پرونده ویژه؛ نرس آنکولوژی، خانم ماهی اطمینان در گفت‌وگو با "هفته"

ترس نه! با آگاهی دربرابر سرطان بایستیم

ترس نه! با آگاهی دربرابر سرطان بایستیم

«سرطان» یکی از ترسناک‌ترین کلمات در هر زبانی است، اما امروز می‌دانیم که افزایش «آگاهی» از این بیماری و مواجه شدن با آن تا چه حد می‌تواند در کاهش این ترس مؤثر باشد. از آن سو بسیاری از ما در کانادا، اخبار دردناکی از فوت هم‌وطنان به علت انواع سرطان شنیده‌ایم که شاید شناخت بیشتر از نحوه کار سیستم درمان و بهداشت کانادا و همچنین پیگیری سریع‌تر این بیماری توسط خود بیمار و نزدیکانش می‌توانست اتفاق دیگری به‌غیراز «مرگ» را رقم بزند.

باتوجه‌به اهمیت اطلاع‌رسانی درباره سرطان در جامعه ایرانیان کانادا با خانم «ماهی اطمینان» گفت‌وگو کرده‌ایم. خانم اطمینان به‌عنوان یک پرستار رسمی و ثبت شده انکولوژی نرس (Oncology nurse) ساکن ونکوور، این روزها در Vancouver BC Cancer Agency کار می‌کند.

باید یادآوری کنیم که نباید کلمه نرس را چندان به معنای آن چیزی که در ایران به‌عنوان پرستار می‌شناسیم در نظر بگیرید. نرس بودن در کانادا شغل حرفه‌ای و نیازمند تخصص‌هایی بیشتر از آن چیزی است که شما تصورش را می‌کنید.

خانم اطمینان به‌عنوان پژوهشگر در گروه هماتولوژی و انکولوژی (Hematology Oncology) مربوط به انواع سرطان خون و بیماری‌های خونی در فاصله سال‌های ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۱ و در بخش اچ‌آی‌وی کودکان در گروه ایمونولوژی ویژه کودکان نیز فعالیت داشته است.

او نه‌تنها در کانادا که به‌عنوان یک انکولوژی نرس در آمریکا هم سابقه فعالیت قابل‌توجهی دارد. خانم اطمینان در مرکز سرطان MD Anderson cancer center در هیوستون تگزاس که یکی از بهترین سه مرکز تخصصی سرطان در دنیا است، در تحقیقات بالینی سرطان‌های سینه، تخمدان، رحم، پروستات و روده آموزش دیده است.

ماهی اطمینان همچنین در کالج پزشکی بیلور Baylor College of Medicine واقع در هیوستون تگزاس با سمت project coordinator and nurse manager درباره مرض قند سابقه فعالیت دارد.

خانم اطمینان همچنین در بیمارستان سنت پل (St. Paul's Hospital) در ونکوور کانادا از سال ۲۰۰۶ تاکنون فعال است و سابقه کار در بخش مراقبت‌های قبل از جراحی، فعالیت در کلینیک درمان پستان شامل درمان مشکلات اورولوژی، گوش و حلق و بینی و کلینیک بهداشت حرفه‌ای را دارد. اجرای تست سل و بررسی سلامت کارکنان از دیگر فعالیت‌های درمانی است که در کارنامه کاری ماهی اطمینان ثبت شده است.

در گفت‌وگوی هفته با خانم ماهی اطمینان از او پرسیده‌ایم که هم‌وطنان ایرانی مقیم کانادا چگونه می‌توانند نگرانی‌های خود را درباره بیماری سرطان پیگیری کنند و پزشک خانواده شما چه نقشی در برطرف‌کردن این نگرانی دارد؟ اصلاً اگر احساس کردید که به یک درد جدیدی مبتلا شده‌اید که قبلاً سابقه نداشته است، ولی پزشک خانواده حاضر نبود که شما را به یک مرکز تخصصی درمان سرطان ارجاع دهد، در آن صورت باید چه کاری انجام بدهید؟

خانم اطمینان! به‌عنوان درمانگری که سال‌ها در حوزه درمان سرطان فعالیت کردید، فکر می‌کنید مهم‌ترین عوامل شکل‌گیری انواع سرطان چیست؟

ماهی اطمینان: این سؤالی است که خیلی‌ها از من می‌پرسند. ابتلا به سرطان می‌تواند عوامل زیادی داشته باشد. فقط یک عامل نیست که موجب ابتلا به سرطان می‌شود، ولی چند عامل عمده را می‌توان نام برد که می‌تواند دلایل اصلی ابتلا به سرطان باشد.

