“مهرزاد زارعی” در گفت‌وگو با “هفته”

منتظر بست نشینی ۴ اکتبر مقابل پارلمان کانادا باشید

درباره فصل جدید پیگیری پرونده هواپیمای اوکراینی

منتظر بست نشینی ۴ اکتبر مقابل پارلمان کانادا باشید

آرش محبی|

راهپیمایی اعتراضی «مهرزاد زارعی» از ریچموندهیل و از مزار پسرش «آراد» تا دفتر جاستین ترودو، نخست‌وزیر کانادا در اتاوا، فصل جدیدی از پیگیری پرونده هواپیمای اوکراینی توسط خانواده‌های جان‌باختگان آن بود.

زارعی گرچه نتوانست پس از ۱۶ روز پیاده‌روی و رسیدن به اتاوا با ترودو دیدار کند اما در دیدار با آقای گِرِگ فرگوس  Greg Fergus، معاون پارلمانی نخست‌وزیر کانادا به او گفت بنا بر قولی که به آراد داده، چنانچه به خواسته‌هایش درباره قرارگرفتن سپاه پاسداران در لیست گروه‌های تروریستی و تحریم مقام‌های حکومت ایران رسیدگی نشود، روز ۴ اکتبر مقابل پارلمان کانادا بست خواهد نشست. او خواسته تا قبل از این تاریخ با ترودو دیدار کند و رودررو خواسته‌هایش را با او مطرح کند. زارعی البته می‌گوید ترودو در دیدارهای قبلی خواسته‌هایش را شنیده و قول همراهی هم داده اما در عمل اتفاقی نیفتاده است.

در گفت‌وگوی ما با مهرزاد زارعی می‌خوانید که چه پیشنهادی به دولت کانادا داده تا اگر سپاه تحریم شود، آن‌هایی که دو سال خدمت اجباری در سپاه داشته‌اند، برای سفر و مهاجرت به کانادا دچار مشکل نشوند.

آقای زارعی آیا خودتان از نتیجه راهپیمایی ۱۶ روزه راضی هستید و به اهدافی که در نظر داشتید، رسیدید؟

مهرزاد زارعی: حقیقتاً من فکر کنم یک پیروزی در مسیر دادخواهی اتفاق افتاد. زمانی که این حرکت را شروع کردم، دو هدف داشتم. یکی این که به دولت کانادا بگویم از مماشاتی که با جمهوری اسلامی می‌کنید، آگاه هستیم و باید دست از این کار بردارید و خودتان را در مسیر درستی قرار دهید. از آن طرف می‌خواستم صدای مردمی باشم که به هر شکلی چه مذهبی و چه از لحاظ اینکه عزیزانشان به قتل رسیده‌اند، چه از لحاظ فعالیت محیط زیستی و… مثل خودم رجز کشیده‌اند و به دنبال دادخواهی هستند. سپاه پاسداران و جمهوری اسلامی دشمن همه ما هستند که دنبال دادخواهی هستیم. بسیار خوب شد که توانستیم با هم در یک مسیر اعلام همبستگی کنیم و به همه این عزیزان بگوییم که ما هم زخم خورده‌ایم و کنار شما هستیم. البته به این خواسته که سپاه پاسداران باید در لیست گروه‌های تروریستی قرار گیرد و مقام‌های جمهوری اسلامی باید تحریم شوند، هنوز نرسیده‌ام ولی به پنجاه‌درصد از خواسته‌هایم رسیدم که منعکس کردن صدایمان بود. حالا باید منتظر بمانیم که نتیجه نامه ما به دولت کانادا تا چهارم اکتبر مشخص شود و البته نتیجه دیداری که باید با نخست‌وزیر انجام دهیم.

البته به این خواسته که سپاه پاسداران باید در لیست گروه‌های تروریستی قرار گیرد و مقام‌های جمهوری اسلامی باید تحریم شوند، هنوز نرسیده‌ام ولی به پنجاه‌درصد از خواسته‌هایم رسیدم که منعکس کردن صدایمان بود.

