معرفی کتاب شناسنامۀ شاعران معاصر افغانستان در انجمن ادبی نوای نیستان

احمدشاه فایض: «این اولین بار است که یک بانو تذکرةالشعرا می‌نویسد»

معرفی کتاب شناسنامۀ شاعران معاصر افغانستان در انجمن ادبی نوای نیستان

در هفته‌ای که گذشت انجمن ادبی نوای نیستان و در دری به سلسله برنامه‌های ادبی و فرهنگی؛ کتاب شناسنامه شاعران معاصر افغانستان را که توسط نرگس هاشمی گردآوری و ترتیب‌شده به معرفی گرفت.

گروه گزارش هفته

این برنامه به گردانندگی حسیب الله فضل شخصیت فرهنگی مونتریال و یکی از اعضای این انجمن آغاز شد و نشر و چاپ کتاب شناسنامه شاعران معاصر افغانستان را یک اقدام نیک و خوب برای آیندۀ ادبیات و فرهنگ افغانستان دانست. آقای فضل برنامه نوای نیستان را با پیغامی که بیانگر غم شریکی با گل‌های پرپر شده‌ی کورس آموزی کاج در غرب کابل بود با این احساس آغاز کرد:

«پر پر نمود دیو ستمگر به باغ ما

آن گلبنی که از همه زیبا و پاک بود»

و با ابراز غم‌شریکی پارچۀ موسیقی را از شعر ضیاگل سلطانی شاعری که درج این کتاب است چنین به زمزمه گرفت:

«دیگر مگو روایت چشمان خسته را

تصویری از تبسم لبهای بسته را

در انزوای غربتم آهسته‌تر بیا

تا بشنوی ترنم قلب شکسته را»

آقای فضل از هنرمندان جوان خواست تا از اشعار شعرای معاصر کشور استفاده کنند و در باره اهمیت زبان صحبت نمود و گفت: «کشور‌های که اساطیر بزرگ و زیبا و ادبیات قوی دارند و همیشه مطرح استند از تاثیرگذاری زبان‌شان است و ما باید بالای زبان خود سرمایه‌گذاری کنیم.»

او افزود: «قسمی که در برنامه‌های قبلی در بارۀ تاریخ تذکره‌نویسی یادآور شدیم تاریخ تذکره‌نویسی در افغانستان از قدامت تاریخی و قدیمی برخوردار است بعضی‌ها به ادبا و منورین بعد از اسلام می‌پرداختند. در حالیکه کتیبه‌ها و نظم و نثر ما پیشتر از دوره اسلام است.» او به چند نمونه اشاره کرد؛ مانند معاصرین سخنور از مولانا خسته که اشاره‌ای به ماقبل اسلام و بعد از اسلام دارد و همچنان سکینة الفضلا که در آنهم تقریبآ ۸۹ عارف، عابد و شاعر شناسایی شده است و از چند کتبیه‌ای که جز ادبیات ماست مانند کتبیه رباطک نام برد.

حسیب شعرای افغانستان را تشویق کرد تا کتیبه‌های گذشته را برگردان کنند و از سروده‌ای کرکوی نام برد و گفت سروده‌ای خرابکدۀ کرکوی در افغانستان است.

او افزود: «امروز که مساله زبان‌ها داغ است و در زبان من و تو (فارسی دری، پشتو، تاجیکی و عربی ستیزه کاری صورت می‌گیرد این زبان‌ها با هم مشترکات زیادی دارند.» او از ابوالینبغی عباس‌بن طرخان که در نخستین سده‌های هجری در خدمت برمکیان بوده و شعری را در تاسف برخرابی سمرقند سروده یاد کرد.