یکی از دلایل ابتلا به سرطان، عوامل محیطی است که اولین مورد آن آفتاب است. این عامل می‌تواند موجب سرطان پوست شود که در آمریکای شمالی خیلی رایج است؛ بخصوص در افرادی که پوست روشن‌تری دارند.

عامل بعدی، SMOKING است که می‌تواند شامل سیگارکشیدن یا ویپینگ باشد که این روزها خیلی رایج شده است، یا می‌تواند مصرف مواد مخدر باشد، یا حتی می‌تواند دودهایی باشد که بعضی‌ها به دلیل شرایط شغلی و کاری‌شان در معرض این دودها قرار می‌گیرند. مثل جوشکارها یا کسانی که در محیط‌هایی کار می‌کنند که خیلی مصالح شیمیایی در آن استفاده می‌شود.

عامل دیگر، هورمون‌ها هستند که می‌تواند باعث ایجاد سرطان شود؛ بخصوص در خانم‌ها می‌تواند عامل بروز سرطان پستان، سرطان تخمدان و این‌طور چیزها شود.

همچنین سوابق خانوادگی و یا همان ژنتیک هم می‌تواند عامل دیگر ابتلا به سرطان باشد. کسانی که ژن سرطان را از پدر، مادر یا اقوام درجه یک دارند، آن‌ها می‌توانند در معرض ابتلا باشند. البته الان می‌توانیم از قبل چک کنیم. مثلاً برای فردی که ژن سرطان پستان را از پدر یا مادرش گرفته باشد، الان ما به‌راحتی می‌توانیم با یک تست خون ببینیم آیا این ژن به این فرد رسیده است یا خیر. یکی از کامل‌ترین آن‌ها بررسی جهش‌های دو ژن BRCA1 و BRCA2 است. وقتی‌که پدر و مادر این ژن را به فرزند خود منتقل می‌کنند، احتمال اینکه این فرد به سرطان پستان یا سرطان تخمدان مبتلا شود، بسیار بیشتر از افرادی است که این ژن را ندارند.

البته دلایل متعدد دیگری هم در حوزه ابتلا به سرطان وجود دارد، اما اینها عمده دلایلی است که در بروز سرطان‌ها مشترک است.

فرض کنید یک نفر نگرانی‌هایی درباره سرطان دارد. چطور می‌تواند این نگرانی‌ها را در سیستم بهداشت و کانادا پیگیری کند؟ چه مسیری را باید طی کند و سیستم بهداشت و درمانی، چه امکاناتی در اختیار او قرار می‌دهد؟

