به گزارش هفته، کاوه لاجوردی دربارهی چرایی نپذیرفتن جایزه در وبلاگش نوشته است: «این جایزهی خاص را نمیپذیرم تا به شکلی رساتر از قبل اعتراض کنم به روالِ بسیار شایع و کاملاً غیر عقلانی و احتمالاً غیر قانونیِ سانسور، سانسوری که یکی از متولیانِ اصلیاش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.»
لاجوردی که در سال ۱۳۸۷ از دانشگاه تورنتو دکترا فلسفه گرفته و برای زندگی به تهران بازگشته است، در این زمینه توضیح داده است: «مسؤولانِ ممیّزی، گماشتهی وزارتِ فرهنگ و ارشاد اسلامی، متنکّراً و بیآنکه ملزم به اقامهی هیچ دلیلِ عقلپسند یا قانونیای باشند، دستورِ حذفِ عبارات و جملات را صادر میکنند. و گاه دستور میدهند به چیزی که شاید بدتر از حذف باشد: انتشار را منوط میکنند به اینکه مترجم یا ناشر در زیرنویس بگوید که مؤلف دارد اشتباه میکند یا اصلاً در گمراهیِ آشکار است. کتابخوانانِ ایرانی مواردی نیز سراغ دارند که مترجم یا ناشر در ابتدای ترجمهی کتابی در یادداشتی توضیح داده است که آنچه در کتاب آمده غلط و حاکی از ناآگاهیِ نویسنده است! قاعدتاً روشن است که بعضی از مضحکترین مواردْ محصولِ خودسانسوری است—ولی این نیز قاعدتاً روشن است که این خودسانسوریها بسی کمرنگتر و کمشمارتر میبودند اگر که مترجمان یا ناشران مسبوق نبودند به خاطراتِ اولشخص یا گزارشهایی معتبر از سانسورهای بسیار نامعقولِ دولتی. و خودسانسوری عمیقتر هم میرود: بسا که مترجمِ بالقوّهای اصلاً سراغِ اثری نرود، بسا که مؤلفِ مستعدی اصلاً ایدهاش را ننویسد از بیمِ ممیّزی.»
او در پایان از مخالفت اصولی خود دربارهی گرفتن مجوز برای انتشار گفته و نوشته است: «معتقدم که اصولاً انتشارِ کتاب و مجله نباید نیاز به مجوّزِ حکومت داشته باشد—الزام به عرضهی پیشازانتشارِ اثر به دولت را ناعادلانه و نامعقول مییابم، حتی اگر فرض کنیم که قانونِ روشن و صریحی در موردش وجود داشته باشد که به طرزی دمکراتیک تصویب شده باشد.»
گفتنی است که جایزهی کتاب سال ایران معتبرترین جایزهی کتاب کشور است و هر ساله در بخشهایی گوناگون به کتابهای برتر سال پیش از برگزاری این جایزه اهدا میشود.
ارسال نظرات