نسیم علوی؛ محقق و نقاش ساکن مونترال از حال و هوای این روز‌هایش به عنوان یک ایرانی می‌گوید

گذر از خشم و رنج با تصویرکردنِ مهسا، سارینا و نیکا

گذر از خشم و رنج با تصویرکردنِ مهسا، سارینا و نیکا

نسیم علوی یکی از ایرانیان ساکن مونترال است. او این روز‌ها تصویر دخترکانی را که به دست جمهوری اسلامی در اعتراضات کشته شده‌اند؛ نقاشی می‌کند تا هم از خشم و اندوه عبور کند و هم باعث آگاهی اطرافیانش نسبت به اتفاقات اخیر ایران شود.

به گزارش هفته، به نقل از مونترال گزته، نسیم سال ۲۰۰۴ ایران را ترک می‌کند چراکه نمی‌توانست آینده‌ای را در آنجا برای خود متصور شود. او در کانادا دکترا می‌گیرد، ازدواج می‌کند و امروز یک دانشمند و محقق و مادر است.

نسیم که از کودکی اشتیاق دوگانه‌ای به هنر و علم داشته، یکی را در دانشگاه و آن دیگری را به‌صورت آزاد دنبال می‌کند. او می‌گوید: «نقاشی در این روز‌ها به من کمک می‌کند تا از درد، خشم و ناامیدی که احساس می‌کنم عبور کنم.»

نسیم برای این رسانه کانادایی درباره وضعیت ایران توضیح می‌دهد: «اندکی پس از انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹، نظام حقوقی مدرن ایران با سیستمی مبتنی بر قوانین شریعت جایگزین شد. ازجمله اینکه زنان و دختران را ملزم به داشتن حجاب می‌کرد. هم‌نسلان ما مطیع بودند و از قوانین پیروی می‌کردند. اما نسل جدید متفاوت است. آن‌ها قانون‌شکن هستند.»

او که سال‌هاست نقاشی می‌کند و بیشتر از همه تمرکزش بر پرتره بوده است؛ دوست دارد سوژه‌هایی را که نقاشی می‌کند از نزدیک هم بشناسد و تصاویرشان را آغشته به تجربه «لمس روحشان» روی کاغذ و رنگ بیاورد اما این روز‌ها چهره کسانی را نقاشی می‌کند که «ملاقات» با آن‌ها امکان‌پذیر نیست. نیکا، مهسا، سارینا و... که با تمام آرزوهایشان و شوقی که به زیستن داشتند؛ از خانه بیرون رفتند اما دیگر هرگز به خانه برنگشتند.

نسیم می‌گوید: «وقتی خبر کشتار‌ها منتشر شد، همه ما بسیار نگران و در شوک بودیم. سرتاسر جهان نگاهشان به اتفاق‌های ایران بود درحالی‌که مردم صدایی نداشتند(به دلیل قطع اینترنت) و برای همین بود که ما ایرانی‌های خارج از کشور تصمیم گرفتیم صدای آن‌ها باشیم.»

او درباره وضعیت خانواده‌اش که در ایران زندگی می‌کند؛ توضیح می‌دهد: «شبکه‌های اجتماعی محبوب مانند فیس‌بوک و توییتر مسدود شده‌اند. من و پدر و مادرم روزی چند بار به همدیگر پیام می‌دادیم اما حالا فقط می‌توانیم با یک کارت تلفن باهم ارتباط داشته باشیم. پدر و مادر‌های دیگر همه بسیار نگران و بسیار غمگین هستند؛ مخصوصاً که نمی‌توانند جلوی جوان‌ها و نوجوان‌هایشان را بگیرند؛ چون بچه‌ها فکر می‌کنند چیزی برای از دست دادن ندارند‌. آن‌ها آزادی می‌خواهند و هر شب به خیابان ‌می‌روند؛ راهپیمایی می‌کنند و فریاد می‌زنند. دختران حجاب خود را می‌سوزانند و مرگ بر دیکتاتور می‌گویند.»

نسیم که در این روز‌ها با خواندن اخبار و شنیدن وضعیت مدام غمگین و غمگین‌تر می‌شده، مثل همیشه از ناراحتی و نامیدی به نقاشی کردن پناه می‌برد. او می‌گوید: «وقتی‌که که در سپتامبر شروع به کشیدن پرتره مهسا کردم؛ خیلی غمگین بودم. نقاشی می‌کردم و نمی‌توانستم جلوی اشک‌هایم را بگیرم. هرچند من آن‌ها را نمی‌شناختم اما با دیدن عکس‌هایشان و تماشای فیلم‌هایشان، احساس می‌کردم که به‌نوعی با آن‌ها ارتباط داشته‌ام. حتی بعد از نقاشی حالم بهتر شد و احساس کردم که آن‌ها هم از این کار من راضی هستند.»

نسیم که در این سال‌ها نمایشگاه‌هایی در ایران و کانادا داشته و همچنین عضو انجمن Lakeshore Artist است؛ در پایان از احتمال برگزاری یک نمایشگاه هم می‌گوید: «اولین هدف من از این نقاشی‌ها؛ آگاهی‌رسانی بود اما این پرتره‌ها می‌توانند بخشی از یک نمایشگاه هم باشند که عواید فروششان برای کمک به مردم ایران صرف شود.»

ارسال نظرات