ماهی اطمینان: اول‌ازهمه باید بگویم که هر سیستم بهداشت و درمانی در دنیا، مشکلات خاص خودش را دارد. این‌طور نیست که سیستمی صددرصد بدون اشکال باشد. جدای از این مقدمه باید بگویم که در چنین شرایطی، اگر شما فکر می‌کنید ناراحتی، درد، ورم یا سوزشی دارید که تازه به وجود آمده است، اولین اقدام این است که به پزشک خانواده خود مراجعه کنید. باید در نظر داشته باشید که Cancer agency یا Cancer Hospital مراکز کاملاً تخصصی هستند و شما خودتان نمی‌توانید به‌صورت مستقیم به این مراکز مراجعه کنید و مثلاً بگویید که من در فلان نقطه درد دارم، یا من را اسکن کنید تا ببینید سرطان دارم یا خیر؛ بنابراین کسی که باید شما را به ما ارجاع بدهد، پزشک خانواده شماست. حالا من از دوستان ایرانی می‌شنوم که می‌گویند من چندین بار به پزشک خانواده‌ام مراجعه کرده‌ام و او گفته که شما مشکلی ندارید یا پزشک گفته که فقط شما فکر می‌کنید که بیمار هستید و… بااین‌وجود، اگر فکر می‌کنید مشکلی دارید که جدید است، اعم از درد، سوزش یا خونریزی جدید که مدتی است اتفاق افتاده و قبلاً هم نبوده است، اما پزشک خانواده شما به هر دلیلی به شما توجه ندارد، یا شما را برای تست‌های بیشتر ارجاع نمی‌دهد، در این شرایط اگر هیچ کاری هم نمی‌توانید انجام دهید، باید به یک مارکت کلینیک مراجعه کنید. یعنی باید به یک پزشک دیگر مراجعه کنید و بگویید که این مشکل را دارم. معمولاً Family Physician این کار را انجام می‌دهد. البته کسانی هم هستند که به هر دلیلی، این کار را انجام ندهند. خیلی وقت‌ها یک نشانه کوچک می‌تواند یک مشکل خیلی بزرگ را نشان دهد و از آن پیشگیری کند. آن موقع است که شما به Cancer Hospital ارجاع داده می‌شوید. در آن شرایط ما می‌توانیم تست‌ها و تحقیقات بیشتری انجام بدهیم تا بدانیم دقیقاً این چه سرطانی است و در چه مرحله‌ای است؛ بنابراین اولین کاری که انجام می‌دهید دیدن یک family doctor یا دیدن یک Nurse practitioner است. Nurse practitioner افرادی هستند که آن‌ها نیز می‌توانند نسخه تجویز کنند و ریفرال بدهند.

در فرهنگ ایرانی، سرطان یک اتفاق ترسناک است و خیلی‌ها آن را مترادف با مرگ می‌دانند. اول اینکه می‌خواستم بدانم آیا در فرهنگ‌های دیگر هم مسئله سرطان را این‌طور می‌بینند؟ موضوع بعدی اینکه آگاهی از دلایل شکل‌گیری بیماری و نحوه پیگیری این بیماری چقدر می‌تواند در کاهش این ترس، مؤثر باشد؟

ماهی اطمینان: کلمه سرطان در فرهنگ ما کلمه خیلی وحشتناکی است. خیلی‌ها حتی در مراجعه به ما، حتی نام بیماری را نمی‌برند. متأسفانه این موضوع در فرهنگ ما بخصوص در داخل ایران وجود دارد. بااین‌وجود، شما اگر سرطان را با بیماری‌هایی مقایسه کنید که وقت درمان به شما نمی‌دهد، آن بیماری‌ها می‌تواند خیلی ترسناک‌تر باشد. مثلاً سکته قلبی، سکته مغزی یا گاهی پاره شدن یک رگ در مغز می‌تواند فرد را به طور آنی بکشد. در این بیماری‌ها شما هیچ وقتی ندارید که بخواهید درمان بگیرید. اگر از این زاویه نگاه کنیم، این بیماری‌ها خیلی ترسناک‌تر از سرطان است، اما ما در مورد این بیماری‌ها خیلی راحت‌تر صحبت می‌کنیم.

سرطان بیماری است که اگر شما درباره آن بدانید، متوجه خواهید شد که الان خیلی از سرطان‌ها مثل سرطان پستان یا پروستات به‌گونه‌ای است که فرد مبتلا به این سرطان‌ها مثل کسی است که آرتروز یا دیابت دارد، یا فشارخون بالا دارد و سال‌ها با آن زندگی می‌کند. یعنی درصورتی‌که شما بدانید، آگاه باشید، درمان را شروع کنید و زود پیشگیری کنید (همان‌طور که همه‌جا می‌گویند پیشگیری بهتر از درمان است) در آن صورت سرطان مترادف با مرگ نخواهد بود.

