زنان افغانستان قبل از شکست جمهوریت در افغانستان در عرصههای مختلف کار و فعالیت داشته و از خود افتخارات بیشائبهای را به ارمغان گذاشتهاند. از این میان یکی هم فاطمه اعتمادی خانمی است که در ولایت غزنی ولسوالی جاغوری جایی که زنان بیشتر در تهدیدات امنیتی قرار داشتند و حتی در زمان حکومت جمهوری و قبل از آمدن طالبان قربانیهای زیادی داده و با برقع و روپوشی به کار و فعالیتهای مدنی میپرداختند؛ فعالیتهای متنوعی را انجام داده است.
در این شماره با این خانم فعال مصاحبهای را انجام دادهایم که شما را به خوانش آن دعوت مینماییم.
خانم فاطمه اعتمادی ممنون از اینکه با ما در سخن را گشوده و علاقهمند مصاحبه با «هفته»، مجله خودتان استید. لطف نموده کمی در بارهتان معلومات بدهید.
فاطمه اعتمادی: بنام خدا و با عرض سلام خدمت همه دستاندرکاران مجله و وبسایت «هفته» و خرسندم که از این طریق با شما معرفی شدم. من فاطمه اعتمادی فعال حقوق زن استم. قبل از امارت اسلامی معلم زبان و ادبیات بودم و در ضمن، مربی رشته رزمی کاراته در فدراسیون کاراته بودم. متولد ولایت غزنی ولسوالی جاغوری استم و در کابل زندگی میکردم. تا درجه ماستری در بخش حقوق و علوم سیاسی تحصیل نمودهام.
از چه زمانی مصروف فعالیتهای مدنی استید و در زمان حکومت قبلی کدام مسئولیتها را به عهده داشتید؟
فاطمه اعتمادی: حدس میزنم از روزی که مدیر لیسه عالی هدایت در ولسوالی جاغوری مدیر اشرف خان زاهدی برای درخواست اینکه حمایتمان کند تا زنان منطقهای بنام داله مسکه به تعداد ۳۴ نفر بانوان آن منطقه را متن خواندن و نوشتن را بیاموزانم و آگاهی حقوقی بدهم اولین قدم را در این راه برداشتم. برای دفاع از حقوق زنان صنف هفت مکتب بودم که اقدام کردم و توانستم شش سال زنان منطقه ما را آموزش بدهم تا خواندن و جمع و تفریق را بیاموزند و از حقوق خود بهعنوان اشرف مخلوقات آگاهی یابند و به خود میبالم که حالا تعدادی از این بانوان به دانشگاهها و دارالمعلمین راه یافته و تا پیش از آمدن طالبان در مکاتب اجرای وظیفه میکردند.
بدبختانه با روی کار آمدن طالبان تمام زنان کشور خانهنشین شده و از اجتماع به حاشیه رانده شدند و من بهعنوان ورزشکار و مربی ورزش برای دختران و همچنان بهعنوان حامی و یا فعال حقوق زن کارگاه تولیدی لباس را راهاندازی کردم که ۱۷ نفر بانوان بیسرپرست و نانآور خانه در آن فعالیت داشتند و همچنان بهعنوان معلم برای شاگردانم درس زبان ارائه میکردم چون قبل از فراگیری رشته حقوق فارغ زبان و ادبیات بودم و همچنان هفتهی دو روز در فدراسیون ورزشکاران با شاگردان و همکارانم ورزش میکردیم و در بخش کاراته به طور رایگان در شبکه ملی زنان افغانستان به صفت عضوی هیئت رهبری آن فعالیت داشتم. وقتی طالبان آمدند چون معلم طبقه ذکور بودم از وظیفهام بازماندم.
تا جایی که میدانم حالا هم در این لحظات حساس و پرخطر به فعالیتهای مدنی ادامه میدهید آیا درست است چگونه و چطور؟
فاطمه اعتمادی: با روی کار آمدن حکومت طالبان که از ما حق تحصیل، کار، آزادی، ورزش و صحت گرفته شد؛ با جمعی از زنان مبارز یکجا شده در سوم سپتامبر با گروهی از زنان که مجمع چندین شبکه و همچنان همکارانم بودند؛ در شهر کابل بر علیه حکومت طالبان تظاهرات کردیم که متأسفانه تظاهرات ما به خشونت انجامید ولی با آنهم تا زمانی که در کابل بودم به خواستهای طالبان تسلیم نشده و دادخواهیهایی را بر راه انداختیم.
حکومت اشرف غنی را با طالبان چگونه مقایسه میکنید در آن زمان چی مشکلات داشتید و حالا چه مشکل دارید؟
فاطمه اعتمادی: در دوران حکومت اشرف غنی مشکل امنیتی و اجتماعی داشتیم و حالا که طالبان آمده وضعیت روحی، اقتصادی و امنیتی ما خوب نیست با روی کار آمدن آنها کارگاهم تعطیل شد و از وظیفه بازماندم.
روزی که تظاهرات کردیم و تظاهرات ما به خشونت کشانده شد؛ من برای دفاع از عکاس داد زدم که او را مانع نشوند و مرد طالب با تفنگش بهشدت به بازویم کوبید و فردای آن روز یکی از طالبان در پشت دروازه خانه ما آمد این موضوع برایم ترس و وهم ایجاد کرد و مجبور به ترک وطن شدم و حال که هیچ درآمدی ندارم در پاکستان مهاجر استم.
