حکایت هفته
حقوق نجومی
میرزا آقاخان نوری به هنگام تکیه زدن بر منصب صدارت اعظمی ناصرالدین‌شاه، کل فک و فامیل و خاندانش را در اقصی نقاط کشور به کار دولتی گماشته بود، به نحوی که هیچ کجای مملکت نمی‌شد یک «نوری» را بی کار و یا در بدترین حالت «بی‌پول» یافت! از آنجایی که مسئول تقسیم و پخش حقوق کارمندان دولت خودِ شخص صدراعظم بود، وی تا آنجا که در توانش بود می‌کوشید تا سهم خود و خاندانش را از سفره‌ی مملکت بردارد و برای فرزندان و نوادگانش زندگانی مرفه و لاکچری طوری در ممالک خوش آب و هوای دور و نزدیک تدارک ببیند! از این رو کلنل شیل وزیر مختار وقت بریتانیا در ایران در خاطراتش راجع به حقوق‌های نجومی نوری و یارانش چنین گزارش می‌دهد که وی در زمان صدارت برای خویش سالانه مبلغ چهل و دو هزار تومان (معادل بیست هزار لیره‌ی انگلستان) حقوق و دریافتی لحاظ می‌کرده، در حالی که هم‌زمان رئیس‌الوزرای کشور بزرگ انگلستان تنها سالی پنج هزار لیره دریافتی داشته است! هم‌چنین در جایی دیگر نیز می‌آورد که رقم حقوق دریافتی حکام ایالات مختلف ایران معادل کل مواجب فرمانفرمای هندوستان است که از جانب دولت انگلستان تعیین می‌شده! ظاهراً ریشه‌ی حقوق‌های نجومی در این مملکت به خیلی سال‌ها پیش برمی‌گردد!
اسباب معیشت شیخ شیپور
دربار ناصرالدین‌شاه قاجار به مانند دربار سایر پادشاهان و سلاطین سرخوش و بی‌خیال و عیاش، پر بوده است از اشخاص و افراد بی‌خاصیت و بی‌هنر اما لوده و هرزه‌گو و مسخره! از جمله یکی از معروف‌ترین دلقک‌ها و مقلدین دربار ناصری شخص معممی بوده است ملقب به شیخ شیپور با شکل ظاهری عجیب و نامتوازن، عاداتی غریب و نحوه‌ی لباس پوشیدنش مسخره! می‌گویند این شخص همواره دستش به زیر پیراهن بوده است و خاش خاش شکمش را می‌خراشید و می‌خاراند و در این حال به وزیر و حاکم و شاه و شاهزاده سخنان درشت و بی‌معنی زده و غش غش می‌خندیده است! دلیل نام‌گذاری‌اش به شیخ شیپور نیز این بوده است که می‌توانسته با دهان به تقلید صدای شیپور بپردازد، هم‌چنین توانایی تقلید صدای هر نوع جانوری را داشته که عرعرش بیش از همه مشهور و مقبول بوده است! آری، همانند چنین اشخاصی، فراوان در پیرامون ناصرالدین‌شاه قاجار گرد آمده و در پی نام و نانی بوده‌اند!
منبع: (نان داغ، کباب داغ، رضا بهرام‌پور. تهران؛ نشر قطره، ۱۳۹۷)
لطیفه‌های هفته
آشنایی با افعال معکوس زبان فارسی: ... جون تو اگه بذارم (دقیقاً می‌ذاره) ... به خدا من که تعارف ندارم (دقیقاً تعارف داره) ... اوکی خوش بگذره (دقیقاٌ کوفتت بشه) ... اصلاً مسئله پولش نیست (دقیقاٌ مسئله پولشه) ... خیالت راحت بابا (دقیقاً نگرانش باید باشی)
ملت تو تابستون یه پاشون آنتالیاست یه پاشون جزایر قناری، تازه افسردگی هم دارن ... اون‌وقت ما اشتباهی دو تا پامون میره تو یکی از پاچه‌های شلوارمون غش می‌کنیم از خنده!
مامان من اگه دکتر پزشکی قانونی بود ... علت نصف مرگ و میرها رو «چون شب دیر خوابیده» اعلام می‌کرد ... نصف دیگه هم «از بس سرش تو گوشی بوده»!
دیروز موتورم را به خاطر نداشتن کلاه ایمنی ازم گرفتن ... بعد دادنش به سربازی که کلاه ایمنی نداشت که ببره پارکینگ!
اونجا که خانم هایده میگه «اگه تو رو داشته باشم به هرچی می‌خوام می‌رسم» ... مخاطبش فقط و فقط می‌تونه پول باشه و لاغیر!
نکته هفته
بخندید، برقصید، ببوسید، عاشق شوید، ما فقط همین یک بار زندگی می‌کنیم. تا وقت هست بگردید و پیدا کنید اونی که دیدنش رگ‌هایتان را پر از ذوق می‌کند.
نقل‌قول هفته
جورج آر مارتین: کسی که کتاب می‌خواند، هزاران زندگی را قبل از مرگش زندگی می‌کند. کسی که هرگز کتاب نمی‌خواند، فقط یک بار زندگی می‌کند.
ضرب‌المثل هفته
پارسی: چاه کن همیشه ته چاه است...
استونی: اعمال نیک را روی سنگ ثبت کن و اعمال بد را روی برف.
شعر طنز هفته
در ماشین از عقب یا از جلو خراب میشه
در ماشین از عقب یا از جلو خراب میشه
اما معلوم نمیشه گاهی چطو خراب میشه
کافیه یادت بره برنجو... رو گاز بمونه
باشه! طوری نمیشه، فقط پلو خراب میشه
هرجا، با هر کی، آدم نباس که شوخی بکنه
خُب طرف یه چیز میگه، آدم یهو خراب میشه
داری جوهر می‌کشی تو خودنویس، حرف می‌زنی!
جوهره... خُب می‌ریزه رو فرش نو، خراب میشه
میان از مخابرات، کابلا رو برمی‌گردونن
معبر عابرا تا ساعت دو خراب میشه
کابلا رو کار می‌ذارن، روشو می‌پوشونن، میرن
فردا باز سرتاسر پیاده‌رو خراب میشه!
پژو صفره! می‌خری، فقط یه بار تا قم میری!
آتیشم گرفت موتور، نگو! پژو خراب میشه
یه معمّا! اون کیه، حرفاشم اقتصادیه؟
دهنش که وا میشه، وضع یورو خراب میشه!؟
اینکه «حق با کیه» تصویب میشه اما آخرش
همه چیز با حقِّ نا حقِّ وتو خرات میشه!
می‌خوام از ابن بطوطه واسه‌تون حرف بزنم
اما نه! بذار باشه، مارکوپولو خراب میشه
هر کسی تو منطقه یه جور بلا سرش میاد
یکی هم وقتی میشه عضو ناتو، خراب میشه
منبع: (فیض‌بوک، ناصر فیض. تهران؛ شرکت انتشارات سوره مهر، ۱۳۹۲. قسمتی از شعر طنز «در ماشین از عقب یا از جلو خراب میشه»)
ارسال نظرات