قمر فلاح|
نگاهی به بخش اول مقاله در قسمت اول این مقاله (چاپ شده در مجله هفته شماره ۶۹۱) آورده شد، مهاجرت یک پدیده اجتماعی مربوط به دنیای معاصر است که به علتهای گوناگون از جمله عمیقشدن تفاوتهای سبک و امکانات زندگی در مناطق گوناگون، جنگهای مقطعی و پراکنده و بهروز شکلی از اشتغال به صورت دورکاری در دوران انزوای ناشی از اپیدمی کووید۱۹ که زندگی دور از محل کار را امکانپذیر کرده، روندی افزایشی یافته است. در این میان مهاجرت ایرانیان به کشور کانادا قابلتوجه بوده که همانا انگیزه اصلی نگارش این مقاله گردیده است. به طور کلی مهاجرت دارای اثرات مطلوب و نامطلوب بر فرد مهاجر و دو جامعه مهاجرفرست و مهاجرپذیر است، این بررسی بر آن است که با شناخت دقیق ویژگیها و مشکلات ناشی از مهاجرت، راهکارهای مناسب تعدیل مشکلات را ارائه دهد و در واقع بررسی حاضر با این هدف انجام شده است. همچنین توضیح داده شد که این پدیده بر سه رکن امکان، انگیزه و کارکرد استوار است که در انواع مهاجرتهای اختیاری، اجباری و دورکاری متفاوت عمل میکنند. در پایان قسمت اول مقاله تعاریف استاندارد و آمارها اطلاعات مربوط به روند فزاینده آن ارائه شد. |
پیشینه مهاجرت ایرانیان
ایرانیان از جمله مللی هستند که بهرغم رخدادهایی چون زمینلرزههای بسیار شدید، قحطی، هجوم قبایل، وقایع سیاسی و جنگها دیار و وطن خود را ترک نکرده و در مقایسه با مردمان همسایگان ترک خود، عادت به ترک وطن نداشتهاند، در طول تاریخ تنها یکبار خروج گروهی از ایران صورتگرفته است. در سده دوم هجری پس از سلطه اعراب مسلمان بر ایران، دو گروه از ایرانیان به طور همزمان و دستهجمعی به هندوستان کوچ کردند. اینها به دلیل روابط گسترده اقتصادی بین ایران و هند در دوره ساسانیان به آن منطقه آشنایی داشتند. یک دسته از مازندران (محدوده ساری و گرگان) به منطقه گچرات رفتند که از نظر آبوهوایی شبیه مازندران بود و محل استقرار خود را شهر نوساری (navsari) نام نهادند. گروه دیگر از منطقه خراسان و نیز جنوب ایران در سفری پرمخاطره دریایی و سپس از مسیر مرو به گچرات رفتند. پارسیان هند را تشکیل دادند. آنها برای حفظ دین خود از ازدواج برون گروهی سر باز زدند. پارسیان هند در سدههای ۱۶ تا ۱۸ وارد تجارت با اروپاییان شدند و نقش مهمی در اقتصاد هند ایفا کردند و اقلیت کوچک قومی اما پر اقتداری را در هندوستان تشکیل دادند. هم اکنون جمعیت آنها حدود ۱۰۰ هزار نفر برآورد میشود که ۸۰ درصد آنها در ایالت ماهاراشترک نزدیک بمبئی زندگی میکنند. مابقی نیز در نقاط مختلف شبهقاره هند و بریتانیا، استرالیا و کانادا پراکنده شدهاند. پارسیان هند در انتقال فرهنگ ایرانی به هند مؤثر بوده و پس از حدود ۱۲۰۰ سال همچنان بسیاری از سنتهای ایرانی خود را حفظ کردهاند. انتقال زبان و خط فارسی به هندوستان و ماندگاری آن به همت همین گروه صورتگرفته است.
اگر از مهاجرت عدهی محدودی از خانوادههای پردرآمد و یا فرزندان آنها در اواخر دهه ۴۰ تا ۵۰ شمسی به اروپا و آمریکا صرفنظر شود، پس از استقرار جمهوری اسلامی مهاجرتهای گروهی، از ایران شکل گرفت که میتوان آن را به چهار موج متمایز مهاجرتی تقسیم کرد، سه موج نخست دلایل سیاسی داشتند و در موج چهارم افزون بر علل سیاسی، بهرهگیری از رفاه و مزایای جوامع غربی هم مدنظر بوده است.
۱) موج اول مربوط به سالهای اولیه انقلاب اسلامی بود که شامل سران و مدیران حکومت پهلوی، هنرمندان، بخشی از بهاییان و یهودیان، نویسندگان و روزنامهنگاران آن دوره که در معرض بازداشت قرار گرفته بودند.
