فرنگیس شکیبا|
خط لوله کیستون ایکسال توسط شرکت TransCanada قرار است ماسههای نفتی را از کانادا و نفت شیل تولید شده در داکوتای شمالی و مونتانا را به یکی از مراکز در نبراسکا برای تحویل به پالایشگاههای آمریکا عرضه کند. این خط لوله از ۸۷۵ مایل لوله ۳۶ اینچی با لوله تشکیل شده و از مرز کانادا و ایالاتمتحده عبور میکند. طی یک دهه گذشته این پروژه با فراز و نشیبهایی مواجه بوده است. اگر چه دولت جاستین ترودو بر این باور است که توسعه این خط لوله، نمونه بسیار خوبی از چگونگی ادغام اقتصاد انرژی در کانادا و ایالات متحده و به نفع هر دو کشور است اما در جدیدترین خبر، دولت جو بایدن در اولین روز کاری خود، دستور توقف این پروژه را صادر کرد؛ تصمیمی که با واکنشهای بسیاری از سوی شرکتهای نفتی، فعالان زیستمحیطی و گروههای مختلف مردم دو کشور مواجه شد. در این مجال به بررسی ابعاد منفی زیستمحیطی و انسانی این پروژه پرداخته میشود.
اقتصاد یا محیطزیست؟
در جهان امروز کدام یک از اهمیت بیشتری برخوردار هستند؛ توجه به محیطزیست یا رشد اقتصادی؟ این سوالی است که سالهای اخیر بارها مطرح شده و کشورهای مختلف بسته به سیاستهای کلان خود به آن پاسخهای متفاوت میدهند. شاید در نگاه اول، پاسخ به این سوال چندان آسان نباشد و توجه به یکی، مستلزم غفلت از دیگری به نظر برسد اما درواقع چنین نیست. در حال حاضر، توجه به حفظ محیطزیست و بهبود رشد اقتصادی پایدار، هر دو بخشی از اهداف توسعه پایدار سازمان ملل هستند که کشورهای عضو آن، از سال ۲۰۱۵ تاکنون، آنها را جزو برنامههای اصلی خود قرار دادهاند. آن چه اهمیت دارد چگونگی دستیابی به رشد اقتصادی پایدار است که نهتنها مستمر باشد، بلکه ضامن حفظ محیطزیست و بهبود کیفیت زندگی برای آحاد بشر در سراسر دنیا باشد.
توجه به توسعه پایدار
توجه به مفهوم «توسعه پایدار» طی سه دهه گذشته از اهمیت ویژهای نزد کارشناسان و سیاستگذاران برخوردار شده است. زمانی که در سپتامبر سال ۲۰۰۰ بیش از ۱۸۹۰ نفر از سران دولت های جهان، گرد هم آمدند تا اهداف هزاره سوم را تصویب کنند، ورود به دنیایی جدید با آرمانهای متفاوت، بیش از پیش خودش را نشان داد. جهانی که در آن تنها رشد اقتصادی ملاک و معیار سنجش بهبود رفاه اجتماعی نباشد؛ جهانی که در آن برابری، حفظ محیطزیست، حمایت از اقشار آسیبپذیر و موارد مهم دیگری نیز در نظر گرفته شود. از این رو، امروزه رشد اقتصادی تنها معیار سنجش سطح توسعهیافتگی کشورها تلقی نمیشود و یکی از فاکتورهای مهم در نیل به «توسعه پایدار» کاهش آثار زیستمحیطی پروژههای اقتصادی و عمرانی است.
علاوه بر آسیبهایی که در اثر افزایش استخراج نفت ماسهای (Sand Oil) در کانادا ایجاد میشود، نشتیهای احتمالی خط لوله، منابع آب آشامیدنی و شیرین در کانادا را تهدید میکند.
کانادا به عنوان یکی از کشورهای تولیدکننده نفت جهان باید به این موضوع توجه ویژه داشته باشد؛ چرا که استخراجنفت و گاز از جمله فعالیتهایی است که آثار زیستمحیطی بسیار عمیق و جبرانناپذیری در پی دارد. طی چند سال اخیر پروژه خط لوله کیستون ایکسال که از حمایت دولت راستگرای جاستین ترودو برخوردار بود محل مناقشه بین طرفداران محیطزیست و حامیان رشد اقتصادی و اشتغال بیشتر قرار گرفته بود. با روی کار آمدن دولت بایدن در آمریکا و لغو این پروژه، مجددا این مناقشات رنگ و بوی سیاسی به خود گرفته است.
خط لوله پیشنهادی کیستون ایکسال
شرکت خط لوله کانادایی ترنسکانادا (TransCanada) از سال ۲۰۱۲ پروژه احداث خط لولهای را پیشنهاد داده است که میتواند روزانه حدود ۹۰۰ هزار بشکه نفت ماسهای کانادا را به سواحل خلیج مکزیک در ایالاتمتحده برساند. این خط لوله، کیستون ایکسالKeystone XL) ) نام دارد که از همان زمان مخالفتهای بسیاری از فعالان زیستمحیطی را برانگیخت.
ماسههای نفتی یا شنهای قیری (Tar Sands) آلبرتا در منطقهای از جنگل بورئال (Boreal) وجود دارند که برای استخراج این محصول، باید پس از استخراج، ذوب شود تا شن و ماسه از نفت جدا شود. این فرآیند سبب از بین بردن جنگل بورئال، تخریب لانههای پرندگان مهاجر و از بین رفتن بسیاری از گونههای دیگر جانوری و گیاهی میشود. در خط لوله پیشنهادی، عملیات استخراج با استفاده از مقدار زیادی آب (و استفاده از سفرههای آب زیرزمینی) از رودخانه آتاباسکا (Athabasca River) انجام میگیرد. این آب توسط گاز طبیعی گرم میشود تا قیر (نفت سنگین) از شن جدا شود. همچنین زبالههای سمی ناشی از عملیات استخراج در سدهای بزرگ ساخته شده (به اصطلاح حوضچههای باطله) که ۶۵ مایل مربع مساحت دارند، ذخیره میشوند که خود این زبالهها بر آلایندگی منطقه آثار جبرانناپذیری دارند.

افزایش گازهای گلخانهای
بر اساس گزارش «شورای دفاع از منابع طبیعی»، این پروژه باعث افزایش ۳۶ درصدی تولید نفت ماسهای و افزایش تولید گازهای گلخانهای به میزان تقریبی ۲۲ میلیون تُن در سال میشود. همچنین در سال ۲۰۱۵ ، «آژانس حفاظت از محیطزیست ایالات متحده» در گزارشی اظهار داشت که طی یک دوره ۵۰ ساله، این خط لوله منجر به انتشار حدود ۱.۳ میلیارد تن گازهای گلخانهای بیشتر از یک خط لوله نفت معمولی میشود.
خطر نشت خط لوله
این خط لوله، شن و ماسههای نفتی را با عبور از رودخانهها و زمینهای کشاورزی در آمریکا به پالایشگاههای این کشور منتقل میکند. نشت نفت سنگین از این خطوط لوله از جمله اتفاقات رایج طی سالهای گذشته بوده است. بر اساس این گزارش، بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۹، دو هزار و ۷۹۴ حادثه در این خطوط رخ داد و ۱۶۱ نفر در ایالاتمتحده کشته شدند. تنها در سال ۲۰۱۰، یک میلیون بشکه از خط لوله اینبریج (Enbridge) به روخانه کالامازو در میشیگان (Michigan’s Kalamazoo River) ریخت. ۲۷۵ هزار گالن در حومه شیکاگو و ۱۲۶ هزار گالن در داکوتایشمالی در عرض چند ماه از شروع کار نشت کردند. بخش زیادی از این نشتیها در مناطقی اتفاق افتاده است که آب آشامیدنی میلیونها آمریکایی و بخش زیادی از آبهای کشاورزی را تامین میکنند.
نشت نفت سنگین از این خطوط لوله از جمله اتفاقات رایج طی سالهای گذشته بوده است. بر اساس این گزارش، بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۹، دو هزار و ۷۹۴ حادثه در این خطوط رخ داد و ۱۶۱ نفر در ایالاتمتحده کشته شدند.
شیوع انواع بیماریهای پرخطر
بر اساس تحقیقات متعدد، آلایندههای حاصل از نشت نفت ماسهای به طیف گستردهای از مشکلات سلامتی انسان (شامل بیماریهای قلبی و ریوی، آسم و انواع سرطان) منجر میشود. شنهای نفتی نسبت به نفتخام معمولی حاوی گوگرد، نیتروژن و فلزات بیشتری است (از جمله سرب ، نیکل ، جیوه و آرسنیک) و انتشار آن در هوا با توجه به عناصری مانند دیاکسیدگوگرد و اکسیدنیتروژن سبب بارانهای اسیدی میشوند که خود بر آلودگی محیط و مزارع اثرگذار است.
