گفت‌وگوی هفته با علی عباسی، کارگردان «عنکبوت مقدس»

مردان مقدس در مقابل «عنکبوت مقدس»

مردان مقدس در مقابل «عنکبوت مقدس»

علی عباسی که اکنون کارگردان و فیلمنامه‌نویس مشهور ایرانی-سوئدی است در دانشگاه پلی تکنیک تهران درس خواند و پس از مهاجرت به اروپا موفق به تحصیل در رشته‌ی معماری در فرهنگستان پادشاهی علوم سوئد شد سپس با تغییر رشته به کارگردانی و فیلم‌سازی در آکادمی ملی فیلم‌سازی دانمارک مشغول به تحصیل شد و در سال ۲۰۱۱ با ساختن فیلم کوتاه «میم مثل مارکوس» (M for Markus) دانش‌آموخته‌ی این آکادمی شده، به فیلم‌سازی ادامه داد تا این که با فیلم «مرز» در سوئد به شهرت جهانی رسید. این فیلم را بر اساس داستان کوتاهی از «جان اجوید لیندکوییست» نویسنده سوئدی با عنوان «اجازه بده رؤیاهای قدیمی بمیرد» ساخته‌شده است. فیلم «مرز» در ۲۰۱۸ در بخش نوعی نگاه جشنواره فیلم کن شرکت داده شد و جایزه‌ی بهترین فیلم این بخش را برای عباسی به ارمغان آورد همان جایزه‌ای که سال قبل از آن محمد رسول‌اف باری فیلم «لِرد» گرفت. این جایزه علاوه بر کسب اعتبار حرفه‌ای برای فیلم‌ساز مبلغ ۳۰ هزار یورو هم به‌صورت نقدی پرداخت می‌شود تا کمکی باشد برای ساخت فیلم‌های بعدی‌اش.

علی عباسی با این اعتبار معنوی و مادی به ایران آمد تا فیلم بعدی را در زادگاهش بسازد و سوژه‌ای هم انتخاب کرد که کاملاً ایرانی بود موضوع قاتل زنجیره‌ای در شهر مقدس مشهد و فیلم‌نامه آن را به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی داد و در پیچ‌وخم‌های گرفتار شد که سرانجام عطای فیلم‌سازی در موطن را به لقای مسئولین جمهوری اسلامی بخشید و به اروپا رفت. سرانجام این فیلم با دریافت یارانه‌های دولتی برای تولید فیلم به مبلغ ۲۴۰٫۰۰۰ یورو از آژانس تأمین مالی فیلم آلمان، ۲۵۰٫۰۰۰ یورو از مدین‌بورد برلین-براندنبورگ، ۴۱۰٫۰۰۰ یورو از یورایمجرز، ۹۰٫۰۰۰ یورو از صندوق تأمین مالی فیلم هامبورگ شلسویگ-هولشتاین و حدود ۱۷۴٫۰۰۰ یورو از صندوق فیلم آلمان دریافت کرد و با تهیه بودجه به کشور اردن رفتند و در ماه مه ۲۰۲۱ کلید خورد و فیلم‌برداری آغاز شد و ۳۵ روز به طول انجامید.

عنکبوت مقدس نخستین بار در هفتاد و پنجمین دوره‌ی جشنواره فیلم کن انتخاب شد و در ۲۲ مه ۲۰۲۲ نمایش داده شد و انگار ضامن بمبی را کشیده باشد در ایران و جهان همه‌جا صحبت از «عنکبوت مقدس» بود و جایزه بهترین بازیگر زن به زر امیرابراهیمی اهدا شد و در جمهوری اسلامی که روزی امیرابراهیمی را رانده بودند و حالا می‌دید چگونه او بالاترین جایزه را دریافت کرده بود شروع به بدگویی در مورد فیلم کردند و آن را به‌عنوان اثری ضداسلامی و علیه امام رضا تشخیص دادند و جنجالی به پا کردند و فیلمی که به‌جز تعداد معدودی در جشنواره کن کسی آن را ندیده بود آماج حمله قرار گرفت از سوی دیگر جشنواره‌های فیلم بسیاری «عنکبوت مقدس» را پذیرفتند ازجمله «جشنواره جهانی فیلم تورنتو» موسوم به «تیف» و خود آقای عباسی و خانم امیرابراهیمی هم در جشنواره حضور داشتند.