با این توضیح باید بگویم که اگر در اعضای نزدیک خانواده‌تان مثل مادر، پدر، خاله، عمه، دخترخاله، دخترعمو، پسرعمو و این‌گونه بستگان درجه اول یا حتی درجه دوم، یک نفر یا دو نفر از آن‌ها، هر نوع سرطانی داشتند، شما می‌توانید به پزشک خانواده‌تان بگویید تا بتوانید تست خون بدهید یا تست ژنتیک انجام دهید. برخی سرطان‌ها نیز طوری است که خودتان می‌توانید هر ماه خودتان را چک کنید؛ بنابراین راه‌های جلوگیری از سرطان، خیلی زیاد است. اینکه در مورد علایم سرطان بدانید و با دیدن آن علایم، فوری به دکترتان مراجعه کنید، بسیار مهم است. چون سرطان وقتی در مراحل اولیه باشد، بیماری است که می‌توانید خیلی راحت، آن را درمان کنید و دنبال زندگی معمول خود بروید، اما اگر بگذارید بیماری از استیج یک یا دو به استیج سه، چهار و یا بالاتر برسد، درمانش خیلی سخت‌تر خواهد شد؛ بنابراین باز هم به این نکته مهم برمی‌گردیم که اگر اطلاع و آگاهی داشته باشید، سؤال بپرسید و اصلاً بدانید در مراجعه به پزشک خانواده خود چه سؤال‌هایی بپرسید و چه مواردی را گزارش کنید، بسیار مهم است. مثلاً اگر شما دردی را دارید که تازه شروع شده و قبلاً نبوده است، این مورد را باید خیلی مشخص و معین به دکترتان بگویید. گزارش دادن اطلاعات دقیق به پزشک خودتان و یا نرس شما، می‌تواند به معالجه شما بسیار کمک کند تا راه درست را برود و زود به مرحله‌ای از تشخیص بیماری برسد که جلوگیری از آن خیلی راحت‌تر باشد.

طبق شواهد، سرطان روده یکی از انواع شایع سرطان است که متأسفانه ابتلای آن در بین جامعه ایرانیان کانادا هم کم نبوده است. پرسشم این است که به‌طورکلی، چه نوع سرطانی در کانادا شایع‌تر است؟

ماهی اطمینان: دو سه نوع سرطان وجود دارد که این روزها بیش از سایر انواع دیگر، نام آن را می‌شنوید. یکی از آن‌ها، سرطان پستان در خانم‌ها و سرطان پروستات در آقایان است. همچنین سرطان روده نیز هم در آقایان و هم در خانم‌ها، دیده می‌شود که این روزها، بیشتر از گذشته شاهد این سرطان هستیم.

البته همان‌طور که گفتم نمی‌شود گفت که هر سرطانی، فقط یک دلیل ابتلا دارد. در ابتلا به هر نوع سرطانی، خیلی چیزها می‌تواند دست‌به‌دست هم بدهد. بااین‌وجود می‌توان گفت یکی از عمده دلایل ابتلا، خوردن غذاهای آماده یا غذاهایی است که نمک‌سود می‌شود. یعنی نمک زیادی به غذا می‌زنند تا میزان نگهداری غذا را بالا ببرند. همین اتفاق می‌تواند یک عامل در ابتلا به سرطان روده باشد.

سرطان مری در ایران هم زیاد شده است. یک‌بخشی از آن به دلیل غذاهایی است که می‌خوریم. بخصوص چای داغ که می‌خوریم، یکی از عواملی است که می‌تواند این سرطان را ایجاد کند. البته باز هم این دلیل نمی‌شود که بگوییم هرکسی که چای داغ می‌خورد، به این نوع سرطان مبتلا می‌شود، ولی وقتی در طول زمان، شما این کار را انجام می‌دهید، می‌تواند آسیب‌زننده باشد.

در خانم‌ها نیز سرطان تخمدان شایع است. این نوع سرطان، پیدا کردنش سخت است. یعنی حتی چک کردن آن هم سخت است. معمولاً وقتی این نوع سرطان را پیدا می‌کنیم که بیماری به استیج دو، سه و چهار رسیده است. به همین دلیل افرادی که در خانواده خود سابقه سرطان تخمدان یا سرطان رحم را دارند، خیلی خوب است که این مورد را چک کنند و ببینند که آیا در اقوام نزدیکشان کسی بوده که این بیماری را داشته است یا خیر. راه‌هایی نیز وجود دارد که بتوان این مورد را چک کرد.

