به گزارش هفته، به نقل از لودووار، هنوز هیچ چهره مشهور و محبوبی از دل جنبش اعتراضی مردم ایران که پس از کشته شدن مهسا امینی در اواسط سپتامبر شکل گرفت و ارکان جمهوری اسلامی را متزلزل کرد، بیرون نیامده است.
درحالیکه این جنبش اعتراضی ادامه دارد و فراخوانها برای برپایی تجمعات و تظاهرات اعتراضی یکی پس از دیگری صادر میشوند و با گذشت زمان مشاغل جدیدی مثل پزشکان و دندانپزشکان به این جنبش ملحق میشوند، فقدان رهبری برای این جنبش عجیب به نظر میرسد.
بااینکه برخی از تحلیلگران این مسئله را یک نقطهضعف برای جنبش اعتراضی ایرانیان میدانند، هوشنگ حسن یاری، استاد سیاست تطبیقی و روابط بینالملل در کالج نظامی سلطنتی کانادا و کارشناس مسائل ایران، این ویژگی را یک مزیت غیرقابل انکار برای جنبش اعتراضی ایران میداند چراکه به گفته او اگر فردی بهعنوان رهبر این جنبش معرفی شود، رژیم بهسرعت او را از بین خواهد برد.
به نظر میرسد در میان کسانی که چه در داخل و چه در خارج از ایران برای سرنگونی جمهوری اسلامی تلاش میکنند، اجماع بر سر ضرورت ایجاد یک رژیم سکولار و دموکراتیک حاصل شده است.
اما برای یافتن آلترناتیوی معتبر برای رژیم دین سالار فعلی ایران، باید نگاه خود را به خارج از این کشور و بهویژه به ایالات متحده یعنی جایی که پسر ارشد آخرین شاه ایران در آن زندگی میکند، معطوف کنیم. در حال حاضر اکثر معترضان حاضر در خیابانهای ایران، خواستار روی کار آمدن سلطنت مشروطه به ریاست شاهزاده رضا پهلوی، وارث تاج و تخت شاهنشاهی ایران هستند که از سال ۱۹۷۹ در تبعید به سر میبرد.
هوشنگ حسن یاری که یک ایرانی-کانادایی است، میگوید: «در میان مدعیان قدرت در ایران، شاهزاده رضا پهلوی از بیشترین اقتدار اخلاقی و بیشترین مشروعیت برخوردار است». این استاد دانشگاه میگوید میراث سیاسی پدر و پدربزرگ رضا پهلوی در طول سالیان به یک برگ برنده برای او تبدیل شده است. مردم ایران اکنون به این مرحله از آگاهی و درک جمعی رسیدهاند که این دو شاه از سال ۱۹۲۵ چقدر تلاش کردند تا ایران را از وضعیت توسعهنیافتگی بسیار شدید به یک کشور بسیار محترم و معتبر در دهه ۱۹۷۰ یعنی قبل از انقلاب برسانند.
بااینحال نمیتوان فراموش کرد که حکومت شاهنشاهی ایران نیز پیش از سرنگونی به ظلم و ستم و توسل به شکنجه برای خاموش کردن صدای مخالفان سیاسی متهم شد.
به گفته این استاد علوم سیاسی، سخنرانیهای رضا پهلوی و تأکید مکرر او بر این مسئله که ایرانیان خودشان باید درباره نظام سیاسی آینده کشورشان تصمیمگیری کنند، مقبول مردم واقع شده است.
شاهزاده رضا پهلوی در سخنرانی هفته گذشته خود در واشنگتن تأکید کرد که «همه تئوریهای سیاسی دموکراتیک و اشکال مختلف حکومت برای من قابل احترام است و چیزی که برای من بیشترین اهمیت را دارد تبلور حق حاکمیت مردم است.»
شاهزاده رضا پهلوی پیشنهاد کرده است که در صورت سرنگونی جمهوری اسلامی، همهپرسی در کشور برگزار شود تا ایرانیان بتوانند یک حکومت «دمکراتیک و سکولار» جدید که برای حقوق و آزادیهای ایرانیان احترام قائل است، انتخاب کنند.