از آقای عباسی درخواست کردم گفت‌وگویی با هم داشته باشیم برای «ایندیپندنت فارسی» و «مجله هفته» که ایشان با روی خوش پذیرفتند و گفت‌وگوی مفصلی بین‌مان صورت گرفت. متأسفانه حادثه‌ی تلخی که در ایران اتفاق افتاد و دختر جوانی به نام مهسا، ژینا، امینی توسط نیروهای گشت ارشاد دستگیر شد و به قتل رسید و در پی آن انقلاب اخیر مردم ایران آغاز شد. انتشار این گفت‌وگوها به تأخیر افتاد سرانجام بخش ایندیپندنت فارسی با نام «گفت‌وگو با علی عباسی، خالق عنکبوت مقدس» (https://www.independentpersian.com/node/272706) چند روز پیش پخش شد و بخش مربوط به مجله هفته طی چند نوبت منتشر خواهد شد. سعی می‌کنیم به‌صورت موضوعی و جمع‌بندی شده گفت‌وگوها را بیاوریم.

در هنگامی که این گفت‌وگو در جریان بود «عنکبوت مقدس» با دو فیلم دانمارکی دیگر، «همیشه» و «مانند بهشت»، برای نامزدی در اسکار رقابت می‌کرد در وقفه‌ای که بین گفت‌وگوی من با آقای عباسی و انتشار آن افتاد این خبر هم منتشر شد که «عنکبوت مقدس» از سوی دانمارک بهترین فیلم بین‌المللی اسکار انتخاب‌شده است و به آکادمی اسکار معرفی‌شده است. پس انتشار این گفت‌وگو در مجله «هفته» را به فال نیک می‌گیریم و امیدواریم «عنکبوت مقدس» در اسکار هم موفق شود تا اولین جایزه اسکار بهترین فیلم بین‌المللی که تا همین چند سال پیش نامش «اسکار بهترین فیلم خارجی‌زبان» بود به فیلمی با زبان فارسی در خارج از جمهوری اسلامی ساخته‌شده است و از سانسور شدیدی که در این حکومت جریان دارد مصون مانده است برنده این جایزه شود.

در بخش اول به موضوع این که در جمهوری اسلامی فیلم را توهین‌آمیز خوانده بودند می‌پردازیم. نکات داخل پرانتز برای توضیح بیشتر اضافه‌شده است.

آقای علی عباسی گرامی، یکی از مسائلی که موجب شد بگویند این فیلم توهین به مقدسات بوده به خاطر اسم فیلم است. آن‌ها خودشان می‌گویند «مشهد مقدس» ولی شما گفتید «عنکبوت مقدس»! آن‌ها هم این دو مقدس را کنار هم می‌گذارند و می‌گویند منظورتان این بوده که مشهد عنکبوت است. .

علی عباسی: من این‌طور فکر کردم که در درجه اول عنوان خوبی است و خودم از آن خوشم می‌آید. در درجه دوم به آن شخص قاتل عنکبوتی می‌گفتند ولی او خودش را به‌عنوان یک آدم مقدس می‌دید؛ بنابراین ۲+۲ می‌شود عنکبوت مقدس.

درست است؛ یک ذهن سالم همین فکر را می‌کند ولی یک ذهن پرونده ساز می‌گوید منظور از این عنوان، این است که امام رضا عنکبوت است.

ببینید من فکر می‌کنم شاید خیلی ساده‌لوحانه به قضیه نگاه می‌کنم. خیلی وقت‌ها می‌بینم که بعضی از بچه‌های چپی هم می‌گویند این از جمهوری اسلامی پول گرفته و آخوندها را خوب نشان داده، درنهایت هم حق به حق‌دار می‌رسد و…

خیلی بی‌انصافی است کسی این حرف‌ها را بزند!

علی عباسی: ولی واقعاً می‌زنند. من احساس می‌کنم اگر واقعاً قرار بر سیاه نمایی بود این‌قدر سیاهی در ایران هست که…

من در نوشته‌هایم آورده بودم که هرقدر سیاه نمایی کنید شما دارید سفید می‌کنید! یعنی آن‌قدر سیاه است که دیگر سیاه‌تر از آن نمی‌شود!

علی عباسی: بله من هم برای همین خواستم، نه به خاطر مسائل سیاسی، بلکه ازنظر بالانس فیلم نمی‌خواستم دیگر این‌قدر همه دیوانه و خراب و فلان باشند. ولی بالاخره فیلم نوآر است! یک آقای مشهدی می‌گفت مثلاً چرا توی مشهدی‌ها قاتلت این همه طرفدار دارد؟ گفتم برای اینکه آن ۲۵ دقیقه که بقیه صحبت می‌کنند از فیلم حذف شده!