اتفاقاً می‌خواستم بپرسم شما تا اتاوا رفتید که با آقای جاستین ترودو رودررو صحبت کنید و خواسته‌هایتان را به او اعلام کنید اما نتوانستید او را ببینید و با معاونش دیدار کردید. البته نخست مایل به دیدار نبودید اما در نهایت نظرتان عوض شد. در آن دیدار چه گذشت، چه گفتید و پیام دولت کانادا چه بود؟

مهرزاد زارعی: زمانی که نخست‌وزیر نبود من حقیقتاً تصمیم گرفتم آنجا اعتصاب کنم اما بنا به درخواست‌هایی که از دفتر ایشان شد، تصمیم گرفتم ملاقاتی را با معاون نخست‌وزیر داشته باشم. ما تمام خواسته‌هایمان را به ایشان اعلام کردیم و راه‌کارهایمان را هم گفتیم. یکی از دغدغه‌های دولت این بود که اگر سپاه در لیست تحریم قرار بگیرد، ممکن است یک سری از افراد عادی که مثلاً سربازی اجباری در سپاه رفتند، دچار مشکل شوند که البته ما راهکار آن را هم اعلام کردیم که با اجرای آن هیچ‌گونه نگرانی برای هیچ قشری از جامعه که مجبور شده دو سال خدمت اجباری در سپاه داشته باشد به وجود نیاید. آن چیزی که مسلم است ما خواسته‌هایمان را به‌صراحت اعلام کردیم. خواسته‌های ما قرارگرفتن سپاه در لیست تروریستی و تحریم‌های هدفمند علیه مقامات جمهوری اسلامی و شخص علی خامنه‌ای است. من در آن جلسه گفتم که باید تاریخ چهارم اکتبر که زمان راهپیمایی ما است با جناب نخست‌وزیر دیدار کنیم تا خواسته‌های ما پیگیری شود وگرنه در آن روز جلوی پارلمان کانادا تحصن می‌کنم. در آن جلسه گفتم آدم قانون‌شکنی نیستم اما به دنبال خواسته خودم هستم یعنی دادخواهی و قولی که به پسرم دادم. به‌هرحال بابت دادخواهی وزنه‌ای را بر روی دوش خودم احساس می‌کنم و از پیگیری عقب‌نشینی نخواهم کرد؛ حالا هرطوری هم شود اصلاً ترسی ندارم. به‌هرحال به معاون نخست‌وزیر از مشکلات و همچنین چیزهایی که اطلاع نداشتند، گفتیم و خواستیم که حتماً آن‌ها را به جناب نخست‌وزیر اعلام کنند و در آن نشستی هم که با نخست‌وزیر خواهیم داشت حتماً آن‌ها را اعلام می‌کنیم. همانجا از آقای حامد اسماعیلیون عزیز درخواست کردم برای جلسه با نخست‌وزیر هم تشریف بیاورند. باتوجه‌به روندی که کار ما پیش می‌رود، اتحاد بهترین حالت است و ما با اتحاد و همبستگی می‌توانیم خیلی کارها را انجام دهیم.

من در آن جلسه گفتم که باید تاریخ چهارم اکتبر که زمان راهپیمایی ما است با جناب نخست‌وزیر دیدار کنیم تا خواسته‌های ما پیگیری شود وگرنه در آن روز جلوی پارلمان کانادا تحصن می‌کنم.

پس قرار شما این است که اگر تا چهارم اکتبر به خواسته‌هایتان رسیدگی نشد و ملاقاتی با آقای ترودو نداشتید، مقابل پارلمان بست بنشینید؟

مهرزاد زارعی: بله. اگر که شما نگاه کنید امروز بیست و هفتم آگوست است و من پارسال در چنین روزی من با خود آقای ترودو در ریچموندهیل ملاقات داشتم که خیلی قول‌ها را به من دادند ولی متأسفانه به هیچ‌کدام عمل نکردند. دوبار دیگر به‌جز آن دیدار هم، آقای ترودو به من رودررو قول‌هایی دادند که باز هم به هیچ‌کدام عمل نکردند.

نخست‌وزیر به به‌طور مشخص چه قول‌هایی به شما دادند؟

مهرزاد زارعی: قولی که ما از ایشان گرفتیم، حرکت در روند دادخواهی بود و اینکه محاکمین رو ما باید پای میز محاکمه بیاوریم. حالا که محاکمین رو نمی‌توانیم بیاوریم، باید تحریم‌ها را اعمال کنیم و سپاه را در لیست گروه‌های تروریستی قرار دهیم.

