مرجان طرفداران بسیار زیادی دارد. او با موزیک ویدیوهایش، خصوصاً «خانه ما» در میان بسیاری ازجمله جوانان ایرانی مهاجر جای ویژهای پیدا کرد. مرجان «خانه ما» را زمانی نوشته که برای اولین بار ایران را ترک میکند و به مونترال میآید.
به گزارش هفته، به نقل از صفحه Inspiring Iranians و iranhumanrights درباره مرجان فرساد میخوانید که همیشه از مهاجرت، سختیهای دوری و شرایط کشوری که ترک کرده گفته و احساس و اندیشهاش را در آهنگهایش انعکاس داده است.
یکی از این آهنگها «خانه ما» است که سالهای اول مهاجرت و زندگی در شهر مونترال آن را ساخته است. مرجان بارها آن را اجرا میکند و درباره این آهنگ که ۹۹۱ هزار بار در یوتیوب شنیده شده؛ توضیح میدهد: «این آهنگ را زمانی نوشتم که برای اولین بار ایران را ترک کردم و به مونترال رفتم. سالهای سختی بود. خانواده یا دوستان زیادی آنجا نداشتم، شروع کردم به نوشتن یک آهنگ تا به من کمک کند آن دوران سخت را پشت سر بگذارم. ساخت این موزیک سه سال طول کشید. گاهی اوقات، احساس میکردم اشعار دقیقاً احساس من را بیان نمیکند، یا خیلی غمانگیز و منفی هستند. گاهی اوقات هم ملودی را دوست نداشتم. بنابراین وقت گذاشتم و کمکم آن را کامل کردم تا آن چیزی بشود که میتوانستم دوستش داشته باشم. اما این روزها از گوش دادن به آن خودداری میکنم چون – شنیدنش- برای من خیلی دردناک است و خاطرات چند سال اول ترک ایران و پدر و مادرم را برایم تداعی میکند.»
مرجان میگوید: «یکبار که من و گروهم در تور بودیم، قبل از اجرای «خونه ما» یک فایل صوتی از صدای مادرم را پخش کردیم که نام من را بارها و بارها میگوید و از من میخواهد که با او تماس بگیرم چون نتوانسته بود از اسکایپ به من وصل شود. مشکلات اتصال تلفن یک اتفاق رایج برای افراد با خانواده و دوستان در ایران است. من میخواستم آن صدا را در برنامهمان بگنجانم، زیرا مطمئن هستم که بسیاری همین موضوع را تجربه کردهاند.»
مرجان که سالهاست در کانادا و امریکا زندگی میکند؛ باور دارد که مهاجرت زندگی ما را تغییر میدهد و همه باید- بهنوعی- دنبال راهی برای مقابله با آن باشیم: «برخی از هنرمندان از صحبت کردن درباره مهاجرت اجتناب میکنند زیرا فکر میکنند جالب نیست یا کلیشهای است. اما من وقتی موسیقی میسازم یا بهطورکلی کار هنری میکنم، به هیچیک از اینها فکر نمیکنم. چون به نظرم همه ما منحصربهفرد هستیم و نباید به خاطر نظر دیگران، با خودمان صادق نباشم.»
مرجان فرساد در این سالها به اتفاقهای ایران بیتفاوت نبوده و آهنگ «مهتاب» را به دو دوست زندانیاش کیومرث مرزبان (طنزپرداز که بعد از دو سال از زندان آزاد شد) و نیلوفر بیانی (پژوهشگر و فعال محیطزیست که ۵ سال است در زندان است) تقدیم کرده است:
«امروز عکس تو رو توی روزنامه دیدم/ صد روز، هزار روز، یه عمره که تو زندانی/ دستاتو بستن، بالاتو شکستن/ دیواری کشیدن میون تو و روزای روشن…»
مرجان درباره نیلوفر میگوید: «او خواهر کوچکتر و دوست صمیمی من است و در رشته محیطزیست در کانادا کار و تحصیل میکرد اما برای خدمت به کشورش بازگشت.» او ادامه میدهد: «یادم میآید وقتی جوانتر و مثبتتر بودم، فکر میکردم ایران از نظر حقوق بشر بر لبه یک پرتگاه است؛ اما حالا فکر میکنم خیلی قبل از صخره سقوط کرده است.»
ارسال نظرات