بله انتقادی که به فیلم وارد است این است که همه طرفدارش هستند و فقط یکجا در نانوایی مخالفتی صورت می‌گیرد.

علی عباسی: بله ولی از آن‌طرف هم اگر این‌طور بود که مثلاً در یک صحنه روی صحبت با آخوندی بود که می‌گفت: «کار خوبی کرده، برادر ماست و…!» ولی این کار را نمی‌کند. کما اینکه در واقعیت هم آن آقایی (غلامرضا منصوری، از قاضی‌های ارشاد فاسد که از کشور فرار کرد و تهدید به افشاگری کرده بود که در رومانی از طبقه ششم هتل محل اقامتش سقوط کرد و مُرد. در «عنکبوت مقدس» نیما اکبرپور نقش او را بازی می‌کرد.) که الآن دیگر خدا رحمتش کند و متأسفانه از پنجره به پایین افتاد…

خودکشی‌اش دادند!

علی عباسی: بله و این موضوع در مستند هم مطرح می‌شود. بعد هم انگار بروند از پولانسکی بپرسند توی لس‌آنجلس این همه آب و دریا هست چرا آن‌ها را نشان نمی‌دهی؟ چرا این‌قدر لس‌آنجلس خشک است؟ می‌دانی برای اینکه من می‌خواهم نکته‌ای را نشان دهم. فیلم‌سازی دادگاه نیست و من قاضی نیستم که بخواهم دلایل مختلف را با هم بسنجم. من می‌خواهم یک حس را در مخاطب ایجاد کنم.

تصور می‌کنید چرا این‌قدر به فیلم حمله کردند و آن راه توهین به امام رضا تلقی کردند؟

علی عباسی: من هنوز نمی‌فهمم مشکل حکومت ایران با این فیلم چیست! هنوز نمی‌فهمم پیمان معادی که ۱۵۰۰ بار آمد، فیلم‌نامه را خواند و برای کستینگ (انتخاب بازیگر) فیلم با هم حرف زدیم و همه آدم‌های دیگر چرا چنین برخوردهایی داشتند! من آن موقع فکر کردم شاید این‌ها بچه‌های خوبی هستند آمدند فیلم‌نامه را خواندند، بعد یک‌دفعه همه زیرورو شدند.

پیمان معادی که خیلی بد صحبت کرد.

علی عباسی: می‌دانید جالب است که این صحبت‌ها همه ندیده اتفاق افتاده است! اگر فیلم آمده بود و آن را دیده بودند باز یک چیزی… واقعاً متوجه نمی‌شوم مشکلشان با آن چیست!

راستش را بخواهید من حدس می‌زنم؛ بلایی که در کن سرشان آمد در ونیز جبران کردند. ببینید در کن چند اتفاق افتاد؛ اول کاری که نوید محمدزاده و همسرش فرشته حسینی روی فرش قرمز انجام داد.

علی عباسی: بله یادم است، هم‌دیگر را بوسیدند ولی من متأسفانه نبودم.

بله و دوم اینکه این فیلم جایزه برد و سوم اینکه زهرا امیرابراهیمی که از ایران و سینمای ایران رانده‌شده بود بالاترین جایزه که فکر نمی‌کنم تابه‌حال کسی از ایران آن را گرفته باشد دریافت کرد. فکر کنم اولین نفری بود که جایزه بازیگری کن را دریافت می‌کرد!

علی عباسی: اگر اشتباه نکنم شهاب حسینی هم این جایزه را دریافت کرده. بگذریم…

من فکر می‌کنم به این دلایل سر فیلم شما خالی کردند. بهانه‌شان هم پوستر فیلم بود. چراکه فوری این انتقادها مطرح شد که شما کجا فیلم را دیده‌اید که می‌گویید به امام رضا توهین کرده! و در جواب گفتند پوستر فیلم تارعنکبوتی را نشان می‌دهد که در مرکز آن عنکبوتی نشسته است که حرم امام رضاست.

علی عباسی: بله یک فریم از تیزر را می‌گفتند.

پوستر و تیزر؛ نقشه شهر مشهد هم همان شکلی است؛ یعنی تو آن را دست‌کاری نکردی چون من خودم هم در مشهد زندگی کرده‌ام.