در افغانستان شوهرم از این که شغل آزاد داشت و یک کارگر عادی بود به کمک هم مصارف خانه را پرداخت میکردیم و مدتی هم برای مخارج زندگی تمام وسایل کارگاه خیاطی را به نیم قیمت فروختیم.
از روزی ورود طالبان چه خاطره دارید؟
فاطمه اعتمادی: وقتی به همکارم از خانهشان که طرف قلعهی نو دشت برچی بود زنگ آمد که طالبان آمده و به دشت برچی رسیدهاند همهجا را سکوت گرفت و همه ما ترس را در چشمان همدیگر میدیدیم، حتی از خود ما ترس و وحشت داشتیم. در مکتبی که تدریس میکردم مدیر مکتب صدا زد که خونتان به گردنتان میروید و یا میمانید به خودتان ارتباط دارد. همه سراسیمه از مکتب بر آمدیم یکی طرف خانه یکی طرف کودکستان و یکی طرف مکتب اولادهایشان میدویدند. همهجا را سکوت و ترس فراگرفته بود. در همین موقع والی ولایت میدان وردک از مسیر دشت برچی طرف پل سوخته و کوته سنگی عبور میکرد و با رد شدن آنها از کنار موتر ما ناگهان بالایشان حمله صورت گرفت و فیر شد و همه زنان و خورد و بزرگ چیغ و فریاد میزدند و کسی نبود تا به دادشان برسد.
شما که معلم کاراته بودید؛ دختران و زنان افغان تا چه حد علاقهمند ورزش بودند و فعالیتشان چگونه بود؟
فاطمه اعتمادی: از اینکه ورزش باعث صحتمندی شده و اعتمادبهنفس را بالا میبرد و به زیبایی و شادابی جلد مثمر است؛ بنا ازآنجاییکه زنان به زیبایی اندام و شادابی جلدشان بیشتر توجه دارند؛ زنانی که دارای تحصیلات و معلومات کافی در این زمینه بودند بیشتر به ورزش سهم میگرفتند. طوری که ما از ساعت پنج صبح الی هشت صبح تمرینات مخصوص بانوان داشتیم و در ضمن سه تایم از ساعت یک بعدازظهر الی هشت شب تایم مختلط و همچنان تایم مشخص به دختران و تیم معارف داشتیم که از تیم معارف شش نفر عضوی تیم ملی بودند و از آدرس مکتب ما و من بهعنوان مربی فعالیت داشتند که این خود علاقهمندی زنان و دختران را به ورزش نشان میدهد.
توصیه من به تمام زنان و بخصوص زنان افغانستان این است که برای بالابردن اعتمادبهنفسشان ورزش کنند؛ چون ورزش انسان را از هر نگاه سالم و تقویه میکند. از اینکه افغانستان یک کشور وارداتی است و مواد غذایی که وارد میشود حتی برای دارو و درمان کنترول و نظارت دقیق وجود ندارد و غذاهای سالم تغذیه نمیشود بنا ورزش راه اساسی برای قوت قلب و روح و روان است.
از دید شما چرا در افغانستان هر نظام برای بقای حکومتشان زنان را معیار قرار میدهند و آیا به نظر شما طالبان میتوانند زنان را خاموش بسازند؟ گفتنیتان به طالبان چیست؟
فاطمه اعتمادی: از دید من نظام مردسالار افغانستان هیچ گاهی نمیپذیرد که زنان آگاه شوند. آنان آگاهی زنان را سقوط خود میدانند. دانشمندی گفته است: «اگر جامعهای را میخواهید به تاریکی نگهدارید نگذارید زنان آن جامعه تحصیل کنند و نگذارید کتاب بخوانند و رشد کنند.»
طالبان گروهیاند که اهل سخن و زبان و منطق نیستند. آنها فقط با تفنگ گپ میزنند و وحشیانه عمل میکنند. وقتی امنیت نداشته باشیم مجبور به محصور شدن در چهار دیوار خانه میشویم؛ ولی هیچگاهی حق بیان و اندیشه را از ما گرفته نمیتوانند. ما زنان در هرجا که باشیم در تلاش این استیم تا صدای خود را به مردم برسانیم و این حق ما است.
به مراکز زنان در بیرون از افغانستان چه گفتنی دارید و در مجموع به جهانیان چی میگوِیید؟
فاطمه اعتمادی: خواست ما از مراکز زنان این است که نگذارند اینگونه ما را به حاشیه برانند و صدایمان را خفه کنند. آنها مرزها را مدنظر نگیرند و زنان سراسر دنیا بهدوراز سیاست کشورها پشتیبان ما باشند. از کشورهای زورگو خفه استیم که ما زنان افغان را تنها گذاشتند و گویا جهانیان ما را به فراموشی سپردهاند. از جهانیان خواهان همکاری استیم. لطفاً ما را کمک کنید و نگذارید که فردای کودکان ما مانند نسل سوخته و بدبخت قبل گردد. فراموش نکنید که شما بهعنوان حامی حقوق بشر در قبال ما مسئولیت دارید.
خانم فاطمه اعتمادی گرامی با ابراز سپاس از شما.
در اینباره بیشتر بخوانید:
|
ارسال نظرات