یعنی آقای ترودو به طور مشخص قول داد به این درخواست‌هایتان رسیدگی خواهد کرد؟

مهرزاد زارعی: بله. باید رسیدگی کند. من این صحبت‌ها را مطرح کرده‌ام و ایشان هم قول دادند. هرکسی که قول می‌دهد باید پای قولش بماند. فرقی نمی‌کند شما نخست‌وزیر باشی یا یک آدم معمولی. شما قول دادی آقای ترودو! شما قول دادی در این مسیر حرکت کنی. الان نهصد و شصت روز از این جنایت می‌گذرد اما هنوز هیچی به هیچی. ده نفر آدم بی‌نام‌ونشان را به‌عنوان مقصر معرفی کردند که یکی مسئول فلان چیز بوده و دیگری مسئول بهمان چیز! یک بچه ده‌ساله هم متوجه می‌شود که این‌ها درست نیست. من با شش خلبان صحبت کرده‌ام. آن‌ها می‌گویند چیزی که اینها اعلام کردند با عقل جور درنمی‌آید که مثلاً بالای تهران یک هواپیمای مسافربری را به‌اشتباه بزنند. اصلاً محال است! منتهی الان در حال ماله‌کشی هستند و متأسفانه دولت کانادا هم مدافع جمهوری اسلامی شده است. شما ببینید من یک حکم علیه جمهوری اسلامی دارم که صد و هفت میلیون دلار آن را محکوم کرده. رفتم و می‌خواهم سفارت جمهوری اسلامی را بگیرم اما دولت کانادا به‌عنوان نماینده جمهوری اسلامی سد راه من شده و نزدیک به پنج شش ماه روند کار من را به عقب انداخته است. حالا در چند روز آینده دوباره به دادگاه خواهم رفت. حرف من این است شهروند در این کشور حقوقی دارد. ما به‌عنوان شهروند کار می‌کنیم و به شما (دولت) مالیات می‌دهیم تا زمانی که ظلم این‌چنین اتفاق می‌افتد، کنار و پشت شهروند باشی؛ نه اینکه به‌خاطر منافعی که پشت پرده دارید با پرونده مماشات کنید؛ نه اینکه یک سری گروه مدافع جمهوری اسلامی مثل نایاک و کنگره ایرانیان بیایند و به شما یک سری آمار و حرف‌های دروغ تحویل دهند و بعد شما آن‌ها را مستندات کنید و از آن‌ها حمایت کنید. تا موقعی که ما باشیم نه سفارت اینجا باز خواهد شد و نه روابط با جمهوری اسلامی عادی خواهد شد و نه کانادا جایی خواهد بود برای این دزدان که اینجا راحت بیایند و بروند. ما باید کاری کنیم که این بهشت (کانادا) برای آن‌ها به جهنم تبدیل شود.

ده نفر آدم بی‌نام‌ونشان را به‌عنوان مقصر معرفی کردند که یکی مسئول فلان چیز بوده و دیگری مسئول بهمان چیز! یک بچه ده‌ساله هم متوجه می‌شود که اینها درست نیست. من با شش خلبان صحبت کرده‌ام. آن‌ها می‌گویند چیزی که اینها اعلام کردند با عقل جور درنمی‌آید که مثلاً بالای تهران یک هواپیمای مسافربری را به‌اشتباه بزنند. اصلاً محال است! منتهی الان در حال ماله‌کشی هستند و متأسفانه دولت کانادا هم مدافع جمهوری اسلامی شده است.

حرف دولت کانادا فقط این است که مثلاً اگر سپاه را در لیست تحریم‌ها یا تروریستی قرار دهد، ممکن است یک سری از مردم عادی هم آسیب ببینند.

مهرزاد زارعی: آن‌ها می‌گویند یکی از مشکلاتی که به وجود می‌آید، همین است و البته به مشکلات دیگر هم اشاره می‌کنند. ما به آن‌ها راه‌حل را اعلام کردیم و گفتیم خود ما زخم خورده‌ایم و دوست نداریم برای هیچ‌کسی کوچک‌ترین مشکلی در این مسیر به وجود بیاید.

