که باشند بیمارتر و یا درمان آنها را مشکلتر نماید.
میدانید که بدن ما متشکل از سیستمهای مختلفی است که در حالت عادی همهٔ این سیستمها در ارتباط بسیار نزدیک به هم مجموعهٔ سلامت و حیات شگفتانگیز ما را تامین میکنند. سخن شاعر بزرگ پارسیگوی «سعدی شیرازی» به این مضمون نزدیک است:
بنی آدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش زیک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
هر کدام از این سیستمهای بدن میتواند تحتتأثیر عوامل بیماریزای مختلف دچار اختلال عملکردی (Functional) و حتی بافتی یا ساختمانی (Structural) شود. یک دستهٔ مهم، متنوع و شایع از اختلالات، بیماریهای خود ایمنی هستند که تا به امروز بیش از ۱۲۰ نوع بیماری در این دسته کاملا شناخته شده است. مثالهای شایع از این ردیف بیماریها عبارتند از :
- لوپوس (Systemic Lupus Erythematosus)
- آرتریت روماتوئید (Rheumatoid Arthritis ) بالغین و جوانان
- اسپوندیلیت آنکیلوزان (Ankylosing Spondylitis)
- اسکلرودرما (Scleroderma)
- پلی میوزیت-درماتومیوزیت( Polymyositis and Dermatomyositis)
- بیماری بهجت (Behcet’s Disease)
- بیش از ٢٠ نوع بیماری واسکولیتها (Vasculitis)
- هپاتیت اتوایمیون (Autoimmune Hepatitis)
- پانکراتیت اتوایمیون (Autoimmune Pancreatitis)
- بیماریهای التهابی روده (IBD)
- بیماریهای التهابی یا خود ایمنی پوست مثل پسوریازیس (Psoriasis) پمفیگوس (Pemphigus)، بیماریهای خود ایمنی غدهٔ تیروئید از جمله بیماری گریوز (Graves Disease).
یک ارتباط تنگاتنگ بین بیماریهای فوق و «استرس» وجود دارد. هر کدام از آنها ممکن است به دنبال یک استرس شدید شروع شود یا با استرس تشدید یابد و یا اینکه در سیر مزمن هر کدام از اینها، بیمار دچار مشکل استرس بشود.
از نمونههای اثرات استرس و اضطراب بر عملکرد احشاء بدن (یا به عبارتی اختلالات عملكردی) میتوان به چند مورد شایع زیر اشاره کرد:
- سندرم رودهٔ تحریکپذیر ( Irritable bowel syndrome یا IBS) که در آن فرد دچار استرس یا اضطراب داری علایمی از جمله احساس دردهای شکمی، نفخ، اسهال، یبوست و سر و صدای افزایش یافتهٔ رودهای است.
- سندرم مثانهٔ تحریکپذیر (Irritable urinary bladder syndrome) که با علائمی از قبیل تکرر ادرار، سوزش ادرار، احساس درد در ناحیهٔ مثانه همراه هست.
موارد فوق را بیماریهای روانی-تنی (Psychosomatic) نیز مینامند.
علاوه بر تحقیقات بالینی متعدد که نقش استرس را بر انواع بیماریهای قبلی به عنوان یک عامل تشدیدکننده به اثبات رساندهاند، بیماران بسیاری به خوبی تجربه كردهاند كه چگونه استرس زندگی میتواند بیماری را از وضعیت کنترلشده خارج و به وضعیت غیرکنترل برساند. آنها به وضوح در كلینیك به ما میگویند كه حالشان خوب بوده و بیماریشان در حالت كنترل شده بوده ولی به دنبال وقوع یك حادثه یا مورد استرسزای شدید شاهد تشدید علایم بیماری خود شدهاند.
این اثرات استرس با تجربیات مكرر بالینی اكثر پزشكان مطابق و غیرقابل انكار میباشد. بنابراین چه بخواهیم چه نخواهیم اگر خود را به دست استرس بسپاریم یا به ناچار در جریان گردباد یك استرس قرار بگیریم، شدت یافتن یا حتی بروز اولیه یك بیماری را تجربه خواهیم كرد. استرس موخوره یا موریانه جان – دشمن سلامت و آسایش انسانها است.