اما در کنار سلطنتطلبان، یکی دیگر از نیروهای سیاسی در تبعید ایران، شورای ملی مقاومت ایران CNRI است که برای ایجاد یک جمهوری سکولار در ایران مبارزه میکند. افشین علوی، عضو کمیته امور خارجی شورای ملی مقاومت ایران میگوید این ائتلاف سیاسی دموکراتیک که با رژیم اسلامی ایران مبارزه میکند، متشکل از ۵۰۰ نماینده است و مثل یک «پارلمان در تبعید» عمل میکند.
این سازمان طرحی مشتمل بر ۱۰ ماده برای «ایران فردا» ارائه کرده است. آزادی بیان و مطبوعات، برابری زن و مرد، جدایی دین از سیاست از ارکان این رژیم هستند که خودمختاری منطقه کردستان ایران را نیز به رسمیت خواهد شناخت.
در داخل ایران، شورای ملی مقاومت به شبکه سازمان مجاهدین خلق متکی است که اقداماتی را برای محکوم کردن و بیثبات کردن رژیم انجام میدهد. افشین علوی در گفتگو با لودووار نخواست تعداد افراد عضو این شبکه را افشا کند اما تائید کرد که بهرغم بازداشت افراد زیادی در ایران، واحدهای مقاومت مجاهدین خلق طی تنها یک سال پنج برابر شده است.
شورای ملی مقاومت ایران فایلهای صوتی و تصویری متعددی از فعالان وابسته به مجاهدین خلق که در داخل ایران هستند، برای لودووار ارسال کرده است بااینحال لودووار نمیتواند سندیت آنها را تائید کند. نورا ۱۸ساله اهل کرمان در یک فایل صوتی مدعی میشود که او و همکلاسیهایش عکسهای خامنهای را از کتابهای مدرسهشان پاره کرده و سوزاندهاند.
نورا با تأکید بر اینکه خواهان بازگشت نظام سلطنتی در ایران نیست، میگوید هیچکس باور نمیکرد که اعتراضات بیش از یک ماه طول بکشد، اما همچنان ادامه دارد. زنان باید بتوانند برای پوشش خود حق انتخاب داشته باشند.
مرد جوانی به نام علی اهل کازرون در یک ویدئو میگوید: «هر بار که در تظاهرات شرکت میکنم، ترس را در چشمان نزدیکان خود بهخصوص مادرم میبینم اما من به آنها میگویم که باید در مقابل ظلم بایستیم. اگر ما این کار را نکنیم، چه کسی خواهد کرد؟»
اما حسن یاری میگوید شورای ملی مقاومت گرچه بهخوبی سازماندهی شده و در خارج از کشور حامیانی هم دارد اما در خیابانهای ایران چندان محبوب نیست. بسیاری از ایرانیان فراموش نکردهاند که مجاهدین (که در فهرست سازمانهای تروریستی آمریکا و اروپا قرار گرفتهاند) در جنگ ۸ساله از عراق که به ایران حمله کرد، حمایت کردند و به همین خاطر بخشیدن آنها کار آسانی نیست.
اما طرفداران هر دو جریان صرفنظر از اینکه خواستار بازگشت سلطنت یا ظهور جمهوری هستند، هر دو در این مسئله اتفاقنظر دارند که دیر یا زود رژیم آخوندها سقوط خواهد کرد.
افشین علوی خاطرنشان کرد: «هیچ دیکتاتوری ابدی نیست. شرایط دیگر مثل گذشته نیست چراکه مردم دیگر از سرکوب رژیم نمیترسند.»
هوشنگ حسن یاری هم در این زمینه با علوی همعقیده است. او میگوید: «پیشازاین، ترس بود که همیشه پیروز میشد. اما حالا وقتی میبینیم زنی مقابل گروهی از افسران مسلح میایستد و شعارهای نابودی جمهوری اسلامی را سر میدهد، یعنی ترس که در خدمت جمهوری اسلامی بود، از جامعه رخت بربسته است.»
بنابراین کشته شدن مهسا امینی میتواند جرقهای باشد که رژیم اسلامی ایران را خواهد سوزاند. اما باید منتظر بمانیم و ببینیم که آیا رژیم حاکم نیروهای سرکوبگر خود را با خشونت بیشتری به سراغ مردم خواهد فرستاد آنهم در شرایطی که طی همین شش هفته بیش از ۲۰۰ نفر در سرکوبها جان خود را ازدستدادهاند اما از شدت اعتراضات کاسته نشده است.
ارسال نظرات