"رأی مخفی": عشق، فقر و دموکراسی؛ فیلمی از بابک پیامی

"رأی مخفی": عشق، فقر و دموکراسی؛ فیلمی از بابک پیامی

با رشد تکنولوژی امکان رنگی کردن فیلم‌های سیاه‌وسفید و مرمت فیلم‌های رنگی فراهم شده است حتی برخی فیلم‌های دوبعدی را هم می‌توانند سه‌بعدی کنند و عکس‌ها را هم می‌توانند به حرکت درآوردند و در مواردی با هزینه‌های بالا بازیگران درگذشته را در آگهی‌های تبلیغاتی زنده کرده‌اند مانند آدری هپبورن و دیگران اما همه‌ی این کارها هنوز هزینه‌ی بالایی دارد به‌ویژه برای فیلم‌های ایرانی که در جمهوری اسلامی به بدترین نحو نگهداری می‌شوند

مصطفا عزیزی|

با رشد تکنولوژی امکان رنگی کردن فیلم‌های سیاه‌وسفید و مرمت فیلم‌های رنگی فراهم شده است حتی برخی فیلم‌های دوبعدی را هم می‌توانند سه‌بعدی کنند و عکس‌ها را هم می‌توانند به حرکت درآوردند و در مواردی با هزینه‌های بالا بازیگران درگذشته را در آگهی‌های تبلیغاتی زنده کرده‌اند مانند آدری هپبورن و دیگران اما همه‌ی این کارها هنوز هزینه‌ی بالایی دارد به‌ویژه برای فیلم‌های ایرانی که در جمهوری اسلامی به بدترین نحو نگهداری می‌شوند. با بودجه‌های کلان حکومتی چندین فیلم در استودیوها و لابراتورهای اروپایی مرمت شده‌اند و در این میان چند فیلم خوب و مطرح سینمایی هم بودند اما طبیعتاً کمتر سینمای آوانگارد و پیشرو جزو فیلم‌های مرمت شده قرار گرفته‌اند مگر با بودجه‌های خیرخواهانه یا دولتی در خارج از ایران. فیلم «رأی مخفی» ساخته‌ی بابک پیامی یکی از این فیلم‌ها است این فیلم توسط جشنواره بین‌المللی فیلم تورنتو (Toronto International Film Festival، به‌صورت مخفف TIFF) تله‌فیلم کانادا مرمت شده است و به‌تازگی در یکی از سالن‌های سینمایی واقع در مجتمع سینمایی جشنواره تیف به نمایش درآمد. در این جُستار به بابک پیامی و فیلم «رأی مخفی» که در شبکه آپل تی‌وی در دسترس همگان هست می‌پردازیم.

هنرها زبان مشترک جهانی دارند اما درعین‌حال پیشینه فرهنگی هنرمندان تأثیر به سزایی روی آثار آنان می‌گذارد معمولاً هنرمندانی که در فرهنگی خاصی پرورش پیدا می‌کنند در فرهنگ‌های دیگر نمی‌توانند با همان قوت و قدرت کارایی داشته باشند. کسانی که در فرهنگ موسوم به فرهنگ شرق اثر هنری تولید می‌کنند الزاماً در غرب نمی‌توانند هنرمندان موفقی باشند. اما این قاعده مانند بسیاری از قاعده‌ها بی‌استثنا نیست و یکی از این استثناها بابک پیامی است.

بابک پیامی از خانواده‌ای می‌آید که شهره به فرهنگ هستند پدربزرگ او سیدمحمد پیامی از اولین کسانی است که صنعت چاپ را در ایران بنیان گذاشت و پدرشان که در دوران پادشاهی در وزارت خارجه بودند به کشورهای مختلف سفر می‌کردند و برای همین بابک بیشتر عمر خود را در کشورهای مختلف از جمله افغانستان گذراند و بعد در تورنتو در دانشگاه تورنتو، یوآف‌تی، مطالعات سینمایی خواند. او که تحصیل‌کرده‌ی سینمای غرب بود با بازگشت به ایران نخستین فیلمش «یک روز بیشتر» را ساخت که بافتی کاملاً شرقی و ایرانی داشت هرچند این فیلم او در ایران هرگز به نمایش در نیامد اما در جشنواره‌های مختلف بین‌المللی حضوری چشمگیر پیدا کرد و موجب شد فیلم بعدش به نام «رأی مخفی» را بتواند بسازد. این فیلم مربوط به انتخابات است که آن روزها با آمدن خاتمی تنورش داغ بود. برای ساختن آن به جزیره‌ی کیش رفت. جزیره کیش در آن زمان بیست و دو سال پیش، ۱۳۷۹، متروک‌تر از اکنون بود. کیش از دوران پادشاهی محمدرضا شاه به‌عنوان جزیره‌یی برای منطقه آزاد تجاری و جلب توریست انتخاب شده بود اما با سلطه «پیروان خط خمینی» پس از «انقلاب ۵۷» آن پروژه تعطیل شد و بعدها هم هرگز «کیش» نتوانست جلب توریست خارجی بکند و دستِ‌بالا برای ایرانگردی مناسب است هرچند بسیاری ترجیح می‌دهند به سواحل دبی و آنتالیا یا به تفلیس و شراب‌های نابش پناه ببرند که گاه از مسافرت به کیش هم برای‌شان ارزان‌تر می‌شود.