بعد از تشریحات عمومی در باره تذکره‌نویسی و اهمیت زبان‌ها حسیب فضل از مهمان برنامه؛ نرگس هاشمی دعوت به سخنرانی نمود و از تشریف‌آوری مهمانان ابراز امتنان کرد و از خانم هاشمی پرسید: چی انگیزه باعث شد که اقدام به جمع‌آوری زندگی‌نامه شاعران معاصر افغانستان کردی؟

خانم هاشمی افزود: «تشکر از شما که از آغاز تا انجام این کتاب حمایتگر و مشوق ترتیب این کتاب بودید. قسمی که این کتاب در دسترس شما قرار دارد و پی دی اف کامل این کتاب در خدمت ادب‌دوستان و علاقه‌مندان قرار گرفته انگیزه‌های زیادی برای ترتیب این کتاب وجود داشت. نخست منحیث دانش آموختۀ ادبیات فارسی و اصالتی که در مقابل تاریخ ادبیات کشور داشتم؛ خواستم اثری را قسمی که گذشته‌گان ما انجام داده‌اند ادامه بدهم و انگیزۀ دیگر این بود زمانی که محصل سال اول ادبیات بودم با شا روان عبدالرزاق شجاع اقدام به جمع‌آوری و ترتیب تذکرة الشعرای معاصر و متقدم کردم اما متاسفانه بنابر شرایط بد امنیتی و جنگ‌های داخلی؛ افغانستان را ترک کردم و اوراق این تذکره قبل از چاپ طعمۀ حریق گردید و این آرزویم تحقق نیافت و تاکنون نبود امکانات این آرزویم را به تاخیر انداخت و از سوی دیگر که اکنون در افغانستان عصر حجر و سنگ است و محتسب گرایی در تلاش اشغال ادبیات ماست سه سال قبل به جمع‌آوری زندگی‌نامه‌های شعرا پرداختم و دو سال قبل یکی از مولفان جوان ما برای جمع‌آوری زندگی‌نامۀ شعرا از من درخواست کار مشترک را کرد و من هم که عاشق و دلباخته کار فرهنگی و ادبی استم لبیک گفتم و منحیث تهیه‌کننده به تحقیق و تفحص پرداختم. اما بعد از ایجاد یک کمیته که تعداد زیادی از شعرای خوب ما را حذف کردند و من تعهدی که با این شعرا داشتم به صورت جدی در انجام این کتاب کوشیدم و خوشبختانه توانستم در ظرف سه سال جلد اول کتاب شناسنامۀ شاعران معاصر افغانستان را ترتیب و به ملت افغانستان و تاریخ ادبیات فارسی تقدیم نمایم. جا دارد که با استفاده از فرصت از محترم محمد افسر رهبین شاعر، نویسنده و شخصیت فرهنگی و ادبی کشور که مسوولیت‌های بزرگ فرهنگی و ادبی را در افغانستان همواره انجام داده‌اند ابراز امتنان کنم که این کتاب به یاری و تحت نظر ایشان ترتیب شده است و همچنان از پوهنوال احمدشاه رفیقی و سارنوال حیات‌الله حیات و برخی شعرای دیگر و از حسیب فضل که در دیزاین این کتاب سهم با ارزش داشتند نیز قدردانی نمایم.»

خانم هاشمی افزود: «شما شاهد درج زندگی‌نامۀ ۱۳۴ شاعر در جلد اول این کتاب استید که از منابع مختلف، ارتباط مستقیم با شاعر و یا خانواده‌های‌شان و کتاب‌های معتبر تذکره‌نویسی و مجموعه‌های شعری شاعران ترتیب شده است. امیدوارم شعرای باقی‌مانده را که دارنده‌ی حداقل یک مجموعه شعری‌اند را در جلد‌های بعدی این کتاب درج کنیم.»

هاشمی گفت: «شما از پروژه‌های بعدی در باب این کتاب پرسیدید. ما در نظر داریم تا این کتاب را به زبان‌های انگلیسی و فرانسوی برگردان کنیم تا جهانیان با شخصیت‌های بزرگ فرهنگی و ادبی ما آشنا شوند و همچنان در نظر دارم تا به همکاری شعرا و فرهنگیان پشتو زبان بخش جداگانه از زندگی‌نامه شعرای پشتو زبان را به این کتاب اضافه کنم. قسمی که در کتاب مشاهده می‌کنید زندگی‌نامه‌ها به اساس حروف الفبا و ذکر منابع آن ثبت شده امیدوارم راه را برای تحقیق دانش‌آموزان و محققان آسان سازد.»

او افزود: «قسمی که از نام این کتاب برمی‌آید؛ (شناسنامۀ شاعران معاصر افغانستان) تنها از شعرای فارسی‌سرا نیست و تا نهایت کوشش خواهد شد تمام شعرای قلم به دست افغانستان را که به دیگر زبان‌های رایج شعر می‌سرایند نیز درج کنیم. تا برعلاوه خدمت فرهنگی بهانه‌ای باشد برای ایجاد اتحاد و اتفاق زیر یک چتر واحد.»