۲) موج دوم سالهای ۱۳۶۰ تا اواخر ۱۳۶۸ به علت جنگ و درگیریهای سیاسی. در این موج دو دسته افراد به دلایل متفاوت از کشور مهاجرت کردند. دسته اول شامل نیروهای سیاسی مخالف رژیم اسلامی بود. دسته دوم شامل کسانی میشد که بر اثر جنگ ایران و عراق زندگی آنان مورد تهدید قرار گرفته بود. صدها هزار نفر از طریق مرزهای کشور از ایران گریخته و بهعنوان پناهنده به اروپا رفتند و به دلیل جنگ بهآسانی پناهندگی گرفتند. بخش قابلتوجهی از این مهاجران، جوانانی بودند که میخواستند از سربازی اجباری بگریزند.
۳) موج سوم سال ۱۳۸۸ به بعد، به علت درگیریهای سیاسی، گروهی از روزنامهنگاران و منتقدان بر اثر حوادث سال ۱۳۸۸ و بعد از آن ناچار به خروج از کشور شدند.
۴) موج چهارم از دهه ۹۰ شمسی تا کنون. مهاجران ایرانی در این دوره افزون بر گروههای سیاسی شامل دودسته به کلی متفاوت از یکدیگر بوده است. گروه اول را جوانان پر استعداد، متخصص و ماهر دارای تحصیلات عالی تشکیل میدادند که از مهاجرت آنها بهعنوان فرار مغزها نام میبرند، گروه دوم شامل خانوارهای سرمایهگذار و یا فرزندان طبقات مرفه شده هستند. باگذشت سالها شمار هر دو گروه از این موج، روند افزایشی داشته است. به انضمام آن که در سالهای اخیر به دلایل شرایط نامناسب اقتصادی و نبود زمینههای شغلی موج جدیدی از مهاجرت جوانان متعلق به خانوادههای متوسط اقتصادی نیز شکلگرفته است. بررسی شمار جوانان وارد شده به کانادا، آمریکا و استرالیا در سالهای اخیر و شمار ثبتنام گنندگان در کالجها و دانشگاههای این کشورها بهروشنی شدت حیرتآور مهاجرت جوانان را از ایران نشان میدهد.
ویژگی بارز مهاجران ایرانی آن است که اکثراً دارای تحصیلات عالی هستند که در عین حال به واقعیت خروج سرمایههای انسانی از کشور و هدررفتن هزینههایی که برای تربیت و پرورش آنها شده است دلالت دارد. بدیهی است که کشورهای میزبان از وجود آنها بهرهمند میشوند.
بر اساس گزارش سازمان ملل در سال ۱۹۹۳، حدود ۲۴۰۰۰۰ ایرانی دارای تحصیلات عالی در آمریکا زندگی میکردند که از این تعداد، ۱۸۶۲ نفر عضو تماموقت هیئتعلمی و ۳۲۰۰ نفر عضو نیمهوقت هیئتعلمی بودند در سال ۱۹۹۸، تعداد ۱۳۶۹ استاد ایرانی رشتههای مهندسی و علوم پایه بهطور تماموقت در آمریکا مشغول به کار بودند. (توکل، ایمان و عرفان، محمد).