فیلم بعدی او «سکوت میان دو فکر» موجب گرفتاری او شد و کار به دستگیری و ضبط تمام مواد خام این فیلم شد مدتی بعد به قید وثیقه آزاد شد و چون داور جشنواره فیلم مسکو بود به مسکو رفت و دیگر هرگز به کشور باز نگشت.

مدتی در ایتالیا به کارهای مختلف اشتغال داشت و یک فیلم انیمیشن به نام «اقبال» هم ساخت و سرانجام به کانادا بازگشت و فیلم منهتن نامیرا (Manhattan Undying) که فیلمی کاملاً غربی است و به مسائل و باورهای غربی می‌پردازد را ساخت. در این فیلم لوک گرایمز و سارا رومر بازی می‌کنند و پیامی همان‌طور که از عبدی و عبیدی نابازیگر بازی گرفته است موفق شده است از این دو بازیگر حرفه‌یی هالیوودی هم بازی بگیرد.

فیلم «رأی مخفی» که بالاتر در مورد مرمتش نوشتیم تلاش می‌کند فضای انتخاباتی را در شرایط ویژه و خاص ترسیم کند. چون آن روزها تصور می‌شد که با آمدن اصلاح‌طلبان کشور از دیکتاتوری فاصله می‌گیرد و قدم‌به‌قدم و اندک‌اندک به دموکراسی نزدیک می‌شود چنین فیلمی که تا حدودی این فکر را به چالش می‌کشید خوش‌آمد آن روزهای حکومت نبود.

چکیده‌ی داستان فیلم ازاین‌قرار است که در صبحی زود که خورشید از دل دریا در کار طلوع است هواپیمایی از آسمان بالای دریا می‌گذرد و صندوق رایی با چتر از آسمان در جزیره‌ی کیش فرود می‌آید. در فضایی ساده شده و مینیمال یک تخت سربازی دوطبقه نزدیک دریاست که روی طبقه پایینِ آن سربازی (با بازی سیروس عبیدی) خوابیده است و طبقه‌ی بالا ظرف‌وظروف مختصری چیده‌اند. از سمت چپ کادر سرباز دیگری (با بازی یوسف حبشی) درحالی‌که صندوق را به‌سختی حمل می‌کند وارد می‌شود صندوق را به سمت راست کادر می‌برد در آن را باز می‌کند نامه‌ای در آن است آن را می‌خواند و داخل صندوق می‌گذارد و می‌رود سربازی که خواب است را بیدار می‌کند که نوبت کشیک دادن اوست با گفت‌وگویی که بین این دو سرباز صورت می‌گیرد متوجه می‌شویم روز انتخابات است و در صندوق بزرگِ رأی نامه‌ای هست که نشان می‌دهد مأموری خواهد آمد و سرباز موظف است با او برای حفاظت از صندوق همکاری کند. پس از مدتی دختر جوانی (با بازی نسیم عبدی) با قایق به جزیره می‌آید او مسئول رأی‌گیری‌‌ست و سرباز باید او را همراهی کند اما سرباز در تصورش «مأمور» مَرد است و زیر بار این که «مأمور» و «مسئول» انتخابات زن باشد نمی‌رود و می‌گوید من تعیین می‌کنم که مأمور باید مرد باشد که البته سرانجام با تهدیدی که از طرف زن می‌شود راضی به همکاری با او می‌شود.

سفر برای گرفتن رأی در جزیره ما را با چالش‌های زیادی بین سرباز و اهالی و سنت‌های مردسالارانه و رای‌گیری‌هایی که به همه چیز شبیه است به‌جز انتخاباتی دموکراتیک آشنا می‌کند و دورنمایی، و شاید نمای نزدیکی، از وضعیت کشور در آن سال‌ها را نشان می‌دهد وضعیتی که ادامه پیدا کرده است و پسرفت داشته است که پیشرفت نداشته است و امروز در وضعیتی است که «رأی مخفی» به نحوی پیش‌بینی کرده بود. دیکتاتوری با صندوق رأی.

پایان «رأی مخفی» تغییر اساسی در شخصیت سرباز و دختر اتفاق افتاده است. سرباز در آغاز علاقه‌یی به رأی دادن نداشت حالا رأی می‌دهد اما نه به یکی یا دو تا از ده نامزد فهرست شده که به «خانم مأمور» رأی می‌دهد و دختر نیز فهمیده است به چیزی فراتر از قانون روی کاغذ نوشته شده نیاز است تا کشور به آزادی و دمکراسی برای عدالت و آبادی برسد.