یکی از سوال‌های جالب این بود که چرا این کتاب بصورت رایگان به خدمت مردم گذاشته شده است در حالی‌که اکثریت در تلاش فروش و تجارت کتاب‌های‌شان‌اند؟

هاشمی افزود: «در این عصر سخت و ناگوار خلاف سرمایه‌گذاری بالای ادبیات و کارهای فرهنگی استم. در این شرایطی که شاعران ما یا ترک دیار کرده‌اند و یا هم اگر در افغانستان استند درگیر پیدا نمودن نان و آب‌اند. فروش این کتاب واقعآ ظلم و سوُء استفاده از فرهنگیان و ادبیان و جوانان ماست.»

آقای حسیب از فرهنگیان خواست تا در این عرصه همکاری نمایند و در مسایل معنوی و مادی گردآورنده را یاری رسانند و با انسان‌های هدفمند بپیوندند.

داکتر کمال سعید عضو انجمن ادبی نوای نیستان با اشاره به نطاق برنامه اجازه صحبت گرفت و افزود: «من منحیث معلمی که اکنون متقاعدم و شوق نمره دادن دارم. به نرگس هاشمی بلندترین نمره را می‌دهم که در دل شوق و عشق خدمت به ادبیات و فرهنگ را دارد و کاری را که روی دست گرفته آیندۀ بسا مهم، بزرگ و امیدوارکننده دارد.»

در قسمت بعدی برنامه حسیب فضل و نرگس هاشمی به معرفی مهمانان برنامه که شاعران درج شده‌ی این کتاب‌اند پرداختند.

نخست صفیه میلاد شاعر، نویسنده و ژورنالست موفق کشور به معرفی گرفته شد و لب به سخن آورد و از نشر و ترتیب این کتاب ابراز خرسندی کرد و گفت از خانم هاشمی که مدت سه سال در این کتاب زحمت کشیده و مرا از طریق انترنت پیدا کرد و زندگی‌نامه‌ام را درج این کتاب کرد امتنان می‌نمایم. او انگیزۀ سرودن شعر «بانوی قصه خوان» را که در این کتاب موجود است اشتراک در گروپی از شعرا دانست که به مناسبت‌های گونه گون شعر می‌سراید مانند حادثه المناک دشت برچی. او شعری را بخوانش گرفت که با حوادث اخیر در افغانستان سازگاری داشت:

«دیدم زخم‌ها تبرگشت کاج را

قلبم براش مویه‌کنان گریه می‌کند»

و این شعر صفیه میلاد به نمایش گذاشته شد و دکلمه گردید:

«شب بی‌سحر

سحر رنگ سیاهی برگرفته

افق تاریکی‌اش از سرگرفته

دلم بشکست از فضل تباهی

در و دیوار این دل در گرفته»

سارنوال حیات الله حیات پس از معرفی نامه‌اش بنوبه خود از نشر این کتاب ابراز امتنان کرد و گفت: «شعر از دیر زمان با من بوده و همیشه تسلا و تکیه گاهم است و خود را شاعر نمی‌گویم چون نزد اهل ادب زیره را نزد کرمان بردن است و اما با آنهم چند مجموعۀ شعر را جمع کردم و اولین مجموعه‌ام بنام» فصل شگفتن| و متعاقبآ دو مجموعه دیگرم به چاپ رسید. «او یکی از اشعارش را بخوانش گرفت و این شعر درج شده‌ی او به نمایش گذاشته شد:

«شب بی‌سحر

سحر رنگ سیاهی برگرفته

افق تاریکی‌اش از سر گرفته

دلم بشکست از فصل تباهی

در و دیوار این دل در گرفته»

این شعری شفیق رفیقی که توسط برادرش احمدشاه رفیقی معرفی گردیده و درج این کتاب شده چنین بخوانش گرفته شد:

«در آسمان هستی ما آفتاب زن

مرحم گذار غصه و رنج و عذاب زن

زینت فزایی گلشن دور شباب زن

پاکیزه همچو چشمۀ آب گلاب زن…»