آری استرس هم در سطح ایمنی هومورال (Humoral immunity) باعث كاهش تولید آنتیبادیها و سایتوكاینهای مفید میشود و هم در سطح ایمنی سلولی سبب كاهش عملكرد و حتی تعداد لنفوسیتهای (Lymphocytes) بدن و تضعیف سیستم دفاعی بدن میشود. از طرف دیگر استرس منجر به افزایش میزان ترشح هورمونهایی میشود که آنها را اصطلاحا «هورمونهای وابسته به استرس» مینامند از جمله:
كاتكولامینها (آدرنالین یا اپینفرین _ نورادرنالین یا نوراپینفرین) – گلوكاگون-گلوكوكرتیكوئیدها (استروئید یا همان کورتونها).
ترشح این هورموها در ابتدا به جهت مقابله با شرایط یا عوامل استرسزا اتفاق میافتد اما در واقع ترشح آنها بخصوص ترشح زیادی و كنترل نشده آنها رفته رفته به زیان سیستم ارگانهای داخلی بدن تمام میشود. تپش قلب، افزایش فشار خون، تعریق زیاد، احساس دلهره و ضعف، بیخوابی، افزایش قند خون و سرانجام شاید همان دیابت یا مرض قند (در صورت داشتن استرس مزمن یا شدید) از اثرات ناشی از ترشح بیرویه این هورمونهای وابسته به استرس هستند.
استرس در واقع به عنوان یک عامل «اپی ژنتیک» (Epigenetic) نیز عمل میکند به این معنی که عمق تأثیر استرسهای شدید یا مداوم بر میزان عملکرد ژنهای بیماریهای مختلف قابل توجه هستند. دوقلوهایی که یکی از آنها زندگی استرس آمیز داشته باشد و دیگری در شرایط آرامش و دور از استرس باشد، با اینکه هر دو اگر ناقل ژن یک بیماری باشند ما همان بیماری در اولی بروز میکند و در دیگری خاموش میماند. به عبارتی دیگر وجود و استمرار این استرسهای شدید گوئی پرده از رموز ژنتیک بیماریهای انسانها برمیدارد.
البته در مواردی نیز استرس به عنوان یک عامل مستقل عمل میکند نه وابسته. واضح است که اگر چند ریسک فاکتور مثل ژنتیک، استرسهای روحی و عصبی، کارهای پرفشار (فشار کاری زیاد بر فرد) توام با خستگی مداوم و مزمن در یک جا جمع شوند خطر بروز یک یا حتی چند بیماری با هم در همان فرد بوجود خواهد آمد.
اهمیت شدت یا تداوم استرس به قدری مهم است که گاهی منجر به مشکلات حیاتی و شاید هم کشنده بشود. به عنوان مثال بیماری نارسائی یا ضعف عضلهٔ قلب ممکن است بدنبال استرسهای شدید و بسیار خسته کنندهٔ فیزیکی یا روحی عصبی بوجود آید که امروزه به نام «کاردیومیوپاتی ناشی از استرس» (Stress inducedCardiomyopathy) مشهور است.
در خصوص تأثیر استرس یا زندگی پراسترس بر شروع و شیوع بیماریهای مختلف، مطالعات زیادی انجام گرفته است.
بیان چند نمونه از این مطالعات، اهمیت موضوع را روشنتر خواهد کرد.
یک مطالعهٔ خوب از نوع مورد-شاهدی (case -control) به روش ثبت اطلاعات دقیق در کشور کانادا انجام گرفته است. نتایج این مطالعهٔ بزرگ – که ۲۹ سال بطول انجامیده- و سرانجام در سال ۲۰۱۳ میلادی منتشر شده است، به قرار زیر بوده است:
از بین ۴۱۸۵ مورد به ثبت رسیده در این مطالعهٔ فراگیر تعداد ۳۷۵ مورد بیمار مبتلا به روماتیسم مفصلی جوانان زیر
۱۶سال- ( Juvenile Idiopathic Arthritis=JIA) و ۱۰۴۲ مورد به عنوان گروه کنترل سالم- انتخاب شده است.
حاصل این تحقیق نشان داد عوامل استرسزا میتوانند خطر ابتلا به روماتیسم را چندین برابر افزایش دهند. (جدول زیر را مشاهده کنید)
عوامل استرسزا | میزان افزایش خطر ابتلا به روماتیسم |
بیماری عضو درجه یک خانواده | ۲.۲۹ |
جدایی والدین | ۱.۹۶ |
مشکلات در روابط با بستگان | ۲.۵۴ |
یک مطالعهٔ بر روی کودکان روماتیسمی در سال۱۹۷۸ در شهر روچستر ایالت نیویورک آمریکا نشان داد ۲۸٪ کودکان روماتیسمی دارای تجربه جدایی یا فوت یکی از والدین بوده در حالی که این نرخ برای کودکان سالم (گروه کنترل) تنها ۱۱٪ است.