وقتی «خانم مأمور» می‌رود تا سوار هواپیمایی که به صورتی کاملاً سورئال وسط جزیره نشسته است سوار شود سرباز می‌رود به سمت تخت دوطبقه اما به‌جای این که پست را به سرباز بعدی تحویل دهد روی نیمکت کنار ساحل می‌نشیند و به غروب خورشید نگاه می‌کند. سرباز سرسخت ما عاشق شده است.

صدابرداری سر صحنه‌ی فیلم را «یدالله نجفی» انجام داده بود. نجفی خیلی زود در ۶۰ سالگی فوت کرد و متأسفانه آن‌قدر زنده نماند تا رفتن فیلم «فروشنده» (به کارگردانی اصغر فرهادی) که او صدابرداری سرصحنه‌اش را انجام داده بود ببیند. طراحی و تدوین صدا، مایکل بیلینگزلی و موسیقی متن مایکل گالاسو کلاً فضای صوتی و موسیقیایی مناسبی را فراهم کرده بود و فیلم‌برداری حساب‌شده‌ی فرزاد جودت که فیلم‌برداری فیلم دیگر بابک پیامی «سکوت بین دو فکر» را هم به عهده داشت و تدوین بابک کریمی که بعدها جا پای پدرش نصرت کریمی گذاشت و بازیگری شهره شد در مجموع فیلم ارزنده‌یی را به تاریخ سینمای ایران و بلکه جهان ارائه کرد.

«رأی مخفی» هرچند در ایران مهجور ماند اما در جهان خوش درخشید و در جشنواره‌های مختلف شرکت کرد و توانست جوایز معتبری را برای سینمای ایران به ارمغان بیاورد. از جمله در ایتالیا شیر نقره‌یی کارگردانی دوره پنجاه و هشتم جشنواره فیلم ونیز برنده شد و در اسپانیا «بهترین کارگردان جوان» را از دوره چهل و ششم جشنواره جهانی فیلم والادولید. پیامی به همراه «رأی مخفی» در جشنواره‌های معتبر دیگری در سراسر جهان حضور پیدا کرد.

تمام کسانی که در «رأی مخفی» جلوی دوربین نقش می‌آفرینند نابازیگر هستند و این اولین و آخرین بازی آن‌هاست. برای بازی گرفتن از نابازیگران دو مهارت لازم است یکی انتخاب درستِ فرد موردنظر که شباهت زیادی با شخصیت ساخته‌وپرداخته شده داشته باشد و دوم این که بتواند این خصوصیت را حفظ کند. در «رأی مخفی» بابک پیامی موفق شده است به هر دو این مقوله‌ها نزدیک شود و نابازیگران فیلمش بسیار حرفه‌ای ظاهر شدند که تنها کسانی که اطلاعات وسیعی در تاریخ سینما دارند متوجه شوند که این‌ها نابازیگر هستند و افسوس که دیگر هرگز بازی نکردند.

در تیتراژ «رأی مخفی» نوشته شده است «براساس طرحی از محسن مخملباف» و این البته با روحیات آن زمان مخملباف سازگار است. چند سال پیش از ساخته‌شدن «رأی مخفی» در داستان‌های جزیره که از شش قسمت تشکیل می‌شود اپیزود سوم به نام «تست دموکراسی» را مخملباف ساخت که نشان می‌داد «محسن چریک» دارد پوست می‌اندازد و پیش از آن که خود را در جلوی سینمایی که اجاره‌نشین‌ها را نمایش می‌داد منفجر کند به دموکراسی و این که مردم ایران چقدر شعور فرهنگی دموکراتیک دارند فکر کند. اما به‌هرحال «رأی مخفی» به روحیات بابک پیامی بسیار نزدیک است و بی‌شک نکات بسیار ظریف این فیلم کار خود پیامی است.

بابک پیامی هم‌اکنون در تورنتو ساکن است و قرار بود پس از برطرف‌شدن محدودیت‌های کرونایی به آمریکا برود و فیلم وسترن خود را بسازد اما پس از شلیک سپاه به هواپیمای مسافربری اوکراین در کنار خانواده جان‌باختگان این پرواز قرار گرفت و از همان روزهای اول تا کنون مشغول ساختن فیلم مستندی است که در روزهای آینده اکران می‌شود و خود مطلب جدایی را می‌طلبد.

به‌هرحال بابک پیامی یکی از سرمایه‌های هنری کشور پهناور ایران است که متأسفانه به دلیل جو سیاسی حاکم بر ایران امکان کارکردن در داخل ایران را ازدست‌داده است و در خارج ایران هم تنها می‌تواند بابک پیامی غربی باشد و در کنار هزاران کارگردان و فیلم‌نامه‌نویس غرب فیلم بسازد و این یک خسران برای هنر و صنعت سینمای ایران است که امیدوارم با تغییر اساسی در کشور حل شود و سینمای ایران جانی دوباره بگیرد.

 

 

ارسال نظرات