پوهنوال احمد شاه رفیقی شاعر، نویسنده، ادبیات‌شناس و اولین موسس دانشگاه تعلیم و تربیه در ولایت غزنی که درج این کتاب است

چندین تذکرة الشعرا مانند سخنوران لوگر، پرطاووس، شاعران عصرحاضر و خیناگران قلم را که در کتابخانه‌اش داشت به بیننده‌گان نشان داد و گفت اینها تذکره های‌اند که هرکدام شعرای مختلف را معرفی کرده‌اند و نرگس هاشمی برعلاوه کتاب شناسنامه شاعران معاصر در کتاب «خنیاگران قلم» که اخیرآ به چاپ رسیده نیز زحمت زیاد کشیده است و مولف این کتاب بسیاری از شعرا را به ذوق خودش درج و عده‌ای را هم حذف کرده. او شعری را تحت عنوان «مرگ به این انقلاب» بخوانش گرفت و این شعر رفیقی توسط حسیب فضل دکلمه و به نمایش گذاشته شد:

«ای مادر آن الهۀ دلشاد کن تویی

کز پرتو تو خانه چو گلزار می‌شود

دست نوازش تو بود غمربای دل

لطفت شفا ده دل بیمار می‌شود…»

احمد شاه فایض شاعر، نویسنده، ادب دوست و ادب‌پرور مشهور به الماس بلخ که صفحه‌ای انترنتی را بنام فارسی‌سرایان بدون مرز و الماس بلخ فعال کرده و اشعار شعرا را با آدرس انترنتی شعرا نشر می‌کنند؛ در باره نشر این کتاب همچنان ابراز خرسندی کرد و زحمتکشی‌های نرگس هاشمی را قدردانی کرد و گفت: «در افغانستان مردان زیادی تذکره‌ی شعرا را نوشته‌اند اما این‌بار اولین بانوی فرهیخته و شجاع کشور دست و آستین بر زده و شناسنامه شاعران معاصر را نوشته است. من به این شهکاری خانم هاشمی خجسته باد می‌گویم و آن را مایه افتخار به تمام بانوان افغانستان می‌دانم.»

این شعر احمدشاه فایض در روی پرده زوم به نمایش گذاشته شد:

«تا کوله بار یاد تو بردوش می‌کنم

رنج هزار جاده فراموش می‌کنم

پر می‌شود فضای دلم از نوای عشق

وقتی سرود وصل ترا گوش می‌کنم…»

او خاطرۀ سرودن این شعر را هنگام چاپ و ترتیب مجموعه شعری‌اش (در شهر آفتاب) با عفیف باختری که در تلاش مطلع و مقطع این شعر بودند با گذر از پله‌های زینه بیان کردکه بی‌نهایت دلچسپ و شاعرانه بود و شعر (سلام سبز جنگل) را بخوانش گرفت و داکتر کمال سعید در بارۀ خاطره احمدشاه فایض گفت که در راه زیر زمینی فکر درستش بکار افتاده چرا که همین زیر زمینی همان جایگاه آرزوست که با رفتن به جایگاه آرزو روشنی سرودن شعر برایش رخ داد.

در اخیر محترم داکتر عنایت بارک و کمال سعید برداشت‌شان را از این برنامه غنی دانسته و آقای بارک افزود: «قسمی که می‌دانید انجمن نوای نیستان و در دری مهمان‌نواز تمام اشخاص فرهنگی و ادبی است و این انجمن که عمر ۲۷ساله دارد؛ وظیفه آن قدردانی از اشخاص فرهنگی و ادبی می‌باشد.»

او نیز نشر کتاب شناسنامه شاعران را در این شرایط حساس در افغانستان کار مثبت دانست و گفت که با این کار خشت دیگری بر تاریخ ادبیات افغانستان نهاده شد و پر افتخارتر قسمی که آقای فایض گفتند گردآورندۀ این کتاب اولین بانوی تذکره‌نویس می‌باشند.

حسیب فضل برنامه را با این جمله خاتمه بخشید: «با شنیدن شعرهای زیبا و معرفی با شعرای با استعداد ما دریافتم که هنوزهم قهقۀ کبک دری و قند پارسی پابرجاست و پابرجا خواهد بود.»

ارسال نظرات