ما از گوشه‌وکنار می‌شنویم که خیلی از ایرانی‌هایی که در کانادا هستند و پزشک خانواده ایرانی دارند، می‌گویند پزشک ما خیلی تمایل به تجویز برخی آزمایش‌ها و برخی فرایندها تشخیصی ندارند که ممکن است منجر به کشف بیماری سرطان شود. چرا این اتفاق می‌افتد و اساساً بیمار ایرانی چه حق و حقوقی در این حوزه دارد؟

ماهی اطمینان: من هم متأسفانه چندین مورد را شنیدم و در طی یکی و سال اخیر با آن سروکار داشتم. متأسفانه گاهی بیمار که به ما مراجعه کرده است، بیماری‌اش در استیج خیلی بالا و سطح پیشرفته بوده است. این موردی است که من بیشتر با پزشکانی که در ایران پزشک بوده‌اند و اینجا در کانادا کار می‌کنند، می‌بینم تا پزشکانی که در سیستم آموزشی کانادا درس خوانده‌اند. راستش را بخواهم بگویم، نمی‌دانم دلیل این اتفاق چیست، ولی می‌توانم بگویم که در کانادا وقتی بیمار به پزشک خانواده‌اش مراجعه می‌کند، دقیقاً باید آن چیزی را که احساس می‌کند و تجربه می‌کند را خیلی واضح بگوید. البته از آن طرف هم ما بیمارانی داریم که دردهایشان ممکن است ریشه روانی داشته باشد. دادن اخبار و اطلاعات درست به پزشک خانواده بسیار مهم است. همان‌طور که قبلاً گفتم اگر شما احساس می‌کنید چیزی در بدنتان عوض شده است، دقیقاً باید شرح بدهید که این درد چه زمانی بدتر می‌شود، کی شروع شده است و چه کاری انجام می‌دهید دردتان بیشتر می‌شود. اینها را باید توضیح بدهید. پزشک خانواده شما یا هر پزشک دیگری حق ندارد که درد شما را کوچک‌نمایی کند. ممکن است مثلاً اگر شدت درد برای من هشت از ۱۰ باشد، احتمال دارد برای شما ۳ باشد؛ بنابراین پزشک باید احساس شما را قبول کند. حال اگر پزشکی دارید که شما را حتی برای یک تست ساده و کم‌هزینه ارجاع نمی‌دهد، در این شرایط اگر مجبور شدید به یک walk-in clinics مراجعه کنید.

از سوی دیگر، در فرهنگ ایرانی ما خیلی از پزشک سؤال نمی‌کنند، چون شاید فکر می‌کنند به پزشک برمی‌خورد. بخصوص در دوستانی که تازه از ایران آمده‌اند، این اتفاق رایج‌تر است. سؤال پرسیدن یا گرفتن نظر دوم برای مریض ایرانی، خیلی راحت نیست. البته باید در نظر گرفت که در کانادا هم مریض برای خودش مسئولیت‌هایی دارد. اینکه تصور کنید که به پزشک مراجعه می‌کنید و پزشک همه کارها را برایتان انجام می‌دهد، این‌طور نیست. البته این حرف به این معنی نیست که شما مثلاً باید بتوانید خودتان تست پزشکی را بخوانید، بلکه منظور این است که باید این‌قدر مسئولیت داشته باشید که اگر می‌بینید که مدام به پزشکتان مراجعه کرده و درباره یک مسئله جسمی شکایت می‌کنید، اما کاری درباره آن انجام نمی‌شود، به یک پزشک دیگر مراجعه کنید و یا به یک کلینیک دیگر بروید و خودتان را نشان بدهید، زیرا در آخر، باید در نظر داشته باشید که این سلامتی و جان خودتان است که اهمیت دارد و به خطر می‌افتد.

 

در این رابطه بیشتر بخوانید:

ارسال نظرات