استرس تکرار شونده یا مزمن، قدرت یادگیری و حافظه را مختل میکند و گاهی حتی موجب نوعی فراموشی گذرا میشود. این اثرات در اکثر موارد حالت برگشتپذیر دارد اما در صورت مزمن و شدید بودن استرسها، اثرات سوء آن بر حافظه ممکن است غیر قابل برگشت باشد. این مطلب اهمیت تلاش و توجه همیشگی را در جهت حفظ آرامش کامل و دوری از تنشهای روحی-عصبی برای تامین سلامتی جسمی و روانی تمام اقشار جامعه آشکار میسازد.
یک نکتهٔ بسیار مهم دیگر که همیشه باید بخاطر بسپاریم این است که رابطهٔ استرس و بیماریها یک رابطه دوطرفه علت و معلولی هست. بدین معنا که نه تنها استرس باعث ایجاد یا تشدید بیماری میشود، بلکه بیماریهای مزمن و سخت نیز ممکن است درجاتی از اضطراب و افسردگی را در بیمار به دلایلی از قبیل ابهام نسبت به آینده (دغدغه تامین مالی یا شغلی و روند زندگی فردی و خانوادگی) و سیر بهبودی بیماری، بوجود آورد.
به هر حال وظیفهٔ پزشک معالج این نوع بیماران مزمن است که توجه خاص به رفع ابهامات، آموزش و ارائه توضیحات و روشنگریهای کافی در خصوص سوالات بیمار نماید.
مثال بارز دیگر از رابطهٔ دوطرفه بیماری و استرس را میتوان در بیماری التهابی مزمن پوست بنام بیماری صدف یا پسوریازیس (Psoriasis) و همچنین روماتیسم ناشی از آن بنام روماتیسم یا آرتریت پسوریاتیک ( Psoriatic Arthritis) یافت که در مطالعات و تجربیات بالینی مختلف یک امر مسلم و قطعیست.
البته ارتباط بیماریهائی مثل دیابت (مرض قند)، افزایش فشار خون، سکتههای مغزی یا قلبی، زخم معده و … با استرس بقدری واضح است که نیاز به توضیحات زیاد ندارد.
حال که استرس این دشمن آشکار و در بیخ گوش ما قصد برهم زدن سلامتی و شادابی زندگی ما را دارد چه باید کرد؟
پیشنهادات ما در این مورد:
- سعی کنیم همیشه اندیشههای مثبت نسبت به زندگی خود داشته باشیم و برای سلامتی خود و اطرافیان و دوستانمان سپاسگزار باشیم.
- بکوشیم از ورود هر گونه افکار منفی به خود جلوگیری نماییم زیرا چنین افکاری برایمان انرژی منفی القاء خواهند كرد .
- تلاش کنیم در زندگی روزمرهٔ خودمان همیشه به «نیمهٔ پر لیوان» نگاه کنیم نه «نیمهٔ خالی آن».
- برنامهریزی خوب و بادقت، به همراه مشخص کردن لیست کارهایی که لازم است انجام شود و کارهای که بهتر است انجام ندهیم داشته باشیم.
- تخلیه کردن و آزاد نمودن خود از دست نکات مبهم و افکار منفی با مراجعه به منابع قابل اطمینان مانند پزشک یا پزشکان معالج، منابع مطالعاتی معتبر مانند مجلات خوب و علمی، سایتهای اینترنتی مطمئن یا افراد با اطلاع صاحب صلاحیت و دلسوز.
- انجام منظم ورزش، پیاده روی و یوگا نیز میتواند در کاهش شدت استرس به ما کمک نماید.
نهایت اینکه اگر علیرغم توجه به راهکارها و عملکردهای فوق ملاحظه کردید استرس یا اضطراب وجود شما را رها نمیکند، آنگاه مراجعه به یک پزشک متخصص اعصاب و روان ضروری خواهد بود.
اما به یاد داشته باشید که داروهای تجویزشده از طرف پزشک معالج (بیماری اصلی و اولیهٔ) خودتان را نیز حتما مصرف بکنید.
اما حرف آخر ما:
استرس به خود راه ندهید. دشمن را به خانه چکار؟ او را از همان اول از تن خود بیرون کنید. خود را با دانش و افکار مثبت در مقابل آن بیمه کنید تا سالم بمانید.
در اینباره بیشتر بخوانید:
|
ارسال نظرات