در سال ۱۹۹۹، اداره مهاجرت کانادا اعلام کرد که حدود ۱۸۲۰۰۰ متخصص و مدیر میانی از ایران در سفارت کانادا برای مهاجرت ثبتنام کردند. در سال ۲۰۰۰ در ردهبندی مهاجرت نخبگان، ایران دارای بالاترین رتبه در آسیا بود. طبق سرشماری سال ۲۰۰۲، ایرانیان مقیم آمریکا، تحصیلکردهترین اقلیت ساکن در این کشور بوده و ۶۹ درصدشان مدرک کارشناسی یا بالاتر داشتهاند. در همان سال، حدود ۹۲ درصد از دارندگان مدالهای المپیاد، در خارج از کشور مشغول به ادامه تحصیل و پژوهش بودند، همچنین در سال ۲۰۰۳، حدود ۳۰۰۰ دانشجوی ایرانی در دانشگاههای امارات تحصیل میکردند و حدود ۲۰۰۰۰۰ نفر نیز در کشورهای حاشیه خلیجفارس، ۳۵۰۰۰ نفر در ژاپن، ۴۰۰۰ نفر در کره جنوبی و ۶۷۰۰۰ نفر در استرالیا مشغول به کار بودند. بر اساس گزارش سالیانه وزارت مهاجرت کانادا در سال ۲۰۰۳، ایران از لحاظ ارسال مهاجر به این کشور که عمدتاً از نوع مهاجران ماهر هستند هفتمین کشور جهان بود. در همان سال، وزارت کار کانادا اعلام کرد که این کشور از منبع مهاجرت ایرانیان حدود ۴۰ میلیون دلار منتفع شده است. در سال ۲۰۰۶، صندوق بینالمللی پول اعلام کرد که ایران در بین ۹۱ کشور، بیشترین آمار مهاجرت نخبگان را با حدود ۱۵۰۰۰۰ تا ۱۸۰۰۰۰ نفر داشته است. در همان سال، حدود ۱۵۰۰۰۰ پزشک و مهندس ایرانی در آمریکا بودند. در سال تحصیلی ۱۳–۲۰۱۲، تعداد دانشجویان ایرانی در آمریکا با ۲۵ درصد افزایش به بیش از ۸۷۰۰ نفر رسید. گزارش صندوق بینالمللی پول نشان میدهد که ایران با ۱۰۵۰۰۰ نفر مرد و زن تحصیلکرده در میان نخبگان دانشگاهی مهاجر در آمریکا، رتبه سوم را پس از چین و هند دارد. این کشورها به ترتیب با ۲۶۵۰۰۰ و ۲۲۸۰۰۰ نفر در رتبههای اول و دوم قرار داشتند که به نسبت جمعیت کشورهای هند و چین قابلتوجه است. طی چند سال اخیر، حدود ۴ نفر از هر ۵ برنده مدال المپیادهای بینالمللی علمی، مهاجرت به آمریکا، کانادا و اروپای غربی را انتخاب کردهاند. بنا بر اعلام وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، این مسئله حدود ۳۸ میلیارد دلار ضرر سالانه برای دولت به همراه داشته است.
برای نمونه در ذیل اطلاعاتی از وضعیت ایرانیان وارد شده به ایالت متحده آمریکا بر اساس (-Migration policy institute- MPI اداره سیاستگذاری مهاجرت) آورده میشود:
Figure 1. Iranian Immigration Population in the United States, 1980-2019
Sources: Data from U.S. Census Bureau 2010 and 2019 American Community Surveys (ACS), and Campbell J. Gibson and Kay Jung, "Historical Census Statistics on the Foreign-Born Population of the United States: 1850-2000" (Working Paper no. 81, U.S. Census Bureau, Washington, DC, February 2006), available online.
در سال ۱۹- ۲۰۱۵ حدود ۵۴ درصد مهاجران ایرانی در کالیفرنیا زندگی میکردند که ۲۹ درصدشان در لسآنجلس سکونت داشتهاند. بر اساس سرشماری سال ۲۰۱۹ حدود ۵۴ درصد ایرانیان ۲۵ سال و بالاتر وارد شده به امریکا دارای مدرک لیسانس و بالاتر بودهاند. اطلاعات نظیر برای ساکنان متولد شده در امریکا ۳۳ درصد بوده است. متوسط در آمد سالانه خانوار ایرانی مهاجر در امریکا ۷۹۰۰۰ دلار بوده که در مقایسه با متوسط درآمد سالانه کل مهاجران در آمریکا در همان سال (دلار ۶۴۰۰۰) به نحو چشمگیری بالاتر بوده است.
Figure 8. Health Coverage for Iranians All Immigrant and U.S Born 2019
Figure 5. Employed Workers in the U.S. Civilian Labor Force (ages 16 and older) by Occupation and Origin, 2019
Note: Percentages may not add up to 100 as they are rounded to the nearest whole number.
Source: MPI tabulation of data from the U.S. Census Bureau 2019 ACS.
اطلاعات اداره مهاجرت کانادا نیز تاکید دارد که در سال ۲۰۱۹ مهاجران ایرانی وارد شده به کانادا دارای تحصیلات عالی و مهارت و تخصص تجربی مطلوب و آشنایی کامل به زبان انگلیسی بودند.
قمر فلاح دانشآموخته جامعهشناسی در مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه تهران است. او نزدیک به سی سال در آمارهای اجتماعی، کارشناس اجتماعی در برنامهریزی شهری، بافتهای فرسوده و برنامهریزیهای منطقهای فعالیت کرده است. خانم فلاح درعین حال پژوهشهایی در زمینه زنان عشایری، زنان روستایی، آسیبهای اجتماعی و مشارکت اجتماعی انجام داده است. قمر فلاح در دهه ۱۳۷۰ در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی و دانشگاه شهید بهشتی در زمینه جامعه |
ارسال نظرات