به‌طور مشخص چه راهکاری به دولت دادید که برای مردم عادی مشکلی پیش نیاید؟

مهرزاد زارعی: پیشنهاد دادیم زمانی که فردی به کانادا می‌آید به کارت پایان خدمت آن آقا نگاه کنید. اگر این آقا دو سال خدمت کرده و خیلی راحت معلوم می‌شود که اگر در سپاه هم بوده از سر خدمت اجباری بوده و می‌تواند از تحریم‌های سپاه مستثنی شود. ما می‌خواهیم این تحریم‌ها برای کسانی اعمال شود که مدافع سازمانی مانند سپاه هستند و در این زنجیره قدرت که عزیزان ما را می‌کشد و برای زنان و دختران به ما به بهانه حجاب و امربه‌معروف مشکل درست می‌کند، در حال خدمت هستند. ما می‌خواهیم اینها تحریم کنیم یعنی تمام زیرمجموعه‌های سپاه تا بالا که می‌رسد به خود رهبری ما با افرادی که سرباز هستند مشکلی نداریم. همه می‌دانند در ایران سربازی اجباری است و با پیشنهاد ما مشکلی برای آن‌ها پیش نخواهد آمد و جای نگرانی نیست. از آن طرف به نظر ما با طرح این قبیل مسائل دنبال بهانه‌تراشی هستند.

واکنش مردم کانادا و جامعه ایرانیان نسبت به حرکت شما چه بود و چه لحظات و خاطراتی ماندگاری برای شما از واکنش آن‌ها باقی مانده است؟

مهرزاد زارعی: واکنش و خاطره زیاد بود اما دو تا از آن‌ها را فراموش نخواهم کرد. در مسیرم به سمت اتاوا از منطقه‌ای در خارج از شهر رد می‌شدم که یک آقا و خانم کانادایی با سن بالا آمدند و از من پرسیدند که چه کاری انجام می‌دهی و زمانی که به آن‌ها توضیح دادیم، چهل دلار به من دادند و گفتند می‌خواهیم به این حرکت کمک کنیم و درآن به این شکل سهمی داشته باشیم. آن چیزی که آن‌ها انجام دادند نه به لحاظ مادی که از نظر معنوی ارزشمندترین چیز برای من بود که یک انسان چقدر می‌تواند به لحاظ همدردی غنی باشد. در مونترال هم که بودم و در روز آخری که در حال راه‌رفتن بودم، متوجه شدم زن‌وشوهری پشت سرم می‌دوند. برگشتم و دیدم در حال گریه کردن هستند. آن‌ها از من به خاطری کاری که انجام دادم، تشکر کردند و عذرخواهی کردند که نتوانستند به لحاظ سلامتی من را همراهی کنند. این دو اتفاق را تا زمانی که زنده‌ام فراموش نخواهم کرد.

در این راهپیمایی اعتراضی که داشتید چهره‌های مختلفی از شما حمایت کردند از جمله آقای رضا پهلوی. نظر شما درباره این حمایت ایشان چیست و اساساً چه تفسیری از این حمایت دارید؟

مهرزاد زارعی: زمانی که با جناب شاهزاده صحبت کردیم، ایشان بی‌نهایت لطف داشتند و این حرکت را گرامی داشتند. برای من مهم بود کسانی که برای دادخواهی یا برای آزادی ایران قلبشان می‌تپد و دوست داشتند در این مسیر ابراز همدردی کنند، ابراز همراهی کردند. آن پیامی هم که عزیزان از ایران فرستادند و می‌فرستند، یک دنیا ارزش دارد و باتوجه‌به اینکه امکان حضور ندارند، همدلی آن‌ها را می‌رساند. شاهزاده هم همدلی خودشان را با دادخواهی به ما رساندند. به‌هرحال ما در این شانزده روز توانستیم صدای خیلی‌ها باشیم؛ صدای مادر پویا؛ صدای مادر پژمان و صدای آن مادر بهائی که خانه‌اش را خراب کردند. من دست تک‌تک عزیزانی که ما را در این مسیر همراهی کردند، می‌فشارم.

ممنون از وقتی که به ما دادید. صحبت پایانی چیست؟

مهرزاد زارعی: پرچم دادخواهی بالاست. ما پا پس نمی‌کشیم.

در این رابطه بیشتر بخوانید:

ارسال نظرات