علی عباسی: موضوع این است که من هیچ‌وقت این حرف را پشت سر آن‌ها نمی‌زنم چراکه می‌دانم آن‌ها تحت‌فشارند…

پیمان معادی که گفت من رفتم داخل سالن نشستم ۱۰ دقیقه فیلم را دیدم و متوجه شدم عجب فیلم ضعیف و بیخودی است و بیرون آمدم! نظر شما درباره این گونه ابراز نظر چیه؟ خوش‌رقصی یا....؟

علی عباسی: امیدوارم بقیه‌اش را هم ببیند و بتواند ابرازنظر کند.

ولی من شک دارم ۱۰ دقیقه‌اش را دیده باشد و برون آمده باشد! فکر می‌کنم نمی‌شود ۱۰ دقیقه از این فیلم را دید و بعد بیرون آمد!

علی عباسی: می‌دانید مشکل ما چیست؟ مشکل این است که در ایران مثلاً وقتی در تاکسی می‌نشینی طرف پدرش بسیجی است، برادرش سپاهی است، مادرش در روضه است، بعد به جمهوری اسلامی فحش می‌دهد! من می‌گویم مرد حسابی اگر مخالفی چرا همه خانواده‌ات به طریقی درگیر است! اگر موافقی پس دیگر چرا فحش می‌دهی؟ یعنی همه می‌خواهند هم از توبره بخورند هم از آخور! آخر تصمیم خودت را بگیر دیگر.

می‌خواهم بدانم چطور شما با موسسه سینمایی اوج همکاری می‌کنی و از این‌طرف فحشش می‌دهی و قهر می‌کنی؟ بعد شش ماه قهر می‌کند تا پروژه بعدی! این مسئله‌ای است که من هیچ‌وقت نفهمیدمش! آن موقع هم که با این فیلم آمدم فکر می‌کنم، فیلم مراد هست که به آمریکا می‌رود، یک‌ذره احساس کردم مرادی هستم که به ایران رفتم. مثلاً به این‌طرف و آن‌طرف می‌رفتم و فیلم‌نامه را نشان می‌دادم آن‌ها هم می‌پرسیدند فیلم‌نامه است؟ می‌گفتم بله و می‌خندیدند. انگار انتظار داشتند که دروغ بشنوند!

یعنی اگر مثلاً در فیلم فلان هستی دیگر چرا کراوات می‌زنی و می‌آیی با کیت بلانشت عکس می‌گیری؟ (کیت بلانشت با مجید مجیدی و جواد عزتی در مهمانی اختتامیه فیلم ونیز که فیلم «خورشید» مجیدی در آن حضور داشت است دیدار و گفت‌وگو کردند و عکس یادگاری هم انداختند. / توضیح از مصطفا عزیزی) بالاخره تصمیم خودت را بگیر! البته این یک قسمت ذهنم را درگیر می‌کند و قسمت دیگرش این است که اگر من بودم چه می‌کردم. احتمالاً اگر من هم بودم همین کار را می‌کردم آدم باید خلاصه یک‌جور زندگی‌اش را پیش ببرد.

تو نکردی دیگر! آمدی بیرون فیلم را ساختی...

علی عباسی: مسئله‌ای که من واقعاً به آن افتخار می‌کنم و می‌خواستم آن را نه‌فقط به خودم و دولت، بلکه به همه و مخصوصاً آدم‌هایی مثل خودم در چندین سال پیش که مثلاً ۲۵ سال سن دارد و تازه دوربین گرفته و می‌خواهد فیلم بسازد ثابت کنم اول اینکه هر پروژه‌ای راجع به ایران در ذهنت است اگر واقعاً بخواهی می‌توانی در تورقوزآباد هم بسازی، اصلاً لازم نیست اجازه فلان داشته باشی. دوم اینکه سانسور معنی ندارد؛

من فکر می‌کنم ساخت این فیلم در ایران اساساً غیرممکن بود. به چند دلیل: اول اینکه همان ۲۰ درصدی که عوض می‌شد روح فیلم را می‌گرفت. چراکه نمی‌شود ما یک قاتل زنجیره‌ای که زنان تن‌فروش را می‌برد و می‌کشد را نشان دهیم بدون اینکه این زن تن‌فروش را نشان دهیم! یعنی بتوانیم برسانیم که او تن‌فروش است. همان نشان دادن زن تن‌فروش در آن سینما خودش محل اشکال است.

علی عباسی: من به یاد دارم که آقای ایرج‌زاد (ابراهیم ایرج‌زاد کارگردان فیلم «عنکبوت» ۱۳۹۸) دفعه آخر که به ایران آمدم به من زنگ زد. من از طریق، فکر می‌کنم پیمان (معادی)، شنیده بودم که او هم دارد این موضوع را می‌سازد. وقتی که زنگ زد اول گفت من از فیلم مرز (مرز  به سوئدی: Gräns) فیلمی درام فانتزی سوئدی به کارگردانی علی عباسی محصول ۲۰۱۸. ) خوشم آمده و اگر خودم فیلم خارجی می‌ساختم همین‌طور می‌شد. گفتم دم شما گرم. بعد گفت کاری کردی که کمی ناراحتم کردی! گفتم چه‌کار کردم؟ گفت چرا می‌خواهی فیلم من را بسازی؟

چند وقت پیش داشتم فایل‌هایم را نگاه می‌کردم دیدم اولین نوشته من و دوستم اگر اشتباه نکنم برای سال ۲۰۰۸ بود، دو سال پیش از آن هم صحبتش را کرده بودیم، حالا شما مثلاً سال ۲۰۰۷ را در نظر بگیر. بعد در سال ۲۰۱۹ می‌گوید چرا می‌خواهی فیلم من را بسازی؟ گفتم من با فیلم تو چه‌کار دارم؟ گفت نه تو چرا دست روی این سوژه گذاشته‌ای؟ تو می‌توانی دست روی هر سوژه‌ای بگذاری مگر نمی‌خواهی در هالیوود بسازی؟ گفتم من این سوژه را دوست دارم و چندین سال است دارم روی آن کار می‌کنم. خلاصه خواهش و فلان و گفت آقای براهنی (اکتای برهانی فیلم‌نامه‌نویس فیلم «عنکبوت») که فیلم‌نامه را برایش نوشته بود وقتی متوجه شده از ناراحتی گریه کرده و ما قرض داریم و… من گفتم آقا من شرمندم خوب تو فیلمت را بساز احتمالاً داخل ایران می‌سازی. من هم حالا یک کاری می‌کنم. بعد گفت تو می‌خواهی رانت و فلان کنی و من تو را به دادگاه می‌کشم! گفتم آقا چرا من را به دادگاه می‌کشی؟ فیلم پابلیک دومین Public domain (مالکیت عمومی) است دیگر حالا انگار من می‌خواهم در مورد زندگی رضاشاه فیلم بسازم! خوب تو هم بساز!

خلاصه این موضوع هم بود و آن زمان یکی از توجیهاتشان هم این بود که مثلاً دو تا فیلم با موضوع مشترک را نمی‌خواهیم مجوز دهیم! درصورتی‌که اصلاً چه ربطی دارد! من همان موقع به خودش هم گفتم برایت آرزوی موفقیت دارم (هنوز هم دارم) ولی من حتی اگر این فیلم‌نامه را از تو کپی هم می‌کردم، در ماشین فتوکپی، و می‌ساختم باز فیلم دیگری می‌شد. متأسفانه هنوز آن فیلم را ندیدم ولی مطمئنم که فیلم ما با آن فیلم تفاوت عمده دارد. چراکه سردار سپاه (جواد نوروزبیگی) تهیه‌کننده تو شده تا مواظب باشد پایت را از گلیمت درازتر نکنی و خط قرمزها را رد نکنی. من این را می‌دانستم بگذریم…

یکی از مسائل عمده‌اش برای من این بود که برای یک‌بار هم که شده فیلمی بسازم فارغ از اینکه امام و لشکر و اسرائیل و… همه آدم‌ها و گروه‌هایی که همیشه درصحنه سیاسی ایران به جان هم افتادند چه می‌خواهند. فکر می‌کنم خیلی کم پیش می‌آید برای فیلم‌سازی مثل من که در ایران بزرگ‌شده است و ایران را می‌شناسد این شرایط مهیا شود که بخواهد و بتواند این کار را بکند.

صحنه سکسی نشان دادن افتخار ندارد، افتخار این است که برای یک‌بار هم که شده من ببینم فیلمم چطور چنین به زندگی واقعی ما در ایران نزدیک‌تر است تا فیلمی که در مورد دو نفر است که در عباس‌آباد در آپارتمان زندگی می‌کنند، درباره طلاق صحبت می‌کنند و بعدش هم می‌خواهند به آمریکا بروند ولی نمی‌شود. این موضوع برای سه درصد جامعه ایران است درحالی‌که موضوع فیلم من لااقل ۳۰ درصد جامعه ایران را در برمی‌گیرد.

 

 

برچسب ها:

مصطفا عزیزی، کارگردان،‌ تهیه‌کننده و نویسنده سینمایی است.
مشاهده همه پست ها

ارسال نظرات