راهحل چیست؟
هماکنون ایالات متحده مسئول ۳۰ درصد از آلودگیهای منجر به گرمایش زمین است که تقریباً تمام این انتشار از طریق احتراق رخ میدهد. تحلیلهای «شورای دفاع از منابع طبیعی» نشان میدهد که تا سال ۲۰۵۰، سوختهای فسیلی به دلیل ارزان بودن همچنان در صدر مصرف انرژی خواهند بود. علیرغم این استدلال که توسعه این خط لوله، امنیت انرژی را افزایش میدهد، باید گفت این خط لوله وابستگی به منابع سوختهای فسیلی را افزایش میدهد. بزرگترین اقتصاد جهان باید بتواند با برنامهریزی و کاهش مصرف نفت، افزایش استانداردهای بهرهوری سوخت، استفاده از اتومبیلهای هیبریدی، توسعه انرژیهای تجدیدپذیر امنیت انرژی خود را تضمین کند.
هفته را دنبال کنید در: اینستاگرام – تلگرام – توئیتر
بیشتر بخوانید: |
واکنشهای متفاوت بومیان کانادا
«دیل سوامپی» رئیس ائتلاف سران ائتلاف ملی از مخالفان توقف پروژه خط لوله است و باور دارد لغو خط لوله توسط جو بایدن یک عقبگرد بزرگ برای مردم بومی کانادا است و این تصمیم به معنای مشاغل كمتری در كوتاهمدت برای افراد بومی در ساخت خط لوله و تهیه كالا و خدمات برای آن است و مانع سرمایهگذاری در رشد تولید میشود. در آلبرتا بسیاری از بومیان کاملاً با تمام فعالیتهای صنعت نفت و گاز محصور شدهاند و هر تغییری میتواند بر زندگی افراد در این منطقه اثرگذار باشد.
بر اساس گزارش «شورای دفاع از منابع طبیعی»، این پروژه باعث افزایش ۳۶ درصدی تولید نفت ماسهای و افزایش تولید گازهای گلخانهای به میزان تقریبی ۲۲ میلیون تُن در سال میشود.
این در حالی است که مخالفت گروه دیگری از بومیان از سه سال گذشته که دولت ترودو تصمیم دونالد ترامپ، در ماه مارس برای تصویب خط لوله را جشن گرفت، ادامه دارد. به عنوان نمونه، شورای کاناداییها (The Council of Canadians) همبستگی خود را با بیانیه مخالفت با گسترش شنهای نفتی و ساخت خط لوله Keystone-XL ابراز کرد. قبل از این نیز، رهبران بومی ایالات متحده و كانادا در ۱۷ ماه می ۲۰۱۸ در كلگری گرد هم آمدند تا بیانیه مخالفت با خط لوله پیشنهادی کیستون ایکسال را امضا كنند. رهبران میگویند ائتلاف آنها نمایندگی هزاران نفر از مردم ملل اول در مخالفت با پروژه TransCanada است که میخواستند برای ابراز نگرانی در زادگاه شرکت باشند.
جمعبندی و نتیجهگیری
اگر چه راهاندازی خط لوله کیستون ایکسال میتواند شغلهای بسیاری را در کانادا و آمریکا ایجاد کند اما آلودگیهای ناشی از عملیات استخراج قابل چشمپوشی نیست. قبل از دستور جو بایدن نیز مدافعان زیستمحیطی در دو سوی مرز در تلاش بودند تا بتوانند با روشهای قانونی از پیشرفت این پروژه جلوگیری کنند. به گفته مخالفان، علاوه بر آسیبهایی که در اثر افزایش استخراج نفت ماسهای (Sand Oil) در کانادا ایجاد میشود، نشتیهای احتمالی خط لوله، منابع آب آشامیدنی و شیرین در کانادا را تهدید میکند. اجرای این پروژه اکنون با موانع جدی روبهرو شده است. ائتلافی از گروههای حامی محیطزیست قبل از دستور بایدن، مجوز فدرال را در دادگاه به چالش کشیدند و گفتند که مطالعات زیستمحیطی بیشتری برای اجرای این پروژه لازم است. باید منتظر ماند و دید آیا دولت ترودو میتواند رییسجمهور بایدن را برای ادامه مجدد این خط لوله قانع کند؟ موضوعی که با توجه به گرایشهای دولت جدید آمریکا دور از ذهن به نظر میرسد.
منابع:
- NRDC, Say No to Tar Sands Pipeline: Proposed Keystone XL Project Would Deliver Dirty Fuel at a High Cost, March 2011.
- NRDC, Climate Impacts of the Keystone XL Tar Sands Pipeline, October 2013.
- Keystone XL Pipeline: Overview and Recent Developments, Congressional Research Service, No. R43787, April 2015.
- globalnews